سید روح‌الله خمینی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱۰۶:
{{سید روح‌الله خمینی (نوار کناری)}}
{{نوار کناری اسلام}}
'''سید روح‌الله موسوی خمینی''' (در شناسنامه '''سید روح‌الله مصطفوی''': زاده ۱ مهر ۱۲۸۱ – درگذشته ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) که در بین طرفداران و دوستدارانش به «'''امام خمینی'''» نیز شهرت دارد، اولین [[رهبر ایران|رهبر]] و [[ولی فقیه]] [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] و از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] [[شیعه]] بود که [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] را رهبری و در پی آن، جمهوری اسلامی را از راه [[همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران|همه‌پرسی (رفراندوم) اول]]، بنیان گذاردبنیان‌گذارد و تا پایان عمر، رهبرش بود.
 
وی در [[حوزه علمیه]] به تحصیل [[فقه]]، [[فلسفه اسلامی]] و [[عرفان]] پرداخت و در سال ۱۳۱۳ به [[اجتهاد]] رسید؛ البتّه خمینی، نه از کسی اجازهٔ اجتهاد گرفته و نه به کسی، چنین اجازه‌ای داده‌است؛<ref>تارنمای جماران، اجازات در سیره نظری و عملی امام خمینی</ref> فقط، یک اجازه‌نامهٔ روایی از [[محمّد رضا مسجدشاهی اصفهانی]] دارد.<ref>خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث (اربعین)، حدیث اول</ref> پس از درگذشت [[سید حسین بروجردی]] (۱۳۴۰ ش)، جزو نامزدهای [[مرجعیت]] بود. سپس، به مبارزه با سیاست‌های [[محمدرضا پهلوی]] به خصوص [[انقلاب سفید]] پرداخت و به دلیل اعتراض به تبعیت شاه از سیاست [[اسرائیل]] و [[آمریکا]]، در عاشورای ۱۳۴۲ خورشیدی، ۱۰ ماه زندانی شد و سپس در ۱۳۴۳ به دلیل سخنرانی علیه اعطای [[کاپیتولاسیون در ایران|کاپیتولاسیون]] به مستشاران نظامی آمریکایی، تبعید شد. وی ۱۴ سال در تبعید زیست، که حدود یک سال در [[ترکیه]]، سپس [[عراق]]، و در پایان چند ماه در [[فرانسه]] بود. طی این مدت پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود، با ارسال پیام و اعلامیه، [[اسلام‌گرا]]یان و مخالفان را رهبری و به تدوین نظریه [[ولایت فقیه]] پرداخت. به عنوان رهبر انقلاب، [[شورای انقلاب]] و [[دولت موقت ایران|دولت موقت]] را تشکیل داد. پس از خروج شاه از ایران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ [[بازگشت سید روح‌الله خمینی به ایران|خمینی به ایران بازگشت]] و در ۲۲ بهمن انقلاب پیروز شد.
خط ۱۷۷:
خمینی در [[دهه ۱۳۱۰|دههٔ ۱۳۱۰]] به هیچ فعالیت سیاسی آشکاری دست نزد.<ref name="Said">-Said Amir Arjomand, After Khmoeini, Iran under his successors, Oxford University, pp. 18-30</ref> با این‌که او با معدود علمایی که به‌صورت آشکار به اقدامات رضاشاه اعتراض می‌کردند، همدردی داشت اما هیچگاه آشکارا وارد صحنه اجتماعی نشد.<ref name="Said" /> عباس میلانی می‌نویسد که دوران رضا شاه، دوران محدودیت و عقب‌نشینی برای روحانیت بود و خمینی به مانند سایر روحانیون تنها برای بقا تلاش می‌کرد. با رفتن رضا شاه و شروع جنگ جهانی این فضا تغییر کرد.<ref name="Abbas" />
 
