خرمشهر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسب: متن دارای ویکیمتن نامتناظر |
||
خط ۳۵:
خرمشهر بهجهت واقعشدن در مجاورت [[خلیج فارس]] و کشور [[عراق]]، از اهمیت استراتژیک اقتصادی، تجاری و سیاسی ویژهای برخوردار است. این شهر در انتهاییترین نقطه استان خوزستان قرار گرفته و اسکلههای آن در کرانههای رودخانهٔ اروندرود جای گرفتهاست.
امپراتوری عثمانی همواره بر روی آبادان (عبادان) و خرمشهر (که در آن دوران ''محمرة'' نامیده میشد<ref>به عنوان مثال حتی ملک الشعرای بهار نیز این شهر را محمره مینامیده است. بنگرید به: {{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= بهار|نام=محمدتقی |کتاب=تاریخ احزاب سیاسی | ناشر= |سال= |مکان= |شابک=}}</ref>) ادعای مالکیت داشت و در دوره ناصرالدینشاه این دو شهر را اِشغالِ نظامی و به ایالت عِراق (یکی از ایالتهای عثمانی که بعدها کشور شد) الحاق کرد. دولت عثمانی در حین اشغال نظامی محمره، کشتار عظیمی از مردم عرب ساکن شهر انجام داد و زنان و دختران را به اسارت گرفت و به بغداد و بصره منتقل کرد.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= قیم|نام=عبدالنبی |کتاب=پانصدسال تاریخ خوزستان | ناشر= |سال= |مکان= |شابک=}} - فصل پنجم</ref> امیرکبیر به نمایندگی از دولت ایران به مذاکره با امپراتوری عثمانی برای بازپس گرفتن محمره و عبادان رفت. عثمانیها به فکر تطمیع شیوخ قبایل عرب افتادند و وعدهٔ معاف کردن از پرداخت مالیات در صورت الحاق به عثمانی دادند و متقابلاً دولت ایران اطمینان داشت که عربهای ساکن این شهرها خواهان بازگشت به ایران هستند و برای قدرتنمایی جلوی دولت عثمانی اعلام کرد که اگر شیوخ عرب گفتند که خواهان بازگشت به ایران هستند، مبلغ سنگینی بر مالیات سالیانهٔ آنها افزوده خواهد شد. با این وجود قبایل عرب خواهان بازگشت به ایران شدند و به این ترتیب در سال [[۱۸۴۷ (میلادی)|۱۸۴۷]] در جریان [[عهدنامه ارزروم]] عثمانیها حق حاکمیت مطلقهٔ دولت ایران بر این شهرها را به رسمیت شناختند و از تمامی ادعاهای خود دست کشیدند.<ref>{{یادکرد دانشنامه| نام خانوادگی=بعلبکی|نام=منیر|پیوند نویسنده=منیر بعلبکی|مقاله =Abadan|دانشنامه=[[دانشنامه المورد]]|جلد=۱|سال=۱۹۸۰|ناشر=[[دارالعلم للملایین]]|مکان=بیروت|صفحه=۱۸}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= قیم|نام=عبدالنبی |کتاب=پانصدسال تاریخ خوزستان | ناشر= |سال= |مکان= |شابک=}}</ref> تاریخپژوهان دلایل همگرایی مردم عرب با بقیه مردم ایران را در نفرت از امپراتوری عثمانی به خاطر کشتار بزرگی که در محمره کرد و نیز به خاطر هممذهبِ شیعه بودن عربها و غیرعربهای ایران دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= قیم|نام=عبدالنبی |کتاب=پانصدسال تاریخ خوزستان | ناشر= |سال= |مکان= |شابک=}} - فصل پنجم، ذیل «همگرایی مردم عرب خوزستان و مردم ایران»</ref>
در قرن بیستم، [[عبدالکریم قاسم]] پس از آن که با کودتا به ریاست دولت عِراق رسید، ادعا کرد که عهدنامه ارزروم باید باطل شود و خرمشهر و آبادان باید از ایران جدا شده و به عراق الحاق بشوند. قاسم، این دو شهر و نیز کشور کویت را متعلق به عراق نامید و در اتحادیه عرب نیز تقاضای الحاق اینها به عراق را ارائه کرد.<ref name="auto6">Farhang Rajaee, ''The Iran-Iraq War'' (University Press of Florida, 1993), pp. 111-112.</ref> صدام حسین با همین انگیزه به ایران تجاوز نظامی کرد و این دو شهر را به اشغال خود درآورد. در جنگ ایران-عراق نیز مردم عرب خوزستان به دفاع مسلحانه از تمامیت ارضی ایران و جنگ با عراقیها برخاستند. امروزه آثار جنگ ایران-عراق هنوز بر روی این شهرها باقی ماندهاست.
|