داریوش بزرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Kourosh Tehrani (بحث | مشارکت‌ها)
خنثی‌سازی ویرایش 26039188 توسط 5.127.55.199 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
Kourosh Tehrani (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۴۸:
''سال‌ها پیش از میلاد است.''
* '''۵۲۱''': مرگ کمبوجیه در راه بازگشت از مصر. فریبکاری و زورستانی تخت پادشاهی توسط [[گئومات]] [[مغ]] (بردیای دروغین) با طرح معرفی خود با نام [[بردیا]] فرزند کوروش بزرگ.<ref name="iranicaonline.org">[http://www.iranicaonline.org/pages/chronology-1 CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1] ''iranicaonline.org''</ref>
* '''۵۲۱''': داریوش یکم از خویشاوندان کوروش با یاری جمعی از نجیب‌زادگان پارسی، گئومات‌مغ را کشت و به پادشاهی رسید.<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۵۱۹''': سرکوب شورش‌های سراسری در بسیاری از [[فهرست ساتراپی‌های هخامنشیان|ساتراپی‌های]] ایران توسط داریوش.<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۵۱۸''': آغاز بنای [[تخت جمشید]] به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در [[پارسه]].<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۵۱۴''': حمله داریوش به [[سکاها]] در ناحیه شمال [[قفقاز]] و [[دریای سیاه]].<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۴۹۴''': [[شورش ایونیان]] در [[آسیای صغیر]] علیه حکومت هخامنشی و به آتش کشیدن [[سارد]].<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۴۹۴''': حمله داریوش به [[یونان]] با عنوان [[جنگ لاده]] و شکست [[یونانیان]] در نزدیکی جزیره لاده.<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۴۹۰''': [[جنگ ماراتن]] بین ایران و یونان [[ماراتن (یونان)|در محلی به نام ماراتن در یونان کنونی]] و شکست ارتش هخامنشی. نخستین پیروزی یونان بر ایران در خشکی.<ref name="iranicaonline.org" />
* '''۴۸۶''': داریوش در سن ۶۳ سالگی درگذشت.<ref name="iranicaonline.org" /> (برابر با سال مرگ [[گوتاما بودا]])
* '''۴۸۶''': پس از مرگ داریوش، فرزندش [[خشایارشای یکم]] بر تخت سلطنت نشست.<ref name="iranicaonline.org" />
 
== منابع برای تاریخ‌نگاری زندگانی داریوش ==
خط ۷۲:
[[گزنفون]] و [[کتزیاس]] با هرودوت در موضوع کشته شدن [[بردیا]] به فرمان [[کمبوجیه]] هم داستان هستند.<ref name="ReferenceA">{{پک|شهبازی|۱۳۵۰|ک=جهانداری داریوش بزرگ|ص=۴۰}}</ref> [[کتزیاس]] اسم این [[مغ]] را ''سپنت‌دات'' یعنی دادهٔ مقدسات نوشته‌است که به زبان امروزی ''اسفندیار'' می‌شود.<ref>{{پک|پیرنیا|۱۳۶۲|ک=تاریخ باستانی ایران|ص=۱۰۴}}</ref> گزنفون نوشته‌است این [[مغ]] با تسلطی که بر روی کمبوجیه داشت ذهن پادشاه را بر ضد برادرش مُشَوِب ساخت و پس از قتل بردیا خود به جای او ادعای پادشاهی کرد.<ref>{{پک|هرودوت|۱۳۵۶|ک=تاریخ هرودوت|ص=۲۵۸}}</ref>
 
در روایات داریوش هیچ اشاره‌ای به شباهت [[مغ]] با شاهزادهٔ واقعی [[بردیا]] نشده‌است و این داستان باید از مبالغات شاعرانهٔ معمول مورخان قدیم [[یونان]] سرچشمه گرفته باشد.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۶۴|ک=تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام|ص=۱۴۲}}</ref> داریوش در سال ۵۲۲ پیش از میلاد [[گئومات]] (بردیای دروغین) را به قتل رساند.<ref name="ReferenceA" /><ref>{{پک|پیرنیا|۱۳۶۲|ک=تاریخ باستانی ایران|ص=۱۰۲}}</ref><ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۷۵|ک=روزگاران ایران (گذشتهٔ باستانی ایران) |ص=۷۵}}</ref><ref>{{پک|سرافراز|۱۳۷۲|ک=ماد-هخامنشی-اشکانی-ساسانی|ص=۱۶۰}}</ref><ref>{{پک|کخ|۱۳۷۹|ک=از زبان داریوش|ص=۵}}</ref><ref>{{پک|هرودوت|۱۳۵۶|ک=تاریخ هرودوت|ص=۲۲۲}}</ref>
 
