الکتریسیته: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲:
[[الکتریسیته]] برگرفته شده از کلمه الکتروکوس است که نام یونانی کهربا است، که با مالش آن قادر به جذب ذرات ریز است.
 
خیلی پیشتر از هر اطلاعی از [[الکتریسیته]]، مردم از شوک‌های [[ماهی الکتریکی|ماهی‌های الکتریکی]] آگاهی داشتند. در نوشته‌های [[مصریان باستان]] که از [[سده ۲۸ (پیش از میلاد)]] باقی مانده‌اند، نام این‌گونه‌ها را ''تندرگرهای [[نیل]]'' گذاشتند، و آن‌ها را محافظ سایر ماهی‌ها می‌دانستند. هزاران سال قبل، ماهی‌های [الکتریکی] به وسیله [[زبان یونانی باستان|یونان باستان]]، [[امپراطوری روم]] و [[جغرافیا و نقشه‌کشی در تمدن اسلامی|طبیعت‌شناسان مسلمان]] گزارش شد.<ref>{{citationCitation|title=Review: Electric Fish|first=Peter|last=Moller|journal=BioScience|volume=41|issue=11|date=December 1991|pages=794–96 [794]|doi=10.2307/1311732|jstor=1311732|publisher=American Institute of Biological Sciences|last2=Kramer|first2=Bernd}}</ref> چند نویسنده باستانی، مانند [[پلنیوس]] و [[اسکریبونیوس لارگوس]] به وجود تأثیرات بی‌حس‌کننده [[شوک الکتریکی|شوک‌های الکتریکی]] ناشی از [[گربه‌ماهی الکتریکی|گربه‌ماهی‌های الکتریکی]] و [[سپرماهی‌سانان]] گواهی دادند، و دریافتند که این شوک‌ها به وسیله اشیای هادی انتقال می‌یابند.<ref name=Electroreception>
{{Citation
{{citation
| first = Theodore H. | last = Bullock
| title = Electroreception
خط ۴۱:
| isbn = 0-387-23192-7}}
</ref> به بیمارانی که از بیماری‌هایی چون [[نقرس]] یا [[سردرد]] رنج می‌بردند، توصیه می‌شد که ماهی [[الکتریکی]] را لمس کنند تا شاید نیرو قدرتمندش آن‌ها را درمان کند.<ref name=morris>
{{Citation
{{citation
| first = Simon C. | last = Morris
| title = Life's Solution: Inevitable Humans in a Lonely Universe
خط ۵۶:
| url = http://news.bbc.co.uk/1/hi/sci/tech/2804257.stm}}
</ref>
<ref>[http://news.bbc.co.uk/1/hi/sci/tech/2804257.stm BBC NEWS | Science/Nature | Riddle of 'Baghdad's batteries'<!-- عوا تصحیح شده توسط ربات -->]</ref><ref>[http://www.aftab.ir/lifestyle/view/149714/درباره-&#91;برق&#93;-و-&#91;الکترونیک&#93; درباره برق و &#91;الکترونیک&#93; (آفتاب)]</ref> اولین و نزدیکترین روش کشف برای شناسایی [[آذرخش]] و [[الکتریسیته]]، به اعراب نسبت داده می‌شود، که قبل از قرن ۱۵ام، واژه عربی «رعد» را به آذرخش اطلاق کردند.<ref name="EncyclopediaAmericana">''The [[Encyclopediaدانشنامه Americanaآمریکانا]]; a library of universal knowledge'' (1918), [[New York Cityنیویورک|New York]]: Encyclopedia Americana Corp</ref>
 
[[پرونده:Franklin-Benjamin-LOC.jpg|بندانگشتی|[[بنجامین فرانکلین]] در قرن ۱۸ام، تحقیقات وسیعی بر روی [[الکتریسیته]] انجام داد که این تحقیقات توسط [[جوزف پریستلی]] با عنوان تاریخچه و شرایط فعلی [[الکتریسیته]] تنظیم شد. فرانکلین با این فرد مکاتبات گسترده‌ای انجام داد.]]
خط ۷۲:
 
بعدها افرادی چون [[اتو وان گریکه|اتو فن گریکه]]، [[رابرت بویل]]، [[استفن گری (دانشمند)|استفن گری]] و [[چارلز فرانکویس]] این مسیر را ادامه دادند.<ref name="guarnieri 7-1">{{Cite journal|last=Guarnieri|first=M.|year=2014|title=Electricity in the age of Enlightenment|journal=IEEE Industrial Electronics Magazine|volume=8|issue=3|pages=60–63|doi=10.1109/MIE.2014.2335431|ref=harv}}</ref> در قرن ۱۸ام، [[بنجامین فرانکلین]] تحقیقات گسترده‌ای پیرامون [[الکتریسیته]] انجام داد. او با فروش دارایی‌های خود، هزینه کارش را فراهم کرد. مشهور است که او در سال ۱۷۵۲ یک کلید فلزی را به انتهای یک بادبادک مرطوب وصل کرد و آن را در آسمان طوفانی به هوا فرستاد.<ref>
{{Citation
{{citation
| first = James | last = Srodes
| title = Franklin: The Essential Founding Father
خط ۹۹:
 
در سال ۱۷۹۱، [[لوییجی گالوانی]] اکتشاف خود در زمینه [[بیوالکتریک]] را منتشر کرد. او نشان داد که [[الکتریسیته]] واسطه ایست که به وسیله آن سیگنال‌ها از [[یاخته‌های عصبی]] به ماهیچه‌ها انتقال می‌یابند.<ref name="guarnieri 7-2">{{Cite journal|last=Guarnieri|first=M.|year=2014|title=The Big Jump from the Legs of a Frog|journal=IEEE Industrial Electronics Magazine|volume=8|issue=4|pages=59–61, 69|doi=10.1109/MIE.2014.2361237|ref=harv}}</ref><ref name=kirby>
{{Citation
{{citation
| first = Richard S. | last = Kirby
| title = Engineering in History
خط ۱۱۰:
درحالی که در اوایل قرن ۱۹ام، پیشرفت‌های سریعی در برق اتفاق افتاد، اواخر قرن ۱۹ام، شاهد بزرگترین پیشرفت در [[مهندسی برق]] بود. با تلاش افرادی چون [[الکساندر گراهام بل]]، [[اتو بلاثی]]، [[توماس ادیسون]]، [[گالیله فراری]]، [[الیور هویساید]]، [[انیوس جدلیک]]، [[چارلز آلگرنون پارسونز]]، [[ویلیام تامسون]]، [[ارنست فون زیمنس]]، [[جوزف سوان]]، [[نیکولا تسلا]] و [[جرج وستینگهاوس]]، الکتریسیته از حس کنجکاوی علمی به ابزاری مهم در زندگی مدرن و نیروی محرکی برای [[انقلاب صنعتی دوم]] تبدیل شد.
 
