[[پرونده:Shaykh Saduq Kamal al-din-.jpg|چپ|بندانگشتی|نسخه خطی از کتاب ''کمال الدین و تمام النعمة'' اثر ابن بابویه در مورد امام زمان شیعیان و غیبت]]
به نوشته [[جاسم حسین]] احادیث مربوط به غیبت مهدی قائم را بسیاری از گروههای شیعه گردآوری کردهاند. پیش از سال ۲۶۰ ه.ق/۸۷۴ م در آثار سه مذهب [[واقفیه|واقِفیه]]، [[زیدیه جارودیه]] و [[امامیه]] موجود است. از واقفیه، انماطیاَنْماطی ابراهیم بن صالح کوفی از اصحاب امام [[محمد باقر]] کتابی به نام ''الغیبهاَلْغَیْبَة'' نوشت. علی بن حسین طائی طاطاری و حسن بن محمد بن سماعهسَماعه هر یک کتابی به نام «کتابکتابُ الغیبهالْغَیبَة» نوشتند و امام [[موسی کاظم]] را به عنوان امام غائب معرفی کردند. از زیدیه ابوسعید عبادعَبّاد بن یعقوب رواجینیرَواجِنی عصفریعُصْفُری (و. ۲۵۰ ه.ق/۸۶۴ م) در کتابی به نام ''ابوسعید عصفریعُصفُری'' احادیثی در خصوص غیبت، ائمه دوازدهگانه و ختم ائمه به دوازده میآورد بیآنکه نام آنها را برشمرد. از امامیه [[علی بن مهزیار اهوازی|علی بن مَهْزیارِ اهوازی]] (وکیل امام نهم و دهم) (و. حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰ ه.ق)، دو کتاب به نامهای ''کتابکتابُ الملاحمالْمَلاحِم'' و ''کتابکتابُ القائمالْقائِم'' نوشت که هر دو دربارهٔ غیبت امام و قیام او با شمشیر مطالبی دارد. [[حسن بن محبوب سرادسَرّاد]] (و. ۲۲۴ ه.ق/۸۳۸ م) کتاب ''المشیخهاَلْمَشْیَخَة'' را در موضوع غیبت مینویسد. [[فضل بن شاذان نیسابورینیشابوری|فَضل بن شاذان نیشابوری]] (و. ۲۶۰ ه.ق/۸۷۳ م) کتاب ''الغیبهالغیبة'' را نوشت که ظاهراً مطالب آن از کتاب ''المشیخه'' نقل شدهاست. وی که دو ماه پیش از امام یازدهم میمیرد، امام دوازدهم را قائم میداند.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۲۱–۲۳}}</ref> به نوشته پوناوالا منابع پیش از دوران موسوم به غیبت کبری بسیار پراکنده و ناکافیاند و مشکلی که پژوهشگران در هنگام بررسی این منابع با آن مواجه میشوند، میزان تاریخی بودن این منابع است.<ref>{{پک|Poonawala|2000–2001|ک=Crisis and Consolidation|ص=455|زبان=en}}</ref>
در خلال دوره سفارت موسوم به غیبت صغریصُغریٰ (۲۶۰–۳۲۹ ه.ق/۸۷۴–۹۴۱ م) فقها و مبلغان بر اساس اطلاعات کتب پیشین و فعالیتهای سازمان وکالت نوشتهاند که در کتب تاریخی این دوره یافت نمیشود. ابراهیم بن اسحاق نهاوندینَهاوندی (و. ۲۸۶ ه.ق/۸۹۹ م) که مدعی نیابت امام دوازدهم بود کتابی در موضوع غیبت نوشت. عبدالله بن جعفر حمیریحِمْیَری (و. بعد از ۲۹۳ ه.ق/۹۰۵ م) که خود کارگزار امامان دهم و یازدهم و نواب اول و دوم بود کتاب ''الغیبهاَلغیبةُ و الحیرهالْحَیْرَة'' را نوشت. ابن بابویهبابِوَیْه (پدر شیخ صدوقصَدوق) (و. ۳۲۹ ه.ق/۹۴۰ م) کتاب ''الامامهاَلْاِمامَةُ و التبصرهالتَّبصِرَةُ منمِنُ الحیرهالْحَیرَة'' و کلینیکُلِیْنی (و. ۳۲۹ ه.ق/۹۴۰ م) بخش عمدهای از کتاب حجت ''[[اصول کافی]]'' را به غیبت اختصاص داد.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۲۳–۲۴}}</ref>
