آلبرت اینشتین: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۱۰۷:
در سال ۱۹۱۸، منجمان رصدخانهٔ لیک در شمال کالیفرنیا تصاویری از خورشیدگرفتگی که در ایالات متحده قابل رویت بود گرفتند. پس از پایان جنگ، آن‌ها نتایج بررسی‌های خود را اعلام کردند و مدعی شدند که پیش‌بینی نسبیت عام اینشتین در خصوص خمیدگی نور اشتباه بوده‌است. با این حال آن‌ها به خاطر خطاهای احتمالی فراوان، هیچگاه اقدام به چاپ نتایجی که به دست آورده بودند نکردند.<ref>Crelinsten, pp. 114–119, 126–140.</ref>
 
آرتور استنلی ادینگتون، طی سفرهایی که درماهدر ماه مه سال ۱۹۱۹ در زمانی که خورشید گرفتگی در بریتانیا رخ داد، به سوبرال سیارا برزیل و جزیرهٔ پرینسیپ در ساحل غربی آفریقا داشت، اندازه‌گیری خمیدگی گرانشی عدسی نور ستاره را به هنگام عبور از نزدیکی خورشید تحت نظارت داشت و در نهایت به این نتیجه رسید که محل قرار گرفتن ستاره از خورشید دورتر است. این حالت با پیش‌بینی نسبیت عام همخوان بود. ادینگتون اعلام کرد که نتایج به دست آمده پیش‌بینی اینشتین را تأیید می‌کند و [[تایمز|روزنامهٔ تایمز]] در هفتم نوامبر آن سال با انتخاب تیتر زیر تأیید شدن پیش‌بینی نظریه اینشتین را گزارش کرد: ""انقلابی در علم، نظریه‌ای جدید در مورد جهان، ایده‌های نیوتن اعتبار خود را از دست می‌دهد."" [[ماکس بورن]]، برنده جایزه نوبل از نسبیت عام به عنوان ‹‹ بزرگ‌ترین دستاورد و شاهکار تفکر بشری در مورد طبیعت›› برشمرد و [[پل دیراک]] نیز که یکی از برندگان جایزه نوبل است، از آن به عنوان ‹‹ بزرگ‌ترین اکتشاف علمی آن زمان›› یاد کرد.<ref>{{Cite web|url = http://people.idsia.ch/~juergen/einstein.html|title = ALBERT EINSTEIN|date = |accessdate = |website = SUPSI|publisher = |last = |first =}}</ref> این اظهار نظرها و تبلیغات متعاقب از آن، باعث شهرت اینشتین شد.
 