در سال ٬۱۸۸۷ [[هاینریش هرتز]]<ref name=uniphysics/>{{rpRp|843–44}}<ref name="Hertz1887">{{cite journal | first=Heinrich|last= Hertz|title=''Ueber den Einfluss des ultravioletten Lichtes auf die electrische Entladung''|journal= [[Annalenسالنامه der Physikفیزیک]] |volume=267|issue=8|pages=S. 983–1000|year=1887|doi=10.1002/andp.18872670827|bibcode=1887AnP...267..983H}}</ref> [[الکترود]]هایی را کشف کرد که وسیله پرتوی فرابنفش روشن می‌شدند و [[جرقه الکتریکی|جرقه‌های الکتریکی]] را به سادگی ایجاد می‌کردند. در سال ٬۱۹۰۵ [[آلبرت اینشتین]] مقاله‌ای منتشر کرد که در آن با توصیف داده‌های آزمایشگاهی، [[اثر فوتوالکتریک]] را به عنوان نتیجه انرژی نور نشان داد و ثابت کرد که این انرژی به وسیله بسته‌های کوانتمی، حمل می‌شود و به الکترون‌ها انرژی می‌دهد. این اکتشاف منجر به انقلاب [[کوانتم]]ی شد. اینشتین در سال ٬۱۹۲۱ به خاطر کشف اثر فوتوالکتریک [[جایزه نوبل فیزیک]] گرفت.<ref>{{cite web |title=The Nobel Prize in Physics 1921 |publisher=Nobel Foundation |url=http://nobelprize.org/nobel_prizes/physics/laureates/1921/index.html |accessdate=2013-03-16}}</ref> امروزه، از اثر [فوتوالکتریک] در [[حسگر نور|حسگرهای نور]] و در نتیجه [[صفحه خورشیدی|صفحه‌های خورشیدی]] استفاده می‌شود که اخیراً برای تولید الکتریسیته در سطح تجاری به کار می‌روند.
 
اولین وسیله [[حالت جامد (الکترونیک)|حالت جامد]] [[ردیاب سبیل گربه‌ای]] بود که برای اولین بار در دهه ۱۹۳۰ در گیرنده‌های رادیویی به کار رفت. یک سیم سبیل گربه‌ای به یک بلور جامد (مانند بلور [[ژرمانیوم]]) متصل است تا با استفاده از تأثیر نقطه تماس، یک سیگنال رادیویی را شناسایی کند.<ref>[http://encyclopedia2.thefreedictionary.com/solid+state "Solid state"], ''The Free Dictionary''</ref> در جز حالت جامد، [[جریان الکتریکی]] به عناصر و ترکیبات جامد وابسته است که به منظور پر کردن کاستی الکترون‌هاست که [[حفره الکترونی]] نامیده می‌شود. مفهوم حفره‌های خالی و پر با توجه به فیزیک کوانتومی قابل درک است. ماده سازنده نیز اغلب یک [[نیم‌رسانا]] بلوریست.
<ref>John Sydney Blakemore, ''Solid state physics'', pp. 1–3, Cambridge University Press, 1985 {{ISBNشابک۲|0-521-31391-0}}.</ref><ref>Richard C. Jaeger, Travis N. Blalock, ''Microelectronic circuit design'', pp. 46–47, McGraw-Hill Professional, 2003 {{ISBNشابک۲|0-07-250503-6}}.</ref>
 
وسایل حالت جامد با اختراع [[ترانزیستور]] در سال ۱۹۴۷، ارتقا یافتند. وسایل حالت جامد رایج عبارتند از: [[ترانزیستور]]ها، تراشه‌های [[ریزپردازنده]] و [[حافظه دسترسی تصادفی]]. نوع ویژه‌ای از حافظه‌ها که [[حافظه فلش]] نام دارد در [[یواس‌بی فلش درایو]]ها به کار می‌روند و به تازگی، [[درایو حالت جامد|درایوهای حالت جامد]] جایگزین سیستم چرخش مکانیکی دیسک مغناطیسی در [[دیسک سخت]] شده‌است. وسایل حالت جامد در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ محبوبیت فراوانی کسب کردند، که مصادف با تغییر از تکنولوژی [[لامپ خلاء]] به [[دیود]]های نیم‌رسانا، [[ترانزیستور]]ها، [[مدار مجتمع]] و [[ال‌ئی‌دی]] بود.
خط ۱۲۸:
| year = 1982
| isbn = 0-201-07199-1|display-authors=etal}}
</ref>{{rpRp|457}} یک گوی سبک که از یک نخ آویزان است، هنگام تماس با میله شیشه‌ای باردار که تحت مالش با پارچه قرار گرفته، می‌تواند باردار شود. اگر گوی دیگری نیز با همان میله شیشه‌ای باردار شود، گوی قبلی را دفع می‌کند: بار تلاش می‌کند تا دو گوی را از هم دور کند. دو گوی باردار شده به وسیله میله پلاستیکی نیز یکدیگر را دفع می‌کنند. اما، اگر یک گوی به وسیله میله شیشه‌ای و گوی دیگر به وسیله یک میله پلاستیکی باردار شود این دو گوی یکدیگر را جذب می‌کنند. [[شارل آگوستن دو کولن]] این پدیده را در قرن هیجدهم کشف کرد. او استنباط کرد که بار الکتریکی خود را به دو شکل نمایان می‌کند. این کشف به قانون مشهوری منجر شد: اجسام با بار همنام یکدیگر را دفع و اجسام با بار غیر همنام یکدیگر را جذب می‌کنند.<ref name=uniphysics/>
 
