'''علی بن موسی الرضا''' ([[۱۴۸ (قمری)|۱۴۸]]–[[۲۰۳ (قمری)|۲۰۳]] ه. ق)، ملقب به '''رضا''' و '''ابوالحسن''' هشتمین امام [[شیعه|شیعیان]] دوازده امامی بعد از پدرش [[موسی کاظم]] و پیش از پسرش [[محمد تقی]] میباشد. علی بن موسی در شهر [[مدینه]] از [[نجمه خاتون]] متولد و در دیار [[توس]] از دنیا رفت. رضا در دورهای زیست میکرد که خلفای عباسی با مشکلات عمدهای از جمله شورشهایشورشهای شیعیان مواجه بودند. مأمون به دنبال راهی برای پیروزی بر این شورشهاشورشها تصمیم گرفت رضا را در حکومت دخیل کند، و به همین منظور پست ولیعهدی را به عهدهٔ او گذاشت. مأمون بعدها به اشتباهش پی برد و برای جبران آن به نوشتهٔ بیشتر مورخان تصمیم گرفت به او سم خورانده، او را از سر راهش بردارد. رضا در یکی از روستاهای [[خراسان]] که بعدها به مناسبت خاکسپاری اش در آن به [[مشهد]]، محل شهادت، تغییر نام یافت به خاک سپرده شد.<ref name="chittick">{{cite book|last1=Tabåatabåa'åi|first1=Muhammad Husayn|title=A Shi'ite Anthology|date=1981|others=Selected and with a Foreword by [[سید محمدحسین طباطبایی|Muhammad Husayn Tabataba'i]]; Translated with Explanatory Notes by [[ویلیام چیتیک|William Chittick]]; Under the Direction of and with an Introduction by [[سید حسین نصر|Hossein Nasr]] |publisher=State University of New York Press|isbn=978-0-585-07818-2|pages=49–50 & 138–139}}</ref><ref name="Donaldson" /> [[حرم امام رضا|مقبرهٔ وی]] سالانه مورد بازدید میلیونها [[شیعه]]<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی =http://khabarfarsi.com/n/1906182/استقبال_مذاهب_مختلف_از_امام_رضاع_مظهر_همگرایی_است |عنوان = خبر فارسی|تاریخ بازدید =۲۰۱۲-۰۱-۲۳}}</ref> از [[ایران]]، [[پاکستان]]، [[بحرین]]، [[عراق]] و دیگر کشورها قرار میگیرد.
== تولد و سالهای اولیه زندگی ==
خط ۴۴:
پس از مرگ هارون در سال ۸۰۹ میلادی، پسرانش [[امین (خلیفه)|امین]] و [[مأمون]] بر سر حکومت با هم درگیر شدند. مادر امین عرب زبان بود و از حمایت مردم [[عراق]] برخوردار بود. مأمون اما مادری ایرانی داشت و به حمایت ایرانیها دلگرم بود.<ref name="Sykes2013">{{cite book|last=Sykes|first=Sir Percy|title=A History Of Persia|url=https://books.google.com/books?id=7fADAQAAQBAJ&pg=PA2|date=27 September 2013|publisher=Routledge|isbn=978-1-136-52597-1|pages=2–}}</ref> پس از شکست برادرش، مأمون رضا را به خراسان فراخواند. ابتدا مأمون خلافت را به او پیشنهاد کرد که رضا که قصد واقعی اش را میدانست سعی کرد از آن طفره برود:<ref name="Dungersi1996">{{cite book|last=Dungersi|first=Mohammed Raza|title=A Brief Biography of Imam Ali bin Musa (a.s.): al-Ridha|url=https://books.google.com/books?id=VU9kAwAAQBAJ&pg=PA6|year=1996|publisher=Bilal Muslim Mission of Tanzania|isbn=978-9976-956-94-8|pages=6–}}</ref>
«اگر خلافت متعلق به توست، پس حق نداری ردایی که خداوند تن ات کرده از تن بیرون بیاوری و به دیگری ببخشی. اگر خلافت متعلق به تو نیست هم اجازه نداری چیزی را که متعلق به تو نیست را به من ببخشی.»
