شیخ صدوق: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹)
S.amin.salehi (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: (عج)⟸، حاج⟸، علیه‌السلام⟸، مزار⟸مقبره، زندگیمانه⟸زندگی‌نامه
خط ۳۲:
پدر ''شیخ صدوق'' [[علی بن حسین بن موسی بن بابویه]]، از فقهای بزرگ شیعه و در زمان [[حسن عسگری]] و [[حجت بن حسن]] می‌زیسته و مورد احترام آن امامان بوده‌است.<ref name="تبیان">{{یادکرد وب | نشانی=http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=90726 | عنوان=زندگیمانه ابوجعفر محمد بن علی اب بابویه قمی}}</ref> (هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقین هستند)
 
دربارهٔ تولد شیخ صدوق در کتاب‌های شیعه آمده‌است که پدر او بعد از گذشت ۵۰ سال از عمرش، دارای فرزند نشده بود. از این رو برای [[حسین بن روح]] سومین نائب حجت بن حسن نامه می‌نویسد و از او تقاضا می‌کند که درخواست او را به حجت بن حسن برساند. در جواب این نامه، حجت بن حسن برای پدر شیخ صدوق می‌نویسد: «از خداوند خواستم دو پسر روزیت کند که وجودشان، خیر و برکت باشد.» از این رو وی «متولد به دعای [[امام زمان]]» نیز خوانده می‌شود.<ref name="bfnews">[http://www.bfnews.ir/vdcfv0dm.w6djyagiiw.html وبگاه آینده روشن (BFNEWS)او به دعای امام عصر (عج) متولد شد «۱۶-۰۲-۱۳۸۹»]</ref>
 
وی از طرف رکن الدوله دیلمی پادشاه ری به آن شهر دعوت شد و در آنجا اقامت گزید و نزد آن پادشاه شیعی و وزیر نامدار و دانشمندش [[صاحب بن عباد]] با احترام زیاد می‌زیست و ریاست روحانی شیعیان عصر به او رسید. وی سپس به شهرهای خراسان، ماوراءالنهر، نیشابور، بلخ و بخارا سفر کرد و به منظور حج و زیارت ائمه به حجاز و عراق رفت و در شهرهای کوفه و بغداد دانشمندان از محضرش استفاده کردند و سپس به ایران بازگشت و در سال ۳۸۱ هجری در ری از دنیا رفت.<ref>فرهنگ جوان، مهدی نیلی پور، جلد اول، صفحهٔ ۷۳</ref>
خط ۸۳:
* ''صفات شیعه''
* ''مصادقه الاخوان''
* ''اثبات ولایت علی علیه‌السلام''
* ''معرفت''
* ''گوهر گمشده یا مدینه العلم''
خط ۱۲۰:
آرامگاه شیخ صدوق، درگذر زمان به خاطر [[حمله مغول]]ان و جنگهای [[خوارزمشاهیان]] و [[تیموریان]] و همچنین به علت حوادث مختلف چندین مرتبه خراب و ویران شد و سال‌ها در زیر توده‌های خاک پنهان گردیده بود به گونه‌ای که در زمان [[فتحعلی شاه]] در سال ۱۲۳۸ روی آن را کشتزار و باغی فراخ به نام «باغ موستوفی» پوشانده بود.<ref name=":0">{{یادکرد وب|نام خانوادگی=|نویسنده=|نام=|کد زبان=fa|تاریخ=1390/09/22|وبگاه=موسسه فرهنگی و اطلاع‌رسانی تبیان|نشانی=http://article.tebyan.net/190553/پيکر-سالم-عالمي-پس-از-900-سال|عنوان=پیکر سالم عالمی پس از 900 سال|بازبینی=2019-01-29}}</ref>
 
ولی در آن سال باران زیادی بارید که بر اثر آن، سیل عظیمی آمد و تمام زمین‌های کشاورزی و باغ‌های اطراف شهرری را آب فرا گرفت و بعضی از مناطق را تخریب نمود؛ اطراف مزارمقبره شیخ صدوق نیز فروریخت و شکافی ژرف در کنار آن پدید آمد؛ هنگامی که به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، [[سرداب]]ی ظاهر شد که آب قسمتی از آن را تخریب کرده بود.
 