این نیرو ذرات باردار را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بنابرین بار تمایل دارد تا جای امکان به‌طور مساوی در یک سطح هادی پخش شود. اندازه نیرو الکترومغناطیسی، چه جاذبه باشد و چه دافعه، با استفاده از [[قانون کولن]] بدست می‌آید. مطابق این قانون، نیرو با حاصلضرب بار دو ذره در [[قانون مجذور معکوس|مجذور معکوس]] فاصله بین آن دو متناسب است.<ref>"The repulsive force between two small spheres charged with the same type of electricity is inversely proportional to the square of the distance between the centres of the two spheres." Charles-Augustin de Coulomb, ''Histoire de l'Academie Royal des Sciences'', Paris 1785.</ref><ref name=Duffin>
خط ۱۳۷:
| year = 1980
| isbn = 0-07-084111-X}}
</ref>{{RPRp|35}} نیروی الکترومغناطیس بسیار نیرومند است و در واقع بعد از [[نیروی هسته‌ای قوی]]، نیرومندترین نیرو به‌شمار می‌آید،<ref>
{{Citation
{{citation
| last = National Research Council
| title = Physics Through the 1990s
خط ۱۶۲:
| year = 2003
| isbn = 0-618-31938-7}}
</ref> در یک سیستم ممکن است بار از جسمی به جسم دیگر منتقل شود که این اتفاق می‌تواند به صورت تماس مستقیم باشد، یا با عبور از یک ماده رسانا مانند سیم، روی دهد.<ref name=Duffin/>{{rpRp|2–5}} واژه [[الکتریسیته ساکن]] به وجود بار روی یک جسم، گفته می‌شود که اغلب هنگام مالش در ماده غیرهمسان به یکدیگر ایجاد می‌شود و بار از یکی به دیگری انتقال می‌یابد.
 
بار الکترون و پروتون مخالف همند، بنابرین مقدار بار ممکن است مثبت یا منفی باشد. طبق قرارداد باری که به وسیله الکترون‌ها حمل می‌شود منفی و باری که به وسیله پروتون‌ها حمل می‌شود مثبت است، این موضوع از تلاش‌های [[بنجامین فرانکلین]] سرچشمه گرفته‌است.<ref>
خط ۱۸۹:
 
بار را می‌توان به وسیله ابزار گوناگونی سنجید، یک ابزار جدید برای سنجش بار [[الکتروسکوپ]] نام دارد، که اگرچه هنوز در کلاس‌های درسی به کار می‌رود، جایگزین [[برق سنج]] الکترونیکی شده‌است.
<ref name=Duffin/>{{rpRp|2–5}}
 
=== جریان الکتریکی ===
خط ۲۰۶:
[[پرونده:Lichtbogen 3000 Volt.jpg|بندانگشتی|یک [[قوس الکتریکی]] یک دمونستراسیون الکتریکی از جریان الکتریکی فراهم می‌آورد.]]
 
فرایندی که در آن جریان الکتریکی از مواد عبور می‌کند با واژه [[رسانایی الکتریکی]] مورد استفاده قرار می‌گیرد، و طبیعت آن با ذرات باردار و ماده‌ای که به وسیله آن جابجا می‌شوند، متفاوت است. مثال‌هایی برای جریان الکتریکی شامل رسانای فلزی، که الکترون‌ها در رسانایی مانند فلزات جریان می‌یابند و [[برق‌کافت]] می‌شود، که در آن [[یون]]‌ها ([[اتم]]های باردار) در مایعات یا [[پلاسما (فیزیک)|پلاسماهایی]] مانند جرقه‌های الکتریکی جریان می‌یابند. در حالی که ذرات به خودی خود کندند، و گاهی اوقات با [[سرعت رانش]] میانگین یک میلی‌متر در ثانیه پیش می‌روند،<ref name=Duffin/>{{rpRp|17}} [[میدان الکتریکی]] که آن‌ها را پیش می‌برد، سرعت آن‌ها را به نزدیکی [[سرعت نور]] می‌رساند و سیگنال‌های الکتریکی را قادر می‌سازد که با سرعت سیم‌ها را بپیمایند.<ref>
{{Citation
| first = L. | last = Solymar
خط ۲۱۶:
</ref>
 
جریان دارای چند تأثیر قابل مشاهده است که به‌طور تاریخی ابزاری برای شناسایی وجودش به‌شمار می‌رود. جریان می‌تواند آب را تجزیه کند و این موضوع در سال ۱۸۰۰ به وسیله [[ویلیام نیکلسون (شیمی‌دان)|ویلیام نیکولسون]] و [[آنتونی کارلیسله]] کشف شد و امروزه آن را با نام [[برق‌کافت]] می‌شناسیم. در سال ۱۸۳۳، [[مایکل فارادی]] راه آنان را به خوبی ادامه داد. جریان در یک [[مقاومت (قطعه الکتریکی)|مقاومت الکتریکی]] سبب تجمع گرما در مقاومت می‌شود. در سال ۱۸۴۰، این اثر را [[جیمز ژول]] از نظر ریاضی مورد مطالعه قرار داد.<ref name=Duffin/>{{rpRp|23–24}} یکی از مهم‌ترین اکتشافات مرتبط با جریان به‌طور اتفاقی در سال ۱۸۲۰ به وسیله [[هانس کریستین اورستد]] صورت گرفت. این اتفاق زمانی روی داد که هنگام آماده کردن سخنرانی خود، او مشاهده کرد که جریان در یک سیم سوزن قطب‌نما را به حرکت درمی‌آورد.<ref name=berkson>
{{Citation
| first = William | last = Berkson
خط ۲۲۶:
 
