محمد خدابنده اولجایتو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اختلاف نظر بر دین اولجایتو که دو دسته اند |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
||
خط ۵۰:
پس از مرگ [[غازانخان]] به ایلخانی [[مغول]] در [[ایران]] رسید. وی علاوه بر تأکید بر اجرای قوانین اسلامی، منشوری صادر کرد مبنی بر اینکه کلیه فرامینی که توسط غازان صادرشده، پابرجا و محترم باقی بماند. وی کسانی را که غازان بر کارها گمارده بود ابقا کرد و در مناصب نیز تغییری را اعمال نکرد؛ بنابراین میتوان حکومت اولجایتو را، ادامه حکومت غازان دانست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دین و دولت در ایران عهد مغول|نام خانوادگی=بیانی|نام=شیرین|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=۴۷۹}}</ref>
اولجایتو در سالهای اول سلطنت خود، نقشه غازان را که موفق به اجرای آن نشد آغاز کرد؛ در منطقهای که دارای چمنزارهای سبز و خرم بود به یاد موطن مألوف و دشتهای وسیعش، شهری مهم و بزرگ ساخت که به [[سلطانیه]] معروف شد و از آن پس پایتخت را از [[تبریز]] به سلطانیه منتقل کرد. به پیروی از سبک غازانی (که خود تقلیدی از [[شهرسازی ایرانی]] بود)، در مرکز شهر سلطانیه ارگی بناشد که به بناهای آرامگاهی سلطان اختصاص یافت و در مرکز آن، گنبدی با هشت منار برپا شد. همچنین [[خانگاه|خانقاه]]، مدرسه، [[دارالسیاده|دارالسّیاده]]، [[دارالضّیافه]] و [[دارالشفا]] نیز در کنار آن بنا شد. موقافات فراوان برای مخارج آن
اولجایتو پس از رسیدن به فرمانروایی، دستور به قتل [[آلافرنک]] پسر [[گیخاتو]] داد. او پسرش ابوسعید را به فرمانروایی خراسان فرستاد. الجایتو شهر سلطانیه را به وجود آورد (این کار را پپشتر پدرش ارغون آغاز کرده بود) و آن را پایتخت خود قرار داد. او دیلم (گیلان) را که با وجود گذشت پنجاه سال از برقراری ایلخانیان هنوز کاملاً مطیع نشده بود فتح کرد، اما سپاهش در این راه متحمل تلفات زیادی شد.
خط ۵۸:
== شیعه شدن ==
اولجایتو که در کودکی با نام مسیحی نیکولا تعمید یافته بود پس از چندی به [[آیین بودایی]] درآمد و سرانجام قبول اسلام کرد و پیرو مذهب [[ابوحنیفه]] گردید، ظاهراً مناظره زشتی که در حضور ایلخان بین فقهای مذاهب حنفی و شافعی درگرفت در تغییر مذهب اولجایتو به شیعه بیتأثیر نبودهاست. نمایندگان این مکاتب فقهی آنچنان اتهامات زشت و ناروایی بر یکدیگر وارد ساختند که اولجایتو از هردو رنجیده خاطر گشت.<ref>تاریخ ایران کمبریج، جلد پنجم از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، جی.آ. بویل، انتشارات امیرکبیر، صفحهٔ ۳۷۶</ref>
پس از مناظره با [[علامه حلی]] و [[نظامالدین مراغهای]] مذهب [[تشیع]] را اختیار کرد. اولجایتو نخست دستور داد که نام [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] از خطبههای [[نماز جمعه]] و از سکهها برداشته شود. اما در انتها برای جلوگیری از
[[پرونده:سکه اولجایتو.jpg|بندانگشتی|سکه طلا ۱۶/۶۷ گرمی اولجایتو]]
خط ۶۷:
=== ورود به دارالملک تبریز ===
بعد از ورود به [[تبریز]] اولجایتو سفرای تیمورقاآن (۶۹۴–۷۰۶ هَ. ق ) جانشین [[قوبیلای قاآن]] و اولوس اوگتای و جغتای را پذیرفت و در نتیجهٔ این ملاقات، بین ایلخان ایران و امپراتور چین و جانشینان اوگتای و جغتای رشتهٔ اتحاد و وداد مستحکم گردید. کمی بعد اولجایتو از تبریز به مراغه رفت و رصدخانهٔ آن را بازدید نمود. اصیل الدین پسر [[خواجه نصیرالدین طوسی]] را به ادارهٔ آن گماشت و پس از مراجعت بتبریز بدشت موقان حرکت نمود تا زمستان را در آن قشلاق بگذراند. اولجایتو از موقان دو نفر فرستادهٔ سلطان مصر را که آزادی بخشیده بود، بهمراهی نمایندگانی روانهٔ آن دیار نمود و به ایشان مأموریت داد که در مقابل از سلطان مصر خلاص ایرنجین برادر سونج را که در محاربات آخری بین غازان و مسلمین شام و مصر اسیر شده بود بخواهند و پیام دوستانهٔ اولجایتو را نیز بسلطان ابلاغ نمایند. در سال ۷۰۵ هَ.ق. یعنی سال دوم سلطنت اولجایتو [[تاج الدین]] گورسرخی نائب امیر هرقداق و بعضی دیگر از ساعیان خواجه رشیدالدین و خواجه سعدالدین را به اختلاس و برداشت مال دیوانی متهم کردند. اولجایتو قتلغنویان را مأمور تحقیق این قضیه نمود و چون بدخواهی و سعایت تاج الدین و دیگران با ثبات رسید، اولجایتو امر داد که ایشان را سیاست کنند و در نتیجه، تاج الدین گورسرخی بقتل رسید. بنای سلطانیه در ۷۰۴ هَ.ق. [[غازان خان]] در اواخر عمر خود خیال داشت که در محل چمن سلطانیه، یعنی درسرزمینی که دو رود کوچک ابهر و [[زنجان رود]] در آنجا سرچشمه میگیرند و اولی بطرف محال قزوین و دومی به سمت قزل اوزن متوجه میشود، شهری بنا کند و به این کار دست زد، ولی عمرش وفا نکرد و اولجایتو دنبالهٔ خیال برادر را در این خصوص گرفت. سرزمین حالیهٔ سلطانیه را مغول قنغورالانگ میگفتند و چمن آن مرتع احشام ایشان بود و غالباً ایلخانان و سرداران مغول در عبور از عراق به آذربایجان یا بالعکس در آن سرزمین رحل اقامت میانداختند. غازان خان در این محل که به هیچ وجه آبادی نداشت، اساس شهری را پی افکنده بود و اولجایتو همان را بنام سلطانیه در پنج فرسنگی ابهر در تاریخ ۷۰۴ هَ.ق. شروع به اتمام کرد و آن را در مدت ده سال به انجام رساند؛ بهطوریکه در سال ۷۱۳ ق. در محل قنغورالانگ که چمنی بیش نبود یکی از اعاظم بلاد اسلامی شرق ایجاد گردیدو ابنیهٔ بسیار از عمارات، مدارس، مساجد،
[[پرونده:گنبد سلطانیه، آرامگاه سلطان محمد خدابنده.jpg|بندانگشتی|آرامگاه اولجایتو در سلطانیه]]
<br />
خط ۸۹:
== منابع ==
* ویکیپدیای انگلیسی
* [[تاریخ ایران کمبریج]]، جلد پنجم از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، جی. آ. بویل، [[انتشارات امیرکبیر]]
{{شاهان ایلخانی}}
|