چنگیز خان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش 151.233.6.85 (بحث) به آخرین تغییری که 5.209.192.102 انجام داده بود واگردانده شد برچسب: واگردانی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۲:
{{دیگر کاربردها}}
{{Infobox royalty|name=چنگیز خان|title={{plainlist|
* [[خاقان|نخستین خان امپراتوری مغول]]<br />([[خان (عنوان)|خان عالی]] تمام [[مردم مغول|مغولان]])
* [[شاهنشاه]]}}|image=YuanEmperorAlbumGenghisPortrait.jpg|caption=پرترهای از چنگیزخان مغول|succession=[[خاقان|شاهنشاه مغولستان]]|reign=بهار ۱۲۰۶ – ۱۸ اوت ۱۲۲۷|coronation=بهار ۱۲۰۶ در [[قورولتای]] در نزدیکی [[رود اونون]]، [[مغولستان]]|full name=[[File:Cinggis qagan.svg|right|26px|alt=ᠴᠢᠩᠭᠢᠰ ᠬᠠᠭᠠᠨ]]چنگیز خان<br />[[الفبای سیریلیک مغولی|مغولی]]: Чингис хаан<br />''چینگگیس خان''<br />[[خط مغولی]] (راست):<br />''چینگگیس خاقان''{{refn|{{zh|t=成吉思汗|w=چئنگ<sup>2</sup>-chi<sup>2</sup>-szu<sup>1</sup> هان<sup>4</sup>|p=Chéngjísī Hán|first=t}}|group="note"}}|birth_name=تموجین{{refn|{{IPAc-en|t|ə|ˈ|m|uː|dʒ|ɪ|n}};<br />{{lang-mn|Тэмүжин}} ''تموجین'' {{IPA-mn|tʰemutʃiŋ||Temujin.ogg}};<br />{{lang-xng|Temüjin}};<ref>{{cite journal |year=1959 |title= Central Asiatic Journal|journal=Central Asiatic Journal |volume=5 |page=239 |url=https://books.google.com/books?id=PjjjAAAAMAAJ |accessdate=July 29, 2011 }}</ref><br />{{zh|t=鐵木真|s=铁木真|w=T'ieh<sup>3</sup>-mu<sup>4</sup>-chen<sup>1</sup>|p=Tiěmùzhēn|first=t}}|group="note"}}|successor=[[اوگتای خان]]|spouse={{plainlist|
* [[بورته|بورته اوجین خاتون]]
*ییسوی
*کونجو خاتون
خط ۱۶:
*چگا خاتون
*موگه خاتون}}|issue={{plainlist|
* [[جوجی خان|جوچی]]
* [[جغتای]]
* [[اوگتای خان|اوگتای]]
* [[تولی خان|تولی]]
*دیگران}}|house=[[بورجیگین|خاندان سلطنتی بورجیگین]]|dynasty=[[نوادگان چنگیزخان|چنگیزیان]]|father=[[یسوکای بهادر]]|mother=[[هوئلون]]|religion=[[تنگریباوری]]|birth_date=حدود ۱۱۶۲<ref name="birth" />|birth_place=[[رشتهکوه خنتیی]]، [[خاماگ مغول]]|death_date=۱۸ اوت ۱۲۲۷<ref>{{cite book|first=Paul|last=Ratchnevsky|title=Genghis Khan: His Life and Legacy|publisher=Blackwell Publishing|year=1991|isbn= 978-0-631-16785-3|page=142|quote=It is possible, however, to say with certainty that Genghis Khan died in August 1227; only in specifying the actual day of his death do our sources disagree.}}</ref> (۶۴–۶۵ سال)|death_place=[[یینچوان]]، [[شیای غربی]]}}'''چنگیز خان مغول''' (۵۵۷ تا ۴ شعبان ۶۲۴ قمری برابر با [[۱۱۶۲ (میلادی)|۱۱۶۲]] تا [[۱۸ اوت]] [[۱۲۲۷ (میلادی)|۱۲۲۷]] میلادی)، با نام اصلی '''تموچین''' یا '''تموجین'''،<ref>''لغتنامه دهخدا'' تموجین، تموچین</ref> [[خان (لقب)|خان]] [[مغول]] و سردار جنگی بود که قبایل مغول را متحد ساخت و با فتح قسمت زیادی از آسیا شامل [[چین]]، [[روسیه]]، [[ایران]] و [[خاورمیانه]] و همچنین [[اروپای شرقی]]، [[امپراتوری مغول]] را پایهگذاری کرد. او پدربزرگ [[قوبلای خان]] اولین [[امپراتور]] از [[سلسله یوان]] در [[چین]] و همچنین [[هولاکو خان]] -نخستین [[ایلخانیان|ایلخان]] [[ایران]]- بود.<ref>[[مغولان و حکومت ایلخانی در ایران]] (صص ۱۰ تا ۱۵)</ref>
