امپراتوری بریتانیا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
گسترش مقاله
برچسب‌ها: افزودن پیوند بیرونی به جای ویکی‌پیوند ویرایشگر دیداری
گسترش/ پایان ترجمه مقاله امپراتوری بریتانیا از ویکی انگلیسی
برچسب‌ها: دارای ادبیات عامیانه افزودن پیوند بیرونی به جای ویکی‌پیوند ویرایشگر دیداری
خط ۱:
{{Infobox former country|native_name=بریتیش امپایر|common_name=پادشاهی متحد|region=غرب اروپا|status=امپراتوری استعماری|year_start=سده پانزدهم|year_end=۱۹۹۷|event_end=پس دادن هنگ‌کنگ به چین|flag_s1=Flag of the United Kingdom.svg|flag_s2=Flag of the United Kingdom.svg|image_flag=Flag of Great Britain (1707–1800).svg|image_flag2=Flag of the United Kingdom.svg|flag=پرچم بریتانیا|flag_type=پرچم امپراتوری بریتانیا|image_coat=Royal Coat of Arms of the United Kingdom.svg|symbol=|symbol_type=نشان پادشاهی متحد|map_caption=همه سرزمین‌هایی که روزی بخشی از امپراتوری بریتانیا بودند|image_map=The British EmpireThe_British_Empire.png|capital=[[لندن]]|currency=[[پوند بریتانیا|پوند]] و چندین واحد پول دیگر|stat_year1=سده شانزدهم|stat_area1=|stat_year2=۱۹۲۰|stat_area2=۳۵۵۰۰۰۰۰}}'''امپراتوری بریتانیا''' (به [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]: British Empire) به مجموعه قلمروها، مستعمرات، متعلقات و مناطق تحت حکومت [[پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی|پادشاهی متحد بریتانیای کبیر]] گفته می‌شود که بنیان آن از [[سده ۱۶ (میلادی)|سده‌های ۱۶]] و [[سده ۱۷ (میلادی)|۱۷]] میلادی آغاز شد و تا پایان [[قرن بیستم]] ادامه داشت.{{sfn|Ferguson|2004b}}
 
امپراتوری بریتانیا در دوران طلایی خود، به وسیع‌ترین [[امپراتوری]] تاریخ تبدیل گردید و برای بیش از یک قرن [[ابرقدرت]] مطلق به‌شمار می‌رفت. مساحت نواحی تحت حکومت امپراتوری بریتانیا در سال [[۱۹۲۲ (میلادی)|۱۹۲۲]] به بیش از ۳۳ میلیون کیلومتر مربع و جمعیت امپراتوری به بیش از ۴۵۰ میلیون نفر رسید،<ref>[[British Empire#refMaddison2001|Maddison 2001]], pp.&nbsp;97 "The total population of the Empire was 412 million [in 1913]", 241 "[World population in 1913 (in thousands):] 1&nbsp;791&nbsp;020".</ref> و بدین ترتیب امپراتوری بریتانیا بر بیش از یک چهارم از خشکی‌های [[کره زمین]] و یک چهارم جمعیت جهان در آن دوران تسلط داشت.<ref>{{cite journal|author=Rein Taagepera|authorlink=Rein Taagepera|date=September 1997|title=Expansion and Contraction Patterns of Large Polities: Context for Russia|url=http://www.escholarship.org/uc/item/3cn68807|journal=[[International Studies Quarterly]]|volume=41|issue=3|pages=475–504|doi=10.1111/0020-8833.00053|jstor=2600793}}</ref><ref>{{cite web|title=The World Factbook – Central Intelligence Agency|url=https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/xx.html#Geo|website=www.cia.gov|accessdate=10 September 2016|quote=land: 148.94 million sq km}}</ref> سرزمین‌های تحت فرمان این امپراتوری در سراسر جهان پراکنده بود و گفته می‌شد که ''«[[امپراتوری‌ای که خورشید در آن هرگز غروب نمی‌کند|خورشید هیچگاه در امپراتوری بریتانیا غروب نمی‌کند]]»''. گستردگی امپراتوری بریتانیا به پراکندگی میراث سیاسی و فرهنگی بریتانیا و [[زبان انگلیسی]] در سراسر جهان انجامید.<ref>[[British Empire#refJackson2013|Jackson]], pp.&nbsp;5–6.</ref>
خط ۱۵۹:
پس از اینکه بریتانیا به [[آلمان نازی]] اعلان جنگ داد، دومینیون‌های استرالیا، کانادا، نیوزیلند، نیوفاوندلند و آفریقا جنوبی نیز به سرعت به آلمان اعلان جنگ دادند. از آنجایی که هند یک دومینیون نبود، با اعلان جنگ بریتانیا به صورت مستقیم وارد جنگ شد. همچنین ایرلند تصمیم گرفت تا پایان جنگ بی‌طرف باقی بماند.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], pp.&nbsp;313–14.</ref>
 
