بهاءالله: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۷:
'''میرزا حسینعلی نوری''' ([[۱۸۱۷ (میلادی)|۱۸۱۷]]، [[تهران]] - [[۱۸۹۲ (میلادی)|۱۸۹۲]]، [[عکا]]) شهرت یافته با لقبِ '''بَهاءُالله'''، رهبر دینی [[ایران]]ی، پایهگذار [[بهائیت|آیین بهایی]] و از پیروان [[سید علیمحمد باب|باب]] بود. در سال ۱۸۵۳ از ایران به [[عراق]] کوچید و بعدتر به [[استانبول]] و [[ادرنه]] و در نهایت به [[عکا]] تبعید شد و در همانجا درگذشت.<ref>{{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = بعلبکی | نام = منیر | پیوند نویسنده = منیر بعلبکی| مقاله = بهاءالله | دانشنامه = [[معجم الأعلام المورد|فرهنگزندگینامهٔ المورد]] | نشانی = http://waqfeya.com/books/19/17/0017.rar | تاریخ = [[۱۹۹۲ (میلادی)|۱۹۹۲]] | ناشر = [[دارالعلم للملایین]]| مکان = [[بیروت]] | زبان = [[عربی]] | شابک = 9953901163 | صفحه = 113}}</ref><ref name=":1"/>
پیروان او بهائی خوانده میشوند.<ref name="statistics">{{یادکرد وب|نویسنده=مرکز جهانی بهائی دپارتمان آمار|تاریخ=۲۰۰۱–۰۸|نشانی=http://bahai-library.com/index.php5?file=bolhuis_bahai_statistics_2001|عنوان=آمار جهانی بهائی سال ۲۰۰۱|ناشر=bahai-library.org|تاریخ بازدید=۲۰۰۷-۰۳-۱۶}}</ref> بهائیان معتقدند که حسینعلی نوری، بنیانگذار دین بهائی جدیدترین فرستاده الهی در سلسله [[پیامبران]] پیشین چون [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[بودا]]، [[زردشت]]، [[مسیح]] و [[محمّد]] است و رسالتش برای ایجاد تمدّنی جدید و جهانی است که بشر در این زمان بدان نیازمند است. تا سال ۲۰۱۰ شمار بهائیان بین ۵/۵ تا ۷ میلیون نفر برآورد شدهاست.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=Darrell J. Turner|کد زبان=|تاریخ=2-3-2011|
== زندگینامه ==
خط ۹۱:
== آثار ==
بهاءالله کتابها، نامهها ( الواح) و دعا و مناجاتهای بسیاری نگاشته است.<ref name=":1"/> حدود پانزده هزار نامه و متن نوشته شده توسط او شناسایی شدهاست. از آثار بزرگ و مهم او میتوان به کتاب ایقان، کتاب اقدس، کلمات مکنونه، هفت وادی، چهار وادی، جواهر الاسرار و الواح خطاب به سلاطین اشاره کرد.<ref>گفتاری کوتاه در مورد آئین بهائی، موژان مؤمن</ref> بهائیان مجموعه آثار بهاءالله را وحی الهی و شالودهٔ آئین بهائی در نظر میگیرند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|
اگرچه بیشتر آثار بهاءالله به فارسی است، اما بسیاری از آثار مهم او به عربی است و فقرات عربی اغلب در الواحی که مخاطب آنها افراد تحصیل کرده ایرانی بوده، یافت میشود –عربی بیشتر رسمی بود و فارسی بیشتر خودمانی- بهاءالله بیشتر زمانی که مخاطبش تمام دنیا یا مطلبی در ارتباط با جهان بود از عربی استفاده میکرد: [[کتاب اقدس]] به [[زبان عربی]] است همانطور که الواحی چون [[الواح ملوک]]، [[نماز بهائی|صلوه سهگانه]]، [[ازدواج بهائی|آیات عقد]] و [[روزه بهائی|ادعیه صوم]] و [[نماز میت]] به عربی است.<ref name="John Walbridge">{{یادکرد|فصل=Appendices|ناشر=H-Bahai Digital Library|صفحه=۲۰۴–۲۰۵|نویسنده=John Walbridge|year=۲۰۰۲|کتاب=Essays and Notes on babi and Bahai History}}</ref>
خط ۱۰۵:
در این میان این دیدگاه که [[باب]] و حسینعلی نوری ادعای خدایی کردهاند و بهائیان آنان را خدا میدانند بیش از هر اتهامی توسط برخی منتقدین مطرح میشود. آنها برخی گفتههای او را مستند خود قرار دادهاند:<ref>خدای عصر ارتباط، محمد رضا حسینی، انتشارات گوی، ص ۲۵ تا ۳۵</ref><ref>ماجرای باب و بهاء، ص ۱۴۷</ref> حسینعلی نوری در دعایی که برای شب ولادتش تعلیم داده میگوید: «و فیه ولد من لم یلد و لم یولد»<ref>اشراق خاوری، رساله ایام تسعه، ص۲۵</ref> (یعنی در آن کسی که نه میزاید و نه زاده میشود، زاده شدهاست) و در کتاب مبین در ایام زندانی بودنش مینویسد:... «انه لا اله الا انا المسجون الفرید»<ref>میرزا حسینعلی نوری، آثار قلم اعلی، ج۱، ص ۲۲۹</ref> (یعنی… که خدایی جز من زندانی تنها نیست) و در جای دیگر با اشاره به سکونتش در بدترین شرایط میگوید: «انّ الّذی خُلِقَ العالمُ لِنَفسِه حُبِسَ فی اَخرَبِ البِلاد»<ref>لوح ابن الذئب، صفحهٔ ۴۲</ref> (یعنی همان که عالم برای او آفریده شد در خرابترین بلاد زندانی شدهاست).
امّا شوقی افندی جانشین رسمی عبدالبهاء در کتابِ The Dispensation of Baha'u'llah که به فارسی با عنوان «دور بهائی» منتشر شده، توضیح داده منظور از این قبیل بیانات فوق ادعای الوهیّت نیست. «ذکر مقام الوهیّت بر آن نفس اعظم و اطلاق جمیع اسماء و صفات الهیّه بر آن ذات مکرّم نباید بهیچوجه به خطا تفسیر شود و در فهم آن اشتباهی حاصل گردد. زیرا بر طبق معتقدات اهل بهاء هیکل عنصری که جلوهگاه چنین ظهور مهیمنی است کاملاً از کینونت آن روح الارواح و جوهر الجواهر متمایز است و آن خدای غیبی که وجود او ثابت و الوهیّت مظاهر مقدّسهاش مورد ستایش اهل ارض است هرگز حقیقت نامتناهی محیطهٔ ازلیّهٔ لا یدرک خود را در قالب فانی عنصری محدود تجسّم ندهد و فی الحقیقه خدائی که ذات خویش را در هیکل بشری مجسّم سازد بر وفق تعالیم حضرت بهآءاللّه فی الحین نسبت خدائی از او منقطع میگردد.» (ترجمه)<ref>{{یادکرد وب|
همچنین بهاءالله خود در جواب این اتهامات به [[محمدتقی نجفی اصفهانی|شیخ محمد تقی نجفی اصفهانی]] می گوید که منظور از سخنهای ذکر شده فنای نفس، بقای به خداوند و تجلی خداوند است [نه حلول و تجسّم او] و چند نمونه از مناجاتهای خود را در رابطه با اقرار به وحدانیت و الوهیت خداوند به او یادآور میشود .<ref>{{یادکرد وب|
== دیدگاه بهائیان دربارهٔ تصویر حسینعلی نوری ==
|