== دوران کودکی تا جوانی ==
چنگیزخان با نام [[تموچین]] در سالهای بین ۱۱۶۲ تا ۱۱۶۷ (میلادی) به دنیا آمد. او دومین پسر [[یسوکای بهادر]]، رئیس قبیله کیاد، از خاندان [[بورجیگین]] بود. در زمان یسوکای و آغاز احوال چنگیزخان اقوام [[مغول]] و [[تاتار]] مطیع همدیگر نبودند و هر یک از خود دارای رئیس قبیله جداگانهای بودند و پیوسته میان ایشان جنگ و خصومت بود. تموچین در سیزده سالگی پدرش را از دست داده بود، افزون بر اینکه اقوام زیر اطاعت پدرش از وی روی گرداندند، اقوام دیگر نیز با وی و خانوادهاش به خصومت برخاستند. تموچین در نوجوانی رنجهای فراوانی را متحمل گشت حتی چندین مرتبه گرفتار و محبوس نیز گشت. تموچین از همان نوجوانی روحی نا آرام و ماجراجو داشت و حتی برادر بزرگتر خود را در یازده سالگی به قتل رساند تا خود
== به قدرت رسیدن ==
خط ۴۹:
چنگیزخان برای این که سربازانش به او و ملت وفادار بمانند، کوشید تا قدرت قبایل را کم کند. او برای وحدت قبائل، واحدهای نظامی تشکیل داد که مردانی از قبایل متعدد در یک واحد قرار میگرفتند و فرماندهی جدا داشتند. او سپاه را به لشکرهای به نام تومان تقسیم کرد و همچنان هر تومان را به دستههای کوچکتر از آن تقسیم کرد. هریک از فرماندهان باید سالی یک بار به خدمت چنگیزخان بروند و تا ضمن کسب دستورها لازم وفاداری خود را ابراز کنند. «که از یکی از اصول یاسا است» لشکریان به قلب سپاه و میمنه و میسره تقسیم نمود و معمولاً فرماندهان لشکر در قلب سپاه میایستادند. سردار هر لشکر را اورخان میگفتند که از اصلیترین آنان [[جبه نویان]] و [[سوبوتای بهادر]] است. «بهادر در مغولی و ترکی به معنای پهلوان، قهرمان، یل است. نویان یا نوین به معنای حاکم و فرمانده، سردار و ارباب است.» مردان مجاز نبودند واحدهایی که به حضور در آنها انتخاب شدند را ترک کنند، سزای ترک واحد مرگ بود و هر کس که به آنها پناه میداد را مجازات سخت کنند. به همین دلیل، خانوادهٔ آن مردان که همراه آنها در سفر بودند، اشراف نظامی جدید که به وسیلهٔ این ساختار قدرت به وجود آمدند، موقعیت خود را مدیون فرمانروا و به او مدیون بودند. این امرها باعث شده بود که مغولان ارتش شایستهای داشته باشند و همچنین سنت نظامی و ساختار اجتماعی مغولان را تغییر دهد. پزشکان، کاهنان ومدیران از [[خدمت نظام]] معاف بودند. در سال ۱۲۰۶ آنها نودوپنج تن بودند که این مردان تحت فرمان افسران (تومان) بودند. سربازان چنگیز چنان تعلیم دیده بودند که امرها را فوراً به صورت یک واحد هماهنگ اجرا کنند. انضباط سربازان مغول با تدابیر جنگی، عامل غلبه آنان بردشمن میشد.
