ایلات خمسه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۳:
اتحادیه ایلی یا بزرگ ایل، از اتحاد چند ایل و طایفه بزرگ تشکیل می‌شد که و از لحاظ گستردگی همانند یک دولت کوچک در ایران عمل می‌کرد که توسط ایلخانی و ایل‌بیگی اداره می‌شد، نمونه دیگر اینگونه اتحادیه، ایل [[ ترک]] فارس و عرب است است که مانند بسیاری از اتحادیه‌های ایلی متأخر ایران مخلوطی از قبیله‌هایی با ریشه‌های قومی گوناگون است.ایلات خمسه از حیث زبان و نژاد متفاوت‌اند. ایل باصری، فارسی زبان و ایرانی هستند. ایلات بهارلو، اینانلو و نفر؛ ترک زبان و منشأ ترکی دارند. ایل عرب، نیز عرب زبان و عرب نژاد است. میرزا حسن فسایی، به تفصیل دربارهٔ ایلات خمسه (اینالو، باصری، بهارلو، عرب و نفر) در فارسنامه، سخن گفته است.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=فسایی |نام=میرزا حسن |کتاب=فارسنامه ناصری جلد دوم| ناشر= |سال= صص ۱۵۸۵ و ۱۵۷۳|شابک=}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=دومورینی |نام= |کتاب=عشایر فارس | ناشر= |سال= صص ۳۸ و ۳۳|شابک=}}</ref>
 
در واقع جمع این ایلات اتحادیه‌ای است سیاسی که دولت مرکزی در برابر نفوذ ووتهاجم قدرت روزافزون قشقائی‌ها[[ عرب ها]] و [[ مغول های وحشی]] ها به تشکیل آن دست زده است. با اینکه ایلات پنج‌گانه فوق از برخی جهات با هم تفاوت فاحش دارند، با این حال علاوه بر اتحادیه سیاسی که آن‌ها را با هم متحد ساخته است، در ساخت اجتماعی سیاسی، نیز تابع یک نظام و سلسله مراتب ایلی هستند.ایوانف، به درستی می گوید:«ائتلاف عشایر خمسه نه یک اتحاد نژادی که یک اتحاد سیاسی [بوده] است.» [[یرواند آبراهامیان]] در کتاب فصل اول کتاب [[ایران بین دو انقلاب]] به تشکیل ایلات خمسه از سوی حکومت مرکزی اشاره می‌کند. او نیز معتقد است:« ایلات خمسه، یک ساخته مصلحتی بود، از پنج قبیله نامتجانس به سرکردگی یک اعیان‌زاده شهری ([[علی محمد خان قوام الملک]]، پسر بزرگ [[حاج ابراهیم کلانتر]])، که به ندرت بین عشیره‌اش ظاهر می‌شد و به خود می‌بالید که ارتباط نسبی با آنها ندارد و برخی حتی مدعی بودند که جد اعلایش تاجری یهودی بوده است.» او می‌نویسد: «با این همه این اتحادیه که برای قاجار، حریف قدرتمندی در برابر [[قشقایی|ایل قشقایی]] محسوب می‌شد، همچنان تحت فرمان قوام‌الملک ماند و حتی سال‌ها بعد در [[جنگ جهانی دوم]] به حکومت مرکزی در جنگ با [[قشقایی|قشقایی‌]]<nowiki/>ها که هوادار آلمان‌ها بودند، با اعزام نفرات کمک شایانی کرد. دستگاه سلطنت قاجاریه برای حفظ قدرت خود بدین صورت تعادل قومی ایجاد کرده بود.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ایران بین دو انقلاب|نام خانوادگی=آبراهامیان|نام=یرواند|ناشر=مرکز|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص 42 و 41}}</ref>
 
عشایر خمسه بر خلاف قشقائی‌ها که هیچ‌گاه عادت چادرنشینی و کوچ کردن خود را ترک نکرده‌اند بیشتر آن‌ها به استثنای تعداد کمی که هنوز در واحدهای کوچک کوچ می‌کنند در نقاط مختلف استان فارس به خصوص شهرهای [[شیراز]]،قره بلاغ، [[داراب]] [[قادرآباد]]،[[پاسارگاد]]،[[صفاشهر]]، [[آباده]]،[[ارسنجان]]،[[نیریز]]،[[بوانات]]، [[لار]]، [[سعادت شهر]]، [[فسا]]، [[استهبان]]،[[حاجی آباد]]،[[دبیران]]، [[مرودشت]] و [[جهرم]] و [[خرامه (مهرآباد ، معزآباد جابری.هلال آباد .کوخیاره)]]ساکن شده‌اند