در پی این حادثه، واقعهٔ عجیبی نیز اتفاق افتاد که تفصیل این واقعه را بسیاری در کتاب‌های خود مانند: [[سید محمدباقر خوانساری]] در [[کتاب روضات]]،<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=خوانساری |نام=محمدباقر |کتاب=روضات الجنات | ناشر=اسماعیلیان |سال= ۱۳۹۰|مکان=قم |شابک=}} جلد ۶، صفحهٔ ۱۳۲</ref> [[میرزا محمد تنکابنی]] در کتاب [[قصص العلما]]، [[عبدالله مامقانی]] در کتاب [[تنقیح المقال]]، خراسانی در کتاب [[منتخب‌التواریخ]]، [[شیخ عباس قمی]] در کتاب [[فوائد الرضویه]] و [[محمد شریف رازی]] در کتاب [[اختران فروزان ری]] و همچنین در مقدمه کتب شیخ صدوق، از جمله کتاب کمال الدین صدوق و مقدمه کتاب [[خصال]] صدوق، نقل نموده‌اند.
خط ۱۲۶:
وقتی که برای بازرسی و جستجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده کردند که تمام اعضای بدنش سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچگونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد، و با صورتی نیکو آرمیده بود! و هنوز اثر حنا بر ناخنهایش مشهود بود،<ref name="Hawzah">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=پایگاه حوزه|نشانی=https://hawzah.net/fa/Mostabser/View/3238|عنوان=علما و بزرگان / ابن بابویه، محمد|بازبینی=2019-01-29}}</ref> ناخنهای یک دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود، ریشش روی سینه‌اش ریخته شده بود و بدن چنان سالم و تازه بود که چنین به نظر می‌آمد تازه از حمام بیرون آمده‌است و فقط رشته‌های نخ پوسیده کفن که از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاک ریخته بود!
 
این خبر به سرعت در شهر ری و تهران پیچید تا آنکه به گوش فتحعلی شاه قاجار رسید. وی دستور داد سرداب را نپوشانند تا او شخصاً جسد را ببیند؛ شاه به همراه گروهی از علما و افراد سرشناس و صاحب نفوذ، که در بین ایشان حاج آقا [[محمد آل آقا کرمانشاهی]] و میرزا [[ابوالحسن جلوه]]، حکیم گرانمایه آن روزگار و [[آیت‌الله]] [[ملا محمد رستم‌آبادی]] و [[سید محمود مرعشی نجفی|علامه سید محمود مرعشی نجفی]] (پدر [[آیت‌الله مرعشی نجفی]]) حضور داشتند، برای بررسی وضعیت در منطقه حضور پیدا کردند و وارد سرداب شدند و پس از سالم یافتن پیکر و تأیید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، شروع به بررسی و جستجو نمودند. با جستجو و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند که بر روی آن چنین نوشته شده‌است:
 
{{نقل قول|{{آغاز عربی}}{{به عربی|هذا المرقد العالم الكامل المحدث، ثقة المحدثين، صدوق الطايفه، أبو جعفر محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي.}}{{پایان عربی}}}}
خط ۱۴۵:
* ''طبقات الفقها''، نوشته [[جعفر سبحانی]]، جلد ۴، صفحه ۴۳۲–۴۳۵
* جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم. ''گلشن ابرار''. ج۱، نشر معروف، قم: ۱۳۸۵.
* [http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=90726 زندگیمانهزندگی‌نامه ابوجعفر محمد بن علی اب بابویه قمی] وبگاه تبیان
* [http://www.hawzah.net/fa/daneshvar/daneshvarview/3238 ابن بابویه، محمد] پایگاه حوزه
* [http://howzeh-meybod.ir/main/fa/ebnbabaveyh,4 محمد بن بابویه] حوزه میبد