امپراتوری عثمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید
حذف مطالب بدون منبع و غیر دانشنامه‌ای
خط ۸۱:
با افزایش توان دفاعی هابسبورگ‌ها (در مرزهای غربی عثمانی) به نظر می‌رسید که جنگ میان اتریش و عثمانی به یک بن‌بست خورده‌است.{{sfn|Itzkowitz|1980|p=۷۱}} جنگ پانزده ساله میان اتریش و عثمانی که به «جنگ طولانی با ترکان» معروف است، باعث شد تا عثمانی نیاز مبرمی به نیروهای تازه‌نفس برای پیاده‌نظام خود داشته باشد. با ورود نیروهای تازه‌کار، نظمی که قرن‌ها در ارتش این دولت بود از بین رفت و البته این مشکل را به وجود آورد که هر لحظه امکان شورش نیروهای نظامی وجود داشته باشد، مشکلی که دیگر هرگز کاملاً از بین نرفت.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۹۰–۹۲}} همچنین با افزایش جمعیت امپراتوری به سی میلیون نفر، عثمانی با مشکل کمبود زمین نیز مواجه شد.{{sfn|Kinross|1979|p=۲۸۱}} با همه این‌ها، دولت عثمانی توانست توانست کماکان قدرتمند باقی بماند و به صورت کلی در این دوران، با شکست‌های بزرگی روبرو نشد. تنها استثنایی که وجود دارد، شکست آنان از ایرانیان در جنگ [[جنگ صفویان و عثمانی (۱۶۱۸–۱۶۰۳)|۱۶۱۸–۱۶۰۳]] شد که باعث تا بسیاری از استان‌های شرقی امپراتوری از دست بروند و تعدادی از آن‌ها هرگز بازیابی نشوند. با امضای [[عهدنامه نصوح پاشا]] میان صفویان و عثمانی، همه قفقاز به جز بخش‌های غربی گرجستان به ایران داده شد.<ref>Ga ́bor A ́goston, Bruce Alan Masters [https://books.google.com/books?id=QjzYdCxumFcC&pg=PA23 ''Encyclopedia of the Ottoman Empire''] pp. 23 Infobase Publishing, 1 jan. 2009 {{ISBN|1-4381-1025-1}}</ref>
 
[[مراد چهارم]] (۱۶۲۳–۱۶۴۰) در جریان سلطنت نسبتاً کوتاهش، توانست بار دیگر قدرت دولت مرکزی را برقرار کرده و همچنین عراق را از ایران بازپس بگیرد.{{sfn|Itzkowitz|1980|p=۷۳}} [[عهدنامه زهاب]] در همین دوره امضا شد که باعث تقسیم قفقاز میان صفویان و عثمانیان و همچنین ضمیمه قطعی عراق به عثمانی شد. مرزی که در جریان این عهدنامه ترسیم شد، هنوز در میان سه کشور ایران، ترکیه و [[عراق]] برقرار است.<ref>{{cite book|url=https://books.google.com/books?id=B8WRAgAAQBAJ&pg=PA47|title=Armenians: Past and Present in the Making of National Identity|accessdate=30 December 2014|isbn=978-1-135-79837-6|last1=Herzig|first1=Edmund|last2=Kurkchiyan|first2=Marina|date=2004-11-10}}</ref><ref>{{cite book|url=https://books.google.com/books?id=yED-aVDCbycC&pg=PA228|title=Genocide and the Modern Age: Etiology and Case Studies of Mass Death|accessdate=30 December 2014|isbn=978-0-8156-2828-6|last1=Rubenstein|first1=Richard L.|year=2000}}</ref> در همین دوران بود که دوره موسوم به [[سلطنت زنان]] (۱۶۲۳–۱۶۵۶) آغاز شد که در طی این سال‌ها، مادران سلاطین جوان عملاً به جای پسرشان حکومت را در دست داشتند. قابل ذکرترین اتفاق این دوره آن بود که رقابت میان [[کوسم سلطان]] و عروسش [[تورخان خدیجه سلطان]] منجر به قتل کوسم سلطان در سال ۱۶۵۱ شد.