امپراتوری مقدس روم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸:
فیلسوف سیاسی شهیر، [[ولتر]]، در یک نقلقول بسیار معروف در رابطه با نام این امپراتوری عنوان داشت:<ref>Original text: ''Ce corps qui s'appelait et qui s'appelle encore le saint empire romain n'était en aucune manière ni saint, ni romain, ni empire.'' In ''Essai sur l'histoire générale et sur les mœurs et l'esprit des nations'', Chapter 70 (1756)</ref>
{{گفتاورد|این بدنهای که خود را «امپراتوری مقدس روم» مینامد، نه امپراتوری است، نه مقدس است و نه رومی.|ولتر|}}
== خصوصیات و سیستم امپراتوری ==
امپراتوری روم مقدس جانشین امپراتوری فرانک شرقی بود. این امپراتوری شامل تمام مناطق آلمانیزبان میشد و بیشتر امپراتوران و پادشاهان آن از خانوادههای نجیب آلمانی بودند ولی هیچگاه به یک کشورِ ملی مانند [[انگلستان]] یا [[فرانسه]] تبدیل نشد و از لحاظ ایدئولوژی نیز هیچوقت کشور به حساب نمیآمد. در ضمن این امپراتوری اصالتاً، بیشتر از امارتها و [[دوکنشین]]های خودمختار (و نسبتاً مستقل) تشکیل میشد که امپراتور را به عنوان فرمانروای خود قبول میداشتند.[[پرونده:Quaterionenadler David de Negker.jpg|بندانگشتی|عقاب دوسر، نشان امپراتوری مقدس رم|جایگزین=|راست]]
با بزرگترین وسعت خود این امپراتوری از کشورهای [[آلمان]]، [[اتریش]]، [[اسلوونی]]، [[سوئیس]]، [[لیختناشتاین]]، [[بلژیک]]، [[هلند]]، [[لوکزامبورگ]]، [[جمهوری چک]]، شرق [[فرانسه]]، شمال [[ایتالیا]] و غرب [[لهستان]] کنونی تشکیل شده بود. به این ترتیب در این امپراتوری به غیر از زبان آلمانی (و لهجههای آن) بسیاری [[زبانهای اسلاوی]] و دیگر زبانها صحبت و نوشته میشد. زبان لاتین در آن دوران نقش زبان دین و مذهب را بازی میکرد.
از لحاظ سیستماتیک این امپراتوری دارای مجلس (آلمانی: ''Reichstag'')، دادگاه عالی (''Reichskammergericht'')، شورای دربار (''Reichshofrat'') و در زمان جنگ یک ارتش تدارک دیده، ولی فاقد دولت ویا حتی پایتخت به معنای واقعی بود. بعد از [[صلح وستفالی]] سال [[۱۶۴۸ (میلادی)|۱۶۴۸]] که به پایان [[جنگ سیساله]] (جنگ داخلیِ دو مذهب) انجامید این امپراتوری بیشتر یک اتحادیه بسیار ضعیف از مناطق آلمانی بود یا همانطور که [[ولتر]] نویسنده فرانسوی [[عصر روشنگری]] به کنایه نوشته؛ این تشکیلات درهم و برهم ''نه مقدس''، ''نه رومی'' و ''نه اصلاً امپراتوری'' بود.<ref>Original text: ''Ce corps qui s'appelait et qui s'appelle encore le saint empire romain n'était en aucune manière ni saint, ni romain, ni empire.'' In ''Essai sur l'histoire générale et sur les mœurs et l'esprit des nations'', Chapter 70 (1756)</ref>{{تاریخ آلمان}}▼
▲از لحاظ سیستماتیک این امپراتوری دارای مجلس (آلمانی: ''Reichstag'')، دادگاه عالی (''Reichskammergericht'')، شورای دربار (''Reichshofrat'') و در زمان جنگ یک ارتش تدارک دیده، ولی فاقد دولت ویا حتی پایتخت به معنای واقعی بود. بعد از [[صلح وستفالی]] سال [[۱۶۴۸ (میلادی)|۱۶۴۸]] که به پایان [[جنگ سیساله]] (جنگ داخلیِ دو مذهب) انجامید این امپراتوری بیشتر یک اتحادیه بسیار ضعیف از مناطق آلمانی بود یا همانطور که [[ولتر]] نویسنده فرانسوی [[عصر روشنگری]] به کنایه نوشته؛ این تشکیلات درهم و برهم ''نه مقدس''، ''نه رومی'' و ''نه اصلاً امپراتوری'' بود.<ref>Original text: ''Ce corps qui s'appelait et qui s'appelle encore le saint empire romain n'était en aucune manière ni saint, ni romain, ni empire.'' In ''Essai sur l'histoire générale et sur les mœurs et l'esprit des nations'', Chapter 70 (1756)</ref>{{تاریخ آلمان}}{{تاریخ هلند}}
