عبدالله کوثری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویکیسازی رباتیک (درخواست کاربر:Freshman404)(۷.۶) >زبانهای اروپایی، شعر کلاسیک فارسی، ترجمهٔ همزمان، زبان اسپانیایی، خواندن و نوشتن، ترجمهٔ همزمان، ادبیات فرانسه، ادبیات نمایشی، فرهنگ ایرانی، نام خانوادگی، مجلهٔ فردوسی، مدیریت مالی، ادبیات جهان، معرفی کتاب، تاریخ جهان، فشار عصبی، قرن بیستم، کتاب درسی، صنعت نشر+املا+مرتب+تمیز (۱۰.۷) |
Mazdakabedi (بحث | مشارکتها) واگردانی چند ویرایش رباتیک نابهجا |
||
خط ۱۷:
|مذهب =
|در زمان حکومت = [[دودمان پهلوی]]{{سخ}}[[جمهوری اسلامی ایران]]
|اتفاقات مهم = [[کودتای ۲۸ مرداد]]<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
| نام دیگر =
|لقب =
خط ۴۸:
|امضا =
}}
'''عبدالله کوثری''' {{تتم|۲۲ آبان|۱۳۲۵|[[همدان]]||||خ}} [[شاعر]]، [[مترجم]]، [[ویراستار]]<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
== زندگی ==
خط ۵۶:
پدرش [[تاجر]]ی بود از [[طبقه متوسط|طبقهٔ متوسط]] با حجرهای در [[کاروانسرای شریفیه]]<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> که در ۱۳۲۷ با اصرارش، از جمله برای تحصیل خوبِ فرزندانش، به [[تهران]] مهاجرت کردند<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> و ساکن [[امیریه (تهران)|محلهٔ امیریه]]، ایستگاه دلبخواه<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> شدند و بیست سال ساکن امیریه ماندند؛ از امیریهٔ طرفِ [[گمرک (تهران)|محلهٔ گمرک]] شروع کردند تا امیریهٔ مقابل [[منیریه]]. کودکی ''عبدالله'' مثل همهٔ بچههای امیریه بود و جدا از [[فوتبال]] در [[کوچه]] و [[سینما]] که هیچوقت از دست نمیدادند، با عشق به [[کتاب]] گذشت<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> جوری که در هفتسالگی تمام هفته منتظر پنجشنبه-جمعه بود تا با انتشار جزوهٔ دیگری از ۱۲ جزوهٔ ۱۰۰ صفحهای ۵ [[ریال]]ی ''[[کنت مونت کریستو]]'' (''[[الکساندر دوما]]''، ترجمهٔ ''[[آرشیلا قریبپور شهریاری]]'' (ا. شهریاری)، ۱۳۳۴<ref>{{پک|دوما|۱۳۳۴|ک=کنت مونتکریستو}}</ref>) به همراه برادرش آن را با شوق بخوانند؛ اثری که روی او تأثیر زیادی گذاشت. در کنارش آثار ''[[ژول ورن]]'' و داستانهای [[پاورقی]] عامهپسند تاریخی ''[[شاپور آریننژاد]]'' نیز به نظرش آثاری جذاب بودند.<ref>{{پک|سرلک|۱۳۹۶|ک=دنبال فرهنگ نمیرویم}}</ref> [[تابستان]]ها نیز اغلب روز را در خانه میماند و کتاب میخواند و تنها نزدیک غروب برای [[خیابانگردی]] با دوستانش به [[خیابان پهلوی]] میرفتند. آخر هفتههای تابستانه نیز آفتابنتابیته برای [[کوهنوردی]] به [[تجریش]] میرفتند. در سفرهای خانوادگی به [[همدان]] نیز همیشه با خود کتاب میبرد و علاوهبر وقتگذرانی با همسالان خانواده در باغات خانوادگی، کتاب نیز میخواند. او تا جایی که پولش میرسید، برخی از کتابها را میخرید اما بسیاری از کتابها را از کتابخانهٔ غنی پدر دوستش، ''[[فریدون کاظمیان]]'' قرض میگرفت که از نظر ''کوثری'' مهمترینشان کل آثار ''[[احمد کسروی]]'' بود که در دوران دبیرستان خواند. با عضویت در [[کتابخانه ملی ایران|کتابخانهٔ ملی ایران]] از کتابهای آنجا هم استفاده میکرد. ''کوثری'' سینما را نیز در شکلگیری ذوق و نگرشش تأثیرگذار میداند. او که مدعیست فیلمهای [[فیلم هندی|هندی]] و [[فیلمفارسی|فارسی]] را نمیدید، با اذعان به عدم درک بعضی از فیلمهای ''[[فدریکو فلینی]]'' (۱۹۲۰–۱۹۹۳) و ''[[میکلآنجلو آنتونیونی]]'' (۱۹۱۲–۲۰۰۷) در نوجوانی، آثاری که میدید را فیلمهای ''[[آلفرد هیچکاک]]'' (۱۸۹۹–۱۹۸۰) معرفی میکند و دیگر کارگردانان [[سینمای کلاسیک هالیوود]] و آثاری نظیر [[زوربای یونانی (فیلم)|زوربای یونانی]] (''[[مایکل کاکویانیس]]''، ۱۹۶۴)، [[زد (فیلم)|زِد]] (''[[کوستا گاوراس]]''، ۱۹۶۹)، [[مهر هفتم]] (''[[اینگمار برگمان]]''، ۱۹۵۷) و [[خشت و آینه]] (''[[ابراهیم گلستان]]''، ۱۳۴۳). همچنین نمایشهای بر اساس [[نمایشنامه]]های ''[[غلامحسین ساعدی]]'' و برخی نمایشنامههای غربی را نیز میدیدند.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۱|ک=روایت عبدالله کوثری از تابستانهای نوجوانیاش|ش=۴}}</ref> او در مجموع دوران کودکیاش را خوب میداند.<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref>
''عبدالله کوثری'' دوران [[دبستان]] (۱۳۳۲–۱۳۳۸)،<ref>{{پک|جزایری|۱۳۹۳|ک=زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست}}</ref> [[دبیرستان]] (۱۳۳۸–۱۳۴۴)<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' فرزند پنجم خانوادهای پرجمعیت و کتابخوان بود و خواهر و برادران بزرگترش همه دانشآموختهٔ [[دانشگاه]] بودند و در نتیجه او با [[کتاب]] و [[موسیقی]] و [[فرهنگ]] آشنا. برادر بزرگش که ۶ سال از او بزرگتر بود و [[پزشکی]] میخواند<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
با پرورش ذوق ادبیاش در [[دبیرستان البرز]] دوست داشت در رشتهٔ [[ادبیات فارسی]] در [[دانشگاه تهران]] تحصیل کند<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> ولی از سویی به این دلیل که با تحصیل در رشتهٔ [[رشته تحصیلی علوم تجربی|علوم طبیعی]] در دبیرستان [[زبان عربی]] نخوانده بود و مطمئن بود در [[کنکور]] عربیاش ضعیف خواهد بود و از سویی دوستان دانشجوی ادبیاتش او را از تحصیل در این رشته بر حذر داشتند که چیزی که میجوید در دانشگاه نمییابد و فضای دانشگاه ادبیات را خشک و کورکنندهٔ ذوق ادبی نمودند، از این انتخاب منصرف شد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
در این میانه، در ۱۳۴۷ به دلیل بیماری قلبی پدرش از [[امیریه (تهران)|امیریه]] به [[شمیران]] رفتند و در [[دربند (تهران)|دربند]]، نبش خیابان گلابدره خانهای گرفتند با ساختمانی [[آجر بهمنی]] در مالکیت ''[[ارباب جمشید]]'' که هنوز باقیست. در ۲۳ سالگی هم با پایان تحصیل در دانشگاه، به [[خدمت نظام وظیفه]] رفت؛ چهار ماه آموزشی در [[فرحآباد]]<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> (صالحآباد) [[کرمانشاه]] بود<ref>{{پک|کوثری|۱۳۸۴|ک=زبانی متفاوت برای ترجمهٔ رمان}}</ref> و سپس برای دورهٔ تخصصی زرهی به [[شیراز]] اعزام شد. در خرداد ۱۳۴۹ اما وقتی برای مرخصی به [[تهران]] بازگشته بود پدرش از [[نارسایی قلب]] درگذشت.<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> ''کوثری'' در ۱۳۵۱ پس از پایان سربازی،<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> با وجودی که [[زبان انگلیسی]]اش را خوب میدانست، از سویی برای آموختن این زبان و بودن در فضا و گشت و گذار در [[اروپا]]<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> و از سوی دیگر دیدار با برادرش که به دلیل فعالیت سیاسی نمیتوانست به [[ایران]] برگردد، به [[پاریس]] و یک ماه بعد به [[لندن]] رفت و آنجا کلاسی یافت و انگلیسی خواند که خودْ بنیان زبانش را از آنجا میداند چراکه تا پیش از آن چندان انگلیسی نخوانده بود؛ البته سعی میکرد اما میدید مدتی که صرف خواندن یک صفحه به انگلیسی میکند میتواند چهل صفحه فارسی بخواند. به همین دلیل و با اعتقاد به داشتن استعداد در انگلیسی، این سفر و کلاس و یک سال و چند ماه حضور در اروپا را بسیار مؤثر میداند<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> و معتقد است چیزهای زیادی به او آموخت<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> و در این مدت کوتاه زبان انگلیسیاش کم و بیش راه افتاد؛ جوری که در بازگشت به ایران میتوانست ترجمه کند.<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref>
خط ۶۹:
