سغد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
گسترش لید مقاله
برچسب‌ها: افزودن پیوند بیرونی به جای ویکی‌پیوند متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری
خط ۱:
{| class="infobox" cellspacing="0" cellpadding="2" border="1"
| colspan="2" |[[File:Sogdiana-300BCE.png|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Sogdiana-300BCE.png|300x300پیکسل]]
نقشه سغد در سال 300 پیش از میلاد
|-
!'''زبان'''
سطر ۳۳ ⟵ ۳۴:
 
== تاریخ ==
سغدیان از هزارهٔ دوم پیش از میلاد در نواحی میانهٔ [[سمرقند]] و [[رود زرافشان]] نشیمن داشتند و در هزارهٔ یکم پیش از میلاد بر جلگهٍ گسترده‌ای در میان سیردریا و آمودریا چیرگی یافتند. آنان همسایهٔ اقوام ایرانی‌تبار [[سکایی]]، [[خوارزم|خوارزمی]] و [[باختری‌ها|بلخی]] بودند.<ref name="ReferenceA">هدایتی، زهره، معرفی کتاب دستنامهٔ سغدی، در: نامهٔ فرهنگستان، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دورهٔ دهم، شمارهٔ سوم، پاییز ۱۳۸۷، صص۲۰۲–۲۰۴.</ref>
 
=== پیش از تاریخ ===
سغد در روزگار [[هخامنشیان]] بخشی از شاهنشاهی ایران بوده‌است. در زمان [[اشکانیان]] نیز این سرزمین بخشی از [[ایران]] ماند. از این روزگار سروده‌هایی از [[اوستا]] به زبان سغدی به جای مانده‌است. پدید آمدن [[جاده ابریشم|راه ابریشم]] در این زمان اثر بسیاری بر رونق و شکوفایی این سرزمین داشت. این رونق در روزگار [[ساسانیان]] نیز همراه بود و از رونق این بخش ایران کاسته نشد. پیشهٔ پردرآمد برای مردم سغد در این زمانهای تاریخ بیشتر بازرگانی بوده‌است. مردم سغد در زمان ساسانیان به آیین [[مانی]] گرویدند.<ref>رضا. ایران و ترکان در روزگار ساسانیان. ص ۳۵</ref> آیین‌های [[مانوی‌گری]]، [[زرتشتی]] و [[مسیحیت|ترسایی]] و [[بودایی]] میان مردم آن سامان رواج داشت.
قرن‌ها پیش از یکپارچه شدن سغد و سایر نقاط جهان ایرانی در زمان هخامنشیان، این منطقه میزبان یک تمدن شهرنشین عصر برنز بوده است. شواهد باستان شناسی نشان می‌دهد که نخستین تمدن عصر برنز در این منطقه و آغاز شهرنشینی در آن، به هزاره چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد که مربوط به [[سرزم]] در تاجیکستان کنونی است. همچنین در منطقه [[بلنغور]] در کشور کنونی ازبکستان نیز بقایای یک تمدن مربوط به سده پانزدهم پیش از میلاد کشف شده است.<ref name="Vaissière Encyclopædia Iranica">É. de La Vaissière (2011), "[http://www.iranicaonline.org/articles/sogdiana-iii-history-and-archeology SOGDIANA iii. HISTORY AND ARCHEOLOGY]," ''Encyclopædia Iranica'', online edition (accessed on 31 August 2016).</ref><ref name="simonin 2012 sogdiana2">Antoine Simonin. (8 January 2012). "Sogdiana." ''[http://www.ancient.eu/sogdiana/ Ancient History Encyclopedia]''. Retrieved 31 August 2016.</ref>
[[File:BezeklikSogdianMerchants.jpg|thumb|280px||دست راست: دو سغدی اهداکننده هدایا به بودا. تصویر از غار هزار بودا. تورفان چین.]]
[[File:Sogdian_Tribute_Bearers_on_the_Apadana_Staircase_16_(Best_Viewed_Size_"Large")_(4689076272).jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Sogdian_Tribute_Bearers_on_the_Apadana_Staircase_16_(Best_Viewed_Size_%22Large%22)_(4689076272).jpg|بندانگشتی|300x300پیکسل|سغدی‌ها در تخت جمشید]]
با شکست خوردن هخامنشیان از لشکر اسکندر، گروه‌هایی از تیره‌های ایرانی آسیای میانه به سوی خاور رفته و کوچ‌نشین‌هایی در [[جاده ابریشم]] به سوی چین برپا کردند.<ref name="ReferenceA" />
اینان پیونددهندهٔ روابط بازرگانی ایران با [[چین]] بودند و نخستین مهاجرنشین‌های ایرانی را نیز در چین ایشان به راه انداختند.
 