پس از سقوط فرانسه در هفتم آپریل سال ۱۹۴۱، نخست وزیر [[چرچیل]] با رئیس جمهور آمریکا، [[فرانکلین روزولت]] وارد مذاکره شد و باموفقیت آمریکا را متقاعد کرد که وارد جنگ شوند. با این حال روزولت هنوز نمی‌توانست به راحتی کنگره را برای ورود به جنگ جهانی قانع کند.<ref>[[British Empire#refGilbert2005|Gilbert]], p.&nbsp;234.</ref> در آگوست ۱۹۴۱، نخست وزیر بریتانیا و رئیس جمهور آمریکا با یکدیگر ملاقات کرده و منشور آتلانتیک را به امضا رساندند. این منشور عنوان می‌داشت که «حق همه مردم برای انتخاب نوع حکومت کشورشان باید مورد احترام قرار گیرد».

این جمله بسیار مبهم و دو پهلو بود، زیرا مشخص نیست که منظور سرزمین‌هایی است که توسط ایتالیا و آلمان اشغال شده‌اند، یا منظور کشور‌هایی است که توسط اروپاییان استعمار گردیده‌اند. برای همین، بعدها توسط آمریکایی‌ها، بریتانیایی‌ها و هرکدام از کشورهای مستعمره یا اشغال شده برداشت متفاوتی از آن شد.<ref name="reflloyd316">[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;316.</ref><ref>[[British Empire#refJames|James]], p.&nbsp;513.</ref>
 
در دسامبر ۱۹۴۱، ژاپن در حمله‌ای برق آسیا به مالزی بریتانیا و پایگاه‌های نیروی دریایی [[پرل هاربر]] و هنگ‌کنگ یورش برد. ورود آمریکا به جنگ، به چرچیل اطمینان داد که بریتانیا و متحدانش برای پیروزی شانس بسیار بیشتری دارند<ref>[[British Empire#refGilbert2005|Gilbert]], p.&nbsp;244.</ref>، با این حال شکست‌های ارتش انگلستان در شرق دور باعث ضربه بسیار بزرگی به پرستیژ بریتانیا به عنوان یک امپراتوری زد.<ref>[[British Empire#refLouis2006|Louis]], p.&nbsp;337.</ref><ref>[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;319.</ref> باوجود پیروزی نهایی، بزرگترین ضربه‌ای که ژاپن به نیروهای بریتانیایی وارد ساخت، فتح سنگاپور بود که پیش از این از آن به عنوان دژ غیرقابل تسخیر و جبل‌الطارق شرق نام برده شده بود.<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;460.</ref> این واقعیت که بریتانیا دیگر قادر نبود تمام امپراتوری‌اش را حفظ کند، باعث نزدیکی هرچه بیشتر استرالیا و نیوزیلند که به نظر می‌رسید مورد تهدید نیروهای ژاپنی هستند، به آمریکا شد. حتی چند سال بعد از پایان جنگ، این کشورها با آمریکا یک پیمان دفاعی در رابطه با اتفاقات اقیانوس آرام به امضا رساندند.<ref name="reflloyd3162">[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;316.</ref>
 