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۷۴–۷۵}} پس از آن دوره کوپورلو (۱۶۵۶–۱۷۰۳) آغاز شد که در این دوران، شش وزیر از خاندان آلبانیایی کوپورلو قدرت را در امپراتوری به دست گرفتند. این دوره دولت عثمانی شاهد پیروزی‌های نظامی نسبتاً بزرگی بود که در آن ترانسیلوانیا با موفقیت پس گرفته شد، فتح کرت در ۱۶۶۹ با موفقیت به پایان رسید و عثمانیان به جنوب اوکراین که در آن زمان در اختیار لهستان بود، وارد شدند.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۸۰–۸۱}}{{تاریخ ترکیه}}با این حال، این دوره به صورت فاجعه‌باری پایان یافت. وزیر اعظم کارا مصطفی پاشا در سال ۱۶۸۳ ارتش بزرگی را فراهم آورد و برای بار دوم تلاش کرد تا وین را محاصره کند. تأخیر پیش آمده در [[نبرد وین|محاصره وین]] باعث شد تا ارتش عثمانی توسط نیروهای متحد هابسبورگ، المانی و لهستانی به خاک و خون کشیده شود و [[اتحاد مقدس|اتحادیه مقدس]] به یک پیروزی درخشان دست پیدا کند. با عهدنامه صلح که جنگ موسوم به «جنگ بزرگ با ترکان» پایان داد{{sfn|Kinross|1979|p=۳۵۷}}، عثمانی بخش‌های وسیعی از خاک خود را از دست داد که بیشتر آنان را هرگز نتوانست مجدداً فتح کند.{{sfn|Itzkowitz|1980|p=۸۴}} [[مصطفی دوم]] در میان سال‌های ۱۶۹۶ تا ۱۶۹۶ در یک اردوکشی به قصد تلافی شکست در وین، تلاش کرد تا به هابسبورگ‌ها در مجارستان حمله کند اما با شکست در [[نبرد زنتا]]، این لشکرکشی نیز فاجعه آمیز به پایان رسید.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۸۳–۸۴}}
==عصر حکومت زنان و تاثیر زیادی زنان پرقدرت عثمانی==
در همین دوران و حتی از قبل از ان بود که دوره موسوم به [[سلطنت زنان]] (۱۵۳۲–۱۶۵۶) آغاز شد که در طی این سال‌ها، همسران و مخصوصا مادران سلاطین جوان عملاً به جای پسرشان حکومت را در دست داشتند به عنوان مثال [[خرم سلطان]] در طول حکومت همسرش دسیسه ها و جنگ های داخلی بر سلطنت زیاد کرد و این جنگ برای به سلطنت رساندن پسر نالایق اش یعنی [[سلیم دوم]] و دسیسه چینی برای نابودی [[شاهزاده مصطفی]] انجام شد بعد از خرم سلطان این دخالت ها و توطئه ها به دست جانشینش یعنی [[نوربانو سلطان]] ادامه پیدا کرد و نوربانو سلطان به جای شوهرش سلیم در پشت پرده قدرت امور حکومتی را با [[سوکلو محمد پاشا]] در دست داشت و بعدا به عنوان والده سلطان قدرتمند برای پسرش [[مراد سوم]] و مسائل سیاسی را بجای پسر جوانش در دست داشت و حکومت رسمی کرد در این دوره که ملقب به جنگ [[سلطنت زنان]] شد زنان قدرتمند دربار از جمله: [[نوربانو سلطان]]، [[مهرماه سلطان]] و [[صفیه سلطان]] با هم بر سر قدرت جنگیدن بعد از مرگ مهرماه سلطان و سپس نوربانو سلطان. [[صفیه سلطان]] قدرت را به عنوان [[خاصگی سلطان]] در دست گرفت بعد از مرگ مراد صفیه سلطان پسرش [[محمد