در وسایل مهندسی یا خانگی جریان به دو دسته [[جریان مستقیم|مستقیم]] و [[جریان متناوب|متناوب]] تقسیم می‌شود. این واژه‌ها به تغییرات جریان در بازه زمانی اشاره دارد. جریان مستقیم، برای مثال از یک [[باتری]] گرفته می‌شود و بیشتر لوازم الکترونیکی بدان نیاز دارند. این جریان یک سویه بوده که از قسمت مثبت مدار به قسمت منفی جریان می‌یابد.<ref name=bird>
{{Citation
{{citation
| first = John | last = Bird
| title = Electrical and Electronic Principles and Technology, 3rd edition
خط ۲۳۲:
| year = 2007
| isbn = 9781417505432}}
</ref>{{rpRp|11}} اگر این جریان به وسیله الکترون‌ها حمل شود، جهت جریان در خلاف جهت گفته شده خواهد بود. جریان متناوب جریانیست که به‌طور مکرر جهت جریانش تغییر می‌کند. این تغییر اغلب به شکل یک [[موج سینوسی]] است.<ref name=bird/>{{rpRp|206–07}} بنابرین، جریان متناوب دارای پالس عقب و جلو بوده و در یک رسانا بدون حرکت بارها جریان تولید می‌کند. ارزش میانگین زمانی یک جریان متناوب صفر است، اما این جریان انرژی را در یک مسیر می‌رساند و سپس تغییر جهت می‌دهد. جریان متناوب تحت تأثیر ویژگی‌های الکتریکی در [[شرایط پایدار]] جریان مستقیم، مانند [[القاوری]] و [[ظرفیت خازنی]] قرار می‌گیرد.<ref name=bird/>{{rpRp|223–25}} این ویژگی‌ها زمانی مهم می‌شوند که شدت جریان [[پاسخ گذرا|گذرا]] باشد.
 
=== میدان الکتریکی ===
خط ۲۴۱:
[[پرونده:VFPt image charge plane horizontal.svg|بندانگشتی|خطوط میدان از یک بار مثبت در بالای صفحه رسانا ناشی می‌شوند.]]
 
میدان الکتریکی به‌طور عمومی در فضا متغیر است<ref>Almost all electric fields vary in space. An exception is the electric field surrounding a planar conductor of infinite extent, the field of which is uniform.</ref> و شدت آن در هر نقطه با نیرویی مشخص می‌شود که به وسیله هر بار اندک ثابتی احساس می‌گردد.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|469–70}} بار فرضی که [[ذره آزمون]] نام دارد، بسیار کوچک است تا میدان الکتریکی آن با میدان الکتریکی اصلی تداخل نداشته باشد و همچینی ثابت است تا از تأثیر [[میدان مغناطیسی|میدان‌های مغناطیسی]] جلوگیری کند. از آن جا که میدان الکتریکی با واحد نیرو شناسایی می‌شود، و نیرو نیز یک [[بردار اقلیدسی]] است، در نتیجه یک میدان مغناطیسی یک بردار است که هم [[شدت میدان|شدت]] دارد و هم [[مسیر (هندسه)|مسیر]]. در واقع این یک [[میدان برداری]] است.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|469–70}}
 
مطالعه میدان الکتریکی حاصل از بارهای ثابت [[الکتریسیته ساکن]] نام دارد. میدان به وسیله مجموعه‌ای از خطوط فرضی نمایش داده می‌شود که در هر نقطه از میدان مسیر آن را نمایش می‌دهند. این مفهوم به وسیله فارادی مطرح شد،<ref name="elec_princ_p73">
{{Citation
{{citation
| last = Morely & Hughes
| title = Principles of Electricity, Fifth edition
| page = 73
| isbn = 0-582-42629-4}}</ref> که واژه [[خطوط میدان]]ی که او بیان کرده بود، هنوز نیز کاربرد دارد. خطوط میدان مسیرهایی هستند که یک بار مثبت نقطه‌ای هنگامی که بدان نیرو وارد می‌شود، آن مسیرها را طی می‌کند. به هر حال، آن‌ها یک مفهوم ذهنی هستند و واقعیت فیزیکی ندارند و میدان به فضای بین خطوط نفوذ دارد. خطوط میدان ناشی از بارهای ساکن چند ویژگی کلیدی دارند: اولاً، آن‌ها از بارهای مثبت سرچشمه می‌گیرند و به بارهای منفی ختم می‌شوند. ثانیاً، باید با زاویه‌ای قایم وارد اجسام رسانا شوند، ثالثاً، هرگز یکدیگر را قطع نمی‌کنند.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|479}}
 
یک جسم رسانای توخالی تمام بارش را در سطح خارجی خود نگه می‌دارد. در نتیجه میدان در تمام نقاط داخل جسم صفر است.<ref name=Duffin/>{{rpRp|88}} این موضوع نقش اصلی را در [[قفس فاراده]] بازی می‌کند، این قفس یک پوسته فلزی رساناست که فضای داخلی خود را از تأثیرات الکتریکی خارجی جدا می‌کند.
 
