با اینحال، معدودی از تحلیلگران و کارشناسان مانند [[مارک داونز]]، اگرچه اپوزیسیون علیه شاه را در
جریان [[انقلاب ۱۳۵۷ ایراناسلامی]]، دارای رنگ و بوی مشخصاً اسلامی میدانند، اما اسلام را تنها ایدئولوژی حاضر در انقلاب نمیدانند. اینان گروههایی مانند [[مارکسیسم|مارکسیستها]]، کمونیستها، لیبرالها، و گروههای دیگر غیر اسلامی نیز از نیروهای مؤثر در انقلاب میدانند.<ref>''Iran's Unresolved Revolution''. Mark Downes. Published by Ashgate, ۲۰۰۲. Original from the University of Michigan. ISBN ۰۷۵۴۶۳۱۸۸۵ pp.۸۲</ref> نویسندگان دیگری نیز همچون [[هاله افشار]] تشکیل یک «ائتلاف» و «اتحاد موقت ناسازگار» در جریان انقلاب را (میان نیروهای مذهبی و سایر نیروها) صرفاً برای مقاومت و براندازی شاه قلمداد کرده، و نه بعنوان صرفاً تاییدی بر یک دولت اسلامی پس از انقلاب.<ref>«Valayateh Faqih: A blueprint for Islamic government?» in ''Islam and the Post-revolutionary State in Iran''. Homa Omid. St. Martin's Press, ۱۹۹۴. {{ISBN|0-333-48446-0|en}} pp.60</ref>
علاوه بر افراد فوق، معدودی از کارشناسان مسایل ایران نیز معتقدند که انقلاب ایران،اسلامی، حداقل در آغاز انقلابی اسلامی نبودهاست. [[گری سیک]] به عنوان یکی از آگاهترین کارشناسان سیاسی [[آمریکا]] در مسایل ایران در کتاب معروف خود «همه سقوط میکنند» (All Fall Down) مینویسد:
{{نقل قول|در ایران هدف اولیه نیروهای مخالف، سرنگونی رژیم سلطنتی و استقرار جمهوری اسلامی نبود. بسیاری از کسانی که در آغاز این حرکت در تظاهرات خیابانی شرکت کردند و موج اولیه انقلاب را بوجود آوردند، به اجرای قانون اساسی سال ۱۹۰۶ راضی بودند.}}