تمدن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Saeedshahi (بحث | مشارکتها) خنثیسازی ویرایش 25828301 توسط Mireslami1 (بحث) برچسب: خنثیسازی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۱۱۰:
* [[آرنولد تایبنه]] در اثر جاودانی خود مطالعه و بررسی تاریخ اظهار داشتهاست که تعداد بسیار زیادی تمدن وجود داشتهاست، که شامل تعداد کوچکتری تمدنهای محصور شده، و تمدنهایی که در چرخه مومسن معرفی شدهاند، میباشند. علت افت و نزول تمدنها که موقع یک توسعه و گسترش فرهنگی به توسعه و گسترش استعماری و وابستگی شدهاند که آن هم منجر به توسعه نیروی کار داخلی و کارگران و نیروی کار خارجی شدهاند.
* [[ژوزف تاینتر]] در کتاب فروپاشی و اضمحلال جوامع پیچیده اظهار داشتهاست که یک برگشت زائلکننده به [[پیچیدگی]] وجود دارد که دولتها به حداکثر پیچیدگی و تکامل مجاز میرسند، موقع افزایش واقعی برگشت منفی بیشتر از هم پاشیده خواهند شد. تاینتر میگوید که امپراتوری روم در قرن دوم میلادی به این وضعیت، تکامل و پیچیدگی کامل رسیده بود.
* [[جیرد دیاموند]] در کتاب اخیر خود، فروپاشی: دربارهٔ اینکه جوامع چطور راه افت و فروپاشی یا موفقیت را برمیگزینند، میگوید پنج دلیل مهم برای فروپاشی و اضمحلال ۴۱ فرهنگ بررسی شده وجود داشتهاست.
** بلایای محیطی مانند ازبین رفتن زمینها و محلهای طبیعی و چین خوردگی و ازبین رفتن خاک.
** تغییر [[آب و هوا]]
خط ۱۴۴:
یک تعداد کم از محققان نظریه ارتباط گرایی بائوس و علم روال اصلی جامعه را رد میکنند. بیولوژیست انگلیسی [[جان بیکر (بیولوژیست)|جان بیکر]] در کتاب خود در سال ۱۹۷۴ به نام «نژاد» ۲۰ معیار در ارائه میکند که تمدنهای پیشرفته را نسبت به تمدنهای غیرپیشرفته متمایز میکند. بیکر سعی میکند که روابط بین فرهنگهای تمدنها و جایگزینی نامناسب بیولوژیکی رهبران و تأسیس کنندگان آنها را نشان دهد.
بسیاری از نظریهپردازان بعد از مدرنیسم بخش قابل ملاحظهای از عموم در سطح وسیعی اظهار میدارند که تقسیمات جوامع به «متمدن» و «غیرمتمدن» یک مفهوم دیکتاتوری و بیمعنی دارد. در یک سطح اساسی، آنها میگویند که تفاوتی بین جوامع متمدن و قبیلهای وجود ندارد، که هر کدام بسادگی اعمالی را انجام میدهد که میتواند با منابع دیگری که دارد آنها را انجام دهد. در این نظریه مفهوم «تمدن» برای کلونیها و مستعمرهها، [[امپریالیسم]]، [[نسلکشی]] و خشونت و کشتار دسته جمعی کاملاً عادلانهاست.
از سوی دیگر منتقدان این نظریه اظهار میدارند که تفاوتهای واقعی بین تمدن و جوامع قبیلهای یا جوامع شکارچی-دانه جمعکننده وجود دارد. بر طبق آنچه که آنها میگویند مدهای تشکیلات اجتماعی، به صورت بنیادی در جوامع شهری پیشرفته و کامل که تعداد بسیار زیادی از مردم و افراد مختلف را به شهرها جمع میکنند، فرق میکنند. بعلاوه، این مسئله ابراز میشود که فعالیتهای اقتصادی تخصصی و پیشرفته تقسیمات نیروی کار که تمدنها را مشخص و متمایز میسازد، استانداردهای بهتری برای زندگی ساکنان خود فراهم میکنند.
|