محله بهداشت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sc wikinevis (بحث | مشارکتها) برچسبها: دارای ادبیات عامیانه ویرایشگر دیداری |
Sc wikinevis (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳۷:
| rowspan="3" |[[حمید جبلی]]
|پسر کیمیاگر اعظم
(
|پسر کیمیاگر اعظم که پدرش او را «
|-
|
خط ۲۰۲:
{| class="wikitable"
|+
! colspan="
|-
|پدر بزرگوار:
فرزند من پر حرفست
سپید مانند برف است
رویش، مویش
بگو جانم
پسر بزرگوار:
دندان ام
خندان، خندان، خندانم
پدر و پسر بزرگوا:
هرگز تو مبر
از خاطر خودت
دندان سفید
مانند طلاست
دندان سیاه
زرد است و سیاه
بوی بد آن
مانند بلا
پدر اولیه:
فرزند من زرنگ است
محکم مانند سنگ است
مشت اش، بازوش
بگو جانم
پسر اولیه:
دندانم!
قدر آن را می دانم
پدر و پسر اولیه:
هرگز مشکن با دندان خود
پسته و بادام، فندق و گردو
تا لق نشود، بد بو نشود
هرگز نشود، فاسد و کرمو
کیمیاگر اعظم:
سَبَِوی حاضر جواب است
خوشبوتر از گلاب است
رختش، دستش
بگو جانم
پسر کیمیاگر اعظم:
دهانم
خوش حرف و خوش بیانم
بچه های محله با هم:
شیرینی و قند
آب یخ و داغ
دشمن آن است
دشمن دندان
دندان سفید
دندان تمیز
مانند گل است
تمام دهان
|درس امروز بچه ها
سطر ۲۱۱ ⟵ ۳۱۳:
نشانه های آن چیست؟
علائم این مرض
سطر ۲۱۹ ⟵ ۳۲۲:
گاهی قرمز، گاهی زرد
پُر نخور بچه جان
سطر ۲۲۷ ⟵ ۳۳۱:
همیشه سالم بمان!
شیرینی های خوشمزه
سطر ۲۳۴ ⟵ ۳۳۹:
اما یادت باشه این را
خوردن داره اندازه!
نگه دارید در یخچال
سطر ۲۴۳ ⟵ ۳۴۸:
هرگز فاسد نمی شه
قبل از خوردن بشوئید
سطر ۲۵۱ ⟵ ۳۵۷:
حتما شکر خدا را
ما بچه های ناز نازی
سطر ۲۵۹ ⟵ ۳۶۶:
نمی خریم هیچ چیزی!
ما بچه های ناز نازی
به این خوبی تمیزی
از دوره گردهای محل
نمی خریم هیچ چیزی!
|تابستان که می آید
با خود گرما می آرد
لباس های گرم و پشمی
دیگه فایده ندارد
باید رنگ سفید پوشید
پشت گرما را شکست
سفید و زرد و صورتی
مناسب این فصل است
در پائیز
می بارد
نَم نَم نَم
بارونِ ریز
می پوشیم
بارانی
می مانیم
پاک و تمیز
هوا که سرد می شود
کمتر می تابد خوریشد
باید که واسه گرم بودن
پالتو ی پشمی پوشید
آبی، مشکلی، سبز ِیشمی
رنگ های خوب سرماست
پالتو ژاکت های پشمی
برای حفظ گرماست
در بهار
دوباره
رخت نو
بر تن ماست
نارنجی
سرخ و سبز
در این فصل
چه زیباست
|من می روم به حمام
سطر ۳۲۷ ⟵ ۴۵۶:
حمام، حمام، حمام!
اینجا تو این زمونه
سطر ۳۵۳ ⟵ ۴۸۳:
زورو پاکیزه می شود!
من میکروبی غمگینم، بیکارم
سطر ۳۶۱ ⟵ ۴۹۲:
از زندگی بیزارم
من می روم به حمام
سطر ۳۷۷ ⟵ ۵۰۶:
حمام، حمام، حمام!
|بر صورت خود بنگر
بر آن تو چه می بینی؟
چشم و لب و پیشانی
گوش و دهان و بینی
پر فایده و زیباست
اینها که خدا داده
پس برای حفظ آن
باید شوی آماده
چشمان تو پر نور است
اشک تو کمی شور است
با چشم تو می بینی
هر چه را که در دور است
پس نگهدار آن باش
هر لحظه و در هر جا
بر چشم نزن هرگز
دستان کثیفت را
صبح و ظهر و قبل از خواب
مسواک بزن، مسواک
تا دهان تو گردد
خوشبوی و تمیز و پاک
راه نفس است بینی
پاکیزه نگهدارش
هر روز بشو آن را
آلوده تو نگذارش
در گوش نکن هرگز
سنجاق و مداد تیز
این پند مرا جانم
چون حلقه بگوش آویز
|شیرینی و قند
آب یخ و داغ
دشمن آن است
دشمن دندان
دندان سفید
دندان تمیز
مانند گل است
تمام دهان
|}
|