نقش الکتریسیته ساکن در طراحی آیتم‌های وسایل [[ولتاژ بالا]] پر رنگ است. برای شدت میدان الکتریکی که یک جسم متوسط می‌تواند تحمل کند، محدودیتی وجود دارد. فراتر از این نکته، [[شکست الکتریکی]] رخ می‌دهد و [[قوس الکتریکی]] سبب ایجاد صاعقه بین دو قسمت باردار می‌شود. برای مثال، هوا تمایل دارد با عبور دادن قوس الکتریکی و ایجاد شکاف، شدت میدان الکتریکی را به بیش از ۳۰ کیلوولت بر سانتی‌متر برساند. در شکاف‌های بزرگتر، شدت شکست ضعیفتر است و شاید یک کیلوولت در هر سانتیمتر باشد.<ref name=hv_eng>
خط ۲۷۲:
</ref>
 
شدت میدان تا حد زیادی تحت تأثیر اجسام رسانای نزدیک میدان قرار دارد و در اشیای نوک تیز تشدید می‌شود. از این موضوع در [[برقگیر]]ها استفاده می‌شود که آذرخش، با استفاده از تیر نوک تیز مهار می‌شود تا ساختمان تحت محافظت، از صدمه دیدن در امان بماند.<ref name="Nahin2002">{{cite book|author=Paul J. Nahin|authorlink=Paul J. Nahin|title=Oliver Heaviside: The Life, Work, and Times of an Electrical Genius of the Victorian Age|date=9 October 2002|publisher=JHU Press|isbn=978-0-8018-6909-9}}</ref>{{rpRp|155}}
 
=== پتانسیل الکتریکی ===
خط ۲۷۹:
[[پرونده:Panasonic-oxyride.jpg|بندانگشتی|یک جفت [[باتری ای‌ای]]. علامت + نشان دهنده قطبش اختلاف پتانسیل بین خروجی‌های باتری است.]]
 
مفهوم پتانسیل الکتریکی با میدان الکتریکی ارتباط نزدیکی دارد. به بار کوچکی که در یک میدان الکتریکی قرار می‌گیرد، نیرو وارد می‌شود، و برای حرکت دادن این بار بر خلاف نیرویی که بدان وارد می‌شود، به [[کار (فیزیک)|کار]] نیازمندیم. پتانسیل الکتریکی در هر نقطه میزان انرژی لازم برای آوردن بار آزمون از فاصله [[بی‌نهایت (ریاضی)|بی‌نهایت]] دور به آن نقطه است. واحد آن اغلب [[ولت]] است، و یک ولت، پتانسیلی است که با استفاده از یک [[ژول]] کار می‌توان یک بار یک [[کولن]]ی را از فاصله بینهایت دور به یک نقطه آورد.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|494–98}} توصیح پتانسیل اگرچه رسمی است، کاربرد چندان ندارد، و مفهوم کاربردی‌تر، [[ولتاژ|اختلاف پتانسیل الکتریکی]] است که به انرژی لازم برای به حرکت درآوردن بار آزمون بین دو نقطه مشخص گفته می‌شود. میدان الکتریکی درای ویژگی مخصوصی است و آن اینست که [[نیروی پایستار|پایستار]] است، و این بدان معناست که به مسیری که بار می‌پیماید وابسته نیست: تمام مسیرهای بین دو نقطه به انرژی یکسانی نیاز دارند، و بنابرین یک مقدار منحصر به فرد برای اختلاف پتانسیل مورد نیاز است.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|494–98}} یکای ولت به عنوان واحد اندازه‌گیری و توصیف اختلاف پتانسیل الکتریکی یا [[ولتاژ]] شناخته می‌شود.
 
برای اهداف کاربردی، بهتر است نقطه‌ای را به عنوان مبدأ انتخاب کنیم و پتانسیل را با توجه به آن اندازه‌گیری و مقایسه کنیم. مبدأ خیلی مناسب می‌تواند [[زمین الکتریکی]] باشد، که فرض بر اینست که در تمام نقاط پتانسیلش یکسان است. نام نقطه مبدأ [[زمین الکتریکی]] است. زمین به عنوان منبع بی پایان از بارهای معادل مثبت و منفی فرض می‌شود و به همین دلیل از نظر الکتریکی خنثی و غیرقابل باردار شدن است.<ref>
خط ۳۰۸:
</ref> همان‌طور که در نقشه‌های موجود، [[خط کانتوری|خطوط کانتوری]] نقاط هم ارتفاع را نشان می‌دهند، می‌توان مجموعه خطوطی که نقاط هم پتانسیل را نشان می‌دهند (با نام [[خط هم‌پتانسیل|خطوط هم‌پتانسیل]] شناخته می‌شود)، پیرامون یک جسم دارای بار الکترومغناطیسی رسم کرد. خطوط هم‌پتانسیل با تمام خطوط نیرو زاویه قائم می‌سازند. همچنین آن‌ها با سطح [[رسانای الکتریکی]] موازی اند، در غیر این صورت نیرویی تولید می‌شود که حاملان بار را به سطح پتانسیل می‌برد.
 
میدان الکتریکی به‌طور رسمی به عنوان نیرو وارده به واحد بار تعریف می‌شود، اما مفهوم پتانسیل اجازه استفاده از تعریفی مفیدتر و معادل را می‌دهد: میدان الکتریکی [[شیو (حسابان)|گرادیان]] مکانی پتانسیل الکتریکیست. واحدش اغلب ولت بر متر بوده، جهت بردار میدان، بزرگترین شیب پتانسیل و جایی است که خطوط هم‌پتانسیل در نزدیکترین حالت قرار دارند.<ref name=Duffin/>{{rpRp|60}}
 
=== آهنربای الکتریکی ===
خط ۳۲۶:
 
اورستد اکتشاف خود را به‌طور کامل متوجه نشد، اما مشاهده کرد که آثار متقابل بودند: جریان به آهنربا نیرو و آهنربا به جریان نیرو وارد می‌کنند. بعدها [[آندره ماری آمپر]] این پدیده را بررسی کرد. او کشف کرد که دو سیم موازی حامل جریان به یکدیگر نیرو وارد می‌کنند. دو سیم که جهت جریانشان یکسان است، یکدیگر را جذب می‌کنند و دو سیم که جهت جریانشان مخالف هم است یکدیگر را دفع می‌کنند.<ref name="elec_princ_92-93">
{{Citation
{{citation
| last = Morely & Hughes
| title=Principles of Electricity, Fifth edition
خط ۳۶۳:
یک مدار الکتریکی اتصالی داخلی از اجزای الکتریکی است تا بارهای الکتریکی در مسیر بسته به منظور هدفی معین جریان یابند.
 
