پارسوآش: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Alijamal1357 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Alijamal1357 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: افزودن تگهای خالی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵:
لوئیس لوین انتهای شمالی دشت ماهیدشت را که راههای خوبی آن نمری مربوط میکند و در آن تپههای تاریخی مهمی وجود دارد برای این ایالت تعیین نمودهاست
<ref> (Levine, 1974, p. 112)
</ref> نامبرده در نوشتههای جدیدتر خود ناحیه [[ماهیدشت]] شمالی و حوالی [[روانسر]] را بهترین گزینه دانستهاست <ref> (Levine, 1977,p. 138) </ref> بر اساسهمین جایابی، پارپولا در اطلس تاریخی شرق نزدیک در دوره آشور جدید، نیکور پایتخت پارسوا را در [[روانسر]] امروزی جایابی کردهاست. <ref> (Lanfranchi, pp. 101–2؛Parpol) </ref> این جایابی مرزهای شمالی پارسو( با توجه به وسعت این ایالت و مجاورت آن با مانّا) تامنطقه [[سنندج]] و مناطق شرقیتر آن میتوانست کشیده شده باشد
'''بررسی و مطالعه ارتباط پارسوا با پارسوماش'''
در خصوص ارتباط پارسوا با پارسوماش نظریات متفاوتی وجود دارد. کایلر یانگ ولوئیسلوین به نوعی این دو را یکی میپندارند و لوین اشاره میکند:در اواخر دوره آشورجدیداشارات به پارسوا در منطقه غرب ایران (استان[[کردستان]]) ناپدید شده تا اینکه دوباره در دوره آشوربانیپال در مناطق خیلی جنوبیتر و استان فارس به آن اشاره میشود. <ref> (Levine,1974,p. 111) </ref> در همینجا لوین تأکید میکند درکتیبههای آشوربانیپال است. کایلر یانگ در مقاله نخست خود که به مهاجرت ایرانیها به منطقه زاگرس اختصاص دارد <ref> (Young,1967,pp. 11–34) </ref> ، بهطور خلاصه ضمن اعتقاد به این مسئله که پارشوای شمال غرب، پارسوای غرب و پارسوماش جنوب غربی ایران در ارتباط باپارسیها قرار دارند، به این نتیجه رسیده که:سه پارسوا یا سه گروه از پارسیها در غرب ایران و تقریباً به صورت همزمان وجود داشتهاند؛ یکی در شمال غرب، دیگری در مرزهای ایلام و آخری در فارس. بر اساس نوشته یانگ مهاجرتی از شمال غرب، به غرب و سپس جنوب غربی ایران صورت نگرفته و اشاراتی که در این زمینه وجود دارد، نتیجه برداشت نادرست از منابع است. <ref> (Ibid,p. 22) </ref> یانگ در مقاله جدید خود نظری تقریباً متفاوت ارائه میکند. <ref> (Young, 2003,pp. 243–244). </ref> او در اینجاضمن یکی شمردن ایالتهایااسامی پارسوا، پارسواش وپارسوماش محل آن را در زاگرس مرکزی جایابی کرده و هرگونه ارتباط این اسامی را باجنوب غربی ایران و پارس دوره بعد رد میکند و پارسوماش کتیبه سناخریب وآشوربانیپال را نیز در زاگرس مرکزی جایابی کرده و کوراش را نیز حاکم همین منطقه میداند. او تأکید میکند:پارسوای (زاگرس مرکزی) که به نظر او با پارسوماش یکیاست (نمیتوانسته هیچ ارتباط مستقیمی با پارسه(Parsa)در فارس که در زمان داریوش هخامنشی ایجاد شد داشته باشد ؛ <ref> </ref> (Ibid,p. 243)امیلی کورت نیز بهطور ضمنی این نظریه را که تمامی اسامی مورد بحث تنها به یک ایالت در غرب ایران اشاره دارند، تأیید کردهاست)(Kurrt,p. 54)یانگ برای توجیه جایابی پارسوماش در زاگرس مرکزی دلایلی ذکر میکند:مکانیدر زاگرس مرکزی ( منطقه اردلان)برای پارسوای آشوربانیپال کاملاً متقاعدکننده است. آشوربانیپال درتوصیف شکست و ویرانی ایلام) سال۶۴۶ق. م (اغراق زیادی کردهاست. دادههای باستان شناسیچنین ویرانیرا تأیید نمیکنند و سلسله ایلام بعد از این تاریخ نیز به حیات خود ادامه دادهاست. از طرف دیگر پارس از سرزمین جلگه ای ایلام فاصله زیادی داشته و اغلب از یورش دشمنان بینالنهرینی خود در امان بودهاست. از این رو به نظرنمیرسد پادشاه پارس که بر ناحیه نزدیک انشان حکومت میکرد، این قدر ترسیده باشدکه پسر خود را به عنوان گروگان به دربار آشور فرستاده باشد. پادشاه پارسوای زاگرس مرکزی میتوانست از لشکرکشی آشوریها بیشتر متأثر شده باشد. پادشاهان این ناحیه زاگرس به صورت سنتی متحد ایلام و بابل در برابر آشور بودند و نزدیکی آنها به آشورمیتوانست زمینه ترس آنها را فراهم کند(Ibid,p. 244).<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://books.google.com.ua/books?id=BBbyr932QdYC&pg=PA61&dq=Parsua&redir_esc=y#v=onepage&q=Parsua&f=false|عنوان=the Iranian tribe of the Parsua (Parsuash; Parsumash; Persians), who settled there in the 7th century BC}}</ref>
به احتمال قوی [[پارس]] بعدی در [[انشان]] است در زمان داریوش هخامنشی ایجاد شده و جنوب غرب ایران واستان فارس فاقد هر گونه اثری از مهاجرت اقوام آریایی در عصر آهن و بعد از آن بودهاست.<ref>{{پک|نلسون فرای|۱۳۸۶|ک=میراث باستانی ایران|ص=۱۱۵}}</ref>
|