فریتهیوف شوئون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۲۰:
 
== اندیشه ==
فریتهوف شووآن یکی از سرشناس‌ترین نمایندگان مکتب [[حکمت خالده]] می‌باشد و فیلسوفی است که در راستای گرایش متافیزیکی شانکارا و افلاطون از صاحب نظران ارزنده به‌شمار می‌آید. وی بیش از ۲۰ کتاب با موضوعات متافیزیک، معنویت و نژادی نوشته‌است. علاوه بر این، به‌طور منظم برای مجلات دین‌شناسی تطبیقی در اروپا و آمریکا مقالاتی نگاشته‌است. آثار شووآن در نوشته‌های پژوهشی و فلسفی بسیاری مورد نقد و بررسی قرار گرفته و تحسین دانشمندان و صاحب‌نظران این حوزه را برانگیخته‌است. [[تی. اس. الیوت]] دربارهدربارهٔ اولین کتاب وی، [[وحدت متعالی ادیان]] چنین نوشت: «این کتاب در زمینه مطالعه تطبیقی دینهای شرقی و غربی، کار تحسین‌برانگیزی است.» [[رنه گنون]]، [[فیلسوف]] فرانسوی، و [[آناندا کوماراسوآمی]]، [[شرق‌شناس]] و استاد [[دانشگاه هاروارد]]، دیدگاه سنت‌باوری یا جاودان‌گرایی را در آغاز قرن بیستم مطرح کردند که اساس این دیدگاه برگرفته از آموزه‌های [[ساناتانا دارما]] در حکمت [[هندو]]ست. این نظریه را [[اکهارت]] و [[افلاطون]] در دنیای مسیحی و مغرب زمین مدون کردند که در [[اسلام]] نیز به شکل عرفان و [[تصوف]] یافت می‌شود.{{سخ}}
نخستین اثر وی کتابی است که با نام''' وحدت متعالی ادیان''' در سال ۱۹۴۷ به زبان فرانسه به نشر رسید. وی در این اثر تأکید می‌کند که هر دینی (مذهبی)، گذشته از معنای ظاهری آن، جنبه‌ای باطنی نیز دارد که امری ضروری، بنیادین و فراگیر است. چنین دیدگاهی، یکی از مشخصه‌های آثار شووآن است که علاوه بر آیین‌های مذهبی، دیدگاه‌های ژرفی دربارهٔ تاریخ، علم و هنر ارائه می‌کند. نخستین رویارویی وی با یک مُرابط که همراه با چند روستایی [[سنگال]]ی، برای توضیح دربارهدربارهٔ فرهنگ‌شان به [[سوئیس]] آمده بودند، الهام‌بخش اصلی این اثر و نیز دیگر نوشته‌های وی بود. وقتی این مرد سنگالی با شوئون گفتگو می‌کرد، آن پیر، روی زمین دایره‌ای کشید و گفت:''''' خدا در مرکز قرار دارد و همه راه‌ها به او منتهی می‌شوند'''''.{{سخ}}
این دین جاویدان است که وحدت درونی ادیان را تشکیل می‌دهد؛ نخست بازشناختن آنچه تجلی مستقیم الهی است و و سپس تمرکز اتحادبخش بر سمبول متجلی‌کننده حقیقت الهی. خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند: «'''ولله السماء الحسنی فادعوه بها'''» و «'''ایاً ما تدعوا فله الاسما الحسنی'''». بر اساس تعالیم شووان، تعبیراین دو آیه این است که هر دینی تجلی یکی از نام‌های الهی است و اینکه هر کدام را بخوانید تفاوتی ندارد زیرا که هر کدام، از اسما حسنای او هستند.{{سخ}}شوئون می‌نویسد:
«یکی از کلیدها برای درک طبیعت حقیقی سرنوشت نهایی ما این واقعیت است که اشیا زمینی هرگز متناسب با برد واقعی عقل ما نیستند. این عقل برای مطلق ساخته شده، یا اصلاً وجود ندارد؛ در میان عقول این عالم تنها روح انسان است که توانایی ابژکتیویته را دارد، این به همراه می‌آورد ـ یا ثابت می‌کند ـ که تنها مطلق است که به عقل ما امکان می‌دهد تا تماماً بتواند آنچه را که می‌تواند، یا به تمامی آنچه را که هست باشد. اگر مطلق را ثابت کردن لازم یا مفید بود، مشخصهٔ ابژکتیو و ورای شخصی عقل انسانی به عنوان گواه کفایت می‌کرد، چون این عقل اثر انکارناپذیر اصلی نخستین است که اً روحانی صرف است، (اثر) واحدی بی‌نهایت است که مرکزی است دربرگیرندهٔ همه چیز، (اثر) ذاتی که در عین حال ورای همهٔ تعینات و تشبیه‌ها است ''('''ترانساندانت Transcendent''')'' ولی در ذات همه چیز حضور دارد چرا که هستی جمله چیزها تجلی ذات این اصل روحانی است ''('''ایمانانت Immanent''')''.