هو شی مین: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Fatranslator (بحث | مشارکتها) جز افزودن ناوباکس ۷.۵> الگو:نخستوزیران ویتنام (درخواست کاربر:Modern Sciences)+تمیز+ |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۵۱:
'''هوشیمین''' با نام اصلی '''نگوین تات تان''' در ۱۹ مهٔ [[۱۸۹۰]] برابر با ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۹، در قصبه هوانگ ترو در نزدیکی لنگ سن به دنیا آمد. او سومین فرزند خانوادهٔ خود بود. از همان عنفوان جوانی بحثهای پدرش با رفقای وطن پرستش، و ستم گریهای استعمارگران فرانسوی، او را لبریز از عشق به میهن و مردمش کرد. هوشی مین از پانزده سالگی همکاری زیرزمینی با مبارزین جوان دانشگاهها را آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی (۱۹۰۵–۱۹۱۰) و شکست جنبشهای وطن پرستانه ـ که نتیجه دوری از اهداف سیاسی انقلاب ویتنام، یعنی کوتاه کردن دست استعمارگران فرانسوی و کسب استقلال ملی و از بین بردن روابط ارباب و رعیتی و پخش زمین به دهقانان، این وسیعترین نیروهای انقلابی خلق ویتنام بود- برای تدریس در [[ایالت فان تیت]] عازم [[سایگون]] شد، پس از مدتی زندگی در این شهر، هوشی مین که تمایلش به آرمانهای آزادی و حقوق مدنی و دموکراسی و علوم جدید و تکنولوژی زیاد بود، به عنوان کمک آشپز در یک کشتی فرانسوی رهسپار [[اروپا]] شد و از آنجا به [[آفریقا]] و [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] رفت.
در این مدت باغبانی، پیشخدمتی، عکاسی و غیره کرد تا زندگی را بگذراند و در همین ایام بی عدالتی سرمایهداری را از نزدیک شاهد شد و خود لمس کرد. سفرهای او به کشورهای مستعمراتی آفریقا، ستم سرمایهداری را به او نشان داد و وی را به این نتیجه رساند که
== پس از جنگ جهانی اول ==
در سال ۱۹۱۸، پس از پایان [[جنگ جهانی اول|جنگ اول جهانی]] و پیروزی [[انقلاب روسیه|انقلاب در روسیه]]، او عریضهای شامل ۸ ماده، تحت عنوان «حقوق ملل» به کنفرانسی که از کشورهای
== تأثیر از انقلاب اکتبر ==
[[پرونده:Nguyen Aïn Nuä'C (Ho-Chi-Minh), délégué indochinois, Congrès communiste de Marseille, 1921, Meurisse, BNF Gallica.jpg|بندانگشتی|190px|۱۹۲۱]]
پس از [[انقلاب اکتبر]] در روسیه، پس از خواندن تزهای [[ولادیمیر لنین|لنین]] دربارهٔ مسئله ملی و استعماری، هوشی مین چنان تحت تأثیر قرار گرفت که تنها در اتاقش قدم میزد و با صدای بلند، چنانکه گویی تودهها را مورد خطاب قرار میدهد، میگفت: «هموطنان ستمکش! اینست آنچه ما بدان احتیاج داریم. اینست راه ما به رهایی». سپس در سال ۱۹۲۰، در کنگره [[حزب سوسیالیست (فرانسه)|حزب سوسیالیست فرانسه]] در شهر [[تور (فرانسه)]] شرکت جست و به همراه بهترین مارکسیستهای فرانسوی، [[حزب کمونیست فرانسه]] را
در سوگ مرگ لنین (۱۹۲۴) هوشیمین چنین نوشت:{{گفتاورد|«ما عمیقاً از فقدان غیرقابل جبران [[لنین]] متاسفیم و همراه با همه مردم دنیا در غم خواهران و براداران خود شریک هستیم. معهذا ما معتقدیم [[کمینترن]] و بخشهای آن در کشورهای مستعمره رهنمودها و توصیههای او را دنبال خواهد کرد. لنین زمانی که زنده بود، پدر ما، معلم ما، رفیق ما و راهنمای ما بود و حال ستاره راهنمایی است که راه انقلاب سوسیالیستی را به ما نشان میدهد».}} او در پرتو تزهای لنینی چنین اضافه میکرد: «سرنوشت دنیای پرولتری به مقیاس وسیعی به مستعمرات، که غذا و نیروی قدرتهای امپریالیستی را تهیه میکنند، وابسته است. اگر ما بخواهیم امپریالیسم را شکست بدهیم، باید از قطع منافع آن در مستعمرات آغاز کنیم.»