نخستین شعرش را که [[غزل]] بود و برگرفته از شاعران کلاسیک فارسی در چهاردهسالگی سرود و تا حدود سه سال چند دفتر غزل و [[مثنوی]] و [[تضمین]] شعر دیگران سرود. در سالهای نخست دبیرستان با خواندن [[تاریخ مشروطه ایران (کتاب)|تاریخ مشروطهٔ ایران]] اثر ''[[احمد کسروی]]'' به شاعران [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطهٔ ایران]]، نظیر ''[[محمدتقی بهار]]''، ''[[عارف قزوینی]]'' و مخصوصاً ''[[میرزاده عشقی]]'' رو کرد و یکی-دو سال شعرهایی اجتماعی به تقلید از اینان سرود.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۰}}</ref> در این دوران هنوز با [[شعر نو]] آشنا نبود و جز در مجلات چیزی از شاعران معاصر نخوانده بود. در ۱۳۴۲ اما [[عیدی]]گرفتن کتاب «[[دختر جام]]» (''[[نادر نادرپور]]''، ۱۳۳۳<ref>{{پک|نادرپور|۱۳۳۳|ک=دختر جام}}</ref>) از زنی از بستگانش آغاز آشنایی جدیاش با شعر معاصر و نخستین تحول در شعرش بود. ''عبدالله'' هفدهساله با سری پرشور و دلی شیدایی اگرچه هنوز غرق در [[شعر کهن فارسی|شعر کهن]] بود، اما اکنون جهان را متفاوت از پیش میدید و دیگر معشوقش را نه [[زن اثیری]] ''[[حافظ]]'' و ''[[بابا طاهر]]'' بلکه در [[خیابان]]، با ظاهر و زندگیای مثل خود مییافت و در نتیجه سخنگفتن از او یا با او را نیازمند زبانی دیگر.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۱}}</ref> با ''نادرپور'' با چشمانداز دیگری در شعر آشنا شد و از ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳ به سبک او شعر سرود.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۲}}</ref> در همین دوران، در ۱۳۴۲ به واسطهٔ ''[[هاشم کاردوش]]''،<ref>{{پک|کوثری|۱۳۸۶|ک=رمزی از آن خوشحالها|ص=۶۶}}</ref> از بستگان [[حزب توده ایران|تودهای]]اش و دوست صمیمی ''[[هوشنگ ابتهاج]]'' که از بچگی ''عبدالله'' را دوست داشت و شعرهایش را میشنید،<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست|توضیح=کوثری: یکی از اقوامِ نازنین ما که تودهای بود با سایه دوستی صمیمانه داشت و این مرد از بچگی مرا خیلی دوست داشت. شعرهایم را میبردم پیشش. هفدهساله که شدم گفت: فلانی، شعرهای تو را دیگر باید یک شاعر ببیند. گفتم: آقا، من کسی را از شاعران نمیشناسم، رویم نمیشود پیش کسی بروم. گفت: من میشناسم. هوشنگ ابتهاج رفیق من است. دفتر وکالتش در خیابان بهار، کمی بالاتر از خیابان شاهرضا بود. زنگ زد که ابتهاج روز دوشنبه میآید اینجا، دفتر تو را هم دادم بهش. ابتهاج آنروزها حدود چهل سال داشت. آمد، خوشتیپ و شیک. خیلی هم به من اظهار لطف کرد. قرار شد هر دو هفته دوشنبهها بروم خانهٔ ابتهاج در خیابان حقوقی، همانجا که بعدها دفتر زهرایی نشر کارنامه شد. بار اول که رفتم دفتر زهرایی مات مانده بودم، گفت: چهت شد؟ گفتم: خاطرهٔ ابتهاج. من هفدهساله بودم که مینشستم آن گوشه، روبهروی ابتهاج و خانم ابتهاج برای من قهوه میآورد. اولین بار من قهوه را خانهٔ ابتهاج خورده بودم. من دو سال میرفتم خانهٔ ابتهاج. دورهٔ بسیار خوبی هم بود.}}</ref> با ''هوشنگ ابتهاج'' آشنا شد و از آن روز تا حدود یک سال و نیم دو هفته یک بار با رفتن به خانهاش در خیابان حقوقی، شعرهای تازهاش را برایش میخواند.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۴}}</ref>
اولین بار<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
با این که پیشتر شعرهایی عامیانه از ''[[احمد شاملو]]'' خوانده بود ولی در ۱۳۴۳ بود که با خریدن [[آیدا در آینه]] (''[[احمد شاملو]]''، ۱۳۴۳<ref>{{پک|شاملو|۱۳۴۳|ک=آیدا در آینه}}</ref>) به شکلی دراماتیک با شعرش آشنا شد و با خواندنش در خیابان، نرسیده به خانه، همهٔ خواندههای پیشینش گریخت و جا به صدای ''شاملو'' داد.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۵|توضیح=کوثری: هنوز آن روز را به یاد دارم که وقت غروب با یکی از دوستان از دبیرستان البرز که درآمدیم پیاده به میدان مخبرالدوله رفتیم و آنجا پشت شیشههای کتابفروشی نیل کتاب آیدا در آینه را دیدم، کتابی با جلد سیاه و نقش نیمرخی که با رنگ زرد بر آن چاپ شده بود. کتاب را خریدیم و پیاده بازگشتیم. در نیمههای خیابان شاهرضا من دیگر طاقت از کف دادم و کتاب را بازکردم [و با خواندن بند اول «به یک جمجمه»] بیاختیار دست رفیقم را گرفتم و گفتم بنشینیم. بر نیمکتی در پیادهرو نشستیم و من بلندبلند شعرها را یکی پس از دیگری خواندم. شعری دیگر، جهانی دیگر بر من گشوده شد. همهٔ آنچه خوانده بودم یکباره از ذهن من گریخت و جای به این صدای تازه وانهاد.}}</ref> ''کوثری'' نه بیوزنی، بلکه شیفتهٔ شکوه زبان ''شاملو'' شد و نگاهش به [[عشق]]، [[انسان]] و مصائبش. با این حال، چون سالها تمرین شعر قدیم [[وزن شعر]] را بخشی از ذهنش کرده بود، یکباره رهایش نکرد ولی به قالبهای آزادتر رو آورد.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۵}}</ref>
از ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۶ به دنبال زبان شعر خود بود.<ref>{{پک|کوثری|۱۳۷۶|ک=گزیدهٔ شعرها|ف=مقدمه|ص=۱۶}}</ref> او که همزمان با آشنایی با ''شاملو''، با خواندن [[روزنامه شیشهای|روزنامهٔ شیشهای]] (''[[احمدرضا احمدی]]''، ۱۳۴۳<ref>{{پک|احمدی|۱۳۴۳|ک=روزنامهٔ شیشهای}}</ref>) با شعر ''احمدرضا احمدی'' نیز آشنا شده بود، متأثر از [[وقت خوب مصائب]] (''احمدرضا احمدی''، ۱۳۴۷<ref>{{پک|احمدی|۱۳۴۷|ک=وقت خوب مصائب}}</ref>) نیز بود<ref>{{پک|سپاسگزار|۱۳۹۳|ک=ما باید واقعیت خودمان را بگوییم}}</ref> ولی بیش از همه زبان و نگاه خاص ''شاملو'' بر شعرش تأثیر گذاشت.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' در ۱۳۴۵ هم در مجلات مختلف شعر چاپ کرد.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۳|ص=۳۸۵}}</ref> در مهر ۱۳۴۶ اما، در حالی که شعر ''احمد شاملو'' همهٔ ذهنش را گرفته بود،<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
در سال ۱۳۴۷ با برگزاری هفتهٔ «[[شبهای شعر خوشه]]» به همت ''[[احمد شاملو]]'' که عظیمترین حرکت مردمی نوپردازان، از آغاز پیدایش [[شعر نو]] تا پیش از [[شبهای شعر گوته|شبهای شعر کانون نویسندگان ایران]] در ۱۳۵۶ بود و پس از آن بود که تب شبهای شعر سراسر [[ایران]] را فراگرفت و سالها ادامه یافت، در شب چهارم، در ۲۷ شهریور، ''عبدالله کوثری'' نیز در کنار ''[[مهدی اخوان ثالث]]''، ''[[منصور اوجی]]''، ''[[بیژن الهی]]''، ''[[منصور برمکی]]''، ''[[محمد حقوقی]]''، ''[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]'' و خانم «''ف. الف. نیسان''» شعر خواند.<ref>{{پک|جواهری گیلانی|۱۳۷۷|ک=تاریخ تحلیلی شعر نو|ج=۳|ص=۵۷۶–۵۷۸|توضیح=این برنامه در ۲۴–۲۸ شهریور ۱۳۴۷ در باشگاه کارمندان شهرداری تهران، واقع در خیابان خانقاه، مقابل هنرستان دختران برگزار شد}}</ref>
خط ۹۵:
== کار ==
=== ویراستاری ===
''کوثری'' با بازگشت به [[ایران]]، با وجودی که به دلیل کمبود دانشآموختهٔ [[اقتصاد]] در آن دوره<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
در ۱۳۵۴ با ترک کار در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه ملی، به مؤسسهای با نامی شبیه به بنیاد پژوهشها، با رئیسی از اعضای سابق [[حزب نیروی سوم]] رفت. آنجا با ''[[منوچهر صفا]]'' و ''[[داریوش آشوری]]'' آشنا شد<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> و به شکل مستقیم وارد [[ویراستار]]ی.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
پس از آن، در حدود ۱۳۵۵<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
پس از آن در انتشارات [[دانشگاه فارابی]] مشغول به کار شد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
با بازخرید خود از انتشارات دانشگاه فارابی، کاری که بیشتر برای کسب درآمد میکرد ویرایش بود. در ۱۳۶۳<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد|توضیح=کوثری به تقریب میگوید در ۱۳۶۲ یا ۱۳۶۳ پیشنهاد همکاری گرفت ولی از آنجا که فرامرزی در ۱۳۶۳–۱۳۶۴ سرویراستار ایرانیاد و
=== ترجمهٔ سیاسی ===
نخستین ترجمهٔ ''کوثری'' کتابی دربارهٔ [[جنگ ویتنام]]<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
سومین ترجمه و اولین کتاب ''کوثری'' پس از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]] «[[صنعت و امپراتوری]]» (''[[اریک هابسبام]]''، بهار ۱۳۶۱<ref>{{پک|هابسبام|۱۳۶۱|ک=صنعت و امپراتوری}}</ref>) بود؛ کتابی در [[تاریخ اقتصاد]] و اولین اثر ترجمهشدهٔ ''هابسبام'' به [[زبان فارسی]].<ref>{{پک|هابسبام|۱۳۸۷|ک=صنعت و امپراتوری}}</ref> در واقع با این کتاب در ۱۳۵۶، وقتی [[ویراستار]] انتشارات [[دانشگاه صنعتی آریامهر|دانشگاه صنعتی]] بود آشنا شده و شروع به ترجمهاش کرده بود. با خروجش از آن انتشارات این کتاب را هم آورد بیرون<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> و در نهایت در ۱۳۶۱ در حالی چاپ شد که به باور ''کوثری'' به دلیل چاپ در دوران [[جنگ ایران و عراق]] و کمبود کاغذ انتشارش چند سال طول کشید و چاپش به نظر او خیلی بد بود تا در ۱۳۸۷<ref>{{پک|هابسبام|۱۳۸۷|ک=صنعت و امپراتوری}}</ref> [[نشر ماهی]] آن را بازنشر کرد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
=== ترجمهٔ ادبی ===
کتاب بعدی ''کوثری'' «[[آنتوان بلوایه]]» (''[[پل نیزان]]''، تابستان ۱۳۶۳<ref>{{پک|نیزان|۱۳۶۳|ک=آنتوان بلوایه}}</ref>) بود؛<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' که پیش از شروع به ترجمهٔ ادبی ترجمههای خوب [[ادبیات جهان]] به [[زبان فارسی]] را خوانده و اولین رمانی که از ادبیات آمریکای لاتین خوانده بود [[انفجار در کلیسای جامع]] (''[[آلخو کارپانتیه]]''، ترجمهٔ ''[[سروش حبیبی]]''، ۱۳۵۳<ref>{{پک|کارپانتیه|۱۳۵۳|ک=انفجار در کلیسای جامع}}</ref>) بود، اما کار جدیاش روی ادبیات در ۱۳۶۴ آغاز شد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
=== ترجمهٔ اقتصادی ===
''کوثری'' فضای بد [[تهران]]، بیکاری، بالابودن هزینهٔ زندگی در تهران و سکونت والدین همسرش در [[مشهد]] را عامل مهاجرتش به مشهد میداند.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