=== هفت هم قسم و کشتن مدعی تاج و تخت ===
هرودوت می‌گوید که<ref>هرودوتوس هالیکارناسوسی، تواریخ</ref> هفت تن از اشراف و نجبای پارس به نام‌های ''اتانس''، ''آسپاتی نس''، ''گبریاس''(''گوبریا'')، ''اینتافرنس''، ''مگابیزوس''(''مهابیز'')، ''هیدارنس'' و داریوش پسر ویشتاسپ (ویستاسب) بعد از اینکه متوجه شدند همگان فریب خورده‌اند، درصدد قتل مغ‌ها برآمدند، کتیبهٔ بیستون هم این اسامی را تأیید می‌کند، و تنها یک اسم از آن هفت تا با گفتهٔ هرودوت مغایر است، یعنی «آسپاتینس»، توضیح این که داریوش در کتیبهٔ بیستون اسامی هفت نفر مزبور را چنین برمی‌شمارد:''ویندفرنه''، ''اوتانه''، ''گئوبرووه''، ''ویدرنه''، ''بگابوخشه''(''بغابوخش'')، ''آردومانیش''(''اردومنیش'') (و البته خود داریوش، که در آن زمان والی پارس بوده و در آنجا حضور داشته‌است) مسلم است که در این مسئله، باید گفتهٔ خود داریوش را صحیح بدانیم.
 
در سال ۵۲۱ پیش از میلاد داریوش یکم از خویشاوندان [[کوروش بزرگ|کوروش]] با یاری جمعی از نجیب‌زادگان پارسی، [[گئومات]] را کشت و به پادشاهی رسید.<ref name="iranicaonline.org" />
 
=== نظریهٔ قتل بردیای واقعی به‌دست داریوش ===
خط ۸۶:
== شورش در استان‌ها ==
پس از پادشاهی داریوش، کلیه استان‌ها سر به شورش برداشتند که داریوش و یارانش طی ۱۹ نبرد، ۹ پادشاه را که با وی به منازعه برخاستند، سرکوب کرد. اولین طغیان در [[عیلام]] روی داد. در [[ماد]] هم یک مدعی که خود را از اخلاف [[هووخشتره]] می‌خواند، مدعی سلطنت ماد بود. در [[پارس]] یک مدعی دیگر خود را [[بردیا]] پسر کوروش خواند. این نکته که شورشیان همواره در یک زمان سربرنمی‌داشتند و هدف مشترک یا پیوند اتحادی هم با یکدیگر نداشتند، عامل عمده‌ای بود که داریوش را در دفع شورش‌ها یاری کرد. طغیان [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] نیز کمتر از دیگر طغیان‌ها، موجب دغدغهٔ خاطر داریوش نبود. تمام این اغتشاش‌ها که در [[ارمنستان]]، [[ماد]]، [[کردستان]]، [[رخج]]، و [[مرو]] روی داد، با خشونت سرکوب شد و داریوش خشونت را در این مواقع همچون وسیله‌ای تلقی می‌کرد که می‌توانست از توسعه و تکرار نظایر این حوادث، جلوگیری کند.<ref name="ReferenceB">{{پک|زرین‌کوب|۱۳۶۴|ک=تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام|ص=۱۴۴}}</ref> در بند شانزدهم [[کتیبه بیستون]] دربارهٔ شورش پارت (خراسان) و [[گرگان]] چنین آمده‌است {{نقل قول بزرگ}} [[پارت]] و [[گرگان]] بر من شوریدند و [[ویشتاسپ (هخامنشی)|ویشتاسپ]] پدر من در پارت بود. پس از آن سپاه پارسی را از [[ری]] نزد ویشتاسپ فرستادم. وقتی که این سپاه به ویشتاسپ رسید، عازم جنگ دشمن شد. در محلی موسوم به ''ویش پااوزت'' در پارت با آنان جنگید. [[اهورامزدا]] مرا یاری کرد و به ارادهٔ او ویشتاسپ شورشیان را شکست داد. پس از آن مملکت مطیع من شد.<ref>{{پک|حقیقت|۱۳۷۰|ک=تاریخ قومس|ص=۲۱}}</ref> {{پایان نقل قول بزرگ}}
[[کتیبه بیستون]] که گزارش این جنگ‌های تمام نشدنی است، نشان می‌دهد که توانایی او در تأمین نظم و امنیت شاهنشاهی، به بهای چه اندازه رنج و سعی مستمر و بی‌انقطاع، به دست آمده‌است. ساتراپ‌هایی که کوروش بعد از فتح و ضبط ولایات در هر قلمرو تازه‌ای گماشته بود، اکثراً درین ایام، خود رأی شده بودند و سپاه و تجهیزات هم در اختیار داشتند. با مرگ [[کمبوجیه]] و قتل کسی که بسیاری از مردم ولایات او را پسر کوروش، شناخته بودند، تعدی این حکام استقلال‌جوی، به ناخرسندی مردم انجامیده‌بود و مردم استان‌ها، بهانه برای شورش بدست می‌آوردند. داریوش مردی جهاندیده بود و با ازدواج با دختر کوروش و با تعدادی از دختران خانواده‌های بزرگ پارسی او را در موقعیتی قرار داده‌بود که نجبای پارسی و مادی هر یک بخاطر خویشاوندی نسبی یا سببی خویش، نسبت به این پادشاه نوخاسته که در حمایت و تبعیت از وی، هم‌پیمان هم شده بودند، وفادار و حتی علاقه‌مند بمانند.<ref name="ReferenceB" />
 