شیعیان عصر مأمون که جمعیت زیادی را تشکیل میدادند، امامان شیعه را جانشینان واقعی پیغمبر میدانستند که میبایست رهبری حکومت اسلامی را بر عهده گیرند. چنین اعتقادی تهدیدی بزرگ برای خلافت مأمون بهشمار میرفت که از آرمانهایآرمانهای شیعه فاصلهٔ زیادی داشت. به عقیدهٔ [[محمد حسین طباطبایی|طباطبایی]] مأمون رضا را به خراسان خواند و مقام جانشینی را بر عهده او گذاشت تا اولاً با دخیل کردن اولاد پیغمبر در حکومت از شورش آنها علیه حکومت جلوگیری کند و ثانیاً با درگیر کردن رهبر شیعیان در امور دنیایی و حکومتی از تقدس و اعتبار او در بین پیروانش بکاهد.<ref name="shia islam">{{cite book|last = Tabatabaei|first = Sayyid Mohammad Hosayn|authorlink = Allameh Tabatabaei|title = Shi'ite Islam|url=https://books.google.com/books?id=Be5DeNM8d1EC&pg=PA258|year = 1975|isbn = 0-87395-390-8| others=Translated by [[Seyyed Hossein Nasr|Sayyid Hossein Nasr]]|publisher=State University of New York Press}}</ref> مأمون حتی پرچم [[خلافت عباسیان|عباسیان]] را از سیاه به سبز که رنگ و نشان شیعیان بود تغییر داد. بهعلاوه خواهرش، ام حبیب، را به ازدواج رضا درآورد. همچنین دخترش ام فضل را به ازدواج پسر رضا، [[محمد تقی|جواد]] درآورد. گذشته از اینهااینها دستور ضرب سکههایی را داد که هم نام مأمون و هم نام رضا را بر روی خود حک داشت.<ref name="Khaldūn1958">{{cite book|last=Khaldūn|first=Ibn|title=The Muqaddimah: an introduction to history ; in three volumes|url=https://books.google.com/books?id=JB0qceU_jDkC&pg=PA55|year=1958|publisher=Princeton University Press|isbn=0-691-09797-6}}</ref><ref name="Bobrick2012">{{cite book|last=Bobrick|first=Benson|title=The Caliph's Splendor: Islam and the West in the Golden Age of Baghdad|url=https://books.google.com/books?id=z7Exsi_hCuwC&pg=PA205|date=14 August 2012|publisher=Simon and Schuster|isbn=978-1-4165-6806-3|pages=205–}}</ref><ref name="Bobrick2012" /><ref name="Esposito1999">{{cite book|last=Esposito|first=John L.|title=The Oxford History of Islam|url=https://books.google.com/books?id=9HUDXkJIE3EC&pg=PA259|date=27 December 1999|publisher=Oxford University Press|isbn=978-0-19-988041-6}}</ref>
== رضا و برادرش زید ==
خط ۶۷:
=== صحیفة الرضا ===
صحیفة الرضا مجموعهای از احادیث منتسب به علی بن موسی الرضا است که بوسیلهبه وسیلهٔ عبدلله بن احمد بن عامر که او آنها را از پدرش احمد و پدرش از علی بن موسی الرضا در سال ۱۹۴ هجری در مدینه شنیدهاست، روایت شدهاست.<ref name="madelung" /> این مجموعه شامل احادیث مختلف در موضوعاتی از قبیل نیایش به درگاه خداوند، اهمیت پنج وعده نماز و نماز میّت، فضایل اهل بیت پیغمبر، همچنین دربارهٔ هر یک از اهل بیت پیغمبر، تقویت روابط خویشاوندی، خطر تقلب، غیبت و یاوه گویی و غیره به نگارش درآمدهاست.<ref name="al-Qarashi" />
=== عیون الاخبار الرضا ===
خط ۷۶:
نوشتههای زیر نیز منتسب به آن امام است:
* آنچه به [[محمد بن سنان]] در پاسخ پرسشهای وی درخصوصدر خصوص علل احکام شرعی نوشتهاست.
* عللی که [[فضل بن شاذان]] گوید آنها را از علی بن موسی رضا، یکی پس از دیگری، شنیده و جمعآوری کردهاست و به علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری اجازه روایت آنها را از وی از علی بن موسی رضا دادهاست.
* سه رساله که برای [[مأمون عباسی]] دربارهٔ اسلام و دستورهای دینی نوشتهاست. این سه رساله را صدوق در عیون اخبار الرضا با اسناد متصل ذکر کردهاست.
== ارتباط با صوفیان ==
معمولاً گفته میشود که [[معروف کرخی]] که از طریق امام رضا اسلام آورده بود، یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در سلسلههای طلایی صوفیه میباشد. به عقیدهٔ [[هانری کوربن]]، گرچه در اواخر دوره صفویه، یک صوفی [[سلسله نعمتاللهی|نعمتاللهی]] به نام معصوم علیشاه دکنی بوسیلهبه وسیلهٔ رهبر معنوی اش، شیخ شاه علیرضا دکنی، از هند به ایران فرستاده شده بود و با خانواده اش در شیراز سکنی گزید تا [[سلسله نعمتاللهی]] را در ایران زنده کند، و اگر چه این سلسله [[صوفیه]] نامش را مدیون شاه [[نعمتالله ولی]] است، اما در اصل این سلسله از طریق معروف کرخی به امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا برمی گردد. اما همین امام رضا و پدرانش و فرزندانش هزار بار گفته که هر که دوست یا آشنایش صوفی باشد شیعه نیست و زمانی که حرف از صوفی میآید لعن نکند شیعه نیست و تنها فرقه از امت محمد رسولالله صل الله علیه و آله و سلم که به بهشت نمیرود صوفیان یا همان درویشان هستند<ref name="Corbin 2001">{{cite book|last1=Corbin|first1=Henry|title=The History of Islamic Philosophy|date=2001|publisher=Kegan Paul International|others=Translated by Liadain Sherrard with the assistance of Philip Sherrard|location=London and New York|pages=308, 314}}</ref>