در ابتدا قصد داشت تنها تا تغییر شرایط در [[تهران]] چندوقتی در [[مشهد]] بماند<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
با مهاجرت به مشهد در ۱۳۶۵،<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد|توضیح=در ۱۳۸۵/۱۲/۱۵ میگوید درست بیست سال است ساکن مشهد است}}</ref> در ۱۳۶۹<ref>{{پک|بیومونت|بلیک|واگاستاف|۱۳۶۹|ک=خاورمیانه}}</ref><ref>{{پک|هیسکت|۱۳۶۹|ک=گسترش اسلام در غرب آفریقا}}</ref> به مدت یک سال<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> با حقوقی ناچیز<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> [[ویراستار]]<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> انتشارات تازهتأسیس [[آستان قدس رضوی]] بود. در سالهای [[جنگ ایران و عراق]] به دلیل وضع کشور و جیرهبندی کاغذ کتاب عمومی چندانی چاپ نمیشد که با ترجمه زندگی کند؛ بنابراین به همان حقوق ناچیز اکتفا کرد که لااقل کرایهخانهاش را بدهد.<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> پس از خروج از آستان قدس،<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> از ۱۳۶۹<ref>{{پک|بورخس|دی جووانی|هاپرن|مکشین|۱۳۶۹|ک=گفت و شنودی با بورخس}}</ref> تا ۱۳۷۰ [[ویراستار]]، مشاور و [[مترجم]] [[نشر نیما]]،<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=او کودتاگر شعر خراسان است|ش=۲|توضیح=محمدباقر کلاهیاهری در مصاحبه نام ناشر را «نیما» میگوید ولی «
با وجودی که ترجمهٔ این آثار برای کسب درآمد بود، اما ''کوثری'' گزینششان را از روی علاقه میداند و انتخاب و پیشنهاد دوستانی نظیر ''حسین عبده تبریزی'' (مدیر [[انتشارات پاپیروس]])، ''[[محمد نفیسی]]'' یا ''[[سهراب بهداد]]''؛ چون خود دیگر مطالعات اقتصادی نمیکرد و گزینش این دوستان را قبول داشت. با این حال ترجمهٔ کتابهای اقتصادی را وجه عمدهٔ کار خود نمیداند.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
پس از این دوران که تا اواخر دههٔ ۱۳۷۰ طول کشید، ترجمهٔ اقتصادی را کنار گذاشت و تنها ادبیات ترجمه کرد.<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref>
=== بازگشت به ترجمهٔ ادبی ===
در ۱۳۶۶، در حالی که [[آئورا]] به دلیل سهمیهبندی کاغذ در دوران [[جنگ ایران و عراق]] هنوز در انتظار چاپ بود، ''کوثری'' شروع به ترجمهٔ «[[
''کوثری'' شناختش از نویسندگان بزرگ [[انفجار آمریکای لاتین|ادبیات آمریکای لاتین]] را حاصل مطالعهٔ چهار-پنج کتابِ — به باور او — اساسی در نقد و بررسی ادبیات این منطقه، از جمله آثار ''[[روبرتو گونسالس اچهوریا]]'' میداند که ''کوثری'' او را از بزرگترین صاحبنظران در ادبیات آمریکای لاتین میداند و به داوریاش توجه دارد که منجر به شناخت بهترین نویسندگان این جریان از نظر او شده و تهیهٔ کم و بیش تمام آثار این افراد و تصمیمگیری در لزوم ترجمهٔ چه کتابی از چه نویسندهای به انتخاب خودش، از روی شناخت و نه تصادف.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
ترجمهٔ [[تراژدی]]های یونان از نوجوانی و دههٔ ۱۳۴۰ که ترجمههای قبلیشان، مخصوصاً ترجمههای ''[[شاهرخ مسکوب]]'' را خوانده بود در ذهنش بود و از آرزوهایش. ''کوثری'' ترجمهٔ ''مسکوب'' از برخی نمایشنامههای ''[[سوفوکلس]]'' را گشایندهٔ جهانی تازه و غریب و مقدمهاش بر آن را تحلیلگر تراژدی مقابل خود میداند. در دههٔ ۱۳۵۰ که [[زبان انگلیسی]]اش خوب شده بود اغلب تراژدیهای یونانی را به انگلیسی خواند. او معتقد است سَر وقت سراغ ترجمهشان رفتهاست.<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref> مخصوصاً که به دنبال [[پیامدهای انتخابات ریاستجمهوری دهم ایران]]، با افزایش فشار و [[سانسور]] نشر و مجوزنگرفتن ترجمههایش از رمانها، تا ۱۳۹۲ رو به ترجمهٔ ماهانهٔ مقالات برای مجلاتی نظیر [[مجله بخارا|بخارا]] و [[نگاه نو]] آورد و ترجمهٔ تراژدیهای یونانی و استقبال مخاطبان از ترجمهاش از نمایشنامههای ''[[آیسخولوس]]'' (۱۳۹۰<ref>{{پک|آیسخولوس|۱۳۹۰|ک=آیسخولوس: مجموعهٔ آثار}}</ref>) او را به ادامهٔ این کار مشتاق کرد.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۱|ک=۶۶سالگی عبدالله کوثری|ش=۲}}</ref>
خط ۱۴۰:
== دیدگاهها ==
=== ترجمه ===
''عبدالله کوثری'' از [[مترجم]]ان مطرح معاصر [[ایران]] است که نامش بدل به [[برند]] شده و مخاطب به اعتبار او و بیتوجه به نام نویسنده آثارش را میخرد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
به باور ''کوثری'' اثری که ترجمه میشود تعیینکنندهٔ شیوهٔ ترجمه است. از نظر او در [[فلسفه]] هر واژه اهمیتی بنیادین دارد و در نتیجه ترجمهٔ آثار فلسفی نیازمند دقت بیشتریست، در حالی که در [[ادبیات]] با وجود اهمیت [[ساختار زبانی]] نویسنده، دست مترجم بازتر است و میتواند رها از قید واژگان در ترجمه دخالتهای زیادی داشته باشد. او با این باور که مترجم باید سبک اثر را برگرداند را نادرست میداند چون به باور او سبک فقط در یک زبان معنی میدهد و با ترجمه به زبانی دیگر بیمعنی میشود. به باور او این مترجم است که سبک را [[بازآفرینی|بازمیآفریند]] و تلاش میکند و امیدوار است که این سبک بازآفریده معادل همان سبک اصلی باشد.<ref>{{پک|فرنگی|۱۳۸۹|ک=کوثری: زبان، مهمترین عنصر در فلسفه}}</ref> او در ترجمه نه معنای دقیق واژگان، بلکه طبف معنایی و حسی که از متن میگیرد را مینویسد، چون به باور او زبان [[ادبیات]] زبان حس است و چگونهگفتن مهمتر از چهگفتن. در نتیجه او تفاوت در ترجمهها از یک متن را بر اساس تفاوت طیف معنایی، حسِ دریافتی و منش مترجم طبیعی میداند.<ref>{{پک/بن|۱۳۸۳|ک=ترجمهٔ واقعیتهای غیرقابل باور|ش=۶}}</ref>
خط ۱۵۰:
به باور ''کوثری'' هر نویسندهای به زبان خاص خود میرسد و مترجم ناچار به یافتن گوشههای ناپیدای [[زبان مادری]] خود است و در برخی آثار عمیق ناچار به کاوش در هزار سال [[زبان فارسی]] به دنبال معادلی مناسب. در نتیجه توجه به لایههای مختلف زبان فارسی و میراثش برای مترجمان ضروریست.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۷|ک=مترجم ناچار است|ش=۲}}</ref>
''کوثری'' با انتقاد از حداقلیکردن و کاستن زبان در برخی ترجمهها به اسم امروزیبودن که از نظر او باعث مهجوریت واژههای کارآمد و زیبای فارسی و فقدان تنوع، نوآوری و واژههای جدید شده،<ref>{{پک/بن|۱۳۹۰|ک=مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد|ش=۱}}</ref> مخالف این نظر است که در ادبیات نباید چندان از زبان امروز دور شد. به باور او زبانِ امروز وحی منزل نیست و لایهٔ مشخصی نیز ندارد چراکه هم ''[[صادق هدایت]]'' به زبان روز است، هم ''[[جلال آلاحمد]]''، هم ''[[احمد شاملو]]''، هم ''[[فروغ فرخزاد]]''، هم ''[[مهدی اخوان ثالث]]''، هم ''[[تقی مدرسی]]'' در [[یکلیا و تنهایی او|یَکُلیا و تنهایی او]] (۱۳۳۴<ref>{{پک|مدرسی|۱۳۳۴|ک=یکلیا و تنهایی او}}</ref>) که یعنی اهل این زمانه در درک لایههای دیگر این زبان ناتوان نیستند. در نتیجه نمیتوان همهچیز و آثار و حتی
به باور ''کوثری'' زبان محاوره صرفاً شکستن کلمات نیست، بلکه زبان [[اصطلاح عامیانه|اصطلاحات]] است؛ اصطلاحاتی که با توجه به شخصیت هر فرد متفاوت است. او اشکال عمده در برخی ترجمهها را آشنایی مترجم تنها روی یک نوع [[زبان فارسی]] و ترجمهٔ تمام مکالمات به همان زبان میداند و معتقد است مترجم باید تفاوت زبانهای گوناگون مناسب هر شخصیت را بداند و با دقت در زبانها، اصطلاحات و واژهها ترجمه کند.<ref>{{پک/بن|۱۳۸۶|ک= «
''کوثری'' با رد تعارض ذاتی میان زیبایی ترجمه یا وفاداری به متن اصلی، با اشاره به ترجمههایی که از نظر او هم زیبایند، هم پرمعنا، با تشکیک در معنای وفاداری در ترجمه، ترجمهٔ واژهبهواژه را بدترین نوع ترجمه میداند و ترجمهٔ وفادار را بازسازندهٔ منظور متن در زبان مقصد، بدون دخالت در جهان نویسنده. به نظر او تأثیر مترجم نه در مفهوم اثر، بلکه باید در متن و ارائه و بیان آن مفهوم باشد.<ref>{{پک/بن|۱۳۸۱|ک=دخالت سلیقه در انتخاب اعضای فرهنگستان زبان|ش=۳}}</ref> به باور او با ترجمه [[درونمایه]] منتقل میشود، اما قالب نه؛ چراکه ترجمه عین متن اصلی نیست؛ عین متن اصلی، متن اصلیست و خواهان خواندن عین متن باید آن را به زبان اصلی بخواند.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۳|ک=چطور با کلمههای خارجی پرواز میکنیم؟|ش=۱}}</ref> با این حال او ترجمه را نه صرفاً انتقال مضمون و معنا، بلکه عرصهٔ آفرینش هنری و ادبی میداند<ref>{{پک/بن|۱۳۹۰|ک=مراسم پایانی جایزهٔ «مهتاب میرزایی» برپا شد|ش=۱}}</ref> و تشتّت میان مترجمان و منتقدان ترجمه را به دلیل ماهیت ترجمه و زبان و ترجمه را هنر و در نتیجه اثری خلاقه و چون خلاقیت وابسته به فردیت است، آفریده شبیه آفریدگارش خواهد بود. در نتیجه در ترجمهٔ متنی واحد توسط دو مترجم قابل و صالح، تفاوتها فراوان است و ممکن است یکی پسندیدهٔ دیدگاه آکادمیک باشد و دیگری پسندیدهٔ دیدگاه ذوقی.<ref>{{پک|خزاعیفر|اسماعیلی|۱۳۹۵|ک=همدلی با نویسنده|ص=۱۳}}</ref> او ترجمهآموزی خود و همنسلانش را از طریق خواندن کتاب میداند و ذوقی، بیدانستن مفاهیم و تعاریف و نظریات ترجمه. در نتیجه با وجود تفاوت نگاه به ترجمه میان ''کوثری'' با ''[[خشایار دیهیمی]]'' یا ''[[رضا رضایی]]'' که تقریباً همنسلند، در تمایز ترجمهٔ خوب از بد دلایلی مشابه خواهند داشت و بیشتر ذوقی تا بر اساس نظریهای خاص.<ref>{{پک|خزاعیفر|اسماعیلی|۱۳۹۵|ک=همدلی با نویسنده|ص=۱۵}}</ref>
