}}
{{دودمان چوسان}}
'''اینجو چوسان''' ({{lang-en|Injo of Joseon}}) (زاده ۱۷ دسامبر ۱۵۹۵ - درگذشته ۱۷ ژوئن ۱۶۴۹، حکومت ۱۶۲۳-۱۶۴۹۱۶۲۳–۱۶۴۹) شانزدهمین پادشاه سلسله [[پادشاهی چوسان|چوسان]] بودهاست.
او نوه [[سئونجو چوسان|سئونجو]] و پسر بزرگ شاهزاده جئونگ ون (정원군) بود. پادشاه اینجو در طول دو حمله اول و دوم مانچو پادشاه شد، که با تسلیم چوسان به [[دودمان چینگ|سلسله چینگ]] در سال ۱۶۳۶ به پایان رسید.
== تولد و پس زمینه ==
پادشاه اینجو در سال ۱۵۹۵ به عنوان پسر بزرگ جئونگ ون متولد شد، که پدرش پادشاه پادشاه سئونجو بود. در سال ۱۶۰۷، به پسر شاهزاده بزرگ جئونگ ون عنوان شاهزاده ناگ یانگ (綾 陽 都 正، 능 양도 정) و بعد شاهزاده بزرگ ناگ یانگ (綾 陽 君، 능양군) داده شد؛ و به عنوان یک عضو خانواده سلطنتی زندگی می کرد،میکرد، که توسط هیچ [[حزب سیاسی]] که در آن زمان کنترل سیاست هایسیاستهای کره را در دست داشتند ،داشتند، حمایت نمی شدنمیشد
در سال ۱۶۰۸، سئونجو بیمار شد و درگذشت، و پسرش، [[گوانگهیگون چوسان|گوانگهیگون]]، به تخت سلطنت رسید. در آن زمان، دولت توسط جناح هایجناحهای سیاسی مختلف تقسیم شد؛ و بعد از [[تهاجم هیدهیوشی به کره (۱۵۹۸–۱۵۹۲)|جنگ هفت ساله]]، حزب لیبرال شرقی قوی شد و بیشتر فعالیت هایشفعالیتهایش متوجه مبارزه با [[ژاپن]] بود. حزب شرقی در روزهای آخر زندگی پادشاه سئونجو به حزب هایحزبهای سیاسی شمالی و جنوبی تقسیم شد. حزب شمالی خواستار اصلاحات رادیکال بود در حالی که حزب جنوبی از اصلاحات محدود (معتدل) حمایتحمایت کرد. در زمان مرگ سئونجو، جناح شمالی که در آن زمان کنترل حکومت را به دست گرفت، به جناح چپ بزرگ شمالی و کمتر رادیکال اقلیت شمالی تقسیم شد. هنگامی که که گوانگهیگون تاج و تخت را به ارث برده بود، حزب بزرگ شمالی که از او به عنوان وارث تاج و تخت حمایت کرد، حزب سیاسی بزرگ در دربار سلطنتی شد. در ضمن، حزب سیاسی [[محافظه کار]] غربی همچنان یک حزب کوچک باقی ماند و از رسیدن به قدرت بازماند؛ با این حال بسیاری از اعضای جناح غربی همچنان به دنبال فرصت هاییفرصتهایی برای بازگشت به سیاست به عنوان حزب حاکم بودند.
=== کودتای اینجو ===
اگرچه پادشاه گوانگهیگون (光 海 君، 광해군) مدیر ارشد و دیپلمات بزرگی بود، اما بسیاری از سیاستمداران، دانشمندان و اشراف زادگاناشرافزادگان از او حمایت نمیکردند، زیرا او فرزند نخست نبود و از یک صیغه سلطنتی متولد شده بود. حزب بزرگ شمالی سعی داشتند این عقاید را سرکوب کنند، از جمله کارهایی که این حزب انجام داد، سرکوب اقلیت شمالی و کشتن پرنس ایمهائه (臨海 君، 임해군)، بزرگترین پسر سئونجو و شاهزاده بزرگ یانگ چانگ (永昌 大君، 영창 대군)، پسر ملکه بود. این طرح گوانگهیگون برای نگهداشتن تاج و تختش نبود.نبود؛ و در حقیقت، تلاش کرد تا احزاب کوچک را به دربار بیاورد اما این برنامه با مخالفت اکثریت حزب شمالی و افرادی مانند ” یی ایچوم” و”جئونگ این هونگ” مواجه و از آن جلوگیری شد. این اقدامات گوانگهیگون را در بین اشراف ثروتمند منفور ساخت ،ساخت، و در نهایت آنها شروع به توطئه علیه او کردند.