=== سغد هخامنشی ===
در جریان فتوحات کوروش بزرگ در آسیای میانه، منطق سغد نیز در میان سال‌های ۵۴۶ تا ۵۳۹ پیش از میلاد فتح شد که این مسئله در تاریخ هرودوت نیز ذکر شده است.<ref>Kirill Nourzhanov, Christian Bleuer (2013), ''Tajikistan: a Political and Social History'', Canberra: Australian National University Press, p. 12, {{ISBN|978-1-925021-15-8}}.</ref><ref name="simonin 2012 sogdiana">Antoine Simonin. (8 January 2012). "Sogdiana." ''[http://www.ancient.eu/sogdiana/ Ancient History Encyclopedia]''. Retrieved 31 August 2016.</ref> در دوران داریوش یکم، زبان آرامی و سکه‌های هخامنشی در این منطقه رواج یافتند و همچنین یک یگان سغدی نیز به ارتش هخامنشی اضافه شد.<ref name="baumer 2012 pp202-203">Christoph Baumer (2012), ''The History of Central Asia: the Age of the Steppe Warriors'', London, New York: I.B. Tauris, p. 202–203, {{ISBN|978-1-78076-060-5}}.</ref> بر اساس نوشته‌های یونانی، می‌دانیم این گروه از سربازان سغدی در حمله خشایارشا به یونانی شرکت داشته‌اند.<ref name="dresden 2003 p1216">Mark J. Dresden (2003), "Sogdian Language and Literature", in Ehsan Yarshater, ''The Cambridge History of Iran, Vol III: The Seleucid, Parthian, and Sasanian Periods'', Cambridge: Cambridge University Press, p. 1216, {{ISBN|0-521-24699-7}}.</ref><ref name="dresden 1981 p3">Mark J. Dresden (1981), "Introductory Note," in Guitty Azarpay, ''Sogdian Painting: the Pictorial Epic in Oriental Art'', Berkeley, Los Angeles, London: University of California Press, p. 3, {{ISBN|0-520-03765-0}}.</ref> یک سنگ‌نبشته پیدا شده در شوش ذکر می‌کند که دیوارهای یک قصر به وسیله سنگ‌های لاجورد که از سغد آورده شده بودند، تزیین شده‌است.<ref name="dresden 2003 p12162">Mark J. Dresden (2003), "Sogdian Language and Literature", in Ehsan Yarshater, ''The Cambridge History of Iran, Vol III: The Seleucid, Parthian, and Sasanian Periods'', Cambridge: Cambridge University Press, p. 1216, {{ISBN|0-521-24699-7}}.</ref>
[[File:Artaxerxes_III_Sogdian_soldier.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Artaxerxes_III_Sogdian_soldier.jpg|جایگزین=|راست|بندانگشتی|سرباز سغدی در مقبره اردشیر سوم]]
باوجود اینکه نام سغد در میان ساتراپی‌های هخامنشی در سنگ‌نبشته بیستون ذکر شده‌است، اما در نوشته‌های باستانی نامی از هیچ‌کدام از ساتراپ‌های سغد نیامده‌است.<ref>Pierre Briant (2002), ''From Cyrus to Alexander: a History of the Persian Empire'', trans. Peter T. Daniels, Winona Lake: Eisenbrauns, p. 746, {{ISBN|1-57506-120-1}}.</ref> تاریخ‌دانان معاصر بر این عقیده هستند که بلخ و سغد - که در بیستون نیز نامشان پشت سر هم ذکر رفته‌است - توسط یک ساتراپ اداره می‌شدند. همچنین از آنجایی که بلخ منطقه‌ای بود که شاهنشاهان هخامنشی معمولا پسران کوچک‌ترشان را برای اداره آن منطقه انتخاب می‌کردند، این مسئله چندان دور از ذهن نیست.<ref name="simonin 2012 sogdiana3">Antoine Simonin. (8 January 2012). "Sogdiana." ''[http://www.ancient.eu/sogdiana/ Ancient History Encyclopedia]''. Retrieved 31 August 2016.</ref>
 