چنگیزخان با بازسازی ارتش خود برتری کامل نسبت به بقیهٔ ارتشهای عصر خود داد او برای توسعهٔ ارتش یک شیوهٔ سربازی برای همهٔ افراد از کوچکترین تا بزرگترین سرباز معمول ساخت. مأمورانی مسئول تدارک اردوها هستند که موسوم جورچی بودند، این افراد عهدهدار تهیه و توزیع ملزومات بودند و سلاحها و ملزومات دیگر را در میان مردان توزیع میکردند. اردو به [[زبان ترکی]] کهن، معنی درگاه، اقامتگاه، کاخ و خرگاه شاهانه بودهاست. معنای درگاه و پایتخت و بارگاه هم یافته، در [[زبانهای ترکی]] جنوب غربی معنای چادرهای نظامی و بعد سپاه و لشکر نیز یافتهاست. ایلچی در لغت به معنی صلح گر و صلح ساز و غیره است و در اصطلاح معنی رسول، قاصد، سفیر و غیره یافته که با یلواج واژهٔ دیگر ترک هم معناست. حشر به معنای لشکر نامنظم یا لشکری که فقط از
غیر از قراولان عدهای ده هزارنفری را به نام بهادر داشت که این بهادران در جنگها پیشقراول لشکر وی محسوب میشدند. اکثر سرداران چنگیز از قراولان خاص بودند و چون چنگیز ایشان را خوب میشناخت و مدتها به احکام سخت آزموده بود، سرداری قسمتهای لشکری وی را کسانی داشته که غیر فرمان خان امر دیگری اطاعت نکنند و سربازان زیردست ایشان مطیع محض و همهٔ آلت اجرای فرمان چنگیز بودند. اشراف لشکری مشهورتَر خان بودند و ایشان از پرداخت مالیات معاف، در جنگها غنیمت گرفته به ایشان میرسید و در دربار بیاذن و اجازه وارد و در جشنها مقامی شایسته داشتند.
خط ۵۵:
چنگیزخان لشکریان خویش را فقیر و نیازمند نگه میداشت تا به غلبه ناچار شوند. رسم چنگیز در لشکرکشی این بود، که قسمت بنه جلوتر و در مواقع خطر عقب حرکت میداد تا هنگام تاخت و تاز آنان صدمه نبینند؛ و چو عرصهٔ ممالک وسعت یافت، تجار و لشکریان و ایلچیان دائماً در حال رفتوآمد بودند و چنگیز در سراسر راهها منازلی به نام یام درست کرد تا در آنان لوازم مسافرین و لشکریان حاضر داشته باشند و مخارج آنها را تومانها «که هرد و تومان یک یام» دهند؛ و هر ساله بامها را تفتیش کرده و نواقص آنها را دفع مینمودند. در این ایستگاهها اسبانی تازهنفس بود و هر گاه قاصد به اسبی تازه میخواستند نزدیکترین اسب بدون توجه که مال کیست به دستور خان میبایست در اختیارشان میدادند. از این رو نامههایی که طی هفتهها به مقصد میرسید، طی چند روزبه طول میانجامید. در موقع جنگ این سواران برای رساندن اطلاعات فرماندهی به فرمانده دیگر مسافت زیادی را میپیمودند، چون جبهههای جنگ غالباً گسترده بود؛ و در نتیجه واحدها با هم ارتباط داشتند. این شیوه، خان را قادر به نظارت برسپاه گسترده اش میکرد؛ و مغولان نسبت به دشمنان، کسانی که درایجاد هماهنگی بین سپاه عظیم خویش دشواری داشتند، برتری واضحی میبخشید.
