سلجوقیان کرمان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) ←منابع: افزودن منابع |
ImanFakhri (بحث | مشارکتها) اصلاح ارجاعات |
||
خط ۳۳۱:
گرچه در سنت [[سلطانیسم|حکمرانی سلطانی]]، مفهوم قدرت به معنی اینکه اقتدار اصلی در دست یک نفر، یعنی سلطان بود، ماهیت قدرت سلطان بستگی داشت به تعادل بین نیروها و مقامات مختلف، و حفظ قدرت سلطان از طریق کنترل قدرت بین امرا و ارتش و نهادهای دولتی صورت میگرفت، اما زمانی که اقتدار امرا از سلطان بیشتر میشد، دولت صبغه نظامی به خود میگرفت، لذا دیوانسالاری نقشی صوری پیدا میکرد و حکومت مرکزی سست میشد.<ref>{{پک|کلونز|۱۳۶۳|ک=دیوانسالاری در عهد سلجوقیان|ص=۱۰۱}}</ref>
نهاد اتابکی، نهادی بود که در دوره سلجوقی قدرت بیشتری گرفت. هرچند شاید بتوان منشأ آن را در سازمان اجتماعی و رسوم [[ترکمانان]] پی گرفت. نخستین فردی که لقب اتابک گرفت، [[نظام الملک]] بود که از سوی [[ملکشاه]]، به مناسبت مساعدتهای وی در مسیر رسیدن به تخت پادشاهی، به خواجه اهدا شد. نهاد اتابکی در شکل اولیه و اصلی خود، نوعی نهاد اجتماعی بود و بعدها در نتیجهٔ نظامی شدن دولت، تغییر کاربری داد. این نهاد در زمان سلجوقیان تحول یافت و دارای وجوه اجتماعی و سیاسی گردید. اتابک تعلیم و تربیت شاهزاده را بر عهده داشت. از نظر سیاسی یکی از مسائل نهاد اتابکی، نظارت بر امرا و جلوگیری از شورش آنان در منطقه بود. به محض این که قدرت امرا در رابطه با قدرت سلاطین افزایش مییافت، شکل عملی به خود میگرفت. هنگامی که نهاد اتابکی نهاد برجستهای شد، خود اتابک حاکم طبیعی واقعی ایالت گردید و شاهزاده همراه وی نیز به صورت آلت دست درآمد. به مجرد آن که جنبهٔ سیاسی نهاد اتابکی بر جنبه اجتماعی آن تفوق یافت، ایالتها به جای یک نفر به چند تن از اتابکها سپرده شدند یا این که یک امیر، اتابک تعدادی از ایالتها گردید. از یک طرف، سلطان سعی میکرد از طریق نهاد اتابکی اتحاد معمولی امرای بزرگ را تأمین کند و از طرف دیگر، آنان درصدد استقرار و استحکام استقلال واقعی خود بودند. امرا همواره تلاش میکردند که با توجه به موروثی بودن سلطنت، یکی از افراد خاندان خود را به نام اتابک به قدرت برسانند، تا این که قادر باشند به کام خود حکومت کنند. بدین سان، نهاد اتابکی سیاسی، عامل بالقوهای در فروپاشی امپراتوری سلجوقی گردید.<ref>{{پک|
=== تشکیلات اداری سلجوقیان کرمان ===
سلاجقه کرمان نیز همچون سلاجقه بزرگ، و تا حد زیادی به تقلید از این دولت، دیوانهایی همچون دیوان وزارت، [[دیوان اشراف]]، [[دیوان استیفا]]، [[دیوان انشاء]] و مناصب دیگری همچون [[اتابکی]] و [[امیر سلاح]] داشتند.<ref>{{پک|مرسلپور|۱۳۸۷|ک=تاریخ سلجوقیان کرمان|ص=۱۳۰–۱۳۱}}</ref>
همزمان با به تخت نشستن [[قاورد]] در دارالملک بردسیر، قاضی آن ولایت، فردی با نام [[محمد فزاری]] بودهاست. این شخص در زمان آل بویه نیز از جمله قضات فارس و کرمان بوده و در نزد [[عضدالدوله|عضدالدوله دیلمی]] از احترام خاصی برخوردار بودهاست. فرزندان وی نیز قضاوت در فارس و کرمان را بر عهده داشتند از جمله فرزندش ابوالحسن فزاری که به قول نویسنده کتاب ''[[فارسنامه (ابن بلخی)|فارسنامه]]''، ''«هرگز مال نیندوختی و جز بر بهیمه مصری ننشستی..»''. وی را نزد قاورد آوردند و سلطان بلافاصله پس از دیدن فزاری، در سال ۴۳۳ هجری منصب وزارت را به او واگذار نمود. به این ترتیب میتوان دریافت که نخستین وزیر دربار سلاجقه کرمان، محمد فزاری است. وی منشأ خدماتی در زمینههای عمرانی و سیاسی بودهاست.<ref>{{پک|