اجزای یک مدار الکتریکی می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته باشد، که می‌تواند شامل عناصری چون [[مقاومت]]ها، [[خازن]]ها، [[کلید (مدار)|کلیدها]]، [[ترانسفورماتور]]ها [[الکترونیک|وسایل الکترونیکی]] می‌باشد. [[مدار الکتریکی|مدارهای الکتریکی]] حاوی اجزای [[کنش‌پذیری (مهندسی)|فعال]] به ویژه [[نیم‌رسانا]]ها می‌باشند و رفتاری [[سامانه خطی|غیر خطی]] نشان می‌دهند که نیازمند آنالیز پیچیده‌ای است. سادهترین اجزای الکتریکی آنهایی هستند که نامشان [[کنش‌پذیری (مهندسی)|غیرفعال]] و [[سامانه خطی|خطی]] اند: اگرچه ممکن است به‌طور موقت انرژی را ذخیره کنند، ولی شامل هیچ منبعی از آن نمی‌شوند و به تحریک‌ها، پاسخ‌های خطی می‌دهند.<ref name=Alexander>{{Citation | last = Alexander | first = Charles | last2 = Sadiku | first2 = Matthew | title = Fundamentals of Electric Circuits | publisher = McGraw-Hill | year = 2006 | edition = 3, revised |isbn = 9780073301150}}</ref>{{rpRp|15–16}}
 
شاید [[مقاومت]] ساده‌ترین عنصر غیرفعال مدار باشند: همان‌طور که نامش نشان می‌دهد، او در مقابل جریان مقاومت نشان می‌دهد و انرژی را به صورت گرما به هدر می‌دهد. مقاومت حاصل حرکت بار در یک رساناست: برای مثال، ر فلزات، مقاومت ناشی از برخورد بین الکترون‌ها و یون‌هاست. [[قانون اهم]] قانون ابتدایی [[نظریه مدارها]] می‌باشد و بیان می‌کند که جریان گذرا از یک مقاومت، با اختلاف پتانسیل دو سر آن متناسب است. مقاومت بیشتر مواد در طیف‌های مختلف دما و جریان تقریباً ثابت است؛ موادی که از این شرایط پیروی می‌کنند، مواد «اهمی» نام دارند. [[اهم]]، واحد مقاومت بوده و به افتخار [[گئورگ زیمون اهم]] انتخاب شده‌است و علامتش با توجه به حروف یونانی، به شکل Ω است. یک Ω مقاومتی است که در پاسخ به جریان یک آمپری، اختلاف پتانسیل یک ولتی ایجاد می‌کند.<ref name=Alexander/>{{rpRp|30–35}}
 
[[خازن]] حاصل توسعه بطری لیدن است و وسیله‌ایست که می‌تواند بار را ذخیره کند، او بدین وسیله انرژی الکتریکی را در میدان حاصل ذخیره می‌کند. از دو صفحه رسانا ساخته شده که به وسیله یک [[عایق الکتریکی|عایق]] [[دی‌الکتریک]] از یکدیگر جدا شده‌اند. در عمل، ورقه‌های فلزی نازک به یکدیگر چسبیده‌اند تا سطح تماس در واحد حجم و در نتیجه [[ظرفیت خازنی]] را افزایش دهند. واحد ظرفیت خازن [[فاراد]] است، که بعد از [[مایکل فارادی]] این نام اختصاص داده شد و با علامت F نشان داده می‌شود: یک فاراد عبارتست از اختلاف پتانسیل یک ولتی حاصله به هنگام ذخیره یک کولن بار الکتریکی در خازن. یک خازن متصل به منبع تغذیه در ابتدا به این دلیل که بار الکتریکی انباشته می‌کند، جریانی ایجاد می‌نماید. این جریان رفته رفته با پر شدن خازن کم می‌شود و در انتها به صفر می‌رسد؛ لذا یک خازن جریان
[[شرایط پایدار]] ایجاد نمی‌کند، بلکه مسیر آن را می‌بندد.<ref name=Alexander/>{{rpRp|216–20}}
 
[[القاگر]] یک رساناست که اغلب به شکل سیم پیچ است و در میدان مغناطیسی حاصل از جریان عبوری انرژی ذخیره می‌کند. زمانی که جریان تغییر می‌کند، میدان مغناطیسی و همچنین ولتاژ بین دو سر رسانا نیز دچار تغییر و تحول می‌گردد. ولتاژ حاصله با [[مشتق زمانی]] جریان متناسب است. ثابت تناسب [[القاوری|آندوکتانس]] نام دارد. واحد آندوکتانس [[هانری (یکا)|هانری]] است که به افتخار [[جوزف هانری]]، هم دوره فارادی انتخاب شده‌است. یک هانری آندوکتانسی است که اگر جریان گذرا از آن القاگر در هر ثانیه یک آمپر تغییر کند، اختلاف پتانسیل یک ولتی را ایجاد می‌کند. از برخی جهات رفتار القاگر برعکس خازن است: القاگر به جریان نامتغیر اجازه می‌دهد اما در مقابل جریان در حال تغییر ایستادگی می‌کند.<ref name=Alexander/>{{rpRp|226–29}}
 
=== توان الکتریکی ===
خط ۳۹۸:
=== موج الکترومغناطیسی ===
{{اصلی|تابش الکترومغناطیسی}}
کار فارادی و آمپر نشان داد که یک میدان مغناطیسی متغیر در زمان به عنوان منبع یک میدان الکتریکی عمل می‌کند و یک [[میدان الکتریکی]] متغیر در زمان منبع میدان مغناطیسی است. بنابرین، زمانی که یکی از این دو میدان در بازه زمانی تغییر می‌کنند، میدان دیگری ایجاد می‌شود.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|696–700}} این پدیده ویژگی‌های [[موج]] را داراست و به‌طور طبیعی با نام [[تابش الکترومغناطیسی]] یاد می‌شود. در سال ۱۸۶۴، [[جیمز کلرک ماکسول]]، امواج الکترومغناطیسی را از نظر تئوری بررسی کرد. ماکسول مجموعه‌ای از روابط را بیان کرد که قادر بودند ارتباط بین میدان الکتریکی، میدان مغناطیسی، بار الکتریکی و جریان الکتریکی را به روشنی نشان دهند. او به علاوه ثابت کرد که امواج، الزاماً با [[سرعت نور]] حرکت می‌کنند و بنابرین خود نور نیز شکلی از تابش‌های الکترومغناطیس است. [[معادلات ماکسول]]، که نور، میدان و بار را یکپارچه می‌کند، یکی از بزرگترین نقاط عطف فیزیک تئوریست.<ref name=uniphysics/>{{rpRp|696–700}}
 
