این اصل از [[اصول اولیه]] و پذیرفته شده نظامهای اقتصادی [[سرمایهداری]] میباشد. بر مبنای این بینش شالوده اصلی جامعه فرد است که از وجود حقیقی برخوردار است و در واقع [[اجتماع]] چیزی جز مجموع اجزای تشکیل دهندهٔ آن که تک تک افراد هستند نیست که با حفظ استقلال و هویت خود آن را بوجودبه وجود آوردهاند. بدین ترتیب اجتماع از وجود حقیقی برخوردار نیست و وجود آن اعتباری است و وابسته به حضور اجزاء تشکیل دهندهٔ خود که همان افراد هستند میباشد.
همان طوری که اجزاء تشکیل دهنده هر شی ای با حفظ هویت خود آن شی را بوجودبه وجود میآورند و در واقع خواصی که آن شی دارد به اعتبار خاصیت آن اشیاء میباشد. همینطور اجتماع نیز به اعتبار اجتماع افراد حقیقی شکل گرفتهاست و خود فاقد هر گونه وجود حقیقی است و وجود حقیقی متعلق به افراد است و جامعه در واقع پیکرهای فرضی دارد و خود وجودی مستقل ندارد. اولویت فرد و تقدم منافع فرد بر منافع جامعه در مکاتب سرمایهداری از همین بینش ناشی میشود.
از آنجایی که فرد قبل از وجود اجتماع بوجودبه وجود آمده پس وجود فرد به لحاظ تاریخی نیز مقدم بر وجود اجتماع میباشد پس خواستههای او نیز به لحاظ اخلاقی مقدم برخواستههای اجتماع میباشد. در نتیجه فردگرایی هستی شناختی مبنای فلسفی فردگرایی اخلاقی و سیاسی را تشکیل میدهد. فرد گرایی اخلاقی لیبرالی ارزش را به دنیای واقعیت وابسته نمیداند بلکه آن را ناشی از اراده انسان میداند؛ بنابراین سود جویی شخصی و منافع فردی جایگزین ارزشهای اخلاقی شده و یکی از وجوه تقابل [[لیبرالیسم]] با مذهب از اینجاست. چون در حالی مذهب سعی در اشاعهٔ ارزشهای اخلاقی و تقدم منافع کل جامعه بر مثلاً یک نفر دارد اما لیبرالیسم دقیقاً بلعکس این موضوع را بیان میکند.<ref>نظامهای اقتصادی از دکتر حسین نمازی. ناشر:شرکت سهامی انتشار.</ref>