در تحریر بابلی کتیبه‌های بیستون دیده می‌شود، که داریوش پس از دستگیری [[فرورتیش]]، بینی و گوش و زبان وی را بریده و سپس او را به صلیب کشیده‌است.
خط ۱۰۹:
مورخین یونانی نوشته‌اند داریوش برای هر ایالتی مالیات نقدی و جنسی معین کرد. [[پلوتارک]] مورخ یونانی می‌نویسد «داریوش در صدد تحقیق برآمد تا معلوم نماید که مالیات تعیین شده، بر مردم گران است یا نه و چون جواب آمد که گران نیست و مردم می‌توانند بپردازند، باز مالیات‌ها را کم کرد تا تحمیلی بر مردم نشود.»
 
همچنین آمده‌است که در زمان داریوش مصر رفاهیت داشته ولیکن در سال‌های آخر سلطنت داریوش، در مصر بواسطهٔ مالیات‌های گزاف، زارعین مصری شورش کردند.<ref name="ReferenceC" />
 
=== ارتباط دادن دریای مدیترانه و دریای سرخ ===
خط ۱۱۹:
پس از بررسی‌های گوناگون داریوش پی برد که باید ۸۴ کیلومتر دیگر کَنده شود تا آبراه‌هایی که فرمانروایان مصری ساخت آن را آغاز کرده و نتوانسته بودند آن را به پایان ببرند، به دریای سرخ برسد. از سوی دیگر برای مشکل [[آب آشامیدنی]] ناگزیر بود چاه‌های گوناگونی پدید بیاورد تا کارگران از تشنگی نمیرند؛ بنابراین داریوش که کار به پایان رساندن آبراهه را با یاری مهندسان ایرانی که از زمان‌های کهن در کار کندن آبراهه و [[قنات|کاریز]] و چاه و سدبندی مهارت داشتند آسان می‌پنداشت، فرمان داد تا کار دوباره آغاز شود و بر سر راه چاه‌هایی کنده شوند تا آب آشامیدنی برای کارگران بدست آید.
سرانجام این کار بزرگ پس از ده سال به پایان رسید و در سال ۴۹۷ شاهنشاه با همهٔ درباریان خود از [[شوش (شهر باستانی)|شوش]] به مصر رفت، تا نخستین آبراههٔ سوئز را گشایش کند. آبراههٔ نام برده شده مانند امروز از [[دریای مدیترانه]] آغاز نمی‌شد بلکه از رود نیل و کنار «بوباستیس» در شمال [[قاهره]] کنونی آغاز و پس از دور زدن [[دریاچه تلخ|دریاچهٔ بزرگ تلخ]] در باختر آبراههٔ امروزی به سمت جنوب می‌رفت تا برسد به سوئز و دریای سرخ. این کار بزرگ را داریوش با چهار سنگ نبشته در مسیر آبراهه جاودانه کرد و امروزه سه سنگ نبشتهٔ آن به دست ما رسیده‌است.
بدین ترتیب طرح‌های بزرگ داریوش برای پیوستن مرزهای دو امپراتوری به سرانجام رسید؛ و ۲۴ یا ۳۲ کشتی پر از باج مصری به سوی [[ایران]] و خلیج فارس حرکت کرد. از این پس فراورده‌ها و کالاهای گوناگون خاور و باختر امپراتوری، افزون بر راه‌هایی که از خشکی می‌گذشت از طریق این راه جدید آبی به سراسر قلمرو پهناور هخامنشی می‌رسید و افزون بر سودهای اقتصادی فراوانی که به شاهنشاهی آن روزگار می‌رسید و یک تجارت جهانی بزرگ را برای نخستین بار در [[تاریخ باستان]] پدیدمی‌آورد؛ توانمندی شاه بزرگ را در اداره کردن، بر همهٔ سرزمین‌های شناخته شدهٔ آن روزگار استوارتر می‌ساخت. چرا که شاهنشاه می‌توانست با سرعت بیشتری نیروهای رزمی(:نظامی) خویش را به سراسر امپراتوری بفرستد. داریوش بزرگ افزون بر اینکه در طرح بزرگ خویش به پیروزی رسید، نقش مهمی را نیز در شناساندن راه‌های دریایی تازه برای جهانیان باز کرد. کردار وی از این راه نه تنها زمینه‌هایی را برای آشنایی فرهنگی مردمان آن روزگار پدید آوردپدیدآورد بلکه مردمان [[اروپا]] را نیز برای نخستین بار با هندیان آشنا کرد.»<ref>مقاله آبراهه‌ای که تجارت در جهان باستان را شکوفا کرد، تارنمای امرداد، میثم اسدی، 31/03/1392</ref>
 
