دودمان قاجار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
با فرض حسن نیت ویرایش 188.212.208.181 (بحث) خنثی‌سازی شد. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۴۴:
|national_anthem = ''[[ایران جوان (سرود)|سلام شاه]]'' {{مرکز قراردادن|[[پرونده:Salam-e shah 1906.ogg]]}}{{سخ}}''[[سلامتی دولت علیه ایران]]'' {{مرکز قراردادن|[[پرونده:Salamati-ye Dowlat-e Elliye-ye Iran.ogg]]}}
|capital = [[ساری]] و [[تهران]]
|common_languages={{سخ}}[[زبان فارسی]] (زبان رسمی)<ref>Homa Katouzian, "State and Society in Iran: The Eclipse of the Qajars and the Emergence of the Pahlavis", Published by I.B.Tauris, 2006. pg 327: "In post-Islamic times, the mother-tongue of Iran's rulers was often Turkic, but Persian was almost invariably the cultural and administrative language"</ref><ref>Homa Katouzian, "Iranian history and politics", Published by Routledge, 2003. pg 128: "''Indeed, since the formation of the Ghaznavids state in the tenth century until the fall of Qajars at the beginning of the twentieth century, most parts of the Iranian cultural regions were ruled by Turkic-speaking dynasties most of the time. At the same time, the official language was Persian, the court literature was in Persian, and most of the chancellors, ministers, and mandarins were Persian speakers of the highest learning and ability''"</ref>{{سخ}}[[زبان ترکی آذربایجانی]] (<small> زبان رسمی و ادبیات درباری و زبان مادری </small>)<ref>''Ardabil Becomes a Province: Center-Periphery Relations in Iran'', H. E. Chehabi, '''International Journal of Middle East Studies''', Vol. 29, No. 2 (May, 1997), 235;"''Azeri Turkish was widely spoken at the two courts in addition to Persian, and Mozaffareddin Shah (r.1896-1907) spoke Persian with an Azeri Turkish accent....''".</ref>
|government_type = [[پادشاهی مطلقه]] <small>(۱۷۹۴–۱۹۰۶)</small>{{سخ}}[[پادشاهی مشروطه]] <small>(۱۹۰۶–۱۹۲۵)</small>
|title_leader = [[شاهنشاه]]، [[خاقان]]
خط ۷۶:
'''قاجار''' (قَجَر)، '''قاجاریه''' یا '''قاجاریان''' نام [[دودمان]]ی است که از حدود سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ بر [[ایران]] به مدت صد و سی سال فرمان راندند. بنیان‌گذار این سلسله [[آقامحمدخان قاجار]] است. وی ابتدا در [[ساری]] مدعی سلطنت بر ایران شد و پایتخت خود را این شهر اعلام نمود<ref>https://www.aftabir.com/articles/view/applied_sciences/geograohy_history/c12_1381725237p1.php/%25D8%25AA%25D8%25A7%25D8%25B1%25DB%258C%25D8%25AE%25DA%2586%25D9%2587-%25D8%25B3%25D8%25A7%25D8%25B1%25DB%258C%3famp=1</ref><ref>https://www.isna.ir/amp/97030803969/</ref> و سپس پس از تصرف قفقازیه و سرکوب کلیه امراء و حکام داخلی در [[تهران]] مستقر شد و آن را دارالخلافه نامید و آخرین [[پادشاه]] قاجار، [[احمدشاه قاجار]] بود که در سال ۱۳۰۴ برکنار شد و [[رضاشاه پهلوی]] جای او را گرفت.<ref>[http://fis-iran.org/index.php/ti1/320 Fis - قاجار<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
 
سردودمان قاجاریه مربوط به یکی از طایفه‌های [[غز|ترک اغوز]] به نام [[ایل قاجار]] استبود که بر اثر یورش [[مغول]] از [[آسیای میانه]] به ایران مهاجرت کردند. آنان ابتدا در پیرامون [[ارمنستان]] ساکن شدند. <!-- [[ایل قاجار]] به دلیل کمک‌های بزرگی که به دربار [[صفویان|صفوی]] می‌نمود، قدرت بیشتری یافت. [[شاه عباس بزرگ]] یک دسته از آنان را در [[استرآباد]] ([[گرگان]] امروزی) ساکن کرد.{{مدرک}} -->
 