بنابرین، تلاش بسیاری از محققان، امکان استفاده از الکترونیک را برای تبدیل سیگنال‌ها به جریان [[فرکانس رادیویی|فرکانس بالای]] نوسان‌دار فراهم ساخت، و به وسیله رساناهای دارای شکل مناسب، الکتریسیته اجازه ارسال و دریافت این سیگنال‌ها را به وسیله امواج رادیویی در فاصله‌های بسیار دور صادر کرد.
خط ۴۰۹:
 
آزمایش‌های تالس به وسیله میله کهربا اولین مطالعات پیرامون تولید انرژی الکتریکی بود. اگرچه این روش، که به [[اثر برق مالشی]] معروف است، می‌تواند اجسام سبک را بلند و جرقه تولید کند، بسیار ناموثر است.<ref name=batteries>
{{Citation
{{citation
| first = Ronald | last = Dell
| first2 = David | last2 = Rand
خط ۴۲۳:
 
الکتریسیته، اغلب به وسیله [[مولد الکتریکی|مولدهای الکتریکی]] تولید می‌شود که با [[بخار]] حاصل از احتراق [[سوخت فسیلی|سوخت‌های فسیلی]]، یا گرما آزاد شده از رآکتورهای هسته‌ای، یا سایر منابع انرژی مانند [[انرژی جنبشی]] حاصله از باد و جریان آب، به حرکت در می‌آیند. [[توربین بخار]] مدرن که در سال ۱۸۸۴ توسط [[چارلز آلگرنون پارسونز]] اختراع شد، امروزه با استفاده از منابع متنوع گرما، حدود ۸۰ درصد [[توان الکتریکی]] جهان را تولید می‌کند. این مولدها هیچ شباهتی به مولد تک‌قطبی فارادی که در سال ۱۸۳۱ اختراع شد، ندارند، اما هنوز از قانون الکترومغناطیسی او پیروی می‌کنند که می‌گوید رسانایی که به میدان مغناطیسی متغیری متصل است بین دوسرش، اختلاف پتانسیل تولید می‌شود.<ref>
{{Citation
{{citation
| first = Peter G. | last = McLaren
| title = Elementary Electric Power and Machines
خط ۴۳۱:
| isbn = 0-85312-269-5}}
</ref> اختراع [[ترانسفورماتور]] در اواخر قرن نوزدهم، بدان معنا بود که نیروی الکتریکی می‌تواند با ولتاژی بالاتر ولی جریانی کمتر انتقال یابد. [[انتقال انرژی الکتریکی|انتقال بهینه انرژی الکتریکی]] بدین معنا بود که می‌توان الکتریسیته را در یک [[نیروگاه]] مرکزی تولید کرد که از [[صرفه‌جویی در مقیاس]] سود می‌برد و به فاصله‌های نسبتاً دوری فرستاده می‌شود.<ref name=Patterson_p44-48>
{{Citation
{{citation
| first = Walter C. | last = Patterson
| title = Transforming Electricity: The Coming Generation of Change
خط ۴۳۹:
| isbn = 1-85383-341-X}}
</ref><ref>
{{Citation
{{citation
|last=Edison Electric Institute
|title=History of the Electric Power Industry
خط ۴۸۶:
| year = 1986
| isbn = 0-309-03677-1}}
</ref>{{rpRp|16}}
 
[[تأثیرات محیطی تولید الکتریسیته|نگرانی‌های محیطی از تولید الکتریسیته]] منجر به افزایش تمرکزها برای استفاده از [[انرژی تجدیدپذیر|منابع تجدیدپذیر]]، به خصوص [[توان بادی]] و [[انرژی آبی]] شده‌است. اگرچه می‌توان انتظار داشت که تأثیر محیطی وسایل مختلف الکتریکی ادامه می‌یابد، شکل نهایی آن تقریباً پاک است.<ref name=NRC1986/>{{rpRp|89}}
 
=== کاربردها ===
خط ۵۹۸:
 
الکتریسیته توسط انسان اختراع نشده‌است و در طبیعت به شکلهای مختلف وجود دارد، یک نمود همیشگی آن [[آذرخش]] است. بسیاری از تعاملات آشنا در حد ماکروسکوپیک مانند حس [[لامسه]]، [[اصطکاک]] و [[پیوندهای شیمیایی]] ناشی از تعاملات بین میدان‌های الکتریکی در مقیاس اتمی هستند. تصور می‌شود که [[میدان مغناطیسی زمین]] توسط یک [[دینام طبیعی]] ناشی از جریانهای دوار در مرکز سیاره ایجاد شده‌است.<ref>
{{Citation
{{citation
|first=Thérèse |last=Encrenaz
|title=The Solar System
خط ۶۰۶:
|year=2004}}
</ref> کریستال‌های مشخصی مانند [[کوارتز]] و [[شکر]] زمانی که تحت فشار قرار می‌گیرند بین دو طرف خود اختلاف پتانسیل ایجاد می‌کنند.<ref name=crystallography>
{{Citation
{{citation
|first=José |last=Lima-de-Faria
|first2=Martin J.| last2= Buerger
خط ۶۲۲:
 