خط ۱۶۴:
''کوثری'' که بیشتر از ادبیات آمریکای لاتین و از زبان واسط [[زبان انگلیسی|انگلیسی]] به فارسی ترجمه میکند<ref>{{پک/بن|۱۳۹۱|ک=ترجمهٔ تازهای از عبدالله کوثری منتشر شد|ش=۱}}</ref> و خود را [[نماد]] ترجمهٔ ادبیات از زبان واسط میداند،<ref>{{پک/بن|۱۳۹۷|ک=اختتامیهٔ جایزهٔ ابوالحسن نجفی|ش=۶}}</ref> در واکنش به انتقاد به ازدسترفتن بخشی از تأثیر اصل اثر با ترجمهاش از زبان واسط برای ترجمهٔ آثار به [[زبان اسپانیایی آمریکای لاتین]] و [[پرتغالی برزیلی]]، ترجمه از زبان اصلی را بهتر میداند<ref>{{پک|جزایری|۱۳۹۳|ک=زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست}}</ref> و میگوید به همین دلیل شعر ترجمه نمیکند چراکه اعتقادی به ترجمهٔ شعر از زبان دوم ندارد و چون خود اهل شعر است میداند ترجمهٔ شعر فرق میکند و در مرز بازآفرینی و بازسرایی است و گاه در ترجمه کاملاً عوض میشود و مدعیست چون در [[ایران]] امکان آموزش [[زبان اسپانیایی]] نبود و [[کشورهای اسپانیاییزبان]] چنان گرفتار مشکلاتشاناند که در این زمینه اقدامی نمیکنند، امکان آموختنش را نداشته و چون این ادبیاتیست که دوست دارد و چیزیست که به دل خودش مینشیند و پیش از هر چیز برای دل خودش ترجمه میکند، خود را ناگزیر از ترجمه از زبان واسط میداند و تنها امیدوار است چون ترجمههایش به [[نثر]]ند افتشان در ترجمه از زبان واسط کمتر باشد.<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> ولی مدعیست اغلب ترجمههای انگلیسی آثاری که ترجمه کرده مورد تأیید نویسندگانشان بوده و معتقد است اگر قرار بود منتظر مترجمی مسلط به زبان اصلی آثار ادبیات جهان بمانیم تاکنون بسیاری از آثار مهم ادبیات جهان را نخوانده بودیم و به [[طعنه]] از این که «مترجمانی که آن زبانها را بلدند، فرصت نکردهاند [این آثار] را ترجمه کنند و نشان بدهند مترجم قبلی تا چه حد و در کجا و چرا به اثر لطمه زدهاست»، متأسف است.<ref>{{پک|جزایری|۱۳۹۳|ک=زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست}}</ref> با این حال، او «گزیدهٔ شعرهای ''جورج سفریس''» (''[[گیورگوس سفریس]]''، ۱۳۸۹) را نیز ترجمه کرده و ترجمهاش از زبان واسط بوده<ref>{{پک|سفریس|۱۳۸۹|ک=گزیدهٔ شعرها}}</ref> و با این که آن را اولین گزیده از اشعار این شاعر به فارسی دانسته،<ref>{{پک/بن|۱۳۸۹|ک=گزیدهٔ سفریس منتشر میشود|ش=۲}}</ref> چنین نیز نیست.<ref>{{پک|سفریس|۱۳۸۰|ک=آرگونات شعر مدرن}}</ref>
''کوثری'' معتقد است [[دانشگاه]] به جای ترجمه «دربارهٔ ترجمه» آموزش میدهد چراکه ترجمه را زیرمجموعهٔ زبان میدانند و استادان این رشته در دانشگاه استاد زباناند، نه مترجم.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' مخالف این باور است که چون [[نویسنده]] حرف خود را بهتر از دیگران میفهمد، بهتر از دیگران میتواند اثر خود را ترجمه کند؛ چراکه به باور او اندکاند نویسندگانی که زبان دوم را چنان بدانند که بتوانند به آن زبان بنویسند و بسیار کمترند نویسندگانی که آثار خود را ترجمه کردهاند؛ چراکه به باور او ترجمه خلاقیت است و هنر یا استعدادی خاص، متفاوت با خلاقیت بلاواسطهٔ نویسنده. به باور او خلاقیت در زبان دوم کمتر میشود و
در نتیجه، نویسندهٔ خوب الزاماً مترجم خوبی نیست؛ چه اثر خودش باشد، چه دیگران.<ref>{{پک|حیدرقزوینی|۱۳۹۵|ک=ناهمزمانی در امر ترجمه}}</ref>
''کوثری'' معتقد است مترجم اهل مطالعه است و پیش از ترجمهٔ هر کتاب چند نقد معتبر دربارهاش میخواند، نه کسی که کتاب فرستادهٔ پسرخالهاش از [[آمریکا]] را بیتحقیق ترجمه میکند.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۳|ک=چگونه یک کتاب ترجمه موفق میشود؟|ش=۲}}</ref> او خود برای ترجمهٔ هر کتاب دستکم سه کتاب میخواند<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> و به عنوان مثال، برای دستیابی به زبان مناسب ترجمهٔ [[اورستیا]] (''[[آیسخولوس]]''، ۱۳۷۶<ref>{{پک|آیسخولوس|۱۳۷۶|ک=اورستیا}}</ref>) بخش [[یونان باستان]] [[تاریخ تمدن]] ''[[ویل دورانت]]'' را دوره کرد و چند ترجمهٔ انگلیسی را بررسید تا در نهایت ترجمهٔ منظوم ''[[گیلبرت موری]]'' (۱۹۲۸) راهگشایش بود.<ref>{{پک|علینژاد|۱۳۸۵|ک=معتقد نیستم که آخرینها را باید ترجمه کرد}}</ref> به باور ''کوثری'' مترجم [[ادبیات]] ابتدا باید کتاب را بخواند و اگر بر او اثر گذاشت و برانگیخته شد و احساس ضرورت کرد ترجمهاش کند زیرا فاصلهٔ حسی مانع دلدادن مترجم به متن میشود. به باور او این حس نه برای خواندن دیگران بلکه به دلیل برگرداندن اثر باید باشد تا مخاطب هم از آن لذت ببرد. او ترجمهٔ ادبی را نوعی بازآفرینی و کاری خلاقانه میداند و نیازمند [[عشق]]. با این حال بازار آن کتاب در سایر کشورها و واکنش خواننده به کتابهای پیشین نویسنده را نیز مهم میداند. با این حال معتقد است هر کتاب خوبی در [[فرهنگ ایرانی]] جا پیدا نمیکند. آثاری هستند که در زادگاهشان کلاسیکاند اما آمیختگیشان با ویژگیهای فرهنگ و اقلیم و تاریخ و آداب و رسوم بومی ترجمهشان را نیازمند انبوهی پانوشت میکند که به باور او چنینخواندنی برای خوانندهٔ فارسیزبان لذتبخش نیست و به همین دلیل معتقد است نمیشود چنین کتابی را ترجمه کرد. به باور او کتاب باید بیزحمت زیاد با مخاطب ارتباط برقرار کند. معیار دیگر ''کوثری'' در انتخاب اثر برای ترجمه حداقل آسیبش از [[سانسور]] است. بر همین اساس او بر خواندن کامل اثر پیش از ترجمه توسط مترجم برای تصمیمگیری در امکان چاپش در [[ایران]] تأکید میکند.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' مخالف معادلسازی [[فرهنگستان زبان و ادب فارسی]] برای واژگان بیگانه است<ref>{{پک/بن|۱۳۹۲|ک=دیدگاه عبدالله کوثری دربارهٔ واژههای مصوب فرهنگستان|ش=۱}}</ref> و معادلساز این واژگان را در اولین مرحله مترجم میداند و معتقد است مترجم پیشنهاددهندهٔ این واژگان است و سپس فرهنگستان زبان و ادب فارسی میتواند این واژگان را غربال کند. با این حال او با تردید در صلاحیت فرهنگستان، معتقد است صلاحیت برخی از مترجمان به فارسی که به خاطر سلایقشان در فرهنگستان راه ندارند، بسیار بیشتر از بسیاری از اعضای کنونی آنجاست.<ref>{{پک/بن|۱۳۸۱|ک=دخالت سلیقه در انتخاب اعضای فرهنگستان زبان|ش=۳}}</ref>
خط ۱۸۲:
=== شعر ===
''کوثری'' رویکرد خود و بسیاری از همنسلانش به [[شعر]] به عنوان کار سیاسی و تصور وظیفه برای جنگیدن به این وسیله با [[دودمان پهلوی|نظام حاکم]] را اشتباه میداند زیرا به باور متأخرش شعر باید از درون [[انسان]] و [[طبیعت انسان|انسانیت]] بجوشد.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> او شعر جوانیاش را نه [[ایدئولوژی]]ک بلکه اجتماعی، بیتلاش برای رسیدن به شعر سیاسی خالص میداند و معتقد است شاعرِ آن دوران نمیتوانست اجتماعی نباشد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ را دوران سلطه و سروری شعر در عرصهٔ ادبیات ایران میداند، به طوری که اهمیتی به شاعران میدادند به مترجمان نمیدادند. به باور او اما اکنون برعکس شده و شعر دیگر جایگاه نخست را در فضای فرهنگی ایران ندارد و در عوض مترجم مورد توجه قرار گرفته و آثار بسیاری به فارسی ترجمه میشوند؛ تغییری که به باور او تحولی بزرگ است و توجیهش سخت. به باور او شاید یکی از دلایلش پیبردن به ضعفهای خود باشد و اشراف بر چیزهایی که نمیدانیم که برای دانستنشان راهی جز ترجمه نیست.<ref>{{پک/بن|۱۳۹۷|ک=اختتامیهٔ جایزهٔ ابوالحسن نجفی|ش=۶}}</ref>
به باور ''کوثری'' میان شاعران نسل او و شاعران نسل امروز تفاوت بزرگی وجود دارد و گاه تلقی از شعر عوض شده. او علت این امر را گسستگی پیوندها و ناکامی نسل خود در انتقال تجربههای اصیلش به نسل جدید میداند و نگاه متفاوت همنسلانیاش به شعر که با نسل جدید پیوند برقرار کردهاند.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