سوم]] را به سلطنت رساند و مقام والده سلطان را گرفت و در مسائل حکومت دخالت فراوانی می کرد بعد از مرگ محمد سوم پسرش به نام [[احمد یکم]] به سلطنت رسید و قدرت زنان عثمانی بیشتر شد و این قدرت یک نوع فاجعه برای امپراتوری عثمانی بود زیرا همسر سلطان احمد [[کوسم سلطان]] قانونه سلطنت را از پدر و پسر تغییر داد و به برادر به برادر کرد کوسم سلطان آن کار را برای نجات جان شاهزادهایش از مرگ کرد و بعد برای به سلطنت رساندن پسر خورد ساله اش مراد با [[حلیمه سلطان]] مادر پادشاه دیوانه [[مصطفی یکم]] وارد جنگ بزرگی شد که این جنگ واجعه بزرگ برای امپراتوری عثمانی به ارمغان آورد زیرا در این کشمکش شدید قدرت. [[صفویه|امپراتوری صفویان]] از این فرصت استفاده کرده و [[عراق]]، [[گرجستان]]، [[کردستان]]، [[ارمنستان]] و تمام [[آذربایجان]] را به تصرف خود در اوردند و همین طور [[عثمان دوم|سلطان عثمان جوان]] هم به وسیله خشم [[ینی چری|ینی چری ها]] کشته شد. قابل ذکرترین اتفاق این دوره آن بود که رقابت شدید قدرت و سومین جنگ [[سلطنت زنان]] از سال(۱۶۴۸ تا ۱۶۵۱) میان [[کوسم سلطان]] و عروسش [[تورخان خدیجه سلطان]] منجر به قتل کوسم سلطان در سال ۱۶۵۱ شد و از همان روز [[تورخان خدیجه سلطان|تورخان سلطان]] در سلطنت با پسرش شریک شد و به مدت ۵ سال هم نایب السلطنه اش بود.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۷۴–۷۵}}
 
==عصر نسبتا طلایی و پایان راه سلطنت زنان==
پس از آن دوره کوپورلو (۱۶۵۶–۱۷۰۳) آغاز شد که در این دوران، شش وزیر از خاندان آلبانیایی کوپورلو قدرت را در امپراتوری به دست گرفتند. این دوره دولت عثمانی شاهد پیروزی‌های نظامی نسبتاً بزرگی بود که در آن ترانسیلوانیا با موفقیت پس گرفته شد، فتح کرت در ۱۶۶۹ با موفقیت به پایان رسید و عثمانیان به جنوب اوکراین که در آن زمان در اختیار لهستان بود، وارد شدند.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۸۰–۸۱}}{{تاریخ ترکیه}}با این حال، این دوره به صورت فاجعه‌باری پایان یافت. وزیر اعظم کارا مصطفی پاشا در سال ۱۶۸۳ ارتش بزرگی را فراهم آورد و برای بار دوم تلاش کرد تا وین را محاصره کند. تأخیر پیش آمده در [[نبرد وین|محاصره وین]] باعث شد تا ارتش عثمانی توسط نیروهای متحد هابسبورگ، المانی و لهستانی به خاک و خون کشیده شود و [[اتحاد مقدس|اتحادیه مقدس]] به یک پیروزی درخشان دست پیدا کند. با عهدنامه صلح که جنگ موسوم به «جنگ بزرگ با ترکان» پایان داد{{sfn|Kinross|1979|p=۳۵۷}}، عثمانی بخش‌های وسیعی از خاک خود را از دست داد که بیشتر آنان را هرگز نتوانست مجدداً فتح کند.{{sfn|Itzkowitz|1980|p=۸۴}} [[مصطفی دوم]] در میان سال‌های ۱۶۹۶ تا ۱۶۹۶ در یک اردوکشی به قصد تلافی شکست در وین، تلاش کرد تا به هابسبورگ‌ها در مجارستان حمله کند اما با شکست در [[نبرد زنتا]]، این لشکرکشی نیز فاجعه آمیز به پایان رسید.{{sfn|Itzkowitz|1980|pp=۸۳–۸۴}}
 
==== افزایش تهدیدها از جانب روسیه ====