اولین حضور خمینی در سطح اجتماع، چند سال بعد از شروع سلطنت محمد رضا پهلوی و در اوایل دهه چهل زندگی او بود. در سال ۱۳۲۳، خمینی بطوربه‌طور ناشناس و بدون امضا، کتاب [[کشف‌الاسرار]] را در مقابل کتاب [[اسرار هزار ساله]] ضد کسانی نوشت که اصلاحات در شیعه را تبلیغ می‌نمودند. خمینی در این کتاب به کسانی ماند [[علی‌اکبر حکمی‌زاده]] روزنامه‌نگار، روحانی اصلاح طلب، [[محمدحسن شریعت سنگلجی]] و همچنین به کسانی مانند کسروی حمله نمود.<ref name=Said /> این کتاب نشان دهنده موضع سنتی و سخت خمینی در برابر چالشگران روحانیت شیعه و همچنین [[مدرنیته]] است. او در این کتاب حملات اصلاح طلبان را جزئی از نقشه [[امپریالیسم]] برای نابودی شیعه می‌دانست.<ref name=Said /> روحیهٔ مبارزه‌طلبی و تمرد{{مبهم}} خمینی الهام‌بخش اولین اثر منتشرشده توسط او، یعنی کشف‌الاسرار (تهران، ۱۳۲۴ هجری شمسی) بود.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://gemsofislamism.tripod.com/khomeini_works.html#answer_kashf_al-asrar| عنوان = Ayatollah Khomeini's Gems of Islamism| تاریخ بازدید = ۵ سپتامبر ۲۰۱۱| نویسنده = Elmer Swenson| ناشر = Gems of Islamism| زبان = انگلیسی}}</ref>
 
سید روح‌الله خمینی در نامه‌ای سرگشاده ظاهراً خطاب به مردم و روحانیان با عنوان «''[[بخوانید و به کار بندید]]''» به تاریخ اردیبهشت ۱۳۲۳ خورشیدی، در پاسخ به کتاب جنجالی «''[[شیعیگری؛ بخوانند و داوری کنند]]''» از [[احمد کسروی]]، وی را «یک نفر تبریزی بی‌سروپا» خطاب کرد<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120311_l44_kasravi_khomeini_letter.shtml نامه خمینی؛ 'بخوانید و به کار بندید']، بی‌بی‌سی فارسی</ref> و از روحانیونی بود که «مسلمانان با غیرت» را به کشتن «این مرتد جاهل مفسد فی الارض» فراخواند.<ref name="autogenerated2">[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/03/120313_l44_kasravi_intellectual_iran_sarkuhi.shtml کناره‌گیری روشنفکری ایران از کسروی]، بی‌بی‌سی فارسی</ref>
خط ۱۹۲:
در سال ۱۳۲۷، در زمان تشکیل [[اسرائیل]]، خمینی به همراه جمعی از علما با صدور بیانیه ای، اقدام [[سازمان ملل متحد]] برای رسمیت بخشیدن به تأسیس این کشور را به عنوان اقدامی [[استعماری]] محکوم کرد.<ref name=cgie670 />
 
به نوشته عباس میلانی، در این دوره حوزه قم تحت نفوذ محمدحسین بروجردی بود که به عدم دخالت روحانیان در امور سیاسی اعتقاد داشت. خمینی به عنوان یک روحانی جوان با این رویه عمیقاً مخالف بود. وی به‌طور مخفیانه به تدریس عرفان می‌پرداخت، هرچند این کار در آن زمان در حوزه ممنوع بود. او همچنین، بطوربه‌طور مخفیانه از نواب صفوی حمایت می‌کرد. او در هنگام تدریس روش مرسوم در قم که مباحثه بین طلاب بود را برنمی‌تافت. عباس میلانی می‌نویسد که خصوصیاتی مانند خودرایی و قاطعیت که بعدها در زندگی سیاسی او می‌بینیم، در خمینی به عنوان یک معلم جوان هویدا است.<ref name="Abbas" />
 