به باور او مشکل دیگر شعر معاصر تلاش آگاهانه برای [[جهانیشدن]] است، حال آن که به باور او جهانیشدن آگاهانه نیست که مرحلهٔ خاصی از زندگی هنری کسی باشد؛ بلکه نویسنده یا شاعر اثر خود را میکند و در مرحلهای، جهان یا بخشی از جهان، از آثارش استقبال میکند. او نتیجهٔ دلهرهٔ جهانینشدن که دغدغه بسیاری از نویسندگان ایران شده را فراموشی راه رفتهٔ خود، مخصوصاً در شعر میداند که باعث شده جور دیگری شعر بگوییم و فکر کنیم با این تصور که شعر متفاوت جهانی خواهد شد در حالی که به باور او منجر به شعرهای عجیب و غریبی شده، نفیکنندهٔ ارتباط با مخاطب؛ در حالی که به باور او شعر ناتوان از برقراری ارتباط با [[ملت]] خود، نهتنها جهانی نمیشود، بلکه کوچهای هم نخواهد شد<ref>{{پک/بن|۱۳۸۵|ک=جهانیشدن آگاهانه نیست|ش=۲}}</ref> و همین علت دوری او از شعر امروز است. از نظر او این اشعار بیشتر شبیه ترجمهٔ بدی از شعر غربیست. به همین دلیل ''کوثری'' از این شعر لذت زبانی نمیبرد<ref>{{پک|خزاعیفر|اسماعیلی|۱۳۹۵|ک=همدلی با نویسنده|ص=۱۶–۱۸}}</ref> و شعر بسیاری از جوانان را درک نمیکند و از شعر امروز کمتر از گذشته میخواند و بیشتر به نثر نسل امروز گرایش دارد تا شعر امروز.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
=== سانسور ===
خط ۱۹۸:
''کوثری'' امرار معاش با ترجمه را ممکن اما به خون جگر میداند و مشکلی درازمدت و وضع خود را به لطف تجدید چاپ ترجمههایش مناسبتر از بسیاری از همکارانش که آثارشان در حد چاپ اول و دوم میماند و در نتیجه بهسختی امرار معاش میکنند.<ref>{{پک|جزایری|۱۳۹۳|ک=زبان فارسی آثار بیضایی و شاملوست}}</ref>
''کوثری'' از ساعت ۵ صبح که بیدار میشود، ۴ ساعت صبح ترجمه میکند،<ref>{{پک/بن|۱۳۹۵|ک=چگونه مترجم شد|ش=۱}}</ref> سپس استراحت میکند و دوباره از ساعت ۱۴ تا ۱۹ ترجمه میکند<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
خواندن برنامهٔ حذفنشدنی زندگی ''کوثری''ست. دقیقاً نمیداند در روز چهقدر کتاب میخواند اما در کل کاری بجز خواندن و نوشتن ندارد. او اشعار ''[[حافظ]]''، ''[[سعدی]]'' و [[دیوان شمس|غزلیات]] ''[[مولانا]]'' را دوست دارد و از دهسالگی تاکنون همیشه میخواند. کتابهای تاریخی و آثار منثور عرفانی را نیز میخواند.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' دلیل محشوری بیشتر نسلش در مقابل نسل جدید با [[کتاب]] و [[ادبیات]]، جدا از عشق به مطالعه، محدودیت [[تفریح]]ات در آن دوران میداند. یکی از تفریحات [[سینما]] بود و به باور او در آن دوران آنقدر [[فیلم]] خوب بود که در بدترین حالت هفتهای یکی-دو بار به سینما میرفتند. تفریح دیگر [[رادیو]] بود که معتقد است بعضی برنامههایش، از جمله [[نمایش رادیویی|نمایشنامههای رادیویی]]، موسیقی خوب غربی و [[گلهای جاویدان]] از بهترین آموزگاران بود و فعالان رادیویی آن دوران بهگزین. به جز رادیو و سینما فقط کتاب میماند. امروز اما خیلی چیزها جای کتاب را گرفته و نوع تفریحات هم عوض شده.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' که پیش از [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران]]، در جوانی با عدهای از دوستانِ عمدتاً دبیرستانیاش دستکم هفتهای یک بار در کافهای جمع میشدند، هرگز چندان در جمع روشنفکری نبود<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
=== سیاست ===
''کوثری'' که در جوانی [[چپ (گرایش سیاسی)|چپگرا]]<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' با اشاره به تنگاتنگی رابطهٔ [[ادبیات آمریکای لاتین]] با [[تاریخ]] و [[سیاست]]، معتقد است در برههای از [[تاریخ ایران]]، یعنی دورههای [[جنبش مشروطه]] و [[نهضت ملیشدن نفت]]، بهنوعی چنین وظیفهای بر عهدهٔ [[ادبیات ایران]] نیز گذاشته شد؛ در جنبش مشروطه در غیابِ [[حزب|احزاب]] و [[نهاد مدنی|نهادهای مدنی]] و فقدان تحلیل و درک درست از سیاست و تاریخ، در هنگامهٔ غلیان [[ناسیونالیسم|ناسیونالیسمی]] داغ اما — به باور ''کوثری'' — ناپخته، بدون تحلیل درستی از تاریخ و تنها با استناد به شعر، ''[[وثوقالدوله]]'' بر اساس شعر ''[[میرزاده عشقی]]'' داوری میشد. او نتیجهٔ چنین رویکردی در آن دوره را شکلگیری ادبیاتی ناپخته میداند که بیش از هر چیز جوشش هیجان و عاطفه است؛ در حالی که [[رمان]] تنها متکی بر عواطف نیست.<ref>{{پک|غلامی|۱۳۹۷|ک=میراث زبان من از شاملوست}}</ref>
خط ۲۱۳:
به باور ''کوثری'' [[دیکتاتوری]] نه موضوعی فردی و هویتی بلکه اجتماعیست و [[دیکتاتور]] مخلوق مقتضیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زمان خود و مقاطع خاص تاریخی و روزگار آشوب و [[هرجومرج]] که در غیاب نهادهای [[دموکراسی|دموکراتیک]]، [[قدرت]] را به دست میگیرد؛ فردی [[ریسک]]پذیر، جدی و قاطع که در راستای هدفش دست به هر کاری میزند و از خطرات بزرگ نمیهراسد. به باور او وقتی [[جامعه]] نتواند مشکلات اساسیاش را از طریق مسالمتآمیز و دموکراتیک حل کند احتمال بروز دیکتاتوری زیاد میشود. به باور او دیکتاتورها گرچه خشن و گاه اهل سوءاستفاده از قدرتند، اما بر اساس مقتضیات زمانهشان خدمات زیادی به کشورهایشان داشتهاند و به همین دلیل در آغاز محبوبند و در ادامه اطرافیانشان تصویری پرابهت از آنها میسازند و جامعه باور میکند و دیکتاتور را به مقامی میرساند که باید نیایشش بکند. با این حال، به باور او در [[جهان سوم]] در بسیاری موارد منافع قدرت بیگانه هم در قدرتگرفتن دیکتاتور دخیل است.<ref>{{پک|برآبادی|۱۳۹۵|ک=همهٔ دیکتاتورهای جهان منفور نبودهاند}}</ref>
''کوثری'' [[کودتای ۲۸ مرداد]] را داغی میداند که نسل او نمیتوانست فراموش کند.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
''کوثری'' معتقد است همفکران نسل او در جریان پساانقلاب آسیب زیادی دیدند چون از شغلهای دولتی کنار گذاشته شدند و در نتیجه همهشان، مخصوصاً اهل قلم دوران بدی را گذراندهاند که نه امنیت شغلی داشتند، نه در سالهای [[جنگ ایران و عراق]] کتابی منتشر میشد.<ref>{{پک|دارابیان|۱۳۹۷|ک=
== فعالیتهای اجتماعی ==
خط ۲۶۰:
:::سر گفتار نبود{{سخ}}
که فربه بودند و شادان{{سخ}}
و
چندان به کار دویدن بودند{{سخ}}
که ایستادنشان را{{سخ}}
خط ۳۹۲:
* ''[[کارلوس فوئنتس|فوئنتس، کارلوس]]''. «[[آئورا]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[انتشارات تندر]]، ۱۳۶۸. ۱۲۶ص، ۵۵۰ ریال.<ref>{{پک|فوئنتس|۱۳۶۸|ک=آئورا|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۶۸/۰۱/۰۱}}</ref>
* ''[[چارلز عیساوی|عیساوی، چارلز]]''. «[[تاریخ اقتصادی خاورمیانه و آفریقای شمالی: ۱۸۰۰-۱۹۸۰]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[انتشارات پاپیروس]]، ۱۳۶۸. ۳۵۲ص، ۱۶۵۰ ریال.<ref>{{پک|عیساوی|۱۳۶۸|ک=تاریخ اقتصادی خاورمیانه و آفریقای شمالی}}</ref>
* ''[[ماریو بارگاس یوسا|بارگاس یوسا، ماریو]]''. «[[
* ''[[پیتر ماندر|ماندر، پیتر]]''، ''[[دنی مایرز]]'' و ''[[نانسی وال]]''. «دورهٔ کامل علم اقتصاد» (چهار جلدی). ترجمهٔ ''[[مهدی تقوی (مترجم)|مهدی تقوی]]'' و ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[مؤسسه کتاب پیشبرد|مؤسسهٔ کتاب پیشبرد]] با همکاری [[انتشارات مفهرس]]، ۱۳۷۰–۱۳۷۶. ۱۳۸۰ص<ref>{{پک|ماندر|مایرز|وال|۱۳۷۰|ک=دورهٔ کامل علم اقتصاد}}</ref>
* ''[[کارلوس فوئنتس|فوئنتس، کارلوس]]''. «[[خودم با دیگران]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[نشر قطره]]، ۱۳۷۲. ۳۴۴ص، ۳۳۰۰ ریال.<ref>{{پک|فوئنتس|۱۳۷۲|ک=خودم با دیگران|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۷۲/۰۴/۰۱}}</ref> (بازنشر: «از چشم ''فوئنتس'': نگاهی به ''[[میگل د سروانتس|سروانتس]]''، ''[[دنی دیدرو|دیدرو]]''، ''[[نیکلای گوگول|گوگل]]''، ''[[لوئیس بونوئل|بونوئل]]''، ''[[خورخه لوئیس بورخس|بورخس]]''، ''[[میلان کوندرا|کوندرا]]''، ''[[گابریل گارسیا مارکز|مارکز]]'' به ضمیمهٔ مصاحبه با ''کارلوس فوئنتس'' و [[عصر طلایی اسپانیا|عصر زرین اسپانیا]]». [[تهران]]: [[انتشارات طرح نو]]، ۱۳۸۴. شابک ۹۶۴-۴۸۹-۰۰۵-۱. ۳۴۸ص، ۴۲۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|فوئنتس|۱۳۸۴|ک=از چشم فوئنتس|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۸۴/۱۰/۰۶}}</ref>)
خط ۴۲۲:
* ''[[ماریو بارگاس یوسا|بارگاس یوسا، ماریو]]''. «[[مرگ در آند]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[انتشارات آگاه]]، بهار ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۹۳-۹. ۳۲۲ص، ۲۰۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|بارگاس یوسا|۱۳۸۱|ک=مرگ در آند|ش=۱|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۰۲/۲۴}}</ref>
* ''[[ماریو بارگاس یوسا|بارگاس یوسا، ماریو]]''. «[[سور بز|سور بُز]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[نشر علم]]، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۴۰۵-۲۰۳-X. ۶۲۳ص، ۴۵۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|بارگاس یوسا|۱۳۸۱|ک=سور بُز|ش=۲|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۰۹/۲۰}}</ref>
* ''[[آندره برتون|برتون، آندره]]''. «سرگذشت [[سوررئالیسم]] (۱۹۱۳–۱۹۵۲):
* ''[[هلنا لوئیس|لوئیس، هلنا]]''. «نویسندگان [[قرن بیستم]] فرانسه - ۴: ''[[لویی آراگون]]''». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[انتشارات ماهی]]، ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۰۱-۸. ۱۰۰ص، ۹۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|لوئیس|۱۳۸۱|ک=لویی آراگون|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۸۱/۱۰/۲۵}}</ref>
