علم اقتصاد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: خنثی‌سازی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۳۶:
برخی از نظراتی که متعاقباً دربارهٔ این تعریف ابراز شده، آن را بیش از حد گسترده و ناتوان از محدود کردن موضوع به تحلیل بازارها می‌دانند. به هرحال، از دهه ۱۹۶۰، به دلیل اینکه تئوری بیشینه ساختن رفتار {{به انگلیسی|maximizing behavior}} و مدل‌های انتخاب عقلائی، دامنه علم اقتصاد را به حوزه‌ها و موضوعاتی گسترش داد که قبلاً به عنوان رشته‌هایی مجزا تلقی می‌شدند، این‌گونه نظرات و انتقادات فروکش کردند.<ref name="Backhouse2009Stigler">• Backhouse, Roger E. , and Steven G. Medema (2009). "Defining Economics: The Long Road to Acceptance of the Robbins Definition", ''Economica'', 76(302), [http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1468-0335.2009.00789.x/full#ss4 V. Economics Spreads Its Wings]. [Pp. [http://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1468-0335.2009.00789.x/full 805–820].]{{سخ}}&nbsp;&nbsp; • [[جورج استیگلر|Stigler, George J.]] (1984). "Economics—The Imperial Science?" ''Scandinavian Journal of Economics'', 86(3), pp. [http://www.jstor.org/pss/3439864 301]-313.</ref>
 
[[گری بکر]]، یکی از گسترش دهندگان علم اقتصاد به حوزه‌هایی نوین، رویکرد خود را به عنوان «ادغام فرضیه‌های تئوری بیشینه ساختن رفتار، ترجیحات ثابت {{به انگلیسی|stable preferences}} و [[تعادل بازار]] که بصورتی بی‌ملاحظه و مصمم بکار گرفته می‌شد» تعریف می‌کند.<ref>Becker, Gary S. (1976). ''The Economic Approach to Human Behavior'', Chicago, [http://books.google.com/books?id=iwEOFKSKbMgC&printsec=fnd&pg=PA5=gbs_v2_summary_r&cad=0#v=onepage&q&f=false p. 5].</ref> یک تفسیر، این تعریف را تبدیل اقتصاد به یک رویکرد به جای یک موضوع علمی خوانده‌است؛ رویکردی که با این حال از خاص گرایی زیادی در زمینه «فرایند انتخاب و نوع تعامل اجتماعی که این تحلیل دربرمی‌گیرد» برخوردار است. منبع همان تفسیر، سلسله‌ای از تعاریف اقتصاد در کتابچه‌های اقتصادی را بررسی می‌کند و نتیجه می‌گیرد که فقدان توافق مورد نیاز، تأثیری بر خود موضوع (یعنی علم اقتصاد) که کتابچه‌ها به آن پرداخته‌اند ندارد. بطوربه‌طور کلی تر در بین اقتصاددانان این نظر مطرح می‌شود که ارائه تعریفی خاص بیشتر بازتاب دهنده مسیری است که بنظر پدیدآورنده آن علم اقتصاد در آن تکامل می‌یابد یا باید تکامل یابد.<ref>Backhouse, Roger E. , and Steven Medema (2009). "Retrospectives: On the Definition of Economics", ''Journal of Economic Perspectives'', 23(1), p. 229, Introduction, and Conclusion [pp. [http://pubs.aeaweb.org/doi/pdfplus/10.1257/jep.23.1.221 221–33].</ref>
 