خمینی در زمان ریاست بروجردی بر حوزه، بیشتر بر تدریس و آموزش متمرکز بود تا هرگونه فعالیت سیاسی. در آن زمان، او اصول و خارج فقه را آموزش می‌داد، شاگردانی را به دور خود جمع کرده‌بود که بعدها در فعالیت‌های سیاسی او که در پایان منجر به سقوط حکومت پهلوی شد، تبدیل به یاران اصلی او شدند. جز [[مرتضی مطهری]] و [[حسینعلی منتظری]]، جوانانی مانند [[محمدجواد باهنر]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] نیز از آن جمله بودند.<ref name="alislam" />
خط ۲۰۳:
== مبارزه با محمدرضاشاه ==
{{سالشمار زندگی روح‌الله خمینی}}
به گفته [[حمید الگار]] پس از مرگ بروجردی (۱۳۴۰) خمینی به عنوان یکی از جانشینان بروجردی برای رهبری مذهبی مطرح شد. از نشانه‌های این امر، انتشار کتاب‌هایی در فقه و از جمله [[توضیح المسائل]] بود.<ref group="یادداشت">به گفته [[یرواند آبراهامیان|آبراهامیان]] توضیح المسائل خمینی در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۳۹–۱۳۴۰ خورشیدی) در نجف چاپ شد.[http://publishing.cdlib.org/ucpressebooks/view?docId=ft6c6006wp&chunk.id=d0e37&toc.depth=1&toc.id=d0e37&brand=ucpress Abrahamian, ''Khomeinism'', p. 10]</ref> طولی نکشید که خمینی به عنوان مرجع تقلید جمع کثیری از شیعیان ایران شناخته شد.<ref name="al-islam4">{{یادکرد وب| نشانی = http://www.al-islam.org/imambiography/4.htm| عنوان = The Years of Struggle and Exile, 1962-1978| تاریخ بازدید = ۵ سپتامبر ۲۰۱۱| نویسنده = Hamid Algar| ناشر = The Institute for Compilation and Publicationof Imam Khomeini's Works (International Affairs Department)| زبان =انگلیسی}}</ref> اما به گفته عباس میلانی، پس از مرگ بروجردی، هرچند خمینی از مدرسان تأثیرگذار حوزه بود و مورد علاقه روحانیان نسل جوان بود، اما بطوربه‌طور قطع هم سطح سایر مراجع تثبیت شده قم نبود.<ref>{{پک|زبان=en|Milani|۲۰۱۱|ک=The Shah|ص=۱۴–۲۷}}</ref>
 
در سال ۱۳۴۰، زمانی که [[علی امینی]]، نخست‌وزیر وقت، برای جلب حمایت علما از اصلاحات خود به قم رفت، با خمینی، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپابگانی]]، [[مرعشی نجفی]] و [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] دیدار کرد. در این دیدار، خمینی صراحتاً وظیفه علما را مبارزه با دیکتاتوری و تقویت نهضت‌های ملی و مردمی بیان کرد.<ref name=cgie771 />
خط ۲۴۵:
روز سیزده فروردین، خمینی بیانیه‌ای را با عنوان «شاه‌دوستی یعنی غارتگری» منتشر کرد که در تاریخ انقلاب جایگاه ویژه‌ای دارد. در این اعلامیه، او به محاکمهٔ حکومت شاه پرداخت و «[[تقیه]]» را در آن شرایط حرام دانست.<ref>{{یادکرد|کتاب= کوثر - جلد اول|نویسنده = روح‌الله خمینی|صفحه= صفحهٔ ۶۷}}</ref><ref>{{یادکرد|کتاب= صحیفهٔ نور - جلد اول|نویسنده = روح‌الله خمینی|ناشر = مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)|شهر=تهران|صفحه= صفحهٔ ۳۹|سال= ۱۳۶۱}}</ref><ref name="imam-khomeini" /><ref name=cgie772>{{یادکرد وب | نشانی=https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/40777 | عنوان=دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، خمینی، روح‌الله | ناشر=[[مرکز پژوهش‌های ایرانی و اسلامی]] | اثر=[[دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]] | نویسنده=احمد پاکتچی، فرامرز منوچهری، حمید انصاری | صفحات= 672 | پیوند بایگانی=https://archive.fo/huynk | تاریخ بایگانی=31 مه 2018 | جلد=22}}</ref>
 
پس از این وقایع، شاه [[خدمت وظیفه عمومی|خدمت نظام وظیفه]] را برای طلاب جوان الزامی کردالزامی‌کرد. این کار، یعنی برتن کردن لباس نظامی و خدمت زیر پرچم شاهنشاهی برای طلاب مخالف بسیار دشوار و سخت بود. اما، خمینی پیکی به سربازخانه‌ها فرستاد و از طلاب درخواست کرد که «تزلزل به خود راه ندهند» و «از این فرصت برای تقویت جسم و روح خود استفاده کنند.»<ref name="hawze" />
خمینی در چهلم حادثهٔ فیضیه، دولت آن زمان را محکوم کرد که به فرمان آمریکا و اسرائیل، خواهان از ریشه‌برکندن اسلام است و خود را مصمم به مبارزه با این امر نشان داد.<ref name="al-islam4" /> و در پیامی اعلام کرد که در راه نیل به [[احدی الحسنیین|یکی از دو نیکویی]]، یعنی [[شهید شدن|شهادت]] یا پیروزی، گام برمی‌دارد.<ref name=cgie772 />