محسن روحالامینی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: اساتید⟸استادان، ببزند⟸ببرند، پبکری⟸پیکری، پیکیر⟸پیکر |
||
خط ۱:
'''محسن روحالامینی نجفآبادی''' یکی از کشتهشدگان [[پیامدهای انتخابات ریاستجمهوری دهم ایران|حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری دورهٔ دهم]] است. وی پس از دستگیری در جریان [[راهپیمایی هزاران معترض در سالگرد هجده تیر|تظاهرات جنبش سبز در ۱۸ تیر ۱۳۸۸]]، به [[بازداشتگاه کهریزک]] منتقل شد. او، چند روز بعد، در مسیر انتقال به [[زندان اوین]] به دلیل شرایط بد جسمانی ناشی از استرسهای فیزیکی، شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و نیز اصابت جسم سخت به بیمارستان منتقل شده و در ۲۴ تیر جان سپرد.<ref name="bbca">{{یادکرد وب|عنوان=محسن روح الامینی 'به علت بیماری و مننژیت نمردهاست'|ناشر=بیبیسی فارسی|نشانی=http://www.bbc.co.uk/persian/business/2009/08/090831_ir88_roholamini.shtml|تاریخ بازدید=2019-06-21|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=۹ شهریور ۱۳۸۸|وبگاه=}}</ref>
روحالامینی که دانشجوی [[رشتهٔ کامپیوتر]] [[دانشگاه تهران]] بود در تجمع روز ۱۸ تیر ۱۳۸۸ دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شد و در ۱ مرداد [[جنازه|جنازهاش]] به خانوادهاش تحویل داده شد. وی فرزند [[عبدالحسین روحالامینی]] دبیرکل [[حزب عدالت و توسعه]] و از
== چگونگی قتل ==
خط ۴۲:
روز چهارم به دستور سرهنگ کمیجانی (رئیس بازداشتگاه کهریزک) میخواستند موهای ما رو با ماشینهای دستی قدیمی و خراب بزنند. خیلی از بچهها به این موضوع اعتراض کردند و یکی پسر جوانی هم التماس مأمورین را میکرد و میگفت چند روز دیگه عروسی من است تو رو خدا موهای منو از ته نزنید ولی مأمورین هیچ توجه ای نمیکردند و قصد داشتند موهای همه را از ته برنند.
محسن روح الامینی موهای خیلی بلند زیبایی داشت، وقتی میخواستند موهای محسن را
روز آخر بود داشتیم از جهنم کهریزک به زندان اوین منتقل میشدیم محسن بخاطر عفونت شدیدی که در کمرش داشت در داخل حیاط بازداشتگاه دراز کشیده بود و حالش خیلی بد شده بود. استوار گنج بخش (افسر نگهبان و مأمور بدرقه به اوین) با کمربند شروع کرد به پشت محسن زدن که بلند شو فیلم بازی نکن نامرد حدود چند ضربه ای به
بخاطر فوت مظلومانه امیر جوادی فر حدود یک ساعتی در جلوی بهشت زهرا ایستادیم، ماشینی که محسن در داخلش بود یک ون بود که زودتر از ما رسیده بود به زندان اوین. محسن یک ساعتی در آفتاب سوزان تیر ماه در جلوی درب زندان با
چند روزی از ورودمان به اوین گذشت، متوجه شدیدم محسن بخاطر ضرب شتم شدید و عفونتهای شدیدی که داشت جانش را در بیمارستان از دست دادهاست …
|