موسیقی فیلم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵:
[[آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک]] در آمریکا هر ساله یک [[جایزه اسکار]] به بهترین موسیقی فیلم نوشته شده برای یک اثر سینمایی اهدا می‌کند. از دیگر جوایز معتبر سالانه این شاخه هنری می‌توان به جوایز [[بفتا]]، [[گلدن گلوب]] و [[جایزه گرمی|گرمی]]، برای بهترین آهنگساز فیلم اشاره کرد. در میان آهنگسازان سینما [[ویرجیل تامسون]] برنده [[جایزه پولیتزر]]، و [[انیو موریکونه]] موفق به دریافت [[جایزه موسیقی پولار|جایزه پولار]] نیز شده‌اند.
 
== تولدتاریخچه موسیقی فیلم ==
شاید بتوان نقطه عطف تاریخ سینما و تولد موسیقی فیلم را از یکدیگر جدا ندانست و این بازمی‌گردد به روزی که [[برادران لومیر]] اولین نمایش عمومی خود را برگزار کردند. در ۱۸۹۵ میلادی آن‌ها عده‌ای را برای تماشای نمایش خود در پاریس دعوت کردند. به هنگام نمایش از یک [[پیانیست]] هم دعوت شده بود و این نوازنده کارش اجرای موسیقی در پس‌زمینه فیلم بود. شروع هم‌زمان موسیقی به نمایش فیلم کمک می‌کرد تا جمعیت رفته رفته سکوت اختیار کنند و متوجه تصاویر روی پرده بشوند. پس از استفاده لومیرها اجرای موسیقی همراه با فیلم رواج پیدا کرد اگرچه ارزشمندی موسیقی برای تکامل این پدیده هنوز به قدر کافی احساس نمی‌شد.
[[پرونده:Riviera Mighty WurliTzer Organ Console.jpg|بندانگشتی|چپ|230px|نمونه‌ای از «ورلیتزر» که برای همراهی پرده تصاویر متحرک از آن استفاده می‌شد.]]
خط ۱۴:
در فاصله زمانی کوتاهی میزان تقاضا به حدی بالا رفت که دست‌اندرکاران موسیقی فیلم با کمبود قطعات موسیقی مواجه شدند تا آن‌جا که آن‌ها به دست بردن در ساختار قطعات کلاسیک و برخی تغییرات در آن‌ها مبادرت می‌کردند که بسیاری از اوقات نتیجه خوشایندی برای این شاهکارهای موسیقی در پی نداشت. سرانجام در سال ۱۹۲۷ [[برادران وارنر]] اولین [[فیلم ناطق]] را به دنیا عرضه کردند و سیر تحولی نوین در [[تاریخ سینما]] رقم خورد.
 
=== اهمیت و گسترش موسیقی در سینما ===
تقریباً هیچ‌یک از نظریه‌پردازان سینما، این هنر را به صورت مطلق صامت به حساب نیاورده و عملکرد موسیقی در کنار فیلم همیشه حاکی از یک نوع نیاز بوده‌است. هر چقدر [[سینمای کلاسیک هالیوود|قواعد کلاسیک سینما]] شکل می‌گرفتند موسیقی نیز به عنوان یک عامل مؤثر بیانی به وجود خود تحکیم می‌بخشید. ضرورت حضور موسیقی در سینما تا بدانجا پیش رفت که چهره‌های شاخص سینما نظریات جدیدی بر آن وضع می‌کردند و آن را عاملی کلیدی ارزیابی نمودند. به‌طور مثال [[وسوالد پودوفکین]] به صراحت نوشت:
 
خط ۲۷:
در دهه ۱۹۳۰ که موسیقی فیلم رو به اوج بود آهنگسازان بسیاری از [[اروپا]] به [[آمریکا]] مهاجرات کردند. بسیاری از این افراد در [[موسیقی کلاسیک|مکتب‌های موسیقی اروپا]] تعلیم یافته بودند و به‌طور طبیعی سبک کاری آن‌ها از همان شیوه‌های موسیقایی بود. آن‌ها در فضایی آموزش یافته بودند که موسیقی [[واگنر]]، [[پوچینی]]، [[اشتراوس]] و [[مالر]] بر تفکراتشان سایه افکنده بود. از چهره‌های صاحب نام این دوران می‌توان ماکس اشتاینر، اریک ولفگانگ کورنگلد، آلفرد نیومن، [[فرانتس واکسمن]] و [[چارلی چاپلین]] را نام برد که از میان آن‌ها فقط نیومن آمریکایی بود. شاید حضور نام چارلی چاپلین باعث حیرت شود، اما به واقع او در موسیقی بسیاری از آثار خود نقش عمده‌ای داشت. چهره‌های دیگری چون ویرجیل تامسون، [[آرون کوپلند]] و [[هانس آیسلر]] از آهنگسازان صاحب‌نام این دوران بودند. در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ عدهٔ بی‌شماری به جمع آهنگسازان فیلم پیوستند و کم و بیش عدهٔ زیادی از آنان سوابق موسیقی کلاسیک داشتند.
 
=== موسیقی فیلم از ۱۹۵۰ تا به امروز ===
تا قبل از ۱۹۵۰ موسیقی فیلم‌های هالیوودی به‌طور راسخ به بیان [[موسیقی قرن بیستم]] نرسید. دو آهنگسازی که بیشترین تأثیر را در این حرکت داشتند [[آلکس نورث]] و [[لئونارد روزنمن]] هستند. در مورد سبک [[آهنگسازی]] می‌توان گفت که نورث سبکی نزدیک به [[بلا بارتوک]] و [[استراوینسکی]] را دنبال می‌کرد در حالی که روزنمن گرایش به تمایلات [[آرنولد شوئنبرگ|شوئنبرگی]] داشت و در این دوران هم گرایش به [[جورج لیگتی|لگتی]] پیدا می‌کند. تأثیر نورث و روزنمن بر موسیقی فیلم آمریکا اساسی است. در اثر تأثیر این آهنگسازان است که مصنفانی چون [[جری گلدسمیت]] توانسته‌اند از سبک شخصی خود به‌طور کامل دفاع کنند.