در سال ۱۶۲۳، اعضای حزب محافظه کار غربی، کیم جاجوم، کیم ریو، یی گوی و یی گوال، کودتایی را آغاز کردند که منجر به خلع گوانگهیگون شد که بعداً به تبعید در [[استان ججو|جزیره ججو]] فرستاده شد. جونگ این هونگ و یی ایچوم کشته شدند و به طوربهطور ناگهانی حزب غربی جایگزین حزب بزرگ شمالی به عنوان حزب حاکم شد. غربی هاغربیها اینجو را به کاخ آوردند و او را به عنوان پادشاه جدید چوسان معرفی کردند. اگرچه اینجو پادشاه بود، او هیچ اختیاری نداشت زیرا تقریباً تمام قدرت در دست جناح غربی که گوانگهیگون را خلع کرده بودند، بود.
=== شورش یی گوال ===
یی گوال فکر می کردمیکرد که با او ناعادلانه رفتار می شودمیشود و پاداش بسیار کمی به خاطر نقشش در در کودتا دریافت کرده استکردهاست. در سال ۱۶۲۴، او بر ضد پادشاه اینجو شورش کرد پس از اینکه به عنوان فرمانده نیروی هاینیرویهای [[پیونگیانگ|پیونگ یانگ]] برای مبارزه علیه [[توسعه طلبی]] [[منچو]] به جبهه شمالی فرستاده شد، در حالی که سایر رهبران اصلی کودتا در دربار از پادشاه پست و پاداش دریافت کرده بودند. یی گوال ۱۲٬۰۰۰ سرباز را به سمت پایتخت هانسئونگ رهبری میکرد، از جمله ۱۰۰ ژاپنی (که در طول حمله [[تهاجم هیدهیوشی به کره (۱۵۹۸–۱۵۹۲)|ژاپن به کره ( ۱۵۹۲_۱۵۹۸)]] به چوسان پناهنده شده بودند)، جایی که یی گوال یک ارتش منظم را تحت فرماندهی ژنرال جانگ مان شکست داد و هانسئونگ را در محاصره گرفت این نبرد به نام نبرد جیوتان شناخته می شودمیشود. اینجو به [[جزیره گانگوا]] گریخت و [[سئول|هانسئونگ]] به دست شورشی هاشورشیها افتاد.
در تاریخ ۱۱ فوریه ۱۶۲۴ یی گوال، شاهزاده هیونگان (興安 君، 흥안군) را به عنوان پادشاه جدید معرفی کرد. با این حال، ژنرال جانگ مان به زودی با یک نیروی دیگر بازگشت و نیروهای یی گوال را شکست داد. نیروهای کره ای به زودی پس از آن پایتخت را به دست گرفتند و یی گوال توسط [[محافظ شخصی]] خود به قتل رسید و این منجر به پایان شورش شد. اگر چه اینجو توانست تاج و تخت خود را حفظ کند، شورش نشان دهنده نقاط ضعف قدرت سلطنتی بود، در حالی که اشراف ادعای برتری داشتند، اشراف با مبارزه علیه شورش قدرت بیشتری به دست آوردند. اقتصاد، که در دوران گوانگهیگون اندکی بهبودی را تجربه کرده بود، دوباره ویران شد و کره برای چند قرن از لحاظ اقتصادی ضعیف باقی ماند.
=== جنگ با منچو ===
[[پرونده:인조의_항복.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|265x265پیکسل|اینجو در حال تعظيمتعظیم به هونگ تایشی]]
پادشاه گوانگهیگون، که به عنوان یک دیپلمات عاقل در نظر گرفته می شود،میشود، سیاست خنثی خود را بین [[سلسله مینگ]] که متحد سنتی چوسان بود و منچو که در حال بزرگ شدن بود حفظ کرد. با این حال، پس از سقوط گوانگهیگون، [[محافظه کاران]] غربی سیاست سرسختانه ای به سمت منچو اتخاذ کردند، و اتحاد خود را با سلسله مینگ حفظ کردند. منچوها، که تا آن زمان تا بیشتر به چوسان به عنوان یک کشور دوست نگاه میکردند،میکردند، شروع به توجه به چوسان به عنوان دشمن کرد. هان یون که در شورش یی گوال شرکت کرده بود به منچوری گریخت و از امپراتور چینگ [[نورهاچی]] خواست تا به چوسان حمله کند. در نتیجه روابط دوستانه چوسان و منچو به پایان رسید.