سغد احتمالا تا سال ۴۰۰ پیش از میلاد تحت کنترل هخامنشیان باقی ماند<ref name="baumer 2012 p207">Christoph Baumer (2012), ''The History of Central Asia: the Age of the Steppe Warriors'', London, New York: I.B. Tauris, p. 207, {{ISBN|978-1-78076-060-5}}.</ref> و در آن زمان بود که شورشی در آن منطقه روی داد که منجر به استقلال سغد شد. احتمالا وقایع پرآشوب آغاز شاهنشاهی اردشیر دوم، این فرصت را برای سغدیان فراهم کرده است. در این دوران همچنین مصر نیز بر شاه بزرگ شورید و استقلال خود را پس گرفت. اما برخلاف مصریان که مدتی بعد دوباره تحت فرمان شاهنشاهی هخامنشی درآمدند، سغد تا زمان فتح منطقه توسط اسکندر مستقل باقی ماند.<ref name="baumer 2012 p2072">Christoph Baumer (2012), ''The History of Central Asia: the Age of the Steppe Warriors'', London, New York: I.B. Tauris, p. 207, {{ISBN|978-1-78076-060-5}}.</ref>
 
در دوران هخامنشی، اکثر سغدیان به شکل عشایری زندگی می‌کردند، با این حال آغاز دوره طلایی تجارت سغد از همین زمان به مرور آغاز گردیده است. همچنین می‌دانیم که آغاز شهرنشینی سغدیان نیز در دوران هخامنشی بوده است.<ref>Hansen, Valerie (2012), ''The Silk Road: A New History'', Oxford University Press, p. 72, {{ISBN|978-0-19-993921-3}}.</ref><ref name="liu 2010 p67">Liu, Xinru (2010), ''The Silk Road in World History'', Oxford and New York: Oxford University Press, p 67.</ref>
 
=== حمله اسکندر و پس از آن ===
داریوش سوم پس از شکست در برابر اسکندر، به سمت ایران شرقی رهسپار شد تا سپاه جدیدی را گرد آوری کرده و بار دیگر با فاتح مقدونی روبرو شود. اما در جریان همین سفر، توسط بسوس، شهربان سغد و بلخ دستگیر و سپس کشته شد.<ref>John Prevas (2004), ''Envy of the Gods: Alexander the Great's Ill-Fated Journey across Asia'', Da Capo Press, pp 60–69.</ref><ref>Independent Sogdiana: Lane Fox (1973, 1986:533) notes [[Quintus Curtius]], vi.3.9: with no satrap to rule them, they were under the command of [[Bessus]] at [[Gaugamela]], according to [[Arrian]], iii.8.3.</ref><ref>"The province of Sogdia was to Asia what Macedonia was to Greece: a buffer between a brittle civilization and the restless barbarians beyond, whether the Scyths of Alexander's day and later or the [[Hephthalite Empire|White Huns]], Turks and Mongols who eventually poured south to wreck the thin veneer of Iranian society" ([[Robin Lane Fox]], ''Alexander the Great'' (1973) 1986:301).</ref> بسوس سپس با نام اردشیر پنجم تاج‌گذاری کرد و خود را شاهنشاه نامید. او یک مقاومت مردمی در برابر اسکندر را رهبری کرد اما در نهایت شکست خورد و کشته شد. پس از پیشروی اسکندر به ایران شرقی، منطقه سغد در سال ۳۲۷ فتح شد.<ref>Horn, LT Bernd; Spencer, Emily, eds. (2012), ''No Easy Task: Fighting in Afghanistan'', Dundurn Press Ltd, p. 40, {{ISBN|978-1-4597-0164-9}}.</ref> در جریان همین اردوکشی بود که وی با وخشه‌ارته، یکی از اشراف سغد، ملاقات کرده و مدتی کوتاهی بعد با دختر او [[روشنک (همسر اسکندر)|روخشنه]] ازدواج کرد.<ref name="ahmed 2004 p61">Ahmed, S. Z. (2004), ''Chaghatai: the Fabulous Cities and People of the Silk Road'', West Conshokoken: Infinity Publishing, p. 61.</ref> روخشنه که در زمان مرگ اسکندر باردار بود، [[اسکندر چهارم]] را به دنیا آورد که البته مدتی بعد توسط سرداران اسکندر کشته شد.<ref>William Smith, eds et al. (1873), ''A Dictionary of Greek and Roman Biography and Mythology, Volume 1'', London: John Murray, p. 122.</ref>
 