از جمله حوادث سیاسی دوران سلطنت قاورد رابطه او با سلاجقه بزرگ، از جمله عصیانش علیه [[آلبارسلان]] است. [[ابن اثیر کاتب|ابن اثیر]]، محرک قاورد علیه برادرش را وزیری نادان میداند که ''«مرتب، قرا ارسلان قاورد را به استبداد، توصیه میکرد و تحت تأثیر این وزیر بود که قاورد، عصیان ورزید»''. که آن وزیر همین شخص، یعنی محمد فزاری بوده باشد. همانطور که گفته شد یکی از نقشهایی که وزرا در اداره امپراتوری سلجوقی بر عهده داشتند توسعه متصرفات امپراتوری بود.<ref>{{پک|وزیری|۱۳۸۵|ک=تاریخ کرمان|ص=۳۵۴}}</ref> شاید در همین راستا فزاری، مشوق قاورد در حمله به برادرش بودهاست. وی قاورد را امیدوار کرده بود که میتواند بر امپراتوری سلجوقی مسلط شود. فزاری میدانست که در کنار فتوحات قاورد نقش وی نیز پررنگتر خواهد شد. فزاری که نتوانسته بود در این راستا موفقیتی به دست آورد کوشید تا با انجام کارهای عمرانی، محبوبیتی در میان مردم کسب کند. از همین رو شروع به ساخت اماکن علمی و مذهبی نمود. از جمله کارهای عمرانی محمد فزاری، تأسیس مدرسههایی در [[شیراز]] بود که این وزیر ''«ضیاع فراوانی وقف آن نمود»''.<ref>{{پک|
تا عهد ایرانشاه قدرت بخش اداری و دیوانی در دستان وزیر منصوب شده از جانب شاه بود، اما از عهد ایرانشاه گروههای دیگر نظیر امیرالامراها و اتابکان، توانستند قدرتی در بخش اداری و دیوانی کسب کنند. در باب سلجوقیان کرمان، میتوان برای نخستین بار تأثیر اتابک [[ایرانشاه]]، [[کاکابلیمان]]، اشاره کرد که توانست بر خود شاه و روند حکومت داری وی تأثر بسزایی گذارد.<ref>{{پک|
با به قدرت رسیدن [[محمدشاه یکم (سلجوقیان کرمان)|محمدشاه]]، تمام تلاش او صرف این شد، که امرا را راضی نگه دارد، تا به برادرش [[سلجوقشاه]] نپیوندند. این امر سبب قدرتگیری فراوان امیرالامراها گردید. بهطوریکه وزرا، کاملاً به حاشیه رانده شدند و در منابعی که از دوران سلطنت محمد بن ارسلانشاه سخن به میان آمده، حتی نام یک وزیر نیز نیامده است. بی شک موفقیت یک نظام دیوانسالاری در گرو قدرت افراد و نهادهایی است که در برابر کل اجزای سیستم مسؤولیت دارند.<ref>{{پک|کلونز|۱۳۶۳|ک=دیوانسالاری در عهد سلجوقیان|ص=۹۸}}</ref> همان روندی که در دوران محمدشاه پیشآمد و سرانجام امیرالامراها، که در واقع تا حد [[اتابکی]] سلطان نیز پیش رفته و تمام اختیارات دربار را در دست میگرفتند، وزرا را عقبرانده و وزارت را به انزوا میکشاندند.<ref>{{پک|
دربارهٔ وضعیت وزرات همزمان با دوره آشفتگی، باید چنین گفت که به دو دلیل وزرا عملاً نقشی در اداره کرمان نداشتند؛ اول آنکه قدرت بسیار زیاد اتابکانی همچون [[مؤیدالدین ریحان|اتابک مؤیدالدین ریحان]] و [[اتابک قطب الدین محمد]]، اجازه خودنمایی به وزرای همزمان با آنها را نمیداد و دیگر آنکه هیچکدام از وزرای این دوره آشفته نیز آن قدر مقتدر نبودند تا بتوانند زمام امور را در دست بگیرند و اینکه در دولت سلاجقه کرمان به موازات کاهش قدرت سلطان، وزیر همان نقش صوری را نیز از دست داد؛ اما در دولت سلاجقه کرمان امور تحت نظر امرا و اتابکان بود، بهطوریکه حتی آنان میتوانستند سلطان را تحت کنترل خود درآورند و وزرا را بکشند. عملکرد ضعیف نهاد وزرات در این دوره منجر به آن شد، که منابع پیرامون این موضوع کمتر صحبت کنند؛ بهطوریکه تاریخ عزل و نصب وزرا در بسیاری موارد ذکر نشدهاست. وزارت در عهد فرزندان طغرلشاه به وضع بغرنجی رسید. دولت سلجوقی کرمان تحت اقتدار امرای نظامی قرار گرفت. اقتدار امرا، کاهش ابهت سلطان را در پی داشت. رقابت اتابکان قدرت را از دست وزرا ربود و این رقابتها موجب شد که عمر وزارت وزرا بسیار کوتاه باشد.<ref>{{پک|