در سال ۱۶۲۷، ۳۰٬۰۰۰ سوارهنظام منچو تحت فرماندهی ژنرال آمین (阿敏) و ژنرال سابق کره ای گانگ هونگ ریپ به چوسان حمله کردند و خواهان بازگشت امپراتور گوانگهیگون به قدرت و اعدام رهبران حزب غربی از جمله کیم جا جوم شدند. ژنرال جانگ مان دوباره با منچوها جنگید، اما نتوانست حمله را دفع کند. بار دیگر اینجو به جزیره گانگوا فرار کرد. در همین حال، منچوها هیچ دلیلی برای حمله به کره نداشتند و تصمیم به عقبنشینی برای آماده شدن جنگ علیه مینگ گرفتند و به زودی صلح برقرار گشت. بعدها، چینگ و چوسان اعلام کردند که دو ملت برادر هستند و منچوها از کره خارج شدند. این جنگ به نام نخستین تهاجم منچو به کره شناخته می شودمیشود.
با این حال، اکثر غربی هاغربیها به رغم جنگ، سیاست سرسختانه خود را علیه چینگ حفظ کردند. نورهاچی به طوربهطور کلی نظر مثبتی نسبت به کره داشت و دوباره به کره حمله نکرد. با این حال، زمانی که نورهاچی درگذشت و [[امپراتور هونگ تایشی|هونگ تایشی]] که بعد از او به عنوان حاکم منچو به حکومت رسید، منچوها دوباره به دنبال فرصتی برای یک جنگ دیگر بودند.
یکی از فرماندهان مینگ به نام مائو ونرونگ که در جنگ با منچوری شکست خورده بود با واحدهای تحت فرمانش به چوسان پناهنده شد، این جو نیز او را با آغوش باز پذیرفت، همین امر موجب شد هونگ تایشی بار دیگر به چوسان حمله کند. در سال ۱۶۳۶ هونگ تایشی رسماً کشور خود را [[سلسله چینگ]] نامید و شخصاً به چوسان حمله کرد. منچوها عمداً از جنگ با ژنرال ایم گیونگ ئوپ که یک فرمانده برجسته ارتش چوسان بود اجتناب کردند ژنرال ایم گیونگ ئوپ در همان زمان از قلعه اویجا محافظت میکرد. ارتش منچو با ۱۲۸٬۰۰۰ نفر مستقیماً به هانسئونگ حرکت کرد قبل از اینکه اینجو بتواند به جزیره گانگوا فرار کند، درعوض اینجو به قلعه کوهستان [[نام هان سن سونگ|نام هان]] رفت. بعد از اینکه منچوها توانستند تمام خطوط تدارکات را قطع کند غذا و تدارکات به پایان رسید، و سرانجام اینجو تسلیم سلسله چینگ شد. اینجو در مراسمی تشریفاتی نه بار به عنوان خدمتگزار هونگ تایشی به او تعظیم کرد و با معاهده سامجئوندو موافقت کرد، که اینجو باید پسران اول و دومش را به عنوان اسیر به چین میفرستاد.
پس از آن چوسان به کشور مستعمره سلسله چینگ تبدیل شد و چینگ در سال ۱۶۴۴ مینگ را تسخيرتسخیر کرد.
=== مرگ ولیعهد ===
پس از اینکه چینگ [[پکن]] را در سال ۱۶۴۴ فتح کرد، دو شاهزاده به کره بازگشتند. اولین فرزند اینجو، شاهزاده سوهیون، محصولات فراوانی را از [[دنیای غرب]] از جمله [[مسیحیت]] را با خود به کره آورد، و از اینجو درخواست اصلاحات کرد. با این حال، اینجو محافظه کار این ایده را نمیپذیرد؛ و او را به خاطر تلاش برای مدرن کردن کره با اوردنآوردن [[کاتولیسیزم|کاتولیسم]] و علوم غربی مورد آزار و اذیت قرار داد.