با این حال باز هم برخی از دانشمندان به دلایل مختلفی که شامل دلایل علمی (مخالفت با تفسیر اینشتین از آزمایش‌های انجام شده، اعتقاد به اتر یا ضرورت وجود ملاک مطلق) و دلایل روانی - اجتماعی (محافظه کاری، یهود ستیزی) - می‌شد، نظریات اینشتین را نمی‌پذیرفتند. به نظر اینشتین، اغلب مخالفت‌هایی که با نظریه او می‌شد، از جانب آزمایش باورانی بود که درک ناچیزی از نظریه مطرح شده داشتند.<ref>See esp. Albert Einstein, "My Reply. On the Anti-Relativity Theoretical Co. , Ltd. [August 27, 1920," in Klaus Hentschel, ed. ''Physics and National Socialism: An anthology of primary sources'' (Basel: Birkhaeuser, 1996), pp.1-5.</ref>
خط ۱۴۶:
اینشتین پیشنهاد آزمایشی جالب توجهی را را ارائه می‌کند که تا حدودی با [[گربه شرودینگر]] مشابه‌است. او با پرداختن به موضوع متلاشی شدن رادیواکتیوی [[اتم]] کار خود را آغاز می‌کند. اگر کسی با یک اتم غیر متلاشی نشده کار خود را آغاز کند و منتظر وقفه زمانی خاصی باشد، در آن صورت نظریه کوانتوم این احتمال را می‌دهد که آن اتم دستخوش متلاشی شدن رادیواکتیوی قرار گرفته و دچار تغییر شده‌است. بدین ترتیب، اینشتین روش ذیل را به عنوان راهی برای پی بردن به متلاشی شدن مفروض می‌دارد:
{{نقل قول|به جای آنکه یک سیستمی را مورد نظر قرار دهند که تنها از یک اتم رادیواکتیوی (و روند تغییرو دگرگون آن) تشکیل شده، شما سیستمی را در نظر می‌گیرید که همچنین شامل راهی برای اندازه‌گیری تغییر و تحول رادیواکتیوی است. من‌باب مثال، یک شمارگر گایگر که دارای مکانیسم ثبت خودکار است. بگذارید که به آن یک باریکه ثبت اضافه کنیم که با مکانیسم کوکی به حرکت در آید و روی آن با حرکت شمارگر علامتی گذاشته شود. بله، از منظر مکانیک کوانتوم این سیستم جمعی بسیار پیچیده‌است و فضای پیکر بندی آن دارای گستره زیادی است. اما اگر قرار باشد به این سیستم مجعی از منظر مکانیک کوانتوم پرداخته شود، اساساً اعتراضی بر آن وارد نیست. در اینجا نیز نظریه احتمال هر یک از پیکربندی‌ها تمامی مختصات را برای هر لحظه در هر بار در نظر می‌گیرد. اگر کسی تمامی پیکربندی‌های مختصات را در نظر بگیرد، برای یک زمان طولانی در مقایسه با زمان متوسط متلاشی شدن هر یک از اتم‌های رادیواکتیو، (دست کم) یک نشانه - ثبت روی باریکه کاغذی پدیدار خواهد شد. برای نیل به مختصات - پیکربندی وضعیت خاصی از نشانه باید روی باریکه کاغذی مطابقت و همخوانی داشته باشد. اما، تا آنجا که این نظریه، نشان می‌دهد تنها احتمال نسبی مختصات-پیکربندی قابل تصور است، این نظریه همچنین، بی‌آنکه مکان و موقعیت مشخص و معینی برای نشانه قائل باشد، احتمالات نسبی برای وضعیتهای نشانه بر روی باریکه کاغذی را می‌پذیرد.}}
اینشتین هیچگاه نسبت به روش‌ها و افکار احتمالی و نیز در مورد آن‌ها بی اعتناء نبود و آن‌ها را رد نمی‌کرد. خود اینشتین یکی از متخصصان آمار بود. ,<ref>[http://www.economist.com/displaystory.cfm?story_id=3518580 The Economist - Miraculous visions - 100 years of Einstein]</ref> که از تحلیل آماری در کارهایش در ارتباط با پیشنهاد براون و مقالاتی که پیش از سال ۱۹۰۵ به چاپ رسیده بود، استفاده می‌کرد. اینشتین حتی [[وحدت کامل|وحدت گیبز]] را کشف کرده بود. مع‌هذا، بنا به گفته اکثر فیزیکدانهافیزیکدان‌ها او بر این باور بود که بی علت انگاری یکی از معیارها برای مطرح کردن اعتراض قاطعانه به نظریه فیزیکی است. دلیلی که پولی ارائه می‌کند در تضاد با این باور است، و گفته‌های خود اینشتین بیانگر آن است که او بر عدم تکامل به مثابه دغدغه اصلی خود تمرکز و تأکید داشت.
 
[[جان استوارت بل]] در تحقیقاتی که در مورد اینشتین، پودولسکی و روزن انجام داد، به نتایج جالب توجه ([[تئوری بل]]) و [[نابرابری بل]] بیشتری دست یافت. بر اساس تحلیل EPR در مورد عقاید و تفکراتی که در خصوص نتایج قابل استنتاج از این مسئله بیان شده، تفاوت و اختلاف وجود دارد. به زعم بل، نامکانی کوانتوم محرز شده‌است؛ این در حالی است که دیگران قائل به مرگ علیت باوری هستند.
خط ۱۵۲:
=== نظریه میدان یکنواخت ===
{{اصلی|نظریات میدان یکنواخت کلاسیک}}
پس از شرح و بسط نظریه نسبیت، تلاشهایتلاش‌های تحقیقاتی اینشتین عمدتاً شامل یک سری اقدامات جهت تعمیم نظریه نیروی جاذبه بود که به منظور یکپارچه ساختن و آسان‌سازی [[قوانین فیزیک|قانون فیزیک]]، به ویژه نیروی جاذبه و الکترومغناطیس بود. او در سال ۱۹۵۰ به تشریح این کار پرداخت، و در یک مقاله علمی آمریکایی از آن تحت عنوان [[نظریه میدان یکنواخت]] یاد کرد. راهنما و الهام بخش اینشتین این نظر و عقیده بود که یک منبع واحد برای کل قوانین فیزیکی وجود دارد.
 