پس از فتح تمام سغد، اسکندر سغد و بلخ را به عنوان یک ساتراپی جدید در یکدیگر ادغام کرد. سپیتامنه، یکی از اشراف سغدی، با تیره‌های سکایی متحد شد و بر اسکندر شورید. اما جهانگشای مقدونی موفق گردید تا شورش وی را سرکوب کند.<ref name="holt 1989 pp64-65">Holt, Frank L. (1989), ''Alexander the Great and Bactria: the Formation of a Greek Frontier in Central Asia'', Leiden, New York, Copenhagen, Cologne: E. J. Brill, pp 64–65 (see also footnote #62 for mention of Sogdian troops), {{ISBN|90-04-08612-9}}.</ref> پس از شکست در یکی از نبردها، همسر سپیتامنه به او خیانت کرد و وی را به اسکندر تحویل داد که منجر به مرگ سپیتامنه شد.<ref>Holt, Frank L. (1989), ''Alexander the Great and Bactria: the Formation of a Greek Frontier in Central Asia'', Leiden, New York, Copenhagen, Cologne: E. J. Brill, p. 65 (see footnote #63), {{ISBN|90-04-08612-9}}.</ref> پس از پایان این شورش، اسکندر از سربازانش خواست تا با زنان اشرافی ایرانی ازدواج کنند تا مقدونیان در جامعه ایرانی پذیرفته شوند<ref name="ahmed 2004 p612">Ahmed, S. Z. (2004), ''Chaghatai: the Fabulous Cities and People of the Silk Road'', West Conshokoken: Infinity Publishing, p. 61.</ref><ref>Holt, Frank L. (1989), ''Alexander the Great and Bactria: the Formation of a Greek Frontier in Central Asia'', Leiden, New York, Copenhagen, Cologne: E. J. Brill, pp 67–8, {{ISBN|90-04-08612-9}}.</ref> که همین مسئله باعث شد تا دختر سپیتامنه، یعنی آپامه، با سلوکوس یکم ازدواج کند.<ref name="magill et al 1998 p1010">Magill, Frank N. et al. (1998), ''The Ancient World: Dictionary of World Biography, Volume 1'', Pasadena, Chicago, London,: Fitzroy Dearborn Publishers, Salem Press, p. 1010, {{ISBN|0-89356-313-7}}.</ref> این شهبانوی سغدی شاه آینده سلوکی را نیز به دنیا آورد. سال‌ها بعد، سلوکوس سه شهر جدید را به افتخار آپامه ''آپامیا'' نامید.<ref name="magill et al 1998 p10102">Magill, Frank N. et al. (1998), ''The Ancient World: Dictionary of World Biography, Volume 1'', Pasadena, Chicago, London,: Fitzroy Dearborn Publishers, Salem Press, p. 1010, {{ISBN|0-89356-313-7}}.</ref><ref>{{Cite EB1911|wstitle=Apamea}}</ref>
 
سغدی‌ها پس از شورش‌هایشان در دوران اسکندر، دیگر نتوانستند قدرت نظامی گذشته خود را بازیابی کنند. این منطقه برای مدت خیلی کوتاهی بخشی از امپراتوری سلوکی بود اما در نهایت توسط شاه [[دولت یونانی بلخ|بلخ]]، دیودوت یکم، فتح شد و برای یک قرن بخشی از پادشاهی یونانی بلخ بود.<ref>Christopoulos, Lucas (August 2012), "Hellenes and Romans in Ancient China (240 BC – 1398 AD)," in Victor H. Mair (ed), ''Sino-Platonic Papers'', No. 230, Chinese Academy of Social Sciences, University of Pennsylvania Department of East Asian Languages and Civilizations, pp 8–9, ISSN 2157-9687.</ref><ref>Mark J. Dresden (1981), "Introductory Note," in Guitty Azarpay, ''Sogdian Painting: the Pictorial Epic in Oriental Art'', Berkeley, Los Angeles, London: University of California Press, pp 3–5, {{ISBN|0-520-03765-0}}.</ref> همچنین ساتراپ سغد، اوتیدم یکم، توانست تا بلخ را فتح کند و با کنار زدن جانشینان دیودوت یکم، سلسله جدیدی را در دولت یونانی بلخ بنا نهد.<ref>Jeffrey D. Lerner (1999), ''The Impact of Seleucid Decline on the Eastern Iranian Plateau: the Foundations of Arsacid Parthia and Graeco-Bactria'', Stuttgart: Steiner, pp 82–84, {{ISBN|3-515-07417-1}}.</ref>
 