مدت کوتاهی بعد از بازگشت ولیعهد سوهیون به کره نگذشته بود که بدن بی جان وی در اتاق پادشاه پیدا شد در حالی که سر وی شدیداً و به طوربهطور مرموزی در حال [[خون ریزی]] بود. گفته می شودمیشود پادشاه اینجو پسرش را با قالب مرکبی که ولیعهد از چین آورده بود کشت اما بعضی از تاریخ دانان احتمال می دهندمیدهند وی با توجه به این حقیقت که خال هایخالهای سیاهی تمام بدنش را بعد از مرگ فرا گرفته بود و بدن وی به سرعت متلاشی شد، مسموم شده باشد. افراد زیادی از جمله همسرش سعی نمودند تا آنچه که بر سر ولیعهد آمده بود را کشف کنند ولی اینجو دستور فوری تدفین را صادر کرد و عظمت مراسم تشییع جنازه ولیعهد را کاهش داد. مقبره شاهزاده سوهیون در استان گیونگی-دو واقع در شهر [[گویانگ]] قرار دارد. پادشاه اینجو هرگز از آرامگاه پسرش بازدید نکرد.
پادشاه اینجو به جای بزرگترین پسر شاهزاده سوهیون، شاهزاده بزرگ بونگ ریم (که بعدها پادشاه هیوجونگ لقب گرفت) را به عنوان ولیعهد منصوب کرد. مدتی بعد اینجو دستور تبعید سه پسر شاهزاده سوهیون را به جزیره ججو (که از این تبعید تنها پسر جوان تر، شاهزاده گیونگان زنده به سرزمین اصلی بازگشت) و اعدام همسر سوهیون و شاهزاده خانم مین هو را به دلیل خیانت صادر نمود.
== میراث ==
امروزه، اینجو اغلب به عنوان یک حاکم ضعیف، دودل و بی ثباتبیثبات در نظر گرفته شده است؛شدهاست؛ زیرا او باعث قیام یی گوال، دو جنگ با منچو و ویرانی اقتصاد شد. او اغلب با مقایسه با پادشاه قبلی گوانگهیگون که کارهای بسیاری انجام داد و از حکومت خلع شد و هیچ نام معبدی دریافت نکرد مقایسه می شودمیشود در حالی که اینجو در طول سلطنتش تقریباً هیچ دستاوردی نداشت اما با این وجود به او نام معبدی اعطا کردهاند. پادشاه اینجو برای مراقبت نکردن از پادشاهی اش مورد انتقاد است، بسیاری از مردم معتقدند که پادشاه اینجو نمونه ای از سیاستمدارانی است که نباید از آنها پیروی کرد، با این حال، به او برای اصلاح ارتش و گسترش دفاع از کشور برای آماده شدن با جنگ، اعتبار داده شده است،شدهاست، زیرا کشور از سال ۱۵۹۲ تا ۱۶۳۶ چندین جنگ نظامی داشت. اینجو در سال ۱۶۴۹ درگذشت. آرامگاه او در [[گیونگی-دو|استان گیونگی-دو]] و در شهر [[پاجو]] واقع شده استشدهاست.
== خانواده ==
# [[ملکه اینریئول]] of the Cheongju Han clan (인렬왕후 한씨)
## [[شاهزاده ولیعهد سوهیئون]] (소현세자, ۱۶۱۲–۱۶۴۵)
## [[هیوجونگ چوسان]] (봉림대군), (۱۶۱۹–۱۶۵۹); ''Royal Successor (حکومت. ۱۶۴۹-۱۶۵۹۱۶۴۹–۱۶۵۹)''
## Grand Prince Inpyeong (인평대군, ۱۶۲۲–۱۶۵۸)
## Grand Prince Yongseong (용성대군, ۱۶۲۴-۱۶۲۹۱۶۲۴–۱۶۲۹)
# [[ملکه جانگریئول]] of the Yangju Jo clan (장렬왕후 조씨)
::* بدون فرزند
# جو ''گوی-این'' (폐귀인 조씨, ۱۶۱۵-۱۶۵۲۱۶۱۵–۱۶۵۲)<ref>Executed by King Hyojong on 24 January 1652</ref>
## Princess Hyomyeong (효명옹주،۱۶۳۷-۱۷۰۰효명옹주،۱۶۳۷–۱۷۰۰)
## Prince Sungseon (숭선군, ۱۶۳۹-۱۶۹۰۱۶۳۹–۱۶۹۰)
## Prince Nakseon (낙선군, ۱۶۴۱-۱۶۹۵۱۶۴۱–۱۶۹۵)
# جانگ ''گوی-این'' (귀인 장씨)
::* بدون فرزند
|