== استعمار زدایی و پایان امپراتوری <small>(۱۹۴۵–۱۹۹۷)</small>==
گرچه بریتانیا (به همراه متحدانش) از جنگ جهانی دوم پیروز بیرون آمد، اما این جنگ تاثیر بزرگی بر روی آینده این کشور، هم در خاک اصلی و هم در مستعمرات، داشت. بیشتر اروپا، قاره‌ای که برای قرن‌ها قدرت پیشتاز جهان بود، به ویرانه‌ای تبدیل شده بود و باید از ارتش‌های شوروی و آمریکا نیز میزبانی می‌کرد.<ref>[[British Empire#refAbernethy2000|Abernethy]], p.&nbsp;146.</ref> بریتانیا عملا ورشکسته شده بود و درحالی که هیچ چاره‌ای برای رفع مشکلات مالی نداشت، مبلغ ۴.۳۳ میلیارد دلار را از آمریکا وام گرفت<ref>[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;331.</ref> که آخرین قسطش را در سال ۲۰۰۶ پس داد.<ref name="GT-DEX-2006-33">{{Cite news|url=http://news.bbc.co.uk/2/hi/uk_news/magazine/4757181.stm|title=What's a little debt between friends?|publisher=BBC News|date=10 May 2006|accessdate=20 November 2008}}</ref> به طور همزمان نیز جنبش‌های ضد استعماری در سراسر مستعمراتِ کشورهای اروپایی پا گرفته بود و با رقابت تازه‌ای که میان شوروی و آمریکا (که بعدها [[جنگ سرد]] نام گرفت) آغاز شده بود، اوضاع بیش از پیش پیچیده گردید. همچنین هر دو قدرت جدید، یعنی آمریکا و شوروی، با استعمارگریِ کشورهای اروپایی مخالف بودند، با این حال سیاست‌های ضدکمونیستی آمریکا باعث شده بود تا این کشور از امپریالیسم اروپایی برای عقب نگه داشتن کمونیسم حمایت کند.<ref>[[British Empire#refLevine|Levine]], p.&nbsp;193.</ref> با همه این‌ها، «بادهای تغییر» وزیدن گرفته و روزهای امپراتوری بریتانیا به شماره افتاده بود. برخلاف بسیاری از کشورهای اروپایی مانند فرانسه و پرتغال که برای حفظ مستعمراتشان دست به جنگ‌های پرهزینه و در نهایت ناموفق زدند<ref>[[British Empire#refAbernethy2000|Abernethy]], p.&nbsp;148.</ref>، بریتانیا تصمیم گرفت تا برای جلوگیری از هزینه‌های سرسام‌آور جنگ، به صورت صلح آمیز مسئله مستعمرات را حل کند. در یک بازه زمانی بیست ساله، از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵، مردمِ خارج از خاک اصلی بریتانیا که تحت فرمان لندن بودند، از هفتصد میلیون نفر تنها به پنج میلیون نفر کاهش یافتند که سه میلیون نفر آنان در هنگ‌کنگ زندگی می‌کردند.<ref>[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;330.</ref>
 
=== نخستین استقلال‌ها ===
{{همچنین ببینید|استقلال هند|3=تاریخ اسرائیل#تاریخ دولت اسرائیل{{!}}تاسیس اسرائیل}}
[[File:Emergency_trains_crowded_with_desperate_refugees.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Emergency_trains_crowded_with_desperate_refugees.jpg|راست|بندانگشتی|میلیون‌ها نفر در جریان تقسیم هند خانه خود را از دست دادند.]]
[[حزب کارگر (بریتانیا)|حزب کارگر]] که طرفدار استعمارزدایی بود، به رهبری [[کلمنت اتلی]] در انتخابات ۱۹۴۵ به پیروزی رسید و به سرعت تمرکز خود را معطوف به مهم‌ترین مسئله وقت امپراتوری کرد: [[جنبش استقلال هند]].<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;322.</ref> دو حزب سیاسی مهم هند، یعنی [[کنگره ملی هند]] - به رهبری [[مهاتما گاندی]] - و [[مسلم لیگ|اتحادیه مسلمانان]] - به رهبری [[محمد علی جناح|محمدعلی جناح]] - دهه‌ها بود که برای استقلال هند تلاش می‌کردند، با این حال در مورد اینکه پس از استقلال از بریتانیا چه اتفاقی بیوفتد، به توافق نرسیده بودند. کنگره ملی نظرش بر ایجاد یک هند متحدِ سکولار بود، درحالی که اتحادیه مسلمانان با هراس از اینکه هند جدید تحت کنترل هندوها قرار بگیرد، معتقد بود که مناطقی که اکثریت آنان مسلمان هستند، باید به یک کشور مجزا تبدیل شوند. اتلی پس از اتفاقات سال ۱۹۴۶، به هندی‌ها وعده داد که استقلال این کشور تا قبل از ۳۰ ژوئن ۱۹۴۸ به رسمیت شناخته خواهد شد. اما با توجه به اینکه احتمال می‌رفت یک جنگ داخلی در گیرد، فرماندار وقت هند، لرد مونتاتن، این زمان را به آگوست ۱۹۴۷ جلو انداخت.<ref>[[British Empire#refSmith1998|Smith]], p.&nbsp;67.</ref> مرزهایی که بریتانیا برای دو کشور جدید هند و پاکستان ترسیم کرده بود، منجر به این شد که میلیون‌ها هندو و مسلمان در آنسوی مرزِ اشتباهی بمانند. همین مسئله میلیون‌ها هندو را مجبور به ترک پاکستان کرد، درحالی که اتفاق مشابه برای مسلمانان هند رخ داد.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;325.</ref> این اتفاق چندان صلح آمیز انجام نپذیرفت و هزاران نفر در جریان آن جان خود را از دست دادند. [[برمه]] و [[سری لانکا]] نیز در سال ۱۹۴۸ استقلال خود را به دست آوردند. هند، پاکستان و سری لانکا به اتحادیه کشورهای همسود پیوستند، درحالی که برمه این پیشنهاد را رد کرد.<ref>[[British Empire#refMcIntyre|McIntyre]], pp.&nbsp;355–356.</ref>
 
