کرنا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز تمیزکاری یادکردها (وظیفه ۱۹)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی
خط ۳:
[[پرونده:Persepolis Trumpet.jpg|200px|rihgt|بندانگشتی| کرنای هخامنشی]]
{{اشتباه نشود|کرنا (پادشاه هندوستان)}}
'''کرنا''' به فتح کاف یکی از کهن‌ترین سازهای بادی [[ایران]] است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار دسته بندیدسته‌بندی می‌شود. بر اساس نوشته‌های تاریخی و اشیاء مکشوفه از امپراطوری [[هخامنشی]]، پیشینه ۲۵۰۰ ساله اش، قطعی به نظر می‌رسد. [[هرودوت]] مورخ [[یونانی‌ها|یونانی]] عهد باستان می‌نویسد: «در زمان [[کورش بزرگ]]، سپاهیان با صدای [[شیپور]] حاضر باش، رهسپار میدان جنگ می‌شدند<ref>هم اینک در مجموعه نغمات کرنای بختیاری، آهنگی به نام سواربازی وجود دارد که در گذشته نه چندان دور به هنگام نبردهای درون قومی و برون قومی بختیاری‌ها نیز نواخته می‌شده‌است. این موضوع می‌تواند نشانی از پیشینه کرنا در مصارف جنگی باشد.</ref>.» به دلایلی که خواهد آمد، شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرناست. [[استرابون]] دیگر مورخ یونانی، نشانی دقیق تری به ما می‌دهد<ref>کتاب امپراطوری هخامنشی</ref>. وی با اشاره به دوره‌های آموزشی شاهزادگان و امیر زادگان هخامنشی می‌نویسد: «هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرین‌های نظامی فرا خوانده می‌شدند. مربیان، پسران را به دسته‌های ۵۰ نفری تقسیم می‌کردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیر زادگان می‌سپردند.» بر این اساس معلوم می‌شود کرنا در گذشته یک ساز حکومتی بوده و برای اعلان‌ها، جشن‌ها و جنگ‌ها به کار می‌رفته‌است. اما سندی از این بهتر، یک شیپوره مفرغی است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی (۱۹۵۷ میلادی) از قبر [[داریوش سوم]] پیدا شد. طول این نمونه منحصر به فرد ۱۲۰، قطر دهانه خروجی اش ۵۰ و قطر دهانه ورودی اش ۵ سانتی‌متر است و هم اینک در موزه [[تخت جمشید]] [[استان فارس]] نگهداری می‌شود. شیپوره یاد شده به کرنای [[هخامنشی]] نیز شهرت دارد. با توجه به این که معمولاً در مقبره پادشاهان عهد باستان، اشیاء گرانقیمت و حاوی افتخار دفن می‌شده‌است، چنین به نظر می‌رسد کرنا در ساختار حکومتی هخامنشیان، چیزی بیش از یک ابزار موسیقایی بوده و احتمالاً نمادی از قدرت امپراطوری محسوب می‌شده‌است.{{سخ}}
 
با توجه به مستندات تاریخی، چنین می‌نماید منطقه فارس واقع در جنوب ایران، یگانه خاستگاه اصلی این ساز باشد. به همین دلیل در بیشتر نوشته‌های تاریخی همواره از آن به عنوان کرنای فارس یاد می‌شود. نگاهی به ساختمان کرنای هخامنشی، نشان می‌دهد که این ساز جد کرنای امروزی است. دهانه ورودی کرنای هخامنشی ۵ سانتی‌متر قطر دارد و پر واضح است که هیچ نوازنده‌ای نمی‌تواند آن را در دهان خود قرار دهد. در واقع چیزی که از عهد باستان بر جای مانده، تنها بخشی از بدنه کرناست و دو بخش دیگرش که غیر فلزی بوده‌اند، به مرور زمان پوسیده‌اند.
خط ۱۱:
 
== ساختار ==
کرنا از سه بخش اصلی تشکیل می‌شو د و جزو معدود سازهای دوجنسی جهان به‌شمار می‌آید. چنان که می‌دانید غالب [[سازهای بادی]]، به دو دسته بادی چوبی و بادی برنجی تقسیم بندیتقسیم‌بندی می‌شوند. ولی کرنا در هیچ یک از این دو دسته جای نمی‌گیرد. زیرا یک بخش کاملاً چوبی با طولی حدود ۳۵ تا ۵۰ سانتی‌متر به نام دسته دارد که رویش هشت سوراخ و در پشت نیز یک سوراخ تعبیه می‌شود. بخش دوم یک شیپوره [[برنج (آلیاژ)|برنجی]] به طول ۴۵ تا ۶۰ سانتی‌متر است. بخش سوم اش «میل کرنا» خوانده می‌شود و آن از یک لوله نازک برنجی یا چوبی تشکیل می‌شود که در انتهایش یک قمیش از جنس نی دارد و نوازنده با دمیدن در این قمیش، هسته اصلی صدا را تولید می‌کند. اما این صدا تا به کیفیت مورد نظر برسد، راه درازی در پیش دارد. ابتدا در بخش چوبی توسط انگشتان نوازنده با نت‌های مختلف می‌چرخد تا یک ملودی جذاب شکل بگیرد. صدای تولید شده در بدنه چوبی، شدت لازم را ندارد و در عین حال خیلی شفاف نیست. بخش فلزی یا شیپوره به عنوان تمام‌کننده صدای کرنا، هم به نوای ساز حجم می‌دهد و هم شفافیت آن را بالا می‌برد. به‌طوری‌که از مسافت‌های دور هم می‌توان صدای کرنا را شنید.{{سخ}}
 
کرناهای امروزی بین ۷۵ تا ۱۱۰ سانتی‌متر طول دارند. ولی کرنای هخامنشی با توجه به طول ۱۲۰ سانتی متری بخش فلزی اش، چنین به نظر می‌رسد که حدود ۱۷۰ سانتی‌متر طول داشته‌است. گستره صدادهی این ساز معمولاً یک هنگام است. ولی نوازندگان چیره دست می‌توانند محدوده بیشتری را بنوازند که غالباً شامل نت‌های اصلی مانند شاهد، چهارم و پنجم است.
خط ۳۳:
بقلب اندرون توس نوذر بپای، به پیش سپه کوس با کرنای<ref name="autogenerated1"/>{{سخ}}
 
سوی میمنه توس نوذر بپای،دلبپای، دل کوه پر نالهی کرنای/چوگودرز کشواد بر میسره،شدهمیسره، شده کوهآهن همه یکسره/سپهدار کاووس در قلبگاه،زهرسوردهقلبگاه، زهرسورده بر کشیده سپاه/بپیش سپاه اندرون پیلتن،کهپیلتن، که در جنگ هرگز ندیدی شکن
[[نظامی گنجوی|نظامی]]:{{سخ}}
 
ناله کرنای و روئین خم، در جگر کرده زهرههازهره‌ها را گم<ref>هفت پیکر نظامی، لشکر کشیدن بهرام به ایران</ref>{{سخ}}
 
به غلغل درآمد جرس با درای، بجوشید خون از دم کرنای<ref>شرفنامه نظامی، جنگ چهارم اسکندر با روسیان</ref>{{سخ}}