زبان فارسی: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←فارسی نوین: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با ویرایشگر خودکار فارسی |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۰:
}}
'''فارسی''' یا '''پارسی''' یکی از [[زبانهای هندواروپایی]] در شاخهٔ [[زبانهای ایرانی]] جنوب غربی است که در کشورهای [[ایران]]، [[افغانستان]]،<ref>[https://www.cia.gov/cia/publications/factbook/geos/af.html CIA - The World Factbook<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> [[تاجیکستان]]<ref>[https://www.cia.gov/cia/publications/factbook/geos/ti.html CIA - The World Factbook<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> و [[ازبکستان]]<ref>[https://www.cia.gov/cia/publications/factbook/geos/uz.html CIA - The World Factbook<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> به آن سخن میگویند. فارسی [[زبان رسمی]] کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از دو زبان رسمی افغانستان (در کنار [[پشتو]]) است. زبان رسمی کشور [[هندوستان]] نیز تا پیش از ورود [[امپراتوری بریتانیا|استعمار انگلیس]]، فارسی بود.<ref>به گونهای که در سرود ملی کشور [[پاکستان]] (که زمانی جزو هندوستان بود) همهٔ واژههای آن (به جز یک واژه)، فارسی است.</ref>
[[پرونده:Farsi Symbols Parsi.png|بندانگشتی|155x155پیکسل|فا، fa: نماد <span lang="fa" dir="rtl">زبان</span> فارسی]]
زبان فارسی را '''پارسی''' نیز میگویند. زبان فارسی در افغانستان بهطور رسمی '''دری''' و در تاجیکستان '''تاجیکی''' خوانده شدهاست.<ref>زبان فارسی در افغانستان بوسیله تاجیکها و دیگر اقوام فارسیزبان و پشتو زبانها «فارسی» / «پارسی» خوانده میشود و «دری» واژهای است که بوسیله حکومت کاربرد دارد. (دانشنامه ایرانیکا، "v. Languages ","AFGHANISTAN"، زبان: انگلیسی، بازیابی در ۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۰)</ref>
خط ۱۶۷:
در آغاز رویارویی زبان فارسی و عربی، در میان فارسیزبانان دو گرایش وجود داشت. گروهی فارسیگرا بودند و گروهی عربیگرا. فارسیگرایان که ابن سینا و جوزجانی و ناصرخسرو و افضلالدین کاشانی از برجستگان آنان بودند، بر این باور بودند که باید برای واژههای عربی و یونانی که در عرصه دانش و فلسفه مطرح است برابرهای فارسی برگزید. در مقابل اینان عربیگرایان قرار داشتند که معتقد به وامگیری از زبان عربی بودند. در آن زمان این گرایش غلبه یافت و فارسی به مدت چند سده به وامگیری گسترده از زبان عربی پرداخت. این گرایش موجب شد که وامگیری به عادت فارسیزبانان تبدیل شود. این عادت هنوز هم پابرجاست، اما زبان عربی جای خود را به زبانهای انگلیسی و (تا چندی پیش از آن فرانسه) سپردهاست.<ref name=ToolAutoGenRef9>طباطبایی، سید علاءالدین: ضرورت و موانع واژهسازی. در: مجله «نشر دانش» سال هجدهم، بهار ۱۳۸۰ - شماره ۱. (از ۲۸صفحه تا ۳۳).</ref>
بیشترین پ واژههای بیگانه در فارسی واژههای عربی، واژههای ساختگی با بهکارگیری بن فعل عربی، واژههای اروپایی و تا اندازه کمی واژههای ترکی هستند. بهجز واژههای عربی که دلیل روان شدن بسیاری از آنها در فارسی آمدن اسلام به ایران بود، واژههای دیگر زبانها به دلیل برهم کنشهای فرهنگی و داد و ستدهای بازرگانی به فارسی آمدهاند.
تحقیقات و بررسیها نشان میدهد که بهطور کل، درصد واژههای عربی که در آثار شاعران اولیه زبان فارسی بهکار رفته در حدود ۱۰ درصد از واژگان آنها است،<ref>L. P. Elwell-Sutton: ARABIC LANGUAGE iii. Arabic influences in Persian literature. In: [http://www.iranicaonline.org/articles/arabic-iii Encyclopaedia Iranica], Vol. II, Fasc. 3, pp. 233-237. December 15, 1986</ref> برای نمونه سرودههای [[رودکی]] حاوی حدود هشت تا نه درصد واژه عربی است.<ref name=ToolAutoGenRef17>همان.</ref> درصد واژههای عربی در [[شاهنامه]] فردوسی حدود دو درصد محاسبه شدهاست.<ref name=ToolAutoGenRef17 />
خط ۳۳۶:
{| class="wikitable"
|-
! فارسی باستان || فارسی میانه || فارسی
|-
| pitar || pidar || pedar (پدر) || patēr || pater || Vater || father || ojciec || fa(de)r || tėvas
خط ۳۸۷:
{| class="wikitable"
|-
! *indogermanisch || سانسکریت|| فارسی باستان||
! یونانی|| لاتین || اسلاو|| ahd. || آلمانی |-
| *bhero || bharami || baramiy || mi-baram (میبرم) || phero φερω || fero || bera || biru || ich bringe
|