بعضی از موجودات زنده مانند [[کوسه]]‌ها توانایی این را دارند که تغییرات میدان الکتریکی را حس کنند و به آن پاسخ دهند، این توانایی را [[دریافت الکتریسیته]] گویند،<ref name=Biodynamics>
{{Citation
{{citation
| first = Vladimir & Tijana | last = Ivancevic
| title = Natural Biodynamics
خط ۶۳۰:
| isbn = 981-256-534-5}}
</ref> گونه‌های دیگری وجود دارند که قادرند برای شکار یا دفاع از خود ولتاژ ایجاد کنند به این توانایی [[پیدایش الکتروزیستی]] گویند.<ref name=Electroreception/> راسته [[برق‌ماهی‌سانان]]، که معروفترین آن‌ها [[مارماهی الکتریکی]] است، قادرند با ایجاد یک ولتاژ قوی توسط سلول‌های تغییریافتهٔ ماهیچه موسوم به [[الکتروسلول]]، طعمه خود را تشخیص یا بی‌حس کنند.<ref name=Electroreception/><ref name=morris/> همهٔ حیوانات اطلاعات را در امتداد غشای سلولی توسط تپش‌های (پالس‌های) ولتاژ انتقال می‌دهند که به آن [[پتانسیل عمل]] می‌گویند، که وظیفه آن شامل ایجاد ارتباط بین [[ماهیچه]]‌ها و [[یاخته‌های عصبی]] توسط دستگاه عصبی است.<ref name="neural science">
{{Citation
{{citation
| first = E. | last = Kandel
| first2 = J.| last2 = Schwartz
خط ۶۳۹:
| publisher = McGraw-Hill Professional
| isbn = 0-8385-7701-6}}
</ref> شوک الکتریکی این سیستم را تحریک می‌کند و موجب انقباض ماهیچه‌ها می‌شود.<ref>{{citationCitation
| first = Paul | last = Davidovits
| title = Physics in Biology and Medicine
خط ۶۵۰:
در سال ۱۸۵۰، [[ویلیام اوارت گلدستون]] از [[مایکل فارادی]] پرسید، چرا الکتریسیته ارزشمند است. فارادی پاسخ داد، «یک روز شما مالیات آن را خواهید پرداخت.»<ref name="The Conversation">{{Citation|last=Jackson|first=Mark|url=http://theconversation.com/theoretical-physics-like-sex-but-with-no-need-to-experiment-19409|title=Theoretical physics – like sex, but with no need to experiment|publisher=The Conversation|date=4 November 2013}}</ref>
 
در قرن ۱۹ام و اوایل قرن ۲۰ام، حتی در [[جهان غرب|جهان صنعتی غرب]]، هنوز الکتریسیته به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل نشده بود. [[فرهنگ عامه]] زمان، اغلب آن را در قالب نیرویی اسرارآمیز و شبه جادویی به تصویر می‌کشید که قادر بود زندگی را نابود و مرده را زنده کند یا حتی قوانین طبیعت را به زانو درآورد.<ref name="Van Riper 69">{{Citation|last=Van Riper|first=A. Bowdoin|title=Science in popular culture: a reference guide|publisher=[[Greenwoodگروه Pressانتشاراتی گرینوود]]|location=Westport|year=2002|pages=69|isbn=0-313-31822-0}}</ref> این گرایش با آزمایش‌های [[لوییجی گالوانی]] در سال ۱۷۷۱ ایجاد شد که در آن پاهای قورباغه‌های مرده با به کار بردن [[الکتریسته حیوانات]] به حرکت درآمد. اندکی پس از کار گالوانی، «تجدید حیات» یا احیای مجدد افراد ظاهراً مرده یا غرق شده، در ادبیات پزشکی گزارش شد. این نتایج با [[مری شلی]] به هنگام انتشار [[فرانکنشتاین]] (۱۸۱۹)، مشهور شدند، اگرچه او واژهٔ تجدید حیات را به هیولا نسبت نداد. تجدید حیات هیولاها با استفاده از الکتریسیته، بعداها به موضوعی ترسناک در فیلم‌های ژانر وحشت تبدیل شد.
 
با افزایش آشنایی عمومی با الکتریسیته به عنوان نیروی حیاتی [[انقلاب صنعتی دوم]]، صاحبانش در نقش‌های مثبتی،<ref name="Van Riper 71">Van Riper, op.cit., p. 71.</ref> مانند کارکنان در «مرگ انگشت در پایان دست‌کش‌هایشان مانند قطعه قطعه کردن سیم‌های زندگی» در شعر [[پسران مارتا]] از [[رودیارد کیپلینگ]] در سال ۱۹۰۷ ظاهر شدند.<ref name="Van Riper 71" /> ماشین‌های دارای قدرت الکتریکی از تمام انواع، در داستان‌های ماجراجویانه‌ای چون داستان‌های [[ژول ورن]] و [[تماس سویفت]] برجسته شدند.<ref name="Van Riper 71" /> اربابان الکتریسیته، چه تخیلی و چه واقعی، از جمله دانشمندانی چون [[توماس ادیسون]]، [[چارلز آلگرنون پارسونز]]، و [[نیکولا تسلا]]، به عنوان جادوگران، علم میان مردم مشهور شدند.<ref name="Van Riper 71" />
خط ۶۶۴:
 
==منابع==
* {{citationCitation
| first1=Mahmood
| last1=Nahvi
خط ۶۷۳:
| publisher=McGraw-Hill
| isbn=9780071422413 }}
* {{citationCitation
| first=Percy | last = Hammond
| title=Electromagnetism for Engineers
خط ۶۸۵:
| doi=10.1038/168004b0
| issue=4262 }}
* {{citationCitation
| first=A.| last = Morely
| first2=E.| last2 = Hughes
خط ۶۹۳:
| publisher=Longman
| isbn=0-582-22874-3}}
* {{citationCitation
| first = M.S.| last = Naidu
| first2 = V.| last2 = Kamataru
خط ۷۰۰:
| year = 1982
| isbn = 0-07-451786-4}}
* {{citationCitation
| first = James| last = Nilsson
| first2 = Susan | last2 = Riedel
خط ۷۰۷:
| year = 2007
| isbn = 978-0-13-198925-2}}
* {{citationCitation
| first = Walter C. | last = Patterson
| title = Transforming Electricity: The Coming Generation of Change