=== وزرا و اتابکان آلقاورد ===
* '''[[محمد فزاری]] (نامشخص - ۴۵۹ هجری)''': از قضات مشهور کرمان و مورد اعتماد بویهان و [[دیلمیان]] بود، که بعد از فتح کرمان توسط قاورد به سمت وزارت رسید و منشأ کارهای عمرانی و سیاسی زیادی در کرمان بود و مشوق قاورد برای ایستادگی در مقابل [[آلبارسلان]] شد.<ref>{{پک|
* '''[[مکرم بن علا]] (۴۶۵–۴۹۰ هجری)''': در اواخر حکومت قاورد به منصب وزرات رسید و تا دوران حکمرانی [[تورانشاه یکم|تورانشاه]] بر منصب باقی ماند و در کرمان خدمات فراوانی، از جمله [[مسجد ملک]]، را انجام داد. فردی بسیار علمدوست، ادبپرور و البته سخاوتمند و کریم بود. [[محمد معزی|معزی]] در شعری وی را با لقب مجیرالدوله ستودهاست:<ref>{{پک|
{{شعر|نستعلیق}}
خط ۳۵۵:
{{ب|نام این صا حب که دستور است ایرانشا ه را|از فضایل هست در ایرا ن و توران داستان}}
{{پایان شعر}}.
* '''[[اتابک نصیرالدوله]] (۴۹۰–۴۹۵ هجری)''': وزیر و اتابک [[ایرانشاه]] که سدی در مقابل تفکرات اسماعیلی وی بود.<ref>{{پک|
* '''[[مولانا مجدالدین]] (۴۹۵–۴۹۷ هجری)''': وزیر [[ارسلانشاه یکم (سلجوقیان کرمان)|ارسلانشاه]].
* '''[[ناصحالدین ابوالبرکات]] (۵۵۲–۵۵۵ هجری)''': از وزرای دوران [[طغرلشاه (سلجوقیان کرمان)|طغرلشاه]] که از وزارت کنارهگیری کرده و به [[تصوف]] رو آورد.<ref>{{پک|
* '''[[ناصرالدین افزون]] (۵۶۶–۵۶۷ هجری)''': دیگر وزیر [[طغرلشاه (سلجوقیان کرمان)|طغرلشاه]] که تا زمان مرگ وی بر همین منصب ماند و سپس در دوران آشفتگی به خدمت [[ملک دینار]] درآمد.<ref>{{پک|
* '''[[ابوحامد کرمانی|ابوحامد افضلالدین کرمانی]]''': وی مدتها در دولت [[سلجوقیان]] کرمان به شغل [[دبیری]] و [[طبابت]] مشغول بود و بعد از چیرگی ملک دینار، طبیب مخصوص وی شد و علاوه بر این، به خاطر جایگاه برترش در علم طبابت از یاری و پشتیبانی [[اتابکان یزد]] و اولاد طغرلشاه سلجوقی نیز برخوردار بود.<ref>{{پک|
* '''[[اتابک مویدالدین ریحان]] (۵۶۰–۵۷۰ هجری)''': زمام امور را در اواخر حکومت طغرلشاه بر عهده داشت و به [[بهرامشاه (سلجوقیان کرمان)|بهرامشاه]] برای رسیدن به تخت حکومت کمک کرد.
* '''[[اتابک محمد بزقش]] (۵۷۰–۵۷۲ هجری)''': وی پس از مویدالدین ریحان، بزرگترین اتابک کرمان بود که ابتدا به بهرامشاه و سپس ارسلانشاه پیوست.<ref>{{پک|
* '''[[ضیاءالدین ابوالمفاخر]] (۵۶۵–۵۶۶ هجری)''': وزیر بهرامشاه که بعد از پیروزی وی بر رقیبان به این منصب رسید. وی قبل از وزارت، مشرف دیوان [[بم]] بود.
* '''زینالدین کیخسرو (۵۶۶–۵۶۷ هجری)''': که پس از مرگ ابوالمفاخر به این منصب رسید و مدت کوتاهی بر این منصب بود.<ref>{{پک|
* '''ظهیرالدین افزون''': از اتابکان و وزرا سلاجقه کرمان
* '''زینالدین مهذب''': از اتابکان و وزرا سلاجقه کرمان
خط ۳۷۱:
* '''خواجه علی خطیب''': از اتابکان و وزرا سلاجقه کرمان
* '''فخرالاسلام''': از اتابکان و وزرا سلاجقه کرمان
* '''شرفکوبنانی''': از اتابکان و وزرا سلاجقه کرمان<ref>{{پک|
== وضعیت اقتصادی و تجاری ==
|