حجت بن الحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏دیدگاه اهل سنت: حرکت‌گذاری اسامی خاص برای مخاطب عام
←‏لید: حرکت‌گذاری اسامی خاص برای مخاطب عام
خط ۲۳:
{{پایان کوچک}}
}}
'''محمّد بن حسن عسکری''' معروف به '''حُجَّتِ بنِ الْحَسَن''' (به [[زبان عربی|عربی]]: محمّد بنِ الْحسنِ الْعَسکَری؛ زادهٔ ۱۵ [[شعبان]] ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری در [[سامرا|سامَرّا]])، بنابر اعتقاداعتقادِ [[شیعه دوازده‌امامی|شیعیان دوازده‌امامی]]، دوازدهمین و آخرین [[امام]] و همان [[مهدی موعود]] است. او فرزند [[حسن عسکری|حسن بن علی عسکری]]، (امام یازدهم شیعیان)شیعیان، و همچون [[پیامبر اسلام]] نامش محمد و کنیه‌اش ابوالقاسم است. «امام زمان»، «صاحبصاحبُ الزمانالزَّمان»، «ولیولیِّ عصر»، «[[قائم آل محمد]]» و «مهدیمَهدی موعود» از القاب مشهور اوست. در باور کنونیکنونیِ شیعهشیعهٔ دوازده امامی، حجتحجّت بن حسن در [[نیمه شعبان|نیمهٔ شعبان]] سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه‍.ق در [[سامرا]]سامرّا به دنیا آمد؛<ref>{{پک|Tabatabaee|1979|ک=Shi'ite Islam|ص=210|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=24|زبان=en}}</ref> او در پنج سالگی و پس از وفات پدرش به [[امامت]] رسید. پس از وفات حسن عسکری، مهدی تنها از طریقطریقِ چهار سفیر یا نائبنایب با شیعیان تماس می‌گرفت. البته بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که از آغازآغاز، تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابتِ خاص در قرن‌های چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند [[شیخ طوسی]] و برای تبیینتبیینِ [[غیبت صغری]] ایجاد شده‌است.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=86–87|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Klemm|2007|ف=Islam in Iran ix.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Tabatabaee|1979|ک=Shi'ite Islam|ص=8–9|زبان=en}}</ref> پس از یک دورهدورهٔ هفتاد ساله — موسوم به [[غیبت صغری]] — و با مرگ [[علی بن محمد سمری|علی بن محمد سَمَری]]، چهارمین نائبنایب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فراگرفت. آن‌ها در نهایت در سدهسدهٔ پنجم به تبیینی عقلی در کلامکلامِ شیعه از غیبتغیبتِ امام دست یافتند.<ref>{{پک|Klemm|2007|ف=Islam in Iran ix.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> به باوربه‌باور [[شیعیان]]، پس از دوران سفرا، شیعیان با مهدی به‌طور مستقیم در ارتباط نیستند و این دوران را اصطلاحاً [[غیبت کبری]] می‌نامند. پس از پایان دورهٔ غیبت، وی با عنوان [[مهدی]] قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که توسط وی [[حق]] و [[عدالت]] بار دیگر به پیروزی خواهد رسید.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=50–60|زبان=en}}</ref>
 
پس از مرگ حسن عسکری، امام یازدهم شیعیان، در سال ۲۶۰ ه‍.ق و سن ۲۸ سالگی،<ref>{{پک|Tabatabaee|1979|ک=Shi'ite Islam|ص=209|زبان=en}}</ref> از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه — که در زمان حیاتشانحیات‌شان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند — به‌طور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحرانبحرانِ فکری و اعتقادیاعتقادیِ بزرگی در میان پیروانپیروانِ امام شیعه به‌وجود آمد.<ref>{{پک|Poonawala|2000–2001|ک=Crisis and Consolidation|ص=455|زبان=en}}</ref> در این دوران که به «سال‌های حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقه‌های متعددی منشعب شدند. عده‌ای از شیعیان اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نمانده‌است<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref> یا این فرزند در گذشته‌است؛<ref>{{پک|Silverstein|2010|ک=Islamic history|ص=25|زبان=en}}</ref> بسیاری از شیعیان امامت [[جعفر بن علی|جعفر]] برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروه‌هایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامانامامانِ [[محمد تقی|نهم]] و [[علی نقی|دهم]] شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفتهٔ این اصحاب مانند [[عثمان بن سعید]]، [[نایب خاص|نایب]] و وصی حسن عسکری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن می‌رفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد.<ref>{{پک|Modarressi|1993|ک=Crisis and Consolidation|ص=77|زبان=en}}</ref> دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاهدیدگاهِ اقلیتاقلیتِ شیعه بود، به‌مرور به دیدگاه تمامیتمامیِ شیعیانشیعیانِ امامی تبدیل شد که شیعیانشیعیانِ دوازده امامیامامیِ فعلی هستند.<ref>{{پک|Amir–Moezzi|2007|ف=Islam in Iran vii.|ک=Iranica|زبان=en}}</ref>
 
