برآمدگی (فلسفه علم): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏برآمدگی ضعیف و قوی: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏برآمدگی ضعیف و قوی: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۲۷:
برآمدگی قوی یک ارتباط عِلّی مستقیم از طرف سیستم در سطح بالاتر به طرفِ اجزایش را توصیف می‌کند؛ کیفیت‌ها (ویژگی‌هایی) که به این طریق پدیدار می‌شوند را نمی‌توان به بخش‌های تشکیل‌دهنده سیستم تقلیل داد (Laughlin 2005). کل چیزی بزرگ‌تر از جمع اجزاست. برای یک مثال از چنین برآمدگی در فیزیک می‌توان به آب اشاره کرد که حتی با وجود مطالعات جامع بر خواص اتم‌های تشکیل دهندهٔ آن، بنظر غیرقابل پیش‌بینی می‌رسد. این نتیجه می‌دهد که هیچ شبیه‌سازی برای سامانه وجود ندارد چونکه چنین شبیه‌سازی نیازمند یک تقلیل از سیستم به اجزای تشکیل‌دهنده‌اش دارد. (Bedau 1997)
 
هرچندکه، «بحث بر سر اینکه آیا کُل را می‌توان از ویژگی‌های اجزایش پیش‌بینی کرد یا نه، یک نکته را در نظر نمی‌گیرد. کُل‌ها اثرات ترکیبی منحصربه‌فردی تولید می‌کنند، ولی بسیاری از این اثرات ممکن است در زمینه و اندرکنش‌های بین کل سیستم و محیط (های) اطرافش با هم هم‌افزا (هماهنگ) شوند»(Corning 2002). مطابق با فرضیهٔ هم‌افزایی (هماهنگی) اش، (Corning 1983 2005) کُرنینگ همچنین اظهار می‌دارد که، «درواقع اثرات [[هم‌افزایی|هم‌افزایانه]]<nowiki/>ی تولید شده توسط کُل‌هاست که عامل تکاملِ پیچیدگی در طبیعت هستند». [[آرتور کستلر]]، رمان‌نویس، از استعارهٔ [[ژانوس]] (سمبلی از اتحاد در مجموعه مکمل‌ها مثل باز/بسته، صلح/جنگ) استفاده می‌کند تا نشان دهد که چگونه دو دیدگاه (قوی در مقابل ضعیف یا [[کل‌نگری]] در مقابل [[فروکاست‌گرایی]])را باید به شکلی غیر انحصاری استفاده کرد، و باید با یکدیگر تعامل کرد تا بتوان به مسائل برآمدگی اشاره کرد. (Koestler 1969) همچنین،<blockquote>قابلیت تقلیل همه‌چیز به قوانین پایه‌ای موجب نمی‌شود که بتوانیم با داشتن آن قوانین، دنیا را دوباره از پایه بسازیم. فرضیه سازندگی در تقابل با دو مشکل مقیاس و پیچیدگی، شکست می‌خورد. در هر مرحله از پیچیدگی ویژگی‌های کاملاً جدیدی پدیدار می‌شوند. روانشناسی زیست‌شناسی نیست و زیست‌شناسی هم شیمی نیست. یعنی درواقع می‌بینیم که کُل نه تنها چیزی بیشتر بلکه بسیار متفاوت از جمع اجزایش است. (Anderson 1972)</blockquote>اعتماد به برآمدگی قوی با مشاهده مغایرت‌هایش با درکِ همیشگی ما از فیزیک، زیر سؤال رفت. مارک آ. بِدائو مشاهده کرد که:<blockquote>هرچند که برآمدگی قوی به لحاظ منطقی امکان‌پذیر است ولی به طرز ناامیدکننده‌ای مثل جادو می‌ماند. چطور ممکن است که یک قدرتِ عِلّیِ رو به پایینِ تقلیل ناپذیر ولی فرارویداده ظهور پیدا کند، وقتی که با استناد به تعریف، این اتفاق به دلیل تجمع پتانسیل‎‌های در سطح میکرو ممکن نیست؟ چنین قدرت‌های عِلّی با بصیرت علمی ما هیچ همخوانی ندارند. این نه تنها نشان می‌دهد که چطور اَشکال معقول مادی‌گرایی را ناراحت می‌کند. رمزآلودبودنِ آنها فقط این نگرانی سنتی را افزایش می‌دهد که برآمدگی مستلزم گرفتنِ غیرقانونیِ چیزی از هیچ‌چیز است.</blockquote>برآمدگی قوی را می‌توان بخاطر بیش از حد مشخص بودن نقد کرد. یک مثال استاندارد مربوط به حالت‌های ذهنی برآمده (M و *M) می‌شود که در حالت‌های فیزیکی (P و *P) به ترتیب قرار دارند. M و *M را ویژگی‌های برآمده درنظردر نظر بگیرید. *M را بر اساس ویژگی *P در نظر بگیرید. چه اتفاقی می‌افتاد وقتی M باعثِ *M می‌شود؟ [[جیگون کیم]] می‌گوید: <blockquote>در مثال طرح‌وارهٔ بالا، ما نتیجه گرفتیم که M باعثِ *M می‌شود با سبب شدنِ *P. پس، M باعثِ *P می‌شود. حالا M به عنوان یک برآمده، باید خودش هم یک ویژگی پایهٔ برآمدگی داشته باشد که فرض کنیم P است. حالا با یک سؤال مهم روبرو هستیم: اگر یک برآمده،M، از شرط پایه P بربیاید، چرا نمی‌توان P را به جای M به عنوان علتِ هرگونه اثر احتمالی M جایگزین کرد؟ چرا P نمی‌تواند کاملاً توضیح دهد که چرا هرگونه اثر متقابل M رخ داده‌است؟ اگر علیت به اندازه کافی اساسی(قانونی) در نظر گرفته شود، P به عنوان پایه‌ی برآمدگیِ M، از نظر اساسی برای آن کافی است، و M ، به عنوانِ علتِ *P از نظر اساسی برای*P کافی است. به این معنی است که P به لحاظ اساسی برای *P کافی است و از این رو برای علتِ آن بودن واجد شرایط است... اگر M به نحوی به عنوان علت حفظ شود، ما با این نتیجه‌ی بسیار غیرقابل باور روبرو هستیم که هر مورد از روابط عِلّی رو به پایین گرفتار بیش از حد تعریفی می‌شود ( چرا که  P هم یک علت *P باقی میماند). علاوه بر این، این برخلافِ روحِ برآمدگی در هر حالتی است که: برآمده‌ها قرار است که مشارکتِ علّی متمایز و بدیعی انجام دهند. </blockquote>اگر M علتِ *M باشد، پس *M دچار بیش از حد تعریفی شده‌است چرا که *M را هم می‌توان تعریف شده توسط P دانست. یک راه فراری که یک برآمدهٔ قوی می‌تواند برگزیند این است که رابطه علّی رو به پایین را کلا نفی کند. هرچند که، این کار، قرار داشتن حالت‌های ذهنی برآمده را بر حالت‌های فیزیکی نفی می‌کند، که به نوبهٔ خود [[فیزیکی‌انگاری|فیزیک‌گرایی]] را نفی می‌کند و از این رو برای برخی از فیلسوفان و فیزیکدانان ناراحت‌کننده است.
 
در همین حین، دیگران در حال کار بر روی ایحاد شواهد تحلیلی از برآمدگی قوی بوده‌اند. در سال 2009، گو و همکارانش یک کلاس از سیستم‌های فیزیکی را ارائه کردند که ویژگی‌های ماکروسکوپیک غیرقابل محاسبه از خود نشان می‌دهد. به بیان دقیق‌تر، اگر کسی بتواند ویژگی‌های مشخص ماکروسکوپیکی از این سیستم‌ها را بر اساس توصیف میکروسکوپی این سیستم‌ها، محاسبه کند، در آنصورت می‌تواند مسائل محاسباتی در علوم کامپیوتر که قابل حل نیستند را حل کند.