در [[فلسطین تحت قیومیت بریتانیا]] - که در آنجا اکثریت عربِ مسلمان در کنار اقلیت یهودی زندگی می‌کردند - نیز با مشکلی مشابه هند روبرو شده بود.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;327.</ref> درحالی که تعداد بسیار زیادی از یهودی‌هایی که به تازگی پس از [[هلوکاست]] به این منطقه مهاجرت کرده بودند، درخواست تاسیس یک دولت یهودی داشتند، مسلمانان با این مسئله مخالف بودند. پس از بالا گرفتن درگیری‌های مسلحانه بین دو گروه که باعث شده بود تا حضور بریتانیا در منطقه برایش دردسرساز شود، دولت انگلیس رسما اعلام کرد که در سال ۱۹۴۸ از این منطقه خارج خواهد شد و تصمیم نهایی را به سازمان ملل خواهد سپرد. سازمان ملل نیز رای به تقسیم فلسطین به یک کشور عرب و یک کشور یهودی را داد.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;328.</ref>
 
پس از شکست ژاپن در جنگ‌جهانی دوم، نیروهای مالزیایی که علیه حضور ژاپنی‌ها در منطقه دست مبارزه مسلحانه زدند، با ورود مجدد انگلیسی‌ها که قصد داشتند منطقه را به امپراتوری خود بازگردانند، به مبارزه ادامه دادند، این بار در برابر بریتانیا. با توجه به اینکه اکثریت مبارزان علیه حضور بریتانیا در مالزی کمونیست‌های مربوط به اقلیت چینی منطقه بودند، مسلمانان مالزی با این امید که پس از پایان درگیری‌ها بریتانیا به آنان استقلال خواهد داد، از انگلستان حمایت کردند.<ref name="ReferenceA">[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;335.</ref> مسئله اورژانسی مالزی، نامی که به بحران مالزی داده بودند، در سال ۱۹۴۸ آغاز شد و تا ۱۹۶۰ ادامه پیدا کرد. بریتانیا در سال ۱۹۵۷ اوضاع را برای تبدیل کردن مالزی به یک کشور فدرال جدید مناسب دید. مالزی جدید به عضویت اتحادیه کشورهای همسود نیز در آمد. در سال ۱۹۶۳، یازده ایالت جدید، از جمله [[سنگاپور]]، به کشور تازه تاسیس [[مالزی]] پیوستند. با این حال دو سال بعد، سنگاپور از این کشور جدا شد.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;364.</ref> برونی که از سال ۱۸۸۸ تحت کنترل بریتانیا بود و از ابتدا درخواست پیوستن به مالزی را رد کرده بود، در سال ۱۹۸۴ مستقل شد.
 
=== بحران سوئز و پس از آن ===
{{اصلی|بحران سوئز}}
در سال ۱۹۵۱، [[حزب محافظه‌کار بریتانیا]] بار دیگر با انتخاب چرچیل به عنوان نخست وزیر، به قدرت بازگشت. چرچیل و اعضای حزب معتقد بودند که بریتانیا نمی‌تواند جایگاه خود به عنوان یک قدرت جهانی را بدون حفظ مستعمرات نگاه دارد و برای حفظ مستعمرات، کانال سوئز یک شاهراه حیاتی بود و با از دست دادن هند، کماکان جایگاه بریتانیا را در خاورمیانه حفظ می‌کرد. با این حال، چرچیل نمی‌توانست از دولت انقلابی [[جمال عبدالناصر]] که در سال ۱۹۵۱ قدرت را در مصر به دست گرفت، چشم پوشی کند و یک سال بعد، مقرر شد تا نیروهای انگلیسی کانال سوئز را ترک کنند.<ref>[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], pp.&nbsp;339–40.</ref> همچنین سودان نیز در سال ۱۹۵۵ به یک منطقه خودمختار تبدیل شد و یک سال بعد یک کشور کاملا مستقل بدل گردید.
[[File:Eden,_Anthony.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Eden,_Anthony.jpg|چپ|بندانگشتی|حمله به مصر به زندگی سیاسی ایدن پایان داد.]]
در سال ۱۹۵۶، عبدالناصر به صورت یک‌طرفه بدون موافقت بریتانیا، کانال سوئز را ملی اعلام کرد. پاسخ [[آنتونی ایدن]] که به عنوان نخست وزیر جانشین چرچیل شده بود، این بود که با مشورت با فرانسه تلاش کرد تا سبب شود تا اسرائیل به مصر حمله کند و انگلیس و فرانسه نیز این مسئله را به بهانه‌ای برای حمله به مصر تبدیل کنند تا بدین طریق کانال را پس بگیرند.<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;581.</ref> از آنجایی که ایدن با [[آیزنهاور]]، رئیس جمهور آمریکا، در این رابطه مشورت نکرده بود، آمریکا از پشتیبانی کردن از بریتانیا در حمله به مصر سر باز زد.{{sfn|Ferguson|2004b|p=355}} البته رئیس‌جمهور ایالات متحده همچنین این نگرانی را داشت که ورود آمریکا به این جنگ باعث کشانده شدن پای شوروی به کارزار و حمایت آنان از مصری‌ها شده و مسبب یک جنگ بزرگ میان دو کشور گردد. برای مانع انداختن بر سر حمله بریتانیا به مصر، آیزنهاور تهدید کرد که در صورت عملی شدن این نقشه، آمریکا همه ذخیره پوند خود را خواهد فروخت که در صورت روی دادن آن، واحد پول انگلیس با افت شدیدی مواجه می‌شد.{{sfn|Ferguson|2004b|p=356}} با این همه، بریتانیا به مصر حمله کرد<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;583.</ref> اما با مداخله سازمان ملل و فشار آمریکا، بریتانیا به طرز تحقیرآمیزی مجبور به ترک مصر شد و پس از آن نیز ایدن از سمت خود استعفا داد.<ref>[[British Empire#refCombs2008|Combs]], pp.&nbsp;161–63.</ref><ref>{{cite news|title=Suez Crisis: Key players|url=http://news.bbc.co.uk/2/hi/5195582.stm|publisher=BBC News|accessdate=19 October 2010|date=21 July 2006}}</ref>
 
بحران سوئز عملا پرده از زوال بریتانیا برداشت و این مسئله که انگلستان دیگر نمی‌تواند نقش یک ابرقدرت را بازی کند را نمایان ساخت.<ref>{{cite news|url=https://www.theguardian.com/politics/2001/mar/14/past.education1|location=London|work=The Guardian|first=Derek|last=Brown|title=1956: Suez and the end of empire|date=14 March 2001}}</ref><ref>{{cite news|url=http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/middle_east/5199392.stm|publisher=BBC News|first=Paul|last=Reynolds|title=Suez: End of empire|date=24 July 2006}}</ref><ref>History's worst decisions and the people who made them, pp. 167–172</ref> مشخص شد که بریتانیا دیگر قادر نیست که بدون حمایت و تایید آمریکا دست به اقدامی در صحنه سیاست جهانی بزند.<ref>[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;342.</ref><ref>[[British Empire#refSmith1998|Smith]], p.&nbsp;105.</ref><ref>[[British Empire#refBurk2008|Burk]], p.&nbsp;602.</ref> اتفاقات بحران سوئز به شدت غرور ملی بریتانیا را لکه دار کرد و حتی نقل شده که یکی از نمایندگان پارلمان آن را «واتروی بریتانیا» (اشاره به شکست ناپلئون در [[جنگ واترلو|نبرد واترلو]]) توصیف کرده<ref name="#refOHBEv4|Brown, p. 343">[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;343.</ref> و دیگری عنوان داشته که بریتانیا به [[کشور تابع]] آمریکا تبدیل شده است.<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;585.</ref> مارگارت تاچر بعدها در رابطه با مسئله سوئز عنوان داشته که «ما از این باور که بریتانیا می‌تواند هر کاری کند، به این باور رسیدیم که بریتانیا نمی‌تواند هیچ‌کاری کند».<ref>{{Cite news|url=http://www.economist.com/node/7218678|title=An affair to remember|date=27 July 2006|newspaper=The Economist|issn=0013-0613|access-date=25 June 2016|dead-url=yes|archiveurl=https://web.archive.org/web/20160508124844/http://www.economist.com/node/7218678|archivedate=8 May 2016}}</ref>
 
با اینکه بحران سوئز باعث شد تا قدرت بریتانیا در خاورمیانه رو به زوال برود، این اتفاق مسبب آن نشد که انگلستان از خاورمیانه بیرون شود.<ref>[[British Empire#refSmith1998|Smith]], p.&nbsp;106.</ref> نیروهای بریتانیایی، البته با تایید آمریکا<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;586.</ref>، در ۱۹۵۷، ۱۹۵۸ و ۱۹۶۱ به ترتیب در اتفاقات [[عمان]]، [[اردن]] و [[کویت]] دخالت کرده بودند.<ref name="#refOHBEv4|Brown, p. 3432">[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;343.</ref> حضور نظامی انگلیسی‌ها در خاورمیانه تا یک دهه بعد ادامه داشت، تا اینکه با سقوط ارزش پوند در ۱۹۶۸، نخست وزیر بریتانیا اعلام کرد که نیروهای بریتانیایی تا سال ۱۹۷۱ از پایگاه‌های نظامی شرق سوئز خارج خواهند شد. درحالی که پیش از این برنامه ریزی شده بود که تا سال ۱۹۷۵ در پایگاه‌های خود بمانند.<ref>[[British Empire#refPham2010|Pham 2010]]</ref> بریتانیا به ترتیب در سال‌های ۱۹۶۷، ۱۹۷۱ و ۱۹۷۶ از [[عدن]]، [[بحرین]] و [[مالدیو]] خارج شد.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], pp.&nbsp;370–71.</ref>
 
=== بادهای تغییر ===
نخست وزیر بریتانیا، [[هارولد مک‌میلان]] در یک سخنرانی تاریخی در برابر پارلمان آفریقای جنوبی در سال ۱۹۶۰، از «بادهای تغییری که در این قاره می‌وزند» سخن گفت.<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;616.</ref> او از این گفت که به دنبال این است تا از جنگ مشابهی که میان الجزایر و فرانسه رخ داد، جلوگیری کند. سه مستعمره بریتانیا، مالزی، گلدکوست و سودان، در دهه پنجاه مستقل شده بودند و این عدد در دهه شصت ده برابر شد.<ref>[[British Empire#refLouis2006|Louis]], p.&nbsp;46.</ref><ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], pp.&nbsp;427–33.</ref>
 
به غیر از رودزیای جنوبی که یک منطقه خودگردان بود، تا سال ۱۹۶۸ همه مستعمرات آفریقایی بریتانیا استقلال خود را به دست آوردند اما خروج نیروهای بریتانیایی از جنوب و شرق آفریقا چندان صلح آمیز نبود؛ مانند استقلال کنیا که پس از یک شورش هشت ساله به دست آمد. در سال ۱۹۶۵، بیانیه استقلال یک‌طرفه رودزیا که از سوی اقلیت سفیدپوست این کشور صادر شده بود، از سوی سازمان ملل، کشورهای همسود و خود بریتانیا به رسمیت شناخته نشد و باعث جنگ داخلی رودزیا گردید. در نهایت، این جنگ پانزده سال طول کشید تا اینکه در سال ۱۹۸۰، کشور جدید زیمباوه تشکیل شد.<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], pp.&nbsp;618–21.</ref>
[[File:British_Empire_in_1959.png|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:British_Empire_in_1959.png|راست|بندانگشتی|امپراتوری بریتانیا در سال ۱۹۵۹]]
در مدیترانه، استقلال [[قبرس]] نیز با یک جنگ پارتیزانی در سال ۱۹۶۰ حاصل شد و همچنین دولت جدید قبرس پذیرفت که دو پایگاه نظامی بریتانیا کماکان در این کشور حاضر باشند. استقلال [[مالت]] نیز در سال ۱۹۶۴ به رسمیت شناخته شده بود، آن هم درحالی که کشمکش بر سر استقلال این جزیره از سال ۱۹۵۵ آغاز شده بود.<ref>[[British Empire#refSpringhall2001|Springhall]], pp.&nbsp;100–02.</ref>
 