=== یکسان کردن واحد پول و واحد اندازه‌گیری ===
خط ۱۴۱:
=== داریوش یکم در کتاب مقدس ===
داریوش همچنین در بازسازی معابد [[یهودیان]] که توسط [[بخت النصر]] ویران شده بود، به یهودیان یاری کرد. نام [[داریوش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق]]، در ۲۵ آیه، ذکر شده‌است. در کتاب مقدس دربارهٔ ثبات و تزلزل ناپذیری قوانین [[ماد]] و [[پارس]] در کتاب [[دانیال]] و [[استر]] سخن رفته‌است. به رغم اشکالی که در صحت و قدمت اصل آن کتاب‌ها هست، باز روی هم رفته، اهمیتی که قانون در حفظ وحدت امپراتوری داریوش و اخلاف او داشته‌است، بیان می‌کند حتی [[افلاطون]] نیز نقش قانون‌های داریوش را در حفظ و ادارهٔ کشور وی نشان گوشزد کرده‌است.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۶۴|ک=تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام|ص=۱۵۰}}</ref>
 
=== داریوش و حمایت از اختر شناسیاخترشناسی در بابل ===
داریوش تنها یک امپراتوری لایق و مشوق تجارت نبود بلکه حامی سرسخت دانش،بهدانش، به ویژه در بابل بهبه‌شمار شمار می آمدمی‌آمد. بابل پیش از تاسیستأسیس شاهنشاهی هخامنشی،سنتی دو هزار ساله در نجوم و ریاضیات داشت. دانش بابلی با دانش مصر و یونان رقابت می کردمی‌کرد و محاسبات محققان بابلی در نجوم به پایه گذاریپایه‌گذاری ریاضیات پیشرفته کمک کرد. داریوش بزرگ به خوبی از توان علمی بابلی هابابلی‌ها آگاه بود و دانشمندان بابلی را در دربار خود گردآورد تا به کار اصلاح تقویم و محاسبه سال نوی ایرانیان بپردازند که خود از یک جشن بسیار کهن بابلی به نام نیسان برگرفته شده بود. دانشمندان بابلی تا مدت هامدت‌ها پس از مرگ داریوش همچنان در دربار حضور داشتند. یکی از آن هاآن‌ها کیدینو است که در هنگام سلطنت اردشیر دوم به سال ۳۷۵ ق. م در دربار به سر می بردمی‌برد. محاسبات کیدینو چنان دقیق بود که با ساعتساعت‌ها، ها، تلسکوپ هاتلسکوپ‌ها و حتی کامپیوتر هایکامپیوترهای امروزی اختلاف بسیار اندکی دارد.<ref>سایه‌های صحرا-کاوه فرخ-ترجمه:شهربانوصارمی-ص۱۱۱</ref>
<ref>سایه های صحرا-کاوه فرخ-ترجمه:شهربانوصارمی-ص۱۱۱</ref>
 
