سلیمان یکم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴۸:
 
[[پرونده:Suleiman I. after 1560.jpg|انگشتی|تصویری از سلیمان در اواخر سلطنتش در سال ۱۵۶۰]]
معمولاً خرم را، دست‌کم تاحدودی، مسئول دسیسه‌چینی‌ها برای تعیین جانشین سلطان به حساب می‌آورند. گرچه او همسر رسمی سلیمان بود و مقام والایی داشت ولی سمتی رسمی در دربار نداشت. اما این بدین معنی نبود که مانعی بر سر راه خرم برای اعمال نفوذهای سیاسی قدرتمندانه خود وجود داشته‌است. از آنجایی که هیچ سازوکار مشخصی برای تعیین جانشین سلطان در امپراتوری عثمانی وجود نداشت، معمولاً مسئلهٔ جانشینی با کشتن سایر شاهزاده‌ها همراه می‌شد تا از وقوع ناآرامی‌ها و شورش داخلی جلوگیری شود. خرم از این مسئله آگاه بود که اگر مصطفی به سلطنت برسد، برادرانش را زنده نخواهد گذاشت. در نتیجه از نفوذ خود برای از میان برداشتن حامیان جانشینی مصطفی بهره برد و در این را موفق شد و این امر شگفتی سایر مردم و سپاه را در آورده زیرا حامیان شاهزاده مصطفی بسیار بزرگ و قدرتمند بودن و نابودی آنان کار بسیار سختی است و این بدین معنا است که خرم سلطان نفوذ فوق‌العاده و متحدان قدرتمند دارد.
 
در پی منازعاتی که بر سر قدرت روی داد و ظاهراً خرم در برانگیختن آن‌ها نقش داشت، سلیمان دستور قتل ابراهیم پاشا را صادر کرد و [[رستم پاشا]]، داماد خرم، را به جای او به مقام صدراعظمی منصوب نمود. در سال ۱۵۵۳ که جنگ علیه ایران آغاز شده بود و رستم پاشا فرماندهی کل سپاه را در این لشکرکشی بر عهده داشت، دسیسه‌چینی ضد مصطفی آغاز شد. رستم یکی از معتمدترین یاران سلطان را نزدش فرستاد تا به او گزارش دهد که چون سلیمان شخصاً در مقام فرماندهی سپاه قرار نگرفته‌است، سربازان ارتش به این فکر افتاده‌اند که زمان نشستن شاهزاده‌ای جوان بر تخت سلطنت فرا رسیده‌است و همزمان شایعاتی را پراکند که مصطفی واکنش مثبتی نسبت به این ایده نشان داده‌است. سلیمان که این ماجرا را باور کرده و به شدت برآشفته شده بود، در راه بازگشت از ایران در درهٔ [[ارغلی]] مصطفی را به چادرش احضار کرد و تصریح نمود که «او خواهد توانست خود را از اتهامات وارده مبری سازد و در این صورت دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد».