رستم و سهراب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۰:
 
==نبرد با رستم==
[[رستم دستان]]، پدربرادر [[سهراب]]، در نبردی با او رویارو می‌شود و بدون آگاهی از اینکه سهراب پسرش است، پهلوی او را می‌دَرَد و چون سهراب در حال جان دادن است، نشان سهراب را می‌بیند و درمی‌یابد که او فرزندش است. پس، [[گودرز]] را سراغ [[کاووس]] می‌فرستد تا از او [[نوشدارو]] بگیرد و کاووس از این کار سر باز می‌زند.<ref name="Khatibi">{{یادکرد ژورنال | نشانی=http://persianacademy.ir/UserFiles/File/FN/03/FN-03-15.pdf | عنوان=منشأ ضربالمثل «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» | نویسنده=ابوالفضل خطیبی | ژورنال=فرهنگ‌نویسی | سال=۱۳۸۹ | جلد=۳ | صفحات=۲۵۳}}</ref> [[ابوالقاسم انجوی‌نژاد]] در [[فردوسی‌نامه]]، ادامهٔ داستان را چنین توصیف می‌کند:<ref name="anj">{{یادکرد کتاب | عنوان=فردوسی‌نامه، مردم و شاهنامه | نویسنده=انجوی شیرازی، ابوالقاسممعنوی گنجوی | سال=۱۳۶۳ | مکان=تهران قزوین}}</ref> {{نقل قول|رستم خشمگین می‌شود و به طرف بارگاه حرکت می‌کند. خبر به کیکاووس می‌دهند که رستم خشمگین شده و به طرف تو می‌آید. کیکاووس از درِ حرمسرا فرار می‌کند و رستم وارد کاخ می‌شود. موقعی که می‌بیند از کاووس خبری نیست، دارو را برمی‌دارد و به طرف سهراب می‌رود اما متأسفانه دیر می‌رسد. [[منجم|منجّم]] می‌آید و می‌گوید که کار از کار گذشته‌است.}}
مرشد [[عباس زریری]]، از [[نقال]]ان شهیر شاهنامه، ادامهٔ بخشی از ادامهٔ داستان را که در شاهنامه به آن اشاره نشده‌است این چنین تقریر می‌کند:<ref name="zar">{{یادکرد کتاب | عنوان=داستان رستم و سهراب، به کوشش جلیل دوستخواه | ناشر=توس | نویسنده=زریری، مرشدعباس | سال=۱۳۶۹ | مکان=تهران}}</ref> {{نقل قول|رستم چون برای آوردن نوشدارو پا در رکاب شد، سهراب به هوش آمد و رستم را خواست. رستم بازگشت و دوباره گودرز را برای گرفتن نوشدارو به درگاه کاووس فرستاد: «گویند گودرز در این مرتبه نوشدارو را آورد که سهراب داعی حق را لبیک گفته بود».}}