== سیاست دینی ==
خط ۱۹۴:
== میراث ==
[[پرونده:Bisotun Iran Relief Achamenid Period.JPG|بندانگشتی|چپ|300px|[[کتیبه بیستون]] در نزدیکی [[کرمانشاه]].]]
داریوش از پروژه‌های ساختمانی بزرگ در شوش، بابل، میترا (مصر) و پارسه (تخت جمشید) حمایت مالی می‌کرد. بناهای تاریخی گاهی با الفبا و زبان‌های پارسی باستان، ایلامی، بابلی و مصری هیروگلیف نوشته می‌شد. شمار بسیاری از کارگران و پیشه وران در این پروژه‌ها از تبارهای گوناگون بودند که سبب افزایش پیوندهای فرهنگی می‌شد. شاه بسیار به کشاورزی دلبستگی داشت. در نامه‌اش به گاداتس (شهربان آسیای کوچک) او نوشتار اوستایی را بازگو می‌کند: «زمین خوشحالترین را حس می‌کند… آنجا که بلال، میوه و چمنزار بروید». او همچنین قانون مصر و دیگر مناطق را سامان بخشید.<ref name="Shahbazi" />
 
داریوش برای فراهم آوردن نظم درست «این جهانی» از تحمل هچ سختی ای رویگردان نبود. او فرمانروایی بزرگش را تا دورافتاده‌ترین روستاها هم نظم و سامان بخشید. این نتیجهٔ دیوانی بود که حتی از دیدگاه امروزی هم بی‌همتا شمرده می‌شود.<ref>{{پک|هینتس|1388|ک=داریوش و ایرانیان|ص=206}}</ref>
 
[[پرونده:James farley post office 2009.JPG|300px|بندانگشتی|چپ|نه برف، نه باران، نه گرما، نه تاریکی شب نمی‌تواند این پیک‌ها را از انجام تند و تیز وظیفه‌شان بازدارد. سخن داریوش بزرگ هخامنشی بر سردر [[اداره پست نیویورک]]]]<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = https://postalmuseum.si.edu/about/frequently-asked-questions/index.html#history10 |عنوان =Smithsonian National Postal Museum | ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۱۲ ژانویه ۲۰۱۹}}</ref>
 
== تبار و خانواده ==
{{تبارنامه داریوش بزرگ}}
سطر ۲۰۸ ⟵ ۲۰۹:
[[پرونده:Katibe dariush dar persepolis.png|بندانگشتی|تصویر خطی از کتیبه داریوش در تخت جمشید (DPg) مجموعه اسلون ۵۲۳۲/۶۷–۶۸]]
داریوش در سال ۴۸۶ پیش از میلاد، پس از یک دورهٔ یک‌ماهه بیماری وفات یافت. مقبرهٔ او در دل [[کوه رحمت]] در مکانی به نام [[نقش رستم]] در [[مرودشت]] فارس، نزدیک [[شیراز]] است سر در آرامگاه داریوش همچون دیگر آرامگاه‌ها به شکل صلیبی بزرگ به بلندای ۲۲ متر و پهنای ۱۱ متر کنده شده‌است. در بخش بالایی نقش برجسته‌ای وجود دارد که در اصل نقاشی شده بوده‌است و شاه را در حالت ایستاده بر جایگاهی نشان می‌دهد که دو ردیف از نمایندگان سی قوم که هویتشان در کتیبه‌ای سه زبانه یاد شده‌است، آن را نگه داشته‌اند.<ref>{{پک|ُSchmidt|1970|ک=Persepolis III: The Royal Tombs and Other Monuments|ص=}}</ref> وصیت جالبی از زبان داریوش که آخرین آرزویش هم فقط آن بود، بر کتیبهٔ مزار او حک شده‌است.
{{ وسط‌چین}}اهورامزدا این کشور را از '''لشکر دشمن'''، از '''خشکسالی''' و از '''دروغ''' پاس دارد.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۶۴|ک=تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام|ص=۱۶۲}}</ref>{{پایان}}
 
== سیارک داریوش ۷۲۱۰ ==