مافیا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
Telluride (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸:
اوج قدرت گرفتن گروه‌های تبهکاری در ایالات متحده آمریکا در زمان تصویب قانون منع فروش [[مشروبات الکلی]] در سال ۱۹۲۰ اتفاق افتاد. به گفته بسیاری از سیاستمداران آمریکا این بزرگترین اشتباه دولت آن زمان آمریکا بود. تبهکاران که در آن زمان، برای تصویب این قانون لحظه شماری می‌کردند و بعد از به تصویب رسیدن این قانون به سرعت وارد عمل شدند و با توجه به گستردگی مرزهای ایالات متحده، قاچاق و [[حمل و نقل]] غیرقانونی مشروبات الکلی از کانادا و سایر کشورهای همسایه ایالات متحده، به صورت گسترده و غیرقابل مهار آغاز شد. با اجرای این قانون گروه‌های تبهکاری به سرعت رشد کرده و ثروت و قدرتی را در شرق ایالات متحده بدست آورند.
 
در [[شهر نیویورک]] که بیشتر این معاملات قاچاق انجام می‌گرفت، دو گنگسترگانگستر به نام‌های سالواتوره مارانزانو (رهبر خانواده بونانو) و جو ماسیرا (رهبر خانواده گنووسه و رهبر تمام رهبرها در آن سال‌ها) اوضاع را بدست گرفتند و بر سر منافع خود با یکدیگر وارد جنگ‌های خونینی بین سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۱ شدند. بزرگترین این جنگ‌ها که جنگ (کاستلاماره) نام داشت باعث کشته و مفقود شدن بیش از دویست نفر در نیویورک و نیوجرسی شد. ریزش گسترده بزرگان مافیا که در جنگ خونین کاستلاماره در خانواده‌های مافیایی اتفاق افتاد زمینه را برای قدرت گرفتن بزرگترین مرد مافیا تا آن زمان را هموار ساخت. مردی با نام [[چارلز لوچیانو]] ملقب به خوش شانس. لوچیانو با حمایت از دن سالواتوره وارد جنگ کاستلاماره شد و مارانزانو توانست با کمک لوچیانو، ماسیرا را از گردونه قدرت خارج کند. جنگ خونین کاستلاماره در پایان با پیروزی مارانزانو خاتمه یافت (سال ۱۹۳۱) و مارانزانو در جلسه‌ای به عنوان «رهبر تمام رهبرها» انتخاب شد. قدرت مارانزانو و گروه وی در آن سال‌ها(۱۹۲۹–۱۹۳۱)آن چنان افزایش یافت که گروه مارانزانو در میان تبهکاران نیویورک با لقب [[امپراطوری روم]] شناخته می‌شد.
 
لوچیانو در ابتدا با از بین بردن ماسیرا وفا داری خود را در ظاهر به مارانزانو ثابت نمود ولی بعد از مدتی (چهار ماه) مارانزانو در دفترش به قتل رسید و چهل نفر از هواداران مارانزانو در یک شب کشته یا مفقود شدند. لوچیانو که در قتل مارانزانو دخالت داشت در سال ۱۹۳۱ بر صندلی ریاست مافیای ایالات متحده آمریکا تکیه زد. بعد از این حوادث لوچیانو در کمیسیونی که خود آن را پایه‌ریزی کرد، به عنوان رهبر مافیا انتخاب شد. چارلز لوچیانو با کمک دوستانی باهوش و قدرتمند مانند فرانک کاستلو، ویتو گنووسه، آلبرت آناستازیا، کارلو گامبینو، مایر لانسکی و باگزی سیگل یهودی، مافیای آمریکا را وارد مرحله جدیدی از ثروت و قدرت کرد و در سال ۱۹۳۲ سندیکای ملی جنایت کاران را به وجود آورد (شامل رهبران پنج خانواده). او پایه پنج خانواده مافیایی نیویورک را مستحکم کرد و با تشکیل کمیسیون، خود در راس این سندیکا، ریاست و رهبری را بر عهده گرفت. لوچیانو در سال ۱۹۳۶ به زندان افتاد ولی چند سال بعد به دلیل کمک به [[ارتش آمریکا]] در ورود به سیسیل ایتالیا در [[جنگ جهانی دوم]] و سرکوب ژنرال موسلینی از زندان آزاد شد.