== اقتصاد خرد ==
خط ۴۲:
[[پرونده:Ballard Farmers' Market - vegetables.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|اقتصاددانان به مطالعه بازرگانی، تولید و تصمیمات مصرفی می‌پردازند، مانند چیزی که در یک بازار سنتی رخ می‌دهد.]]
[[پرونده:Sao Paulo Stock Exchange.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|در یک بازار مجازی، فروشنده و خریدار حضور ندارند بلکه بوسیله واسطه‌ها و اطلاعات الکترونیکی تجارت می‌کنند.]]
[[اقتصاد خرد]] شاخه‌ای از علم اقتصاد است که به تحلیل بازیگران منفرد در یک بازار و نیز تحلیل ساختار بازار می‌پردازد. این شاخه با بازیگران خصوصی، عمومی و داخلی، به عنوان واحد پایه‌ای تقلیل ناپذیر، سروکار دارد. اقتصاد خرد به مطالعه این می‌پردازد که چگونه این بازیگران درون بازارهای منفرد (با فرض کمیابی واحدهای مبادله پذیر) و مقررات دولتی به تعامل با یکدیگر می‌پردازند. بازار ممکن است با یک محصول (مانند سیب، آلومینیوم یا تلفن موبایل) سروکار داشته باشد یا با خدمات مربوط به یکی از عوامل تولید (آجرچینی، چاپ کتاب یا بسته‌بندی مواد غذایی). نظریه اقتصاد خرد، کل مقداری که توسط خریداران تقاضا شده و مقداری که توسط فروشندگان عرضه شده را درنظردر نظر می‌گیرد و به مطالعه قیمتهای ممکن به ازای هر واحد عرضه و تقاضا می‌پردازد. اقتصاد خرد، تعامل پیچیده میان بازیگران بازار را هم در روند خرید و هم در روند فروش مطالعه می‌کند. این تئوری بر این باور است که بازارها می‌توانند به تعادل {{به انگلیسی|equilibrium}} میان «کمیت تقاضا شده» و «کمیت عرضه شده» برسند.
 
اقتصاد خرد همچنین به بررسی ساختارهای مختلف بازار می‌پردازد. «رقابت کامل» {{به انگلیسی|perfect competition}} ساختار بازاری را توصیف می‌کند که در آن هیچ شرکت‌کننده‌ای آن قدر بزرگ نیست که قادر به بدست آوردن قدرت بازاری برای تعیین قیمت یک محصول یکسان باشد. شیوه دیگر توضیح این امر این است که بگوییم یک بازار رقابتی کامل هنگامی بوجودبه وجود می‌آید که در آن تمامی شرکت کنندگان «گیرندگان قیمت» هستند و هیچ‌کدام از شرکت کنندگان نتواند بر قیمت محصولی که می‌خرد یا می‌فروشد تأثیر بگذارد. «رقابت ناکامل» به ساختار بازاری دلالت می‌کند که در آن شرایط رقابت کامل وجود نداشته باشد. اشکال رقابت ناکامل شامل: [[انحصار]] {{به انگلیسی|monopoly}} (که در آن برای یک کالا تنها یک فروشنده وجود دارد)، انحصار چندگانه {{به انگلیسی|oligopoly}} (که در آن برای یک کالا تنها چند فروشنده بخصوص وجود دارند)، رقابت انحصاری (که در آن فروشندگان زیادی وجود دارند که کالاهای کاملاً مختلفی تولید می‌کنند)، انحصار خریدار {{به انگلیسی|monopsony}} (که در آن برای یک کالا تنها یک خریدار وجود دارد)، و انحصار چندگانه خریدار {{به انگلیسی|oligopsony}} (که در آن برای یک کالا تنها چند خریدار بخصوص وجود دارند). برخلاف رقابت کامل، رقابت ناکامل به‌طور کلی بدین معنا است که قدرت در بازار بطوربه‌طور نامتساوی تقسیم شده‌است. شرکت‌ها در وضعیت رقابت ناکامل این قابلیت را دارند که «قیمت گذار» باشند که بدین معنی است که آن‌ها با در اختیار گرفتن بهره بزرگی از قدرت بازار به صورت نامتناسب قادر شده‌اند که بر قیمت کالاهایی که تولید کرده‌اند تأثیر بگذارند.
 
اقتصاد خرد، بازارهای منفرد را با یک ساده‌سازی اقتصادی مطالعه می‌کند به این معنا که تصور می‌کند که فعالیت اقتصادی انجام شده در یک بازار بخصوص بر دیگر بازارها تأثیر نمی‌گذارد. این متد تحلیلی، «[[تعادل جزئی]]» {{به انگلیسی|partial-equilibrium}} (بین عرضه و تقاضا) نام دارد. این متد تحلیلی مجموع کل فعالیت‌های انجام شده در یک بازار را محاسبه می‌کند. تئوری [[تعادل عمومی]] {{به انگلیسی|general-equilibrium}} به مطالعه بازارهای مختلف و رفتار آن‌ها می‌پردازد. این تئوری، مجموع کل تمامی فعالیت‌های انجام گرفته در در تمامی بازارها را محاسبه می‌کند. این متد هم به مطالعه تغییرات در بازارها و هم به مطالعه تعامل میان آن‌ها که رو به سوی تعادل دارد می‌پردازد.