چند دهه بعد، در ۱۴۵ پیش از میلاد، منطقه سغد تحت کنترل یوئه‌چی‌ها و سکاها در آمد. آنان تا سال ۴۰ پیش از میلاد به تقلید شاهان بلخ سکه می‌زدند اما با ظهور شاهنشاهی نیرومند کوشانی در بلخ (که سغد را نیز به قلمروی خود ضمیمه کرد)، شروع به ضرب سکنه با [[سکه‌های کوشانی|فرم منحصر به فرد]] خود کردند.<ref>Michon, Daniel (2015), ''Archaeology and Religion in Early Northwest India: History, Theory, Practice'', London, New York, New Delhi: Routledge, pp 112–123, {{ISBN|978-1-138-82249-8}}.</ref>[[File:BezeklikSogdianMerchants.jpg|thumb|280px||دست راست: دو سغدی اهداکننده هدایا به بودا. تصویر از غار هزار بودا. تورفان چین.]]
در سال [[۵۵۵ (میلادی)|۵۵۵ میلادی]] سغد و [[بخارا]] به تصرف [[هیتالیان]] درآمد. حدود سال [[۵۵۷ (میلادی)|۵۵۷ میلادی]] میان ایران و ترکان اتحادی به منظور حمله به [[هیتالیان]] منعقد شد،در [[نبرد بخارا]] که در سال ۵۵۷ میلادی شکل گرفت ایران و ترکها موفق شدند هیتالیان را شکست بدهند و متصرفاتشان را میان خود تقسیم کنند. هدف عمدهٔ این حمله انتقام مرگ [[پیروز یکم]] شاهنشاه ساسانی بود، که بدست هفتالیان در جنگی به قتل رسیده بود. هدف دیگر این اتحاد تصرف سرزمین سغد از سوی سپاه ایران بود. در ضمن این اتحاد [[خسرو انوشیروان]] با دختر [[ایستمی خان]] ازدواج کرد.
 
سطر ۵۲ ⟵ ۶۸:
با آن‌که براساس نوشته کتاب [[تاریخ بخارا]] می‌دانیم که در دوران پیش از اسلام «به سغد زنی پادشاه بوده‌است».<ref>(نرشخی، ۱۳۶۳:۴۷)</ref> اما از رویدادهای مربوط به دوران حکومت او آگاهی چندانی در دست نیست. تنها این موضوع را می‌دانیم که به دستور آن فرمانروا برج و بارویی در قسمت‌هایی از قلمرو او احداث شد که در برابر هجوم ترکان صحراگرد مانعی عمده به‌شمار می‌رفت.<ref>فروزانی، سید ابوالقاسم، پایگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان در دوران سامانیان. مجله «پژوهش‌های تاریخی» (دانشگاه سیستان و بلوچستان)» پاییز و زمستان ۱۳۸۷ - شماره ۳. (از ص ۱۳۵ تا ۱۴۸).</ref>
 
گویا با توجه به گرایش مسلمانان به بازرگانی و دادوستد، سغدیان پایداری چندانی در برابر پذیرش [[اسلام]] نکرده باشند. در متون اسلامی از سغدیان [[سمرقند]] و [[بخارا]] نام برده شده‌است.<ref name="ReferenceA">هدایتی، زهره، معرفی کتاب دستنامهٔ سغدی، در: نامهٔ فرهنگستان، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دورهٔ دهم، شمارهٔ سوم، پاییز ۱۳۸۷، صص۲۰۲–۲۰۴.</ref>
 
== منابع ==
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/سغد»