* ''[[لروی سی. براونیگ|براونیگ، لروی سی.]]''. «نویسندگان قرن بیستم فرانسه - ۱۳: ''[[گیوم آپولینر]]''». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[انتشارات ماهی]]، تابستان ۱۳۸۲. شابک ۹۶۴-۷۹۴۸-۲۳-۹. ۸۸+۱۲ص، ۹۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|براونیگ|۱۳۸۲|ک=گیوم آپولینر|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۸۲/۰۶/۲۳}}</ref>
خط ۴۴۳:
* ''[[سنکای جوان]]''. «[[زنان تروا (سنکا)|زنان تروا]] و [[توئستس]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[نشر نی]]، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۲۲۰-۹. ۲۰۰ص، ۱۲۰۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|سنکا|۱۳۹۱|ک=زنان تروا و توئستس|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۹۱/۱۱/۰۹}}</ref> (برندهٔ جایزهٔ ادبیات نمایشی ۷ (۱۳۹۲) در بخش [[نمایشنامه]]های ترجمه<ref>{{پک/بن|۱۳۹۲|ک=معرفی برگزیدگان جایزهٔ ادبیات نمایشی|ش=۴}}</ref>)
* ''[[ژان ژیرودو|ژیرودو، ژان]]''. «[[ببر پشت دروازه]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[نشر قطره]]، ۱۳۹۲. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۱۱۹-۴۲۱-۴. ۱۴۲ص، ۵۵۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|ژیرودو|۱۳۹۲|ک=ببر پشت دروازه|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۰۲/۰۷}}</ref>
* ''[[آریل دورفمن|دورفمن، آریل]]''. «در
* ''[[کارلوس فوئنتس|فوئنتس، کارلوس]]''. «[[زندانی لاسلوماس]]». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[انتشارات ماهی]]، زمستان ۱۳۹۲. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۰۹-۰۱۹-۸. ۱۴۴ص، ۵۵۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|فوئنتس|۱۳۹۲|ک=زندانی لاسلوماس|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۹۲/۰۹/۲۰}}</ref>
* ''[[ماشادو د آسیس|د آسیس، ماشادو ژواکیم ماریا]]''. «''[[کینکاس بوربا]]''». ترجمهٔ ''عبدالله کوثری''. [[تهران]]: [[نشر نی]]، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۱۸۵-۳۷۹-۴. ۴۴۵ص، ۲۸۰۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|د آسیس|۱۳۹۳|ک=کینکاس بوربا|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۹۳/۰۷/۳۰}}</ref>
خط ۴۵۷:
* ''[[لوئیس آنترمایر|آنترمایر، لوئیس]]''. «آفرینندگان جهان نو» (۲ جلدی). ترجمهٔ ''[[مصطفی اسلامیه]]'' و ''عبدالله کوثری'' [و دیگران]. ویراستهٔ ''[[هرمز ریاحی]]''. [[تهران]]: [[نشر مرکز]]، ۱۳۷۲. ۹۷۶ص، ۱۶۵۰۰ ریال.<ref>{{پک|آنترمایر|۱۳۷۲|ک=آفرینندگان جهان نو}}</ref>
* ''[[ایروین شاو|شاو، ایروین]]''، ''[[ژوزه ساراماگو]]'' [و دیگران]. «شوکران شیرین». ترجمهٔ ''[[اسدالله امرایی]]''، ''عبدالله کوثری'' [و دیگران].<ref>{{پک/بن|۱۳۸۴|ک=اسدالله امرایی و چند کتاب تازه|ش=۲}}</ref> با مقدمهٔ ''[[ابراهیم نبوی]]''. [[تهران]]: [[انتشارات مروارید]]، اردیبهشت ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۶۰۲۶-۹۱-۵. ۳۰۰ص، ۱۸۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|شاو|ساراماگو|(و دیگران)|۱۳۸۰|ک=شوکران شیرین|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۸۰/۰۲/۲۹}}</ref>
* ''[[مایکل کلی|کلی، مایکل]]'' [و دیگران]. «[[
* ''[[عبدالحسین آذرنگ|آذرنگ، عبدالحسین]]''، ''[[ایرج افشار]]'' [و دیگران]. «یادنامهٔ ''[[فریدون آدمیت]]''». به کوشش ''[[علی دهباشی]]''. [[تهران]]: [[شرکت نشر نقد افکار]]، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۲۲۸-۰۱۴-۸. ۱۰۸۱ص، ۳۰۰۰۰۰ ریال.<ref>{{پک|آذرنگ|افشار|(و دیگران)|۱۳۹۰|ک=یادنامهٔ فریدون آدمیت|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۹۰/۰۹/۱۲}}</ref>
* ''[[هلن گاردنر (مورخ هنر)|گاردنر، هلن]]''. «[[هنر در گذر زمان هلن گاردنر|هنر در گذر زمان هلن گاردنر: تاریخ فشردهٔ هنر جهان]]». ویراستهٔ ''[[فرد اس. کلاینر]]''. ترجمهٔ ''[[مصطفی اسلامیه]]''، ''[[احمدرضا تقاء]]'' [و دیگران]. [[تهران]]: [[نشر آگه]] با همکاری [[مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگبان|مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان]]، پاییز ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۲۹-۳۰۱-۷. ۷۲۸ص، ۹۵۰۰۰۰ ریال<ref>{{پک|گاردنر|۱۳۹۴|ک=هنر در گذر زمان هلن گاردنر|توضیح=تاریخ نشر: ۱۳۹۴/۰۶/۱۰}}</ref>
خط ۵۶۸:
* ''[[ماساکازو اوتاکه|اوتاکه، ماساکازو]]''. «[https://www.mrud.ir/شهرسازی-و-معماری/كتابخانه/نشريه-آبادي/آبادي-شماره-7 پیشبینی زمینلرزه در ژاپن]». [[فصلنامه آبادی|فصلنامهٔ آبادی]] ([[تهران]]: [[مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران]])، ش. ۷ (زمستان ۱۳۷۱): ۵۴–۵۹.
* ''[[خاییمه آلازاراکی|آلازاراکی، خاییمه]]''. «سخنگفتن حال از درون گذشته». [[آدینه (نشریه)|ماهنامهٔ آدینه]] ([[تهران]])، ش. ۷۷ (بهمن ۱۳۷۱).<ref>{{پک/بن|۱۳۷۲|ک=اخبار مقالات}}</ref>
* ''[[جان کینگ|کینگ، جان]]''. «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/297272
* ''[[آنتونی زاهارئاس|زاهارئاس، آنتونی]]''. «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=958024 جورج سفریس، اسطوره و تاریخ]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۹ (بهار ۱۳۷۲): ۷۹–۹۲.
* ''[[رنه ولک|ولک، رنه]]''. «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=959152 ویژگیهای بنیادین نقد ادبی روس]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۱۲ (پاییز و زمستان ۱۳۷۲): ۱۲۷–۱۴۶.
خط ۵۸۶:
* «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=939657 یک متن و چهار مترجم: مینو مشیری، مهدی سحابی، مهدی افشار، عبدالله کوثری]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۳۵ (پاییز و زمستان ۱۳۸۰): ۶۹–۷۴.
* ''[[داگلاس رابینسون|رابینسون، داگلاس]]''. «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=121113 محدودیتهای ترجمه]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۳۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۱): ۱۳–۲۱.
* ''[[آندره پارینو|پارینو، آندره]]''. «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/37162 تروتسکی از نزدیک:
* ''[[اسیپ ماندلشتام|ماندلشتام، اسیپ]]''. «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/538885 به کاساندرا]». [[مجله بخارا|مجلهٔ بخارا]] ([[تهران]])، ش. ۲۹–۳۰ (فروردین-تیر ۱۳۸۲): ۱۷۵.
* ''[[آنتونی زاهارناس|زاهارناس، آنتونی]]''. «[http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=1123&Number=64 جرج سفریس: اسطوره و تاریخ]». [[ماهنامه عصر پنجشنبه|ماهنامهٔ عصر پنجشنبه]] ([[شیراز]])، ش. ۶۴ (مرداد ۱۳۸۲): ۴۶–۸۷.
خط ۶۰۵:
* «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=565992&l=fa نمونهترجمه: عبدالله کوثری، پیروز سیار، مژده دقیقی، لیلا نصیریها]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۴۶ (پاییز و زمستان ۱۳۸۶): ۱۶۷–۱۷۹.
* ''[[دیوید رمینگ|رمینگ، دیوید]]''. «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=794051 جنگ ترجمه]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۴۷ (بهار و تابستان ۱۳۸۷): ۱۰۸–۱۱۶.
* ''[[آریل دورفمن|دورفمن، آریل]]''. «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/488618 در
* ''[[محمدعلی همایون کاتوزیان|کاتوزیان، محمدعلی همایون]]''. «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/488681 جامعهٔ کوتاهمدت: بررسی مشکلات توسعهٔ سیاسی و اقتصادی بلندمدت در ایران]». [[مجله بخارا|مجلهٔ بخارا]] ([[تهران]])، ش. ۶۸–۶۹ (آذر-اسفند ۱۳۸۷): ۲۷۰–۲۹۲.
* «[http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=793926 نمونهترجمهٔ شعر: عبدالله کوثری، احمد پوری، علی عبداللهی، مهدی فیروزیان]». [[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] ([[مشهد]])، ش. ۴۹ (پاییز و زمستان ۱۳۸۸): ۱۱۴–۱۳۵.
* ''[[گیورگوس سفریس|سفریس، گیورگوس]]''. «[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/601874 دو شعر از جورج سفریس]». [[مجله بخارا|مجلهٔ بخارا]] ([[تهران]])، ش. ۷۶ (مرداد و شهریور ۱۳۸۹): ۱۹۳–۱۹۸.
* ''[[رابرت بویرز|بویرز، رابرت]]'' و ''[[جین بل-ولادا]]''. «[http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=1347&Number=87 سرخوشی و کمال:
* ''[[آیسخولوس]]''. «[http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=1347&Number=87 هفت دشمن تبس]». [[فصلنامه نگاه نو|فصلنامهٔ نگاه نو]] ([[تهران]])، ش. ۸۷ (پاییز ۱۳۸۹): ۹۰–۹۳.