خط ۶۷:
[[پرونده:Giap-Ho.jpg|بندانگشتی|190px|۱۹۴۵]]
او میگفت: «قدم به قدم در راه مبارزه، با ترکیب کردن تعلیم تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] و فعالیتهای علمی، رفته رفته فهمیدم که تنها سوسیالیسم، تنها کمونیسم میتواند مردم زحمتکش دنیا را از یوغ بندگی رها سازد.» و برای سرنگون کردن حکومت استثمارگران و نمایندگان فئودال آنها، وی درک کرده بود که تنها وجود یک حزب نیرومند مجهز به تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] میتواند به چنین پیروزی برسد. این چنین بود که او در راه تشکیل چنین حزبی قدم پیش گذاشت. هوشیمین در سپتامبر ۱۹۲۴، پس از مدتی اقامت در [[اتحاد جماهیر شوروی]]، به [[کانتون]] در [[چین]] رفت و به سازماندهی در راه ایجاد حزب کمونیست مشغول شد. او منتخبی از جوانان را، که هسته رهبری حزب را
او همواره این جملات لنین را یادآوری میکرد: «بدون یک تئوری انقلابی هرگز یک جنبش انقلابی وجود نخواهد داشت. . . و فقط یک حزب که با تئوری پیشاهنگ رهبری میشود، میتواند نقش خود را به عنوان مبارز پیشاهنگ ایفا نماید.» او میدانست که انقلاب امر مشترک توده هاست و نه اقدام عدهای قلیل. انقلابیون باید آگاه باشند که کارگران و دهقانان نیروی اساسی انقلابند. او همچنین تأکید میکرد که انقلاب ویتنام بخشی از انقلاب جهانی است که خط مشی کمونیسم بینالمللی را دنبال کردهاست. هوشیمین افکار انقلابی [[مارکسیتی]] ـ [[لنینیستی]] را به وسیله
در پرتو رهنمودهای حزب کمونیست ویتنام، که خط مشی درستی را انتخاب کرده بود، ویتنام توانست در مقابل طوفانهای سختی که در انتظارش بود، همانند صخرهای مقاومت کند. هوشی مین بارها تأیید کرده بود که نخست حزب باید مستحکم گردد. چه بسیار اعضا حزب که در جنبش انقلابی ساخته شده بودند؛ ولی فرصت برای مطالعه منظم تئوری [[مارکسیسم]] ـ [[لنینیسم]] و راه و خط مشی حزب و سیاستهای آن را نداشتند. او از سویی به اعضا یادآوری میکرد که در جنبش کارگری فعالیت کنند و به عضوگیری بین [[پرولتاریا]] بپردازند از سوی دیگر پیشنهاد کرد که کمیته مرکزی حزب باید کمیتههای مسئول جهت تبلیغ و تعلیم اعضای حزب تشکیل دهد و دورههای کوتاه جهت آموختن برنامه سیاسی و اساسنامه حزب و تربیت کادرها برپا کند. او شعار حزب را با خواستهای عمده خلق ویتنام مانند استقلال ملی و آزادیهای دموکراتیک و بهتر شدن شرایط زندگی و حق شرکت حزب در فعالیتهای قانونی تلفیق کرد. او تأکید میکرد که: «برای رسیدن به هدفهای فوق باید کوشش کرد تا جبهه دمکراتیک ملی وسیعی تشکیل گردد. این جبهه نه تنها باید مردم هندوچین را . . . نه تنها مردم زحمتکش را، بلکه هم چنین وابستگان به بورژوازی ملی را نیز دربرداشته باشد.» در پرتو رهبری صحیح هوشیمین و کمیته مرکزی حزب، جنبش مبارزاتی تودهها برای آزادیهای دمکراتیک و بهبود شرایط زندگی میلیونها مردم را به خود جلب کرد و وجدان سیاسی آنان را بیدار ساخت.
خط ۷۷:
=== حمله ژاپن ===
هوشیمین در سال ۱۹۳۹ حمله [[ژاپن]] به [[ویتنام]] را
=== هشتمین پلنوم کمیته مرکزی ===
هشتمین پلنوم کمیته مرکزی (مه ۱۹۴۱) به ریاست هوشیمین، به منظور گردآوری بخشهای مهم و وسیع مردم و برای جلب همه نیروهای انقلابی، تصمیم به تأسیس «[[ویت نام دک لپ دونگ مین]]» (جامعه استقلال ویتنام) یا به اختصار «ویت مین» را گرفت. پلنوم تصمیم گرفت که بسیج تودهها در مبارزه انقلابی بنام ویت مین باشد ولی خصلت پیشاهنگی حزب نه تنها باید نگه داشته شود، بلکه همچنان که جبهه وسعت مییابد، نقش حزب باید مستحکم و تقویت گردد. از سال ۱۹۴۱ به بعد، هوشیمین دستورالعملهایی را برای تدارک قیام مسلحانه و بدست گرفتن قدرت صادر کرد، که
=== زندانی شدن در چین ===
|