بریتانیا در سال ۱۹۵۸ فدراسیون هند غربی را در کارائیب ایجاد کرد تا بدین طریق مستعمرات خود در این منطقه را زیر یک پرچم حفظ کند، با این حال با خروج [[جامائیکا|جامایکا]] و [[ترینیداد]] از این فدراسیون، به ترتیب در سال‌های ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲، این تلاش عملا ناکام باقی ماند.<ref name="knight14">[[British Empire#refKnight1989|Knight & Palmer]], pp.&nbsp;14–15.</ref> [[باربادوس]] نیزدر سال ۱۹۶۶ مستقل شد، درحالی که استقلال سایر قلمروهای بریتانیا در کارائیب تا دهه هشتاد به طول انجامید. [[آنگویلا]] و [[جزایر تورکس و کایکوس]] نیز پس از استقلال، دوباره به خواست خودشان، به مستعمره بریتانیا تبدیل شدند.<ref>[[British Empire#refClegg2005|Clegg]], p.&nbsp;128.</ref> [[جزایر ویرجین بریتانیا]]<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], p.&nbsp;428.</ref>، جزایر کینان و مونتسرات نیز برگزیدند تا کماکان بخشی از قلمروهای انگلستان باقی بمانند؛ درحالی که گویان در سال ۱۹۶۶ مستقل شده بود. آخرین مستعمره بریتانیا در خاک قاره آمریکا، یعنی [[هندوراس بریتانیا]]، در سال ۱۹۶۴ به یک منطقه خودگردان تبدیل شد و سپس در ۱۹۷۳ به بلیز تغییر نام داد. این منطقه در ۱۹۸۱ مستقل شد. البته دولت [[گواتمالا]] مدعی [[بلیز]] است.<ref>[[British Empire#refLloyd1996|Lloyd]], pp.&nbsp;401, 427–29.</ref><ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;622.</ref>
 
قلمروهای بریتانیا در اقیانوس آرام نیز در دهه هفتاد مستقل شدند. نخستین منطقه [[فیجی]] بود که در سال ۱۹۷۰ به استقلال رسید و آخرین آن‌ها [[وانواتو]] بود که استقلالش تا سال ۱۹۸۰ طول کشیده بود. دلیل این اتفاق مشکلات داخلی میان جمعیت انگلیسی زبان و جمعیت فرانسوی زبان بود.<ref>[[British Empire#refMacdonald1994|Macdonald]], pp. 171–91.</ref> فیجی، [[تووالو]]، [[جزایر سلیمان]] و [[پاپوا گینه نو]] نیز به عضویت قلمروهای همسود در آمدند.<ref>[[British Empire#refMcIntyrePacific|McIntyre]], pp.&nbsp;179–183.</ref>
 
=== پایان امپراتوری ===
{{همچنین ببینید|جنگ فالکلند}}
[[پرونده:Vista del Puerto de Victoria desde Sky100, Hong Kong, 2013-08-09, DD 10.JPG|بندانگشتی|234x234پیکسل|هنگ کنگ امروزه یکی از ثروتمندترین شهرهای جهان است.]]
در سال ۱۹۸۰، [[رودزیای جنوبی]]، آخرین مستعمره آفریقایی بریتانیا استقلال خود را به دست آورد و به عنوان کشور [[زیمباوه]] پا به عرصه وجود نهاد. منطقه نیوهبریدس اقیانوس آرام نیز در همان سال به عنوان کشور [[وانواتو]] مستقل شد. در سال ۱۹۸۱ هم [[بلیز]] از بریتانیا جدا شد. طرح سال ۱۹۸۱ پارلمان بریتانیا سرزمین‌های باقی مانده تحت فرمان بریتانیا را با نام «قلمروهای وابسته به بریتانیا» (که در سال ۲۰۰۲ به «سرزمین‌های فرادریایی بریتانیا» تغییر نام داد) دسته بندی کرد<ref>{{cite web|title=British Overseas Territories Act 2002|author=|publisher=legislation.gov.uk|url=http://www.legislation.gov.uk/ukpga/2002/8/contents|accessdate=12 February 2016}}</ref> و اعلام داشت که پروسه استعمارزدایی که پس از جنگ‌جهانی دوم آغاز شده بود، تا حد زیادی به پایان رسیده است. در سال ۱۹۸۲، بریتانیا تصمیم گرفت تا برای دور نگاه داشتن [[آرژانتین]] از جزایر فالکلند که از زمان امپراتوری اسپانیا<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], pp.&nbsp;624–25.</ref> بر سر آن‌ها اختلافاتی وجود داشت، دست به اقدام نظامی بزند و در نهایت نیز آرژانتین را در جبهه نبرد با موفقیت شکست داد. به دید برخی، این اقدام نظامی بریتانیا در راستای آن بود که دولت این کشور در نظر داشت تا از افول بیشتر جایگاه جهانی خود جلوگیری کرده و مانع فراموش شدن انگلستان به عنوان یکی از بازیگران اصلی سیاست‌های جهانی شود.<ref>[[British Empire#refJames2001|James]], p.&nbsp;629.</ref> در همان سال، پارلمان کانادا آخرین ارتباط خود با پارلمان بریتانیا را قطع کرد و پس از آن، کانادا دیگر نیازی به دخالت پارلمان بریتانیا برای تغییر قانون اساسی خود نداشت.<ref name="refohbev5943">[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;594.</ref> پروسه مشابه‌ای در استرالیا و نیوزیلند نیز در سال‌های ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ روی داد و مجالس این دو کشور نیز ارتباط خود با پارلمان بریتانیا را قطع کردند. در سال ۱۹۸۴، [[برونی]]، آخرین مستعمره آسیایی بریتانیا نیز مستقل شد.
 