از سال ۳۲۹ ه.ق/۹۴۱ م با پایان سفارت و آغاز دوره موسوم به غیبت کبریکُبریٰ چندین اثر برای تبیین غیبت و علت طولانی شدن انآن نگاشته شد. به گفته جاسم حسین پنج اثر در این زمان نگاشته شد که اساس عقاید بعدی امامیه دربارهٔ غیبت را تشکیل میدهد. نخستین کتاب ''[[الغیبة (نعمانی)|الغیبهالغیبة نعمانینُعمانی]]'' توسط [[ابوعبدالله محمد بن جعفر نعمانی]] (و. ۳۶۰ ه.ق) با استفاده از آثار یادشده بدون توجه به اعتقادات نویسندگان آن آثار تدوین شدهاست. دومین اثر ''[[کمالالدین و تمامالنعمة|کمالُالدّین و تَمامُالنِّعمَة]]'' است که توسط [[شیخ صدوق]] (۳۰۶ تا ۳۸۱ ه.ق/۹۲۳ تا ۹۹۱ م) بر اساس [[اصول اربعمائه|اصول اَرْبَعُمِائَه]] گردآوری شدهاست و با توجه به جایگاه پدرش، [[علی بن بابویه]]، اطلاعات معتبری از دوران وکلا و ارتباط مخفی آنها با امام غایب از طریق چهار سفیر ارائه میدهد. سومین مورد ''الفصول العشرة فی الغیبة'' توسط [[شیخ مفید]] (و. ۴۱۳ ه.ق/۱۰۲۲ م) نوشته شد و اطلاعات تاریخی در مورد دوران غیبت و پانزده دیدگاه پدیدار شده در میان امامیه در دوران غیبت و از میان رفتن همه آنها جز اثنی عشریه بیان میکند. همچنین در ''[[کتاب الارشاد]]'' به سبک کلینی و نعمانی به نقل احادیث و توجیه طولانی شدن عمر امام غایب میپردازد. چهارمین اثر توسط [[سید مرتضی]] (۳۵۵–۴۳۶ ه.ق/۱۰۴۴–۱۰۴۵ م) شاگرد شیخ مفید با عنوان ''مسئلة وجیزة فی الغیبة'' نوشت. این اثر و کتاب دیگری با نام ''البرهان علی صحة طول عمر الامام الزمان'' تألیف محمد بن علی کراجکی (و. ۴۴۹ ه.ق/ ۱۰۵۷ م) فاقد اطلاعات تاریخی هستند. پنجمین اثر ''[[الغیبة (طوسی)|الغیبة]]'' نوشته [[شیخ توسی]] (۳۸۵–۴۶۰ ه.ق/۱۰۶۷ م) بر مبنای کتابی به نام ''الاخبار الوکالة الاربعة'' نوشته احمد بن نوح بصری اطلاعات تاریخی معتبری از فعالیتهای مخفی سفرا ارائه میدهد و نیز به شیوه حدیثی و عقلی اثبات میکند امام دوازدهم همان مهدی قائم است که باید در غیبت به سر برد و سایر ادعاها در خصوص غیبت دیگر افراد نظیر [[علی بن ابیطالب]]، [[محمد بن حنفیه]] و [[موسی کاظم]] مردود است. این کتاب مأخذ اصلی نویسندگان بعدی شیعه امامی و بخصوص ''[[بحار الانوار]]'' [[محمدباقر مجلسی]] (۱۰۳۷–۱۱۱۰ ه.ق) بودهاست.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۲۴–۲۷}}</ref>
به نوشته جاسم حسین منابع غیرشیعه بر کتاب ''المسترشد'' اثر [[ابوالقاسم بلخی]] [[معتزلی]] (و. حدود ۳۰۱ ه.ق/۹۱۳ م) اتکا دارد که معتقد است حسن عسکری بی وارث از دنیا رفت و ظاهراً اطلاعات خود در خصوص دستهبندی شیعه پس از سال ۲۶۰ ه.ق را از حسن بن موسی نوبختی (و. حدود ۳۰۰ ه.ق) گرفتهاست. این کتاب مبنای اطلاعات ''[[المغنی]]'' [[عبدالجبار معتزلی]] (و. ۴۱۵ ه.ق/۱۰۲۴ م) و [[ابوالحسن اشعری]] (و. ۳۲۴ ه.ق/۹۳۵ م) قرار گرفت و کتاب اشعری مرجع سایر کتابهای [[اهل سنت]] نظیر [[ابن حزم]] (و. ۴۵۶ ه.ق/۱۰۳۷ م) و [[محمد بن عبدالکریم شهرستانی|شهرستانی]] (و. ۵۴۸ ه.ق/۱۱۵۳ م) دربارهٔ دستهبندیهای شیعه بودهاست.<ref>{{پک|حسین|۱۳۷۷|ک=تاریخ سیاسی غیبت|ص=۲۷–۲۸}}</ref>