اینشتین در تحقیقاتش در مورد نظریه نسبیت عام به‌طور فزاینده‌ای منزوی و از دیگران جدا شد و تلاشهایتلاش‌های او در نهایت عقیم و بی‌نتیجه بود. بویژه، اینشتین در پیگیری وحدت نیروهای اساسی، به‌طور کل کارهای انجام شده در جامعه فیزیک را نادیده گرفت (و بالعکس)؛ به ویژه کشف [[نیروی هسته‌ای قوی]] و [[نیروی هسته‌ای ضعیف]] که تا حدود ۱۹۷۰؛ یعنی ۱۵ سال پس از مرگ اینشتین به‌طور مستقل شناخته نشده بود. هدف اینشتین از یکپارچه‌سازی قوانین فیزیک تحت لوای یک الگوی واحد هنوز هم برای [[نظریه وحدت بزرگ|نظریه یکپارچه‌سازی بزرگ]] به قوت خود باقی است.
 
== ویژگی‌های شخصی ==
خط ۱۷۲:
اینشتین که عمیقاً تحت تأثیر گاندی قرار داشت، بار دیگر در مورد گاندی گفت: «نسل‌های بعدی به سختی باور خواهند کرد که روزگاری چنین موجودی از گوشت و پوست بر روی زمین می‌زیسته‌است.»{{مدرک}}
 
گاهی اوقات عقاید اینشتین جنجال‌برانگیز بود. آلبرت اینشتین در مقاله‌ای با نام {{پم|چرا سوسیالیسم؟|Why Socialism?}} در سال ۱۹۴۹، به توصیف مرحله شکارگری رشد انسان به نقل از [[تورستن وبلن]] پرداخته، و از بی‌قانونی جامعه [[سرمایه‌داری|سرمایه‌دار]] آن زمان، به عنوان منبع پلیدی که باید بر آن فائق آمد نام برده‌است.<ref>{{یادکرد خبر|عنوان=چرا سوسیالیسم؟|نام=آلبرت|نام خانوادگی=اینشتین|ناشر=Monthly Review|تاریخ=می ۱۹۴۹||نشانی=http://www.monthlyreview.org/598einst.htm تاریخ دسترسی=۱۶/۰۱/۲۰۰۶}}</ref> او با رژیم‌های [[خودکامه]] در [[اتحاد شوروی]] و دیگر نقاط جهان مخالف بود، و همواره از مزایای سیستم [[سوسیال دموکرات]] که ترکیبی از یک [[اقتصاد برنامه‌ریزی شده]] توأم با احترام به [[حقوق بشر]] بود سخن می‌گفت. اینشتین یکی از بنیانگذارانبنیان‌گذاران [[حزب دمکرات آلمان]] و یکی از اعضای اتحادیه [[فدراسیون معلمان آمریکا]] از اتحادیه‌های وابسته به [[فدراسیون کارگران آمریکا - کنگره سازمان‌های صنعتی]] بود.
 