در سال ۱۹۸۲، نخست وزیر [[مارگارت تاچر]] به [[پکن]] سفر کرد تا با دولت چین در رابطه با آینده آخرین قلمروی مهم و پرجمعیت فرادریایی بریتانیا مذاکره کند.<ref>[[British Empire#refBrendon|Brendon]], p.&nbsp;654.</ref> هنگ‌کنگ از زمان عهدنامه نانکینگ در سال ۱۸۴۲، به یکی از مستعمرات بریتانیا تبدیل شده بود و این مسئله در سال ۱۸۹۸ نیز با امضای یک عهدنامه ۹۹ ساله تمدید شده بود، بدین معنی که مالکیت انگلستان بر هنگ‌کنگ تا سال ۱۹۹۷ اعتبار داشت.<ref>[[British Empire#refJoseph2010|Joseph]], p.&nbsp;355.</ref><ref>[[British Empire#refRothermund2006|Rothermund]], p.&nbsp;100.</ref> تاچر که مسئله هنگ‌کنگ را مشابه جدال بر سر مالکیت جزایر فالکلند می‌دید، در ابتدا از چین درخواست کرد که اداره هنگ‌کنگ کماکان تحت کنترلِ اداری بریتانیا باقی بماند، اما مالکیت آن به جمهوری خلق چین داده شود، اما این مسئله توسط چینی‌ها رد شد.<ref>[[British Empire#refBrendon|Brendon]], pp.&nbsp;654–55.</ref> در سال ۱۹۸۴ سرانجام دو کشور بر سر این منطقه به توافق رسیدند و هنگ‌کنگ به یک [[منطقه ویژه اداری (چین)|منطقه ویژه اداریِ]] چین تبدیل شود و البته چینی‌ها نوع حکومت فعلی آن را تا پنجاه سال آینده تغییر ندهند.<ref>[[British Empire#refBrendon|Brendon]], p.&nbsp;656.</ref> در سال ۱۹۹۷، مراسم بازپس دادن هنگ‌کنگ به چین با حضور [[چارلز، شاهزاده ولز]] (ولیعهد بریتانیا) برگزار شد<ref name="Prince-Charles-Empire-End2">{{Cite news|url=http://news.bbc.co.uk/2/hi/uk_news/4740684.stm|title=Charles' diary lays thoughts bare|publisher=BBC News|accessdate=13 December 2008|date=22 February 2006}}</ref> و در دید بسیاری<ref name="Brendon-Empire-end2">[[British Empire#refBrendon|Brendon]], p.&nbsp;660.</ref>، از جمله خود پرنس چارلز، این اتفاق «''پایان امپراتوری''» بود.<ref name="refohbev5942">[[British Empire#refOHBEv4|Brown]], p.&nbsp;594.</ref><ref name="BBC-Empire-End2">{{cite web|url=http://www.bbc.co.uk/history/british/modern/endofempire_overview_07.shtml|title=Britain, the Commonwealth and the End of Empire|publisher=BBC News|accessdate=13 December 2008}}</ref>
 
== میراث ==