خاندان برمکی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
Ariobarzan (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 109.125.163.241 (بحث) به آخرین تغییری که 192.15.20.213 انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
خط ۹۶:
}}
'''خاندان برمکی یا فرزندان برمک'''، از خاندان‌های ایرانی بودند که در دستگاه خلیفه‌گری [[عباسیان]] به قدرت فراوان رسیدند. تبار ایشان به گردانندگان معبد [[آتشکده نوبهار|نوبهار]] در [[بلخ]] می‌رسید.
نام آورترین این خاندان [[خالد بن برمک|خالد پسر برمک]] و فرزندش [[یحیی پسر خالد برمک]] بودند که در سده هشتم میلادی در شهر [[بغداد]] اعتبار بسیار یافته بودند دلیل این اعتبار و قدرت و نفوذ فراوان و ثروت نامحدود این بود که خیزران ملکه قدرتمند و پرنفوذ خلافت عباسیان که از زمان همسر و پسرانش امور حکومتی را در دست داشت و به خانواده برمکیان مخصوصا یحیی بسیار نزدیک بود و اهمیت خاصی به این خاندان می داد و انان را به قدرت های گوناگون در ایالت ها و دستگاه عباسی و بالاترین مقامات کشوری و جنگ می رساند. ترجمه بخش بسیار مهمی از آثار ایرانی و حتی یونانی به [[زبان عربی]] یعنی در آغاز، [[نهضت ترجمه]] مرهون کوشش‌های برمکیان بود.
در زمان [[هارون الرشید]] عباسی، تمام آن‌ها را نابود کردند زیرا اداره بیشتر امور کشور یعنی ۸۰ تا ۸۵ درصد قدرت دست آنان بود و خلیفه فقط یک مقام تشریفاتی داشت.
 
== پیشینه تاریخی ==
خط ۱۰۶:
 
== اوج قدرت ==
پس از فوت خالد بن برمک پسرش [[یحیی بن خالد]] بر جای او تکیه زد و قدرت را چپاول کرد. زمانی که طبرستان و دماوند به خالد سپرده شده بود یحیی بن خالد به جانشینی پدرش در ری حکومت می‌کرد و در همین محل بود که با [[مهدی]] مخصوصا همسرش یعنی ملکه خیزران روابط صمیمانه‌ای برقرار کرد. مدتی حکومت [[ارمنستان]] و [[آذربایجان]] را داشت، سپس خلیفه [[مهدی عباسی]] یحیی بن خالد را مربی [[هارون]] کرد و در هارون نفوذ زیادی کسب کرد. مخصوصاً در دوره خلافت [[هادی]] از حق ولیعهدی هارون دفاع کرد و به سبب آن به زندان افتاد و سختی فراوان دید و به این خاطر نزد هارون و مادرش خیزران تقرب بیشتری یافت و در زمان خلافت وی با نفوذ خیزران مادر هارون به مقام وزارت رسیدیافت و خود و فرزندانش [[جعفر بن یحیی]] و [[فضل بن یحیی]] و [[موسی بن یحیی]] و [[محمد بن یحیی]] در دستگاه خلافت قدرت و نفوذ بی‌مانندی بدست آوردند و ثروت اعظیمی که نظر نداشت کسب کرد که حداقل تمام این اقتدار فوق‌العاده تماما زیر سایه خیزران مادر هارون بود و او بر تمام خاندان برمکیان و یحیی و فرزندانش نظارت مستقیم داشت و یحیی و فرزندانش تمام حکم های خلیفه را از وی در یافت می کردن. در هفده سال نخست خلافت هارون الرشید تقریباً تمام امور خلافت در دست یحیی و فرزندان و خویشان او بود و توانستند ثروت و مکنتی بی حد به دست آورند. هارون الرشید نظر به اعتماد مطلقی که به برامکه داشت تربیت فرزندان خود را بر عهده فرزندان یحیی گذاشته بود، [[مأمون]] زیر نظر جعفر قرار گرفت و [[امین]] به فضل سپرده شد. هارون الرشید ابتدا کار وزارت خویش را بر عهده فضل گذاشت اما نظر به علاقه‌ای که جعفر داشت و با وساطت یحیی این مقام را به جعفر محول کرد. جعفر نیز پس از رسیدن به این کرسی فضل را قائم مقام و جانشین خود کرد. مأموریت‌های مهمی بر عهده فضل گذاشته شد، از جمله در طغیان [[یحیی بن عبدالله علوی]] به طبرستان و [[گرگان]] فرستاده شد و توانست با مدارا و لطف یحیی را رام کرده و نزد هارون اعزام دارد. فضل از ۱۷۷ تا ۱۸۰ هجری نیز به حکومت [[خراسان]] منصوب گردید و در این زمان دو اقدام کرد نخست سپاهیانی به تصرف [[بامیان]]؛ شهرهای دره جنوبی [[هندوکش]] و [[کابل]] اعزام کرد و این مناطق را مطیع خلیفه عباسی کرد و دوم در خراسان سپاهی از [[عجم]]ان گرفت که آن‌ها را [[عباسیه]] نام داد و در بغداد [[کرنبیان]] عنوان یافتند.<ref>{{پک|سمنانی|۱۳۷۶|ک=هارون الرشید و مروری بر کارنامه امویان و عباسیان|ص=صص ۱۴۱–۱۶۵–۲۰۹–۲۳۹}}</ref><ref>{{پک|خضری|۱۳۸۴|ک=تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه|ص=صص۵۸–۶۰}}</ref><ref>{{پک|زرین کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=صص۴۴۱–۴۴۶}}</ref>
 
== سقوط ==