اینشتین دخالت بسیاری در [[جنبش حقوق مدنی آمریکا|جنبش حقوق مدنی]] داشت. او یکی از دوستان نزدیک [[پل رابسون]] در طول بیش از ۲۰ سال بوده‌است. اینشتین یکی از اعضای چندین گروه طرفدار حقوق بشر از جمله بخش پرینستون [[انجمن ملی پیشرفت رنگین‌پوستان]] (NAACP) بود که رهبری بسیاری از جنبش‌های آن را پل رابسون بر عهده داشت. او به همراه [[پل رابسون]] ریاست «نهضت پایان زجرکشی در آمریکاً را بر عهده داشت. زمانی که [[دبلیو. ای. بی. دوبویس]] در دهه هشتاد عمر خود در طول دوره مک‌کارتی به نحوی جاهلانه متهم به جاسوسی برای کمونیست‌ها شد، اینشتین اعلام کرد داوطلبانه حاضر است به عنوان یکی از شهودی که به نفع وی شهادت می‌دهد در جلسه دادگاه حاضر شود. بلافاصله پس از آنکه اعلام شد اینشتین قرار است در جایگاه شهود قرار گیرد این پرونده رد شد. اینشتین گفته‌است «نژادپرستی بزرگ‌ترین بیماری آمریکاست».
خط ۱۹۲:
اینشتین در سال ۱۹۳۹ کتابی نیز به نام «دربارهٔ صهیونیسم»(About Zionism) نوشت.<ref>[http://nobelprize.org/nobel_prizes/physics/laureates/1921/einstein-bio.html Albert Einstein] وبگاه برندگان جایزه نوبل</ref> او پس از سفر به آمریکا به سخنرانی‌هایش به نفع صهیونیسم ادامه داد.<ref>[http://www.time.com/time/time100/scientist/profile/einstein02.html Albert Einstein] وبگاه مجله تایم</ref> اینشتین در یک سخنرانی در هتل کومودور نیویورک، به مردم گفت «آگاهی من از ماهیت اصلی یهودیت با عقیده یک کشور یهودی دارای مرز، ارتش، و درجه‌ای از قدرت دنیوی هر چقدر هم که متعادل باشد، مخالف است. من نگران آسیب داخلی هستم که یهودیت متحمل آن خواهد شد».<ref>[http://www.algemeiner.com/generic.asp?id=454 Algemeiner.com - "The Death of Modern Zionism?», by Simon Jacobson]</ref> او همچنین یک نامه سرگشاده منتشر شده در [[نیویورک تایمز]]<ref>[http://phys4.harvard.edu/~wilson/NYTimes1948.html ۱۹۴۸<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> این نامه [[مناخیم بگین]] و حزب ملی‌گرای [[هروت]] را خصوصاً برای برخورد نامناسب با بومیان عرب در جریان [[کشتار دیریاسین|دیر یاسین]] که توسط نفراتی از [[ایرگون]] و [[لحی]] انجام پذیرفت محکوم کرد.
 
علی‌رغم این نگرانی‌ها، او در تأسیس [[دانشگاه عبری]] در [[اورشلیم]]، فعالیت بسیاری کرد و در سال (۱۹۳۰) کتابی با عنوان «در مورد صهیونیسم: مجموعه مقالات و سخنرانی‌های استاد آلبرت اینشتین» ، منتشر کرد و مقالات خود را وقف آن دانشگاه کرد.
 
در سال ۱۹۵۲ و پس از درگذشت [[حییم وایزمن]]، [[عزرائیل کارلیباخ]]، [[روزنامه‌نگار]] پرنفوذ اسرائیلی در نامه‌ای به آلبرت اینشتین پیشنهاد داد که مقام رئیس‌جمهوری [[اسرائیل]] را بپذیرد، اما اینشتین این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت که فاقد توانایی لازم برای این کار است؛ و به بهانه اشتغالات علمی از پذیرش این مسئولیت سر باز زد.
خط ۲۵۳:
 
=== تفاوت‌های مغز اینشتین با دیگران ===
* بزرگی قشر مغز در جلوی پیشانی (پری فرونتال) که به مهارتهایمهارت‌های شناختی مربوط است.
* بزرگی قشر کناری (پریتال) که به تواناییهایتوانایی‌های ریاضی و تجسم فضایی ارتباط دارد
* تراکم زیاد نورون‌ها (سلولهایسلول‌های عصبی) در لُب پیشانی راست.
* تعداد زیاد سلول‌های نگهدارنده نورونهانورون‌ها (گلیال)
* تفاوت ظاهری شکل مغز در اطراف قشرهای حسی و حرکتی
* بزرگتر بودن جسم پینه‌ای (کورپوس کالوزوم)<ref name="bbc.co.uk" />