چنگیزخان موقعی که میخواست شهری را تسخیر کند یا شاهی را به اطاعت خویش خواند، نخست ایلچیان میفرستاد و اگر ایل نمیشد دفع وی به جنگ لازم بود. موقعی که چنگیز به شهری میرسید اگر اهل آن پیش کش آورده و استقبال کنند، چنگیز متعرض شهر ایشان نمیشد و از طرف خویش باسقاق «شحنه و امیر» برآنجا میگماشت و حکمی به نام یرلیغ به امیر شهر میداد تا دیگرکسی متعرض نشود. اگر اهل شهر
چنگیز از پسران خویش استفاده میبرد. از بورته جوچی را داشت که ازوی در کار صید استفاده میکرد. سه پسر بعد جغتای در سیاست و تنفیذ یاسا، اکتای به رایزنی و تدبیر ملک و تولوی را به ترتیب لشکر و تجهیز سپاه است امر داده بود. پس از آن که قبایل مغول تحت فرمان چنگیز درآمدند، همهٔ لشکر را
چنگیزخان دوست داشت از عامل غافلگیری در نبرد استفاده کند و در لشکرکشیهایش به ندرت نقشههای قبل را تکرار میکرد؛ که این امر پی بردن تدابیر وی را برای دشمن سخت میساخت. گاه سربازان وی به ظاهر عقبنشینی میکردند ولی به یکباره با اسبان تازهنفس حمله میکردند. غالباً [[سواره نظام]] سبک اسلحه دشمن را سردرگم میکردند و در حالی که واحدهای دیگر مغول از همه طرف برای حمله به دشمن نزدیک میشدند. همچنین چنگیز برای آمادهسازی ارتش برای جنگ، فنون مورد استفاده در شکار را با بازیهای جنگی تخصصی ترکیب کرد.
خط ۱۱۱:
هدف اصلی قانون یاسا نشان دهندهٔ این موضوع میباشد که حیات انسانها شخصیت و بالاتر بودن مقام و منزلت آدمیت میباشد نه کسب ثروت و مقام؛ و نیز میگوید هیچ متهمی تا هنگامیکه جرمش اثبات نشده مجرم نمیباشد.
یاسای چنگیز هیچ ملاحظهای
== باورهای مغولی ==
مذهب مغولی به همراه اعتقاد و باورهای آن [[شمنیسم]] نامیده میشود. به نظر میرسد باورهای مغولان چندان ریشه دار و عمیق نبودهاست و بنابراین به زودی آنها در بخشهای مختلف امپراطوریشان دین پیشرفته تری را که از مغلوبان خود آموخته بودند قبول کردند. آنها در ایران و سرزمین اردوی زرین، اسلام را پذیرفتند و در چین نوع تبتی بودیسم را قبول کردند. پس از آن که که مغولهای وارد شده به ایران اسلام آورند، بودیسم در میان آنها بسیار پذیرفته شده بود.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=مغول ها|نام خانوادگی=مورگان|نام=دیوید|ناشر=مرکز|سال=1389|شابک=978-964-213-123-5|مکان=تهران|صفحات=53}}</ref>
پیشگویی و
یکی از ویژگیهای مغولان که بسیار ستوده شدهاست فقدان تعصب مذهبی آنها و مدارای مذهبی آنها میباشد. مغولان بودیسم را میشناختند با اسلام از طریق بازرگانان موجود و با مانویت از طریق ترکان اویغور آشنا شدند، تعدادی از تیرههای مغول نیز مسیحی نسطوری بودند.<ref name=":0"/>
|