* ''[[ماریو بارگاس یوسا|بارگاس یوسا، ماریو]]'' «[http://dastanmag.blogfa.com/post/505 نامهای کنار جسد: آیا رؤیاپردازان و اهل ادبیات باید آموزگاران تعلیم واقعیت شوند؟]». [[داستان همشهری|ماهنامهٔ داستان همشهری]] ([[تهران]]: [[گروه مجلات همشهری]])، ش. ۱۴ (دی ۱۳۸۹): ۱۵۲–۱۵۵.
خط ۶۶۲:
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی =د آسیس |نام =ماشادو ژواکیم ماریا | پیوند نویسنده =ماشادو د آسیس | عنوان =دُن کاسمورو | ترجمه =عبدالله کوثری | سال =۱۳۸۹ | ناشر =[[نشر نی]] |مکان =[[تهران]] | شابک =978-964-185-121-9 | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1886727 | بازیابی = ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی =د آسیس |نام =ماشادو ژواکیم ماریا | پیوند نویسنده =ماشادو د آسیس | عنوان =کینکاس بوربا | ترجمه =عبدالله کوثری | سال =۱۳۹۳ | ناشر =[[نشر نی]] |مکان =[[تهران]] | شابک =978-964-185-379-4 | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3469694 | بازیابی = ۲۳ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =بارگاس یوسا |نام =ماریو | پیوند نویسنده =ماریو بارگاس یوسا | عنوان =
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =بارگاس یوسا |نام =ماریو | پیوند نویسنده =ماریو بارگاس یوسا | عنوان =جنگ آخر زمان | ترجمه =عبدالله کوثری | سال =۱۳۷۸ | ناشر =[[انتشارات آگاه]] |مکان =[[تهران]] | شابک =964-416-102-5 | پیوند =http://www.ketab.ir/bookview.aspx?bookid=189768 | بازیابی = ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=بارگاس یوسا |نام=ماریو | پیوند نویسنده=ماریو بارگاس یوسا | عنوان=مرگ در آند | ترجمه=عبدالله کوثری | سال=۱۳۸۱ | ماه=بهار | ناشر=[[انتشارات آگاه]] |مکان=[[تهران]] | شابک=964-416-193-9 | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/650445 | بازیابی = ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۱}}
خط ۶۸۴:
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=احمدی |نام=احمدرضا | پیوند نویسنده=احمدرضا احمدی | عنوان=وقت خوب مصائب | سال=۱۳۴۷ | ناشر=[[انتشارات کتاب زمان]] |مکان=[[تهران]] | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2043499 | بازیابی = ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=دورفمن |نام=آریل | پیوند نویسنده=آریل دورفمن | عنوان=اعتماد | ترجمه=عبدالله کوثری | سال=۱۳۸۰ | ناشر=[[انتشارات آگاه]] |مکان=[[تهران]] | شابک=964-416-157-2 | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/611731 | بازیابی = ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=دورفمن |نام=آریل | پیوند نویسنده=آریل دورفمن | عنوان=در
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =هابسبام |نام =اریک | پیوند نویسنده =اریک هابسبام | عنوان =صنعت و امپراتوری | ترجمه =عبدالله کوثری | سال =۱۳۶۱ | ماه=بهار | ناشر =[[انتشارات ما]] |مکان =[[تهران]] | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/911689 | بازیابی = ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی =هابسبام |نام =اریک | پیوند نویسنده =اریک هابسبام | عنوان =صنعت و امپراتوری: تاریخ اقتصادی و اجتماعی بریتانیا از انقلاب صنعتی تا دههٔ ۱۹۶۰ | ترجمه =عبدالله کوثری | سال =۱۳۸۷ | ناشر =[[انتشارات ماهی]] |مکان =[[تهران]] | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/805936 | شابک=۹۷۸-۹۶۴-۹۹۷۲-۱۰-۰ | بازیابی = ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸}}
خط ۷۱۲:
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی۱ =ماندر |نام۱ =پیتر | پیوند نویسنده۱ =پیتر ماندر | نام خانوادگی۲ =مایرز |نام۲ =دنی | پیوند نویسنده۲ =دنی مایرز | نام خانوادگی۳ =وال |نام۳ =نانسی | پیوند نویسنده۳ =نانسی وال | عنوان =دورهٔ کامل علم اقتصاد | ترجمه =[[مهدی تقوی (مترجم)|مهدی تقوی]]، عبدالله کوثری | سال =۱۳۷۰ | ناشر =[[مؤسسه کتاب پیشبرد|مؤسسهٔ کتاب پیشبرد]] با همکاری [[انتشارات مفهرس]] |مکان =[[تهران]] | پیوند =http://www.lib.ir/book/69598308/دوره-كامل-علم-اقتصاد/ | بازیابی = ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸ |جلد=۴ جلدی}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =گریر |نام =جرمین | پیوند نویسنده =جرمن گریر | عنوان =بنیانگذاران فرهنگ امروز - ۳۵: شکسپیر | ترجمه =عبدالله کوثری | سال =۱۳۷۶ | ناشر =[[انتشارات طرح نو]] |مکان =[[تهران]] | شابک =964-5625-12-2 | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/693007 | بازیابی = ۲۹ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی۱ =کلی |نام۱ =مایکل | پیوند نویسنده۱ =مایکل کلی | نام خانوادگی۲=(و دیگران) | نام۲= | عنوان =
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی۱ =شاو |نام۱ =ایروین | پیوند نویسنده۱ =ایروین شاو | نام خانوادگی۲=ساراماگو | نام۲=ژوزه | پیوند نویسنده۲=ژوزه ساراماگو | نام خانوادگی۳=(و دیگران) | عنوان =شوکران شیرین | ترجمه =[[اسدالله امرایی]]، عبدالله کوثری [و دیگران] | دیگران=با مقدمهٔ [[ابراهیم نبوی]] |سال =۱۳۸۰ | ماه=اردیبهشت | ناشر =[[انتشارات مروارید]] |مکان =[[تهران]] | شابک =964-6026-91-5 | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/615795 | بازیابی = ۳۰ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی =گاردنر | نام=هلن |پیوند نویسنده =هلن گاردنر (مورخ هنر) | عنوان =هنر در گذر زمان هلن گاردنر: تاریخ فشردهٔ هنر جهان |ویراستار=[[فرد اس. کلاینر]] ([[ویراستار]]) | ترجمه =[[مصطفی اسلامیه]]، [[احمدرضا تقاء]] [و دیگران] | سال =۱۳۹۴ | ماه=پاییز | ناشر =[[نشر آگه]] با همکاری [[مؤسسه فرهنگی هنری فرهنگبان|مؤسسهٔ فرهنگی هنری فرهنگبان]] |مکان =[[تهران]] | شابک =978-964-329-301-7 | پیوند =http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/3855644 | بازیابی = ۲ ژانویه ۲۰۱۹}}
خط ۷۳۸:
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=ایگناتیف |نام=مایکل | پیوند نویسنده=مایکل ایگناتیف | عنوان=زندگینامهٔ آیزایا برلین | ترجمه=عبدالله کوثری | سال=۱۳۸۹ | ماه=پاییز | ناشر=[[انتشارات ماهی]] |مکان=[[تهران]] | شابک=978-964-209-063-1 | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1937387 | بازیابی = ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=وایلد |نام=اسکار | پیوند نویسنده=اسکار وایلد | عنوان=سالومه | ترجمه=عبدالله کوثری | سال=۱۳۸۵ | ناشر=[[شهر کتاب]] با همکاری [[انتشارات هرمس]] |مکان=[[تهران]] | شابک=964-363-348-9 | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/770841 | بازیابی = ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برتون |نام=آندره | پیوند نویسنده=آندره برتون | عنوان=سرگذشت سوررئالیسم (۱۹۱۳–۱۹۵۲):
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=واردراپر |نام=بروس | پیوند نویسنده=بروس واردراپر | عنوان=نسل قلم - ۲۴: سروانتس | ترجمه=عبدالله کوثری | سال=۱۳۷۲ | ماه=زمستان | ناشر=[[نشر نشانه]] با همکاری [[دفتر ویراسته]] |مکان=[[تهران]] | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/508757 | بازیابی = ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=آراک |نام=جاناتان | پیوند نویسنده=جاناتان آراک | عنوان=نسل قلم - ۶۲: شارل بودلر | ترجمه=عبدالله کوثری | سال=۱۳۷۵ | ناشر=[[انتشارات کهکشان]] با همکاری [[نشر ویراسته]] |مکان=[[تهران]] | شابک=964-90112-1-8 | پیوند=http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/550996 | بازیابی = ۲۲ ژانویه ۲۰۱۹}}
خط ۷۸۳:
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=کوثری | نام=عبدالله | عنوان=سخنی دربارهٔ ترجمهٔ متون قدیمی | ژورنال=[[فصلنامه مترجم|فصلنامهٔ مترجم]] | مکان=[[مشهد]] | شماره=۴۵ | سال=۱۳۸۶ | ماه=بهار و تابستان | صفحه=۲۳–۲۸ | پیوند=http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=492790 | بازیابی = ۱۴ فوریه ۲۰۱۹|ش=۲}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=علیزاد | نام=علیاکبر | پیوند نویسنده=علیاکبر علیزاد | عنوان=متن و اجرا: تأملی در باب ترجمهٔ متون نمایشی | ژورنال=[[فصلنامه خیال|فصلنامهٔ خیال]] | مکان=[[تهران]] | ناشر=[[فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران]] | شماره=۲۰ | سال=۱۳۸۵ | ماه=زمستان | صفحه=۰۴–۱۱۷ | پیوند=https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/582993 | بازیابی = ۶ فوریه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=سپاسگزار | نام=ندا | پیوند نویسنده=ندا سپاسگزار | عنوان=ما باید واقعیت خودمان را بگوییم:
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی۱ =خزاعیفر | نام۱ =علی | پیوند نویسنده۱=علی خزاعیفر | نام خانوادگی۲ =اسماعیلی | نام۲ =زهرا | پیوند نویسنده۲=زهرا اسماعیلی | عنوان =همدلی با نویسنده به همزبانی با او میانجامد:
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=اعلم | نام=امیرهوشنگ | پیوند نویسنده=امیرهوشنگ اعلم | عنوان=ادبیات و آنچه تاریخ نمیگوید؛
;خبرگزاریها و روزنامهها
خط ۸۰۵:
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.mehrnews.com/news/230183 |عنوان=آشفتهبازار ترجمههای ادبی را چه کسانی مدیریت میکنند؟ - ۸؛ عبدالله کوثری: مشکل اصلی «ترجمه» در ایران، کثرت ناشران بیصلاحیت است |ناشر=[[خبرگزاری مهر]] |سال=۱۳۸۴ | ماه=۲۵ شهریور |بازیابی= ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۴}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8409-09940 |عنوان =/کامل/ برگزیدگان پنجمین دورهٔ جایزهٔ گلشیری معرفی شدند |ناشر =[[ایسنا]] |سال =۱۳۸۴ | ماه=شنبه، ۱۹ آذر |بازیابی = ۲۱ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۱}}
* {{یادکرد خبر|نام =زینب |نام خانوادگی =کاظمخواه |پیوند =https://www.isna.ir/news/8410-08588 |عنوان =
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8506-10824 |عنوان =با ترجمهٔ «باغ همسایه»، عبدالله کوثری نویسندهٔ دیگری را از آمریکای لاتین معرفی میکند |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۸۵ | ماه=یکشنبه، ۱۹ شهریور |بازیابی = ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۱}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8507-02130 |عنوان =عبدالله کوثری: جهانیشدن آگاهانه نیست/ اگر بتوانیم پاسخ خوانندگان اینجا را بدهیم، هنر کردهایم |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۸۵ | ماه=سهشنبه، ۴ مهر |بازیابی = ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۲}}
