فهرست شخصیتهای بازی تاجوتخت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Behnamtt83 (بحث | مشارکتها) ادام دادن بوگرافی تیریون برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۴:
| [[تیریون لنیستر]] || Tyrion Lannister {{IPA|/ˈtɪrɪən ˈlænɪstər/}} || [[پیتر دینکلیج]] || ۱-۸ || – ||؟ || زنده
|-
|colspan="7"| [[پرونده:Peter Dinklage at the 2013 San Diego Comic Con, closeup.jpg|بندانگشتی|upright=۰٫۵|پیتر دینکلیج]] تیریِین لنیستر ملقب به "ایمپ" (یعنی جنی)، برادر کوچکتر سرسی و جیمی لنیستر است. او یک [[کوتولگی|کوتوله]] است و مادرش هنگام تولد او مرده است، به خاطر همین پدرش، [[تایوین لنیستر]]، او را سرزنش میکند. با وجود این که او از نظر جسمی توانا نیست ولی ذهن باهوش و زیرکی دارد و همیشه از این واقعیت که دیگران او را دست کم میگیرند برای پیشرفت خود استفاده میکند. در آغاز او نسبت به استارکها هیچ نیت بدی ندارد. اما بعدها خشم او نسبت به بانو کاتلین باعث پیوستن او به جنگ پدرش علیه استارکها میشود زیرا او به اتهام قتل جان آرین و توطئه برای کشتن بران استارک (پسر کوچک بانو کتلین) دستگیر و محاکمه میشود، در حالی که در هر دو مورد هیچ اطلاع و نقشی ندارد. در پایان جنگ ارتش لنیستر با ارتش راب استارک، پس از دستگیری جیمی لنیستر، آنها مطلع میشوند که شاه جافری ند استارک را علیرغم خواستهٔ استارکها کشته است و برادران رابرت ادعای جافری را در مورد تخت پادشاهی به چالش کشیدهاند. برای ایجاد اطمینان از این که شخص مطمئنی جافری را (درحالی که با مسایل مربوط به جنگ سروکار دارد) کنترل میکند، تایوین، تیریین را به جای خودش برای قانونگذاری به عنوان مشاور عالی پادشاه (دست پادشاه) به پایتخت (مقر پادشاهی) میفرستد و در نهایت متوجه هوش و زیرکی پسر کوچک خود میشود. او وارد پایتخت میشود و فوراً وارد ستیزی بر سر قدرت با سرسی و جافری میشود. او با ارتش کوچک خود متشکل از قبیله نشینان تپههای اطراف و دوست مزدورش بران دیده بانی شهر را رهبری میکند و او یکی از قدرتمندترین مردان شهر میشود. تیریین پیش از ورود ناوگان دریایی استنیس به آبهای پایتخت، نقشهای با انبار کردن مقدار بسیار زیادی از ماده به نام آتش سوزاننده (وایلد فایر) طراحی میکند و پس از ورود کشتیهای ناوگان استنیس به آبهای پایتخت همهٔ این مواد منفجره با یک کشتی به میان کشتیهای دشمن میفرستد. بران آتشهای سوزاننده (وایلد فایر) را با تیری آتشین منفجر میکند که باعث انفجاری بزرگ میشود که نیمی از نیروهای استنیس را نابود میکند. هنگامی که امید و روحیهٔ مردم و سربازان پایتخت پس از این که شاه جافری آنها را ترک کردهاست؛ از بین رفته؛ تیریین سربازان را دوباره جمع میکند و هجوم شگفتانگیزی را در برابر محاصره کنندگان ترتیب میدهد. در طول نبرد به دست یکی از سربازان خودی گارد سلطنتی تحت فرمان سرسی لنیستر به او خیانت میشود؛ اما به دست یکی از سربازان سلحشورش پادریک پاین نجات پیدا میکند و بیهوش میشود. دقیقا در آخرین لحظه که سرسی با پسر کوچکش تام قصد خودکشی با سم را دارد لشگری به فرماندهی پدرش از راه میرسد و استنیس شکست میخورد و مجبور به عقب نشینی میشود. تیریین هنگامی که پس از پایان نبرد به هوش میآید، میفهمد که پدرش مقام مشاور عالی پادشاه را تصرف کردهاست و تمام قدرت و منصبی که به دست آورده بود را از او گرفته است و او را در خانهٔ کوجکی حبس کرده است. به علاوه از او برای نقشی که در کمک به دفاع از پایتخت داشت قدردانی نمیشود. در پاسخ به این رفتارها و بازگشت او به عقب معشوقهاش شِی به او میگوید وستروس را ترک کند. اما تیریین همچنان میخواهد بماند تا وقتی که بتواند چیزی را که به او برتری دهد و مورد علاقهاش باشد را پیدا کند و پدرش او را مجبور میکند تا با سانسا استارک ازدواج کند. او بعدها متهم به قتل شاه جافری شد و به حکم دادگاه ۳ نفره کینگز لندیگ (که یکی از این سه نفر تایوین لنیستر، پدر تیریون بود) به اعدام محکوم شد که بعدها توسط جیمی لنیستر (برادر تیریون لنیستر) از زندان به صورت مخفیانه آزاد شد تا از مقر پادشاهی فرار کند اما تیریون قبل از ترک کینگز لندیگ پدرش (تایوین لنیستر) را به قتل رساند. او به همراه لرد واریس به سمت میرین شهر فرمانروایی ملکه دنریس تارگریان رفت تا به عنوان مشاور به وی خدمت کند. اما [[جورا مورمنت|جورا مورمونت]] ک توسط [[دنریس تارگرین|دنریس]] به جرم خیانت تبعید شده بود اورا میدزدد تا بعنوان هدیه نزد دنریس تارگرین ببرد تا اورا ببخشد اما نمیدانست ک مقصد اوهم میرین بوده پس از درگیری با آدم های سنگی و گرفتار شدن در دام بردگان به به میرین میرسد و به عنوان دست ملکه خدمت میکند آنها پس از جنگ بزرگ به سمت کینگزلندینگ میرود و اما دربین راه میفمد که برادرش دستگیر شده اورا نجات میدهد و از او میخواهد که به کینگزلندینگ برود و که در زمان جنگ بین سرسی و دنریس زنگ را به صدا در بیاورد تا دنریس شهر را به آتش نکشد اما دنریس شهر را به خاک و خون میکشد و ردکیپ و دیگر خانه هارا نابود میکند بنابراین تیریون از مقام خود استعفا میدهد و بعد توسط دنریس به جرم خیانت و آزاد کردن جیمی دستگیر میشود و پس از کشته شدن دنریس توسط معشوقه اش [[جان اسنو (شخصیت)|جان اسنو]] آزاد میشود و پس از انتخاب برندون استارک به عنوان حاکم شش قلمرو دست و مشاور عالی او میشود
|-
| colspan="7" style="background:#c80815;"|
|