== تاریخ ==
خط ۳۲:
با تاجگذاری [[شارلمانی]] به عنوان امپراتور توسط پاپ [[لئو سوم]]، وی مدعی جانشینی امپراتوری روم شد. سعی شارلمانی برای به ابرقدرت رساندن امپراتوری فرانک در کنار [[خلافت اسلامی]] و [[روم شرقی|امپراتوری روم شرقی]] تنها در زمان سلطنت او موفق بود. با مرگ وی و بعدها تقسیم امپراتوری بین نوادگانش، کلیسا سعی کرد به خاطر علائق مشترک سیاسی، امپراتوری را متحد نگه دارد. با این وجود سیستم تجزیه پیشروی کرد و بالاخره امپراتوریِ فرانکها به دو قسمت مجزای [[فرانک غربی]] ([[فرانسه]] امروزی) و [[فرانک شرقی]] (آلمان امروزی) تقسیم شد. لقب امپراتور ولی با فرانکِ شرقی باقیماند، هنگامی که اتو یکم سال [[۹۶۲ (میلادی)|۹۶۲]] در حین لشکرکشی به ایتالیا در [[رم]] تاجگذاری کرد.
با تاجگذاری اتو، بر این عادت شد که پادشاهان فرانکِ شرقی خود را به عنوان امپراتور تاجگذاری کنند. به این ترتیب با گذشتِ زمان فرانکِ شرقی به عنوان جانشین [[امپراتوری روم]] شناخته شد و به این سبب که برعکس رومِ باستان مسیحی بود، به آن لقب ''مقدس'' داده شد. عبارت ''ملت آلمان'' که به فریدریش یکم برمیگردد هم با پایان قرون وسطی رسمی شد.[[پرونده:reichskrone.jpg|بندانگشتی|200px|تاجِ امپراتوری مقدس روم ملت آلمان|جایگزین=|راست]]
=== قرون وسطی ===
خط ۴۰:
=== زمان جدید ===
با آغاز قرون جدید، تغییراتی در سیستم حکومتی به وجود آمد، بهطوریکه قدرت امپراتور به آهستگی رو به انحطاط گذاشت. بین نخبگان امپراتوری (کسانی که در پارلمان کرسی و حق رای داشتند، مانند امرا، [[شوالیه|شوالیه]]ها، دوکها و شهرهای آزاد)، اتحادهای مذهبی ایجاد شد که با یکدیگر بارها به جنگ پرداختند. در اواخر قرن ۱۶، به نخبگان امپراتوری اختیار تعیین مذهب برای مناطق تحت کنترل آنها داده شد که باعث یکسانی مذهبی بیشتر برای منتخبین میشد و با یکسانی مذهبی در یک منطقه، راه تجزیهطلبیِ آن هموارتر میشد. این تغییرات در نقطه اوج خود منجر به [[جنگ سیساله]] شد. در همین ادامه امپراتور سعی کرد برای آخرین بار قدرت از دسترفتهاش را دوباره صاحب شود و اتحاد با کلیسا را تشکیل دهد که به موفقیت نرسید. به این ترتیب، امپراتوریِ ازهمگسیختهای به وجود آمد که امپراتور در آن تنها نقش تشریفاتی داشت ولی از لحاظ قدرت تنها به عنوان [[دوک اطریش]] در پارلمان با نخبگان دیگر همپایه بود.
=== پایان امپراتوری ===
امپراتوری در زمان جنگهای [[ناپلئون]]ی فروپاشید، هنگامی که بهوسیله و فشار ناپلئون، تعدادی از امارتهای آلمانی [[همبستگی راین]] را تشکیل دادند. این فروپاشی در اصل به صلح وستفالی که به لائیکی و بازشدنِ جهانیِ آلمان منجر شد، برمیگردد. سال [[۱۸۰۶ (میلادی)|۱۸۰۶]] امپراتور [[فرانس دوم]]، که از سال [[۱۸۰۴ (میلادی)|۱۸۰۴]] با نامِ فرانس یکم پادشاه اطریش نیز خوانده میشد تاجِ امپراتوری مقدس روم ملت آلمان را بر زمین گذاشت.
|