* {{یادکرد خبر|نام=سیروس | نام خانوادگی=علینژاد | پیوند نویسنده=سیروس علینژاد | پیوند=http://www.bbc.com/persian/arts/story/2007/03/070303_la-cy-kossari1.shtml |عنوان=
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8601-08048.53446 |عنوان =جشن ۱۷سالگی «مترجم» برگزار شد/ عبدالله کوثری: ترجمه زبان دیگری را به وجود آورد |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۸۶ | ماه=جمعه، ۲۴ فروردین |بازیابی = ۳۱ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۳}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8602-05648 |عنوان = «
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8603-00773 |عنوان =عبدالله کوثری: هر کسی به رأی خود رسمالخطی بهوجود آوردهاست! |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۸۶ | ماه=چهارشنبه، ۲ خرداد |بازیابی = ۱ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۴}}
* {{یادکرد خبر|پیوند=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/5700 |عنوان=انتقاد اهالی قلم از کتابسازی/۱؛ کوثری: ناشران کتابساز دغدغهٔ فرهنگی ندارند |ناشر=[[ایبنا]] |سال=۱۳۸۶ | ماه=سهشنبه، ۲۶ تیر |بازیابی= ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹ |ش=۶}}
خط ۸۱۸:
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.mehrnews.com/news/636185 |عنوان =برگزیدگان بیستوپنجمین دورهٔ کتاب سال معرفی شدند |ناشر =[[خبرگزاری مهر]] |سال =۱۳۸۶ |ماه=۲۱ بهمن |بازیابی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۱}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8611-12744.66485 |عنوان =عبدالله کوثری: چطور پرمخاطبترین بخش از کتاب سال حذف میشود؟ |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۸۶ | ماه=دوشنبه، ۲۲ بهمن |بازیابی = ۱ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۵}}
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.mehrnews.com/news/686036 |عنوان=عبدالله کوثری در
* {{یادکرد خبر|پیوند=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/33320 |عنوان=دومین جشنوارهٔ داستانهای ایرانی به کار خود پایان داد؛ سناپور: ایرانینویسی باید خودش را اثبات کند |ناشر=[[ایبنا]] |سال=۱۳۸۷ | ماه=پنجشنبه، ۱۰ بهمن |بازیابی= ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۲}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/8712-05212 |عنوان =هشدار عبدالله کوثری به کلاهبرداری با نام او |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۸۷ | ماه=دوشنبه، ۱۲ اسفند |بازیابی = ۱ ژانویه ۲۰۱۹}}
خط ۸۳۸:
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/93070804602 |عنوان =چطور با کلمههای خارجی پرواز میکنیم؟ |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۳ | ماه= سهشنبه، ۸ مهر |بازیابی = ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۱}}
* {{یادکرد خبر|نام خانوادگی=کوثری | نام=عبدالله |پیوند=http://www.ibna.ir/fa/doc/note/203364 |عنوان=گروه نجات نشر ایران دولت و وزیر نیستند |ناشر=[[ایبنا]] |سال=۱۳۹۳ | ماه=یکشنبه، ۹ آذر |بازیابی= ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد خبر|نام =علی |نام خانوادگی =جزایری |پیوند =http://www.ilnanews.com/fa/tiny/news-232289 |عنوان =عبدالله کوثری در
* {{یادکرد خبر|پیوند =https://www.isna.ir/news/93101206005 |عنوان =چگونه یک کتاب ترجمه موفق میشود؟ |ناشر =[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۳ | ماه= جمعه، ۱۲ دی |بازیابی = ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۲}}
* {{یادکرد خبر|نام خانوادگی=نورشمسی |نام=حمید | پیوند=https://www.mehrnews.com/news/2768156 |عنوان=عبدالله کوثری در
* {{یادکرد خبر|نام=علی |نام خانوادگی=نامجو|پیوند=http://www.honaronline.ir/fa/tiny/news-68949 |عنوان=عبدالله کوثری:در مورد علوم جدید حرفی برای گفتن نداریم / با تیراژ هزار کتاب فقط میتوانیم متأسف باشیم |ناشر=[[هنرآنلاین]] |سال=۱۳۹۴ | ماه=۱۴ تیر |بازیابی= ۱۳ ژانویه ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.isna.ir/news/94071005960 |عنوان=بازاری پر از تولیدات تقلبی! |ناشر=[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۴ | ماه= جمعه، ۱۰ مهر |بازیابی = ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۱}}
خط ۸۴۷:
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=حیدرقزوینی | نام=پیام | پیوند نویسنده=پیام حیدرقزوینی | عنوان=ناهمزمانی در امر ترجمه: گزارشی از نشست نقد و بررسی کتاب «از گوشه و کنار ترجمه» با حضور احمد سمیعی گیلانی، عبدالله کوثری و علی صلحجو | ژورنال=[[روزنامه شرق|روزنامهٔ شرق]] | مکان= | ناشر= | دوره= | شماره=۲۵۷۳ | سال=۱۳۹۵ | ماه=دوشنبه، ۱۳ اردیبهشت | صفحه=۱۰ (ادبیات) | پیوند=http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3352096 | بازیابی = ۳ آوریل ۲۰۱۹}}
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.isna.ir/news/95070704582 |عنوان=دیدگاه عبدالله کوثری دربارهٔ تأثیرگذاری نویسنده |ناشر=[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۵ | ماه= شنبه، ۱۰ مهر |بازیابی= ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۲}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=بهرهمند | نام=شیما | پیوند نویسنده=شیما بهرهمند | عنوان=تراژدی هنر کلام است:
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.isna.ir/news/95082215614 |عنوان=در بزرگداشت عبدالله کوثری مطرح شد: بزرگترین آفت جامعهٔ ما تکآوایی است |ناشر=[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۵ | ماه= شنبه، ۲۲ آبان |بازیابی= ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۳}}
* {{یادکرد خبر| پیوند =https://www.isna.ir/news/95082517531 |عنوان =عبدالله کوثری چگونه مترجم شد؟ | ناشر =[[ایسنا]] | سال=۱۳۹۵ |ماه=سهشنبه، ۲۵ آبان |بازیابی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۱}}
* {{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی=برآبادی | نام=سعید | عنوان=همهٔ دیکتاتورهای جهان منفور نبودهاند:
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.isna.ir/news/95120402885 |عنوان=گزارش اهدای جایزهٔ ابوالحسن نجفی |ناشر=[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۵ | ماه= چهارشنبه، ۴ اسفند |بازیابی= ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۴}}
* {{یادکرد ژورنال | نام=بهار |نام خانوادگی=سرلک |پیوند نویسنده=بهار سرلک| عنوان=
* {{یادکرد خبر|پیوند=http://www.ilnanews.com/fa/tiny/news-496436 |عنوان=عبدالله کوثری در
* {{یادکرد خبر|نام =مائده |نام خانوادگی =مرتضوی |پیوند =http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/257271 |عنوان =ضیاء موحد: نجفی قریحهٔ داستاننویسی گلشیری را تشخیص داد |ناشر =[[ایبنا]] |سال =۱۳۹۶ | ماه=سهشنبه، ۱۰ بهمن |بازیابی = ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد خبر|نام =کمال |نام خانوادگی =صادقی |پیوند =https://www.mehrnews.com/news/4221840 |عنوان =طی مراسمی با حضور رئیسجمهور؛ برگزیدگان کتاب سال جمهوری اسلامی و جایزهٔ جهانی کتاب سال معرفی شدند |ناشر =[[خبرگزاری مهر]] |سال=۱۳۹۶ |ماه=۱۸ بهمن |بازیابی = ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/259375 |عنوان =مترجم ناچار است گوشههای ناپیدای زبان مادری خود را پیدا کند |ناشر =[[ایبنا]] |سال =۱۳۹۷ |ماه=جمعه، ۱۷ فروردین |بازیابی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۲}}
* {{یادکرد خبر|نام =احمد |نام خانوادگی =غلامی |پیوند نویسنده=احمد غلامی |پیوند =http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3730967 |عنوان =میراث زبان من از شاملوست:
* {{یادکرد خبر|نام خانوادگی=میرشکاری |نام=مطهره | پیوند=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/260961 |عنوان=عبدالله کوثری در
* {{یادکرد خبر|پیوند=http://www.saat24.news/news/353161 |عنوان=عبدالله کوثری: روشنفکری ایرانی مونتاژی از روشنفکری روسیه و فرانسه است |ناشر=ساعت۲۴ |سال=۱۳۹۷ | ماه=یکشنبه، ۲۳ اردیبهشت |بازیابی= ۸ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۵ |پیوند بایگانی=https://web.archive.org/web/20190107210715/https://www.saat24.news/news/353161/عبدالله-کوثری-روشنفکری-ایرانی-مونتاژی-از-روشنفکری-روسیه-و-فرانسه | تاریخ بایگانی= ۱۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۳۷}}
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.isna.ir/news/97052714411 |عنوان=
* {{یادکرد خبر|پیوند =http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/267326 |عنوان =برگزیدگان «مترجم محبوب من» مشخص شد |ناشر =[[ایبنا]] |سال =۱۳۹۷ |ماه=جمعه، ۱۸ آبان |بازیابی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۸|ش=۱}}
* {{یادکرد خبر|پیوند=https://www.isna.ir/news/97092110938 |عنوان=برگزیدهٔ جایزهٔ شعر «شاملو» معرفی شد |ناشر=[[ایسنا]] |سال=۱۳۹۷ | ماه= چهارشنبه، ۲۱ آذر |بازیابی= ۲ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۴}}
* {{یادکرد خبر|نام =شهاب |نام خانوادگی =دارابیان |پیوند =http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/269254 |عنوان =عبدالله کوثری در
* {{یادکرد خبر|نام خانوادگی=دارابیان |نام=شهاب |پیوند=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/269418 |عنوان=او کودتاگر شعر خراسان است؛ آیا میشناسیدش؟: کتابم را از ساعدی گرفتم چون قرار نبود از عوارضی شفیعیکدکنی رد شوم/ موبایل ندارم و تا به حال از کامپیوتر و عابربانک استفاده نکردهام |ناشر=[[ایبنا]] |سال=۱۳۹۷ | ماه=سهشنبه، ۴ دی |بازیابی= ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹|ش=۲}}
* {{یادکرد خبر|پیوند =http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/269792 |عنوان =در افتتاحیهٔ کتابفروشی نشر چشمه در مشهد عنوان شد؛ کوثری: طبقهٔ متوسط نهتنها کتابخوان نیست بلکه فرهنگگریز است |ناشر =[[ایبنا]] |سال =۱۳۹۷ |ماه =جمعه، ۷ دی |بازیابی = ۲۸ دسامبر ۲۰۱۸}}
|