از دیدگاه رایج تاریخی، باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است به‌طور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=109|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Poonawala|2000–2001|ک=Crisis and Consolidation|ص=459–455|زبان=en}}</ref><ref>{{پک|Kohlberg|1976|ف=From Imāmiyya|ک=Bulletin of the School|ص=533|زبان=en}}</ref> در مقابل جاسم حسین می‌گوید طبق شواهد احادیثی مبنی بر آنکه امام دوازدهم همان قائم موعود خواهد بود پیش از وفاتوفاتِ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه‍.ق مطرح بوده‌است.<ref>{{پک|Hussain|1987|ف=Messianism|ک=Expectation of the millennium|ص=16–24|زبان=en}}</ref> به نظربه‌نظر می‌رسد مدتی طول کشید تا این نظریه به صورتبندیصورت‌بندیِ نهایینهاییِ خود برسد و پس از آن هم توجیه‌ها و تبیین‌های دینی گسترده‌ای در موردش ارائه شد.<ref name="Gleave 2004 274">{{harvnb|Gleave|2004|p=274}}</ref> شیعیان با دو رویکردرویکردِ [[حدیث]]ی و [[علم کلام|کلامی]] به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=79|زبان=en}}</ref> [[کلینی]] (و. ۳۲۹ ه‍.ق/۹۴۱ م). در احادیثاحادیثِ باببابِ غیبتغیبتِ کتاب ''[[اصول کافی]]'' — که در خلال دورهدورهٔ سفرا (موسوم به [[غیبت صغری]]) گرد آورد — به موضوع غیبت و علت آن پرداخت.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=83–85|زبان=en}}</ref> به‌خصوص [[نعمانی]] در کتاب ''[[الغیبة (نعمانی)|الغیبهالغیبة]]'' به تبیین نظریهنظریهٔ غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحاتاصطلاحاتِ «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=83|زبان=en}}</ref> پس از وی [[شیخ صدوق|ابن بابویه]] (و. ۹۹۱–۹۹۲) در کتاب ''[[اکمال الدین|کمال الدینالدّین]]'' در خصوص گردآوریگردآوریِ احادیثاحادیثِ مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=79|زبان=en}}</ref> از دیگر سو، متخصصانمتخصصانِ علم کلام از جمله [[شیخ مفید]] (و. ۴۱۳ ه‍.ق/۱۰۲۳ م). و شاگردانش بخصوص [[سید مرتضی]] (۱۰۴۴–۱۰۴۵) به تدوین نظریاتنظریاتِ کلامیکلامیِ امامتامامت، جهتجهتِ تبیینتبیینِ ضرورتضرورتِ وجودوجودِ امامامامِ زنده در شرایط غیبت پرداختند.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=79–80|زبان=en}}</ref>
 
اعتقاد به امام غائب،غایب، برکات متعددی برای شیعیانشیعیانِ تحت آزار و ستم داشت. از آنجا که امام غائبغایب پتانسیلپتانسیلِ تهدیدتهدیدِ کمتری نسبت به یک امام حاضر داشت تنش‌ها با حاکمان سنی مذهبسنی‌مذهب کاهش یافت. اعتقاد به ظهورظهورِ امام غائبغایب باعث شد که انتظار بتواند جایگزینجایگزینِ چالشچالشِ مستمرمستمرِ نظام سیاسیسیاسیِ حاکم شود. امام غائب باعثغایب عامل وحدتوحدتِ شیعیانی شد که پیش از آن، هر گروه،گروه‌شان، دور یکی از امامانامامانِ حاضر گرد می‌آمدند و دچار انشقاق شده بودند.<ref>{{harvnb|Gleave|2004|p=273–274}}</ref> به علاوهبه‌علاوه اعتقاد به ظهورظهورِ امام غایب — به عنوانبه‌عنوان [[مهدی]] — شیعیان را در تحملتحملِ شرایطشرایطِ دشوار یاری نموده و به آن‌ها امیدامیدِ آینده‌ای سرشار از دادگری داده‌است.<ref>{{پک|Sachedina|1981|ک=Islamic messianism|ص=181–183|زبان=en}}</ref>
 
== منبع‌شناسی ==