خاندان قاجار یکی از خانواده‌های دارای زیرشاخه‌های نسبتاً زیاد در ایران محسوب می‌گشت و آخرین دودمان پادشاهی ترک تبار تاریخ ایران از این خاندان بود. اعضای این خاندان از نوادگان پسری شاهزادگان [[قاجار]] هستند. پس از اجباری شدن [[نام خانوادگی]] و شناسنامه در دورهٔ رضاشاه، هرکدام از شاخه‌های این خانواده نامی انتخاب کردند که اغلب برگرفته از نام یا لقب شاهزاده‌ای بود که نسب خود را به او می‌رساندند. اکنون بسیاری از نوادگان قاجار در [[ایران]]، [[جمهوری آذربایجان]]، [[اروپا]] و [[آمریکا]] زندگی می‌کنند.
 
== پیشینه ایل قاجار ==
سردودمان قاجاریه مربوط به یکی از طایفه‌های [[غز|ترک اوغوز]] در شمال شرق ایران به نام [[ایل قاجار]] بود که از [[آسیای میانه]] به ایران آمدند. آنان ابتدا در پیرامون [[ارمنستان]] ساکن شدند که [[شاه عباس بزرگ]] یک دسته از آنان را در [[استرآباد]] ([[گرگان]] امروزی) ساکن کرد و حکومت قاجاریه نیز از قاجارهای استرآباد تشکیل یافته‌است. قبیله قاجار یکی از قبایل ترک [[قزلباش]] بود که ارتش [[صفویان|صفوی]] محسوب می‌شدند.<ref>تاریخ سوم راهنمایی، ص ۲۹</ref> پس از حمله [[مغول]] به ایران و [[بین‌النهرین]]، قاجارها نیز به همراه چند طایفه [[ترکمن‌ها|ترکمان]] و [[تاتار]] دیگر به [[شام]] و [[آناتولی]] کوچیدند.
 
هنگامی که [[تیمور گورکانی]] به این ناحیه تاخت، قبایل ترک بسیاری از جمله قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و قصد بازگرداندن آن‌ها به [[آسیای میانه]] را داشت؛ ولی آن‌ها به خواهش [[خواجه علی سیاهپوش]] - صوفی [[خانقاه]] صفوی - آزاد شدند که این موضوع باعث [[شیعه]] شدن آنان و ارادتشان به خاندان صفوی شد. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه [[قزلباش]] شدند.<ref>تاریخ ۳، ص ۱۳۳</ref>
 
ایل قاجار ابتدا در شمال رود [[ارس]] ساکن بود و در آن زمان به دلیل کمک‌های بزرگی که به دربار صفوی می‌نمود، قدرت بیشتری یافت و سپس [[شاه عباس یکم]] دسته‌ای از آنان را به غرب [[استرآباد]] و دشت [[گرگان]] کوچاند تا به عنوان سدی در برابر حملات پیاپی قبایل ترکمن و ازبک عمل کنند. ایل قاجار در استرآباد به دو شاخه تقسیم شدند. شاخهً بالای [[رود گرگان]] به ''یوخاری‌باش'' (بالادستی) و شاخه پایین رود گرگان به ''آشاغی باش'' (پایین دستی) معروف شدند. حکومت قاجاریه از ایل آشاغی باش تشکیل یافت.<ref>تاریخ ایران، سایکس، صص ۲–۴۳۱</ref>
 
== تلاش برای پادشاهی ==
پس از یورش افغان‌ها و فروپاشی حکومت [[صفویه]]، [[شاه تهماسب دوم]] - پادشاه آواره صفوی - پس از مدتی به [[مازندران]] گریخت و [[فتحعلی‌خان قاجار]] خدمت وی را پذیرفت. فتحعلی خان قاجار سردار سپاه تهماسب دوم شد و در حقیقت تهماسب بازیچه‌ای در دست فتحعلی خان بود. اما با پیوستن [[نادر]] به سپاه تهماسب، فتحعلی خان مقام پیشینش را از دست داد و در [[مشهد]] به تحریک نادر کشته شد.
 
پس از فتحعلی خان، پسر دوازده ساله‌اش [[محمدحسن خان قاجار]] جای او را گرفت؛ ولی [[نادر شاه افشار]] در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمدحسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت [[یوخاری‌باش]]ها که ساکنین بالادست [[رود گرگان]] بودند را به حکم رانی منصوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و چندگانگی میان طوایف قاجار، نگران ناآرامی‌های داخلی نگردد و [[آشاغی باش‌ها]] زیر نظر حکومت ایشان گردند.