در سال ۵۷۲ ترکان با فرستادن گروهی به [[قسطنطنیه]] برای تحریک امپراتور به خاتمه دادن صلح با ایران نقشه کشیدند. نقشه این بود که ترکان و رومیها از دو طرف به ایران حمله کنند<ref>{{پک|مشکور|۱۳۶۶|ک=تاریخ سیاسی ساسانیان|ص=۹۰۴}}</ref> در این میان این حمله به نفع امپراتور روم بود؛ زیرا در این هنگام ایران بر یمن تسلط داشت و امپراتور روم راه دریایی شرق را از دست دادهبود و همچنین شکست ایرانیان برابر بود با حذف خراج سالیانهای که روم باید به ایران پرداخت میکرد.<ref>{{پک|رجبی|۱۳۸۷|ک=هزارههای گمشده|ص=۳۰۳}}</ref>
پیمان صلح ایران با روم بیش از ۱۰ سال دوام نیاورد. در سال ۵۶۴ میلادی مرزبان ارمنستان که ایرانی و از [[خاندان سورن]] بود، تلاش کرد تا دین زرتشت را گسترش دهد. در این جهت [[مامیکونیان]] که یکی از خاندانهای برجسته بود را کشت و [[آتشکده]] ای در دوین ساخت. به همین خاطر ارمنیان در سال ۵۷۱ دست به شورش زدند و سورن و نگهبانانش را کشتند.<ref>{{پک|رجبی|۱۳۸۷|ک=هزارههای گمشده|ص=۳۰۳–۳۰۴}}{{سخ}}{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۳۸۶}}</ref> بزرگان ارمنستان از قسطنطنیه تقاضای کمک کردند و ژوستینین دوم به در خواست آنها پاسخ مثبت داد و آنها را مورد حمایت خود قرار داد. ژوستینین فرستادهٔ خسرو را که برای یادآوری پرداخت سالیانه در آنجا بود، مورد تحقیر و توهین قرار داد. در نهایت خسرو با رومیان وارد جنگ شد و با اینکه سالخورده بود خود فرماندهی جنگ را برعهده گرفت و رومیان را به محاصره درآورد و [[انطاکیه]] و افامیه را تصرف کرد وی حتی دژ دارا و شهر اپامیه را هم گشود. امپراتور روم بخاطر شکستی که ایرانیان خورده بود بیمار شد و از لحاظ جسمی و روحی در حالتی نبود که بتواند با این شکست کنار بیاید. پس از آن که امپراتوری به [[تیبریوس]] رسید؛ تیبریوس قبول کرد با پرداخت ۴۵۰۰۰ سکه طلا به ایران، قرارداد صلح ۱ ساله را ببندد.<ref>{{پک|رجبی|۱۳۸۷|ک=هزارههای گمشده|ص=۳۰۴}}{{سخ}}{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۳۸۶–۳۸۷}}{{سخ}}{{پک|مشکور|۱۳۶۶|ک=تاریخ سیاسی ساسانیان|ص=۹۰۴–۹۰۵}}</ref> ارمنستان در مذاکرات ذکر نشدهبود، پس سپاه روم به طرف ارمنستان حرکت کرد و ایرانیان هم به سوی ارمنستان حرکت کردند و حتی تلاش کردند ارمنستان روم را هم پس بگیرند. خسرو که فرماندهی سپاه ایران را برعهده داشت، موفق شد سپاه روم که فرماندهی آن به دست ژوستینین پسر (گِرمَنوس-گرمانوس) بود را شکست دهد. پس از آن درگیرهای ایران و روم با پیروزی و شکستهایی همراه بود.<ref>{{پک|مشکور|۱۳۶۶|ک=تاریخ سیاسی ساسانیان|ص=۹۰۶}}{{سخ}}{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۳۸۷}}{{سخ}}{{پک|رجبی|۱۳۸۷|ک=هزارههای گمشده|ص=۳۰۴}}</ref> پس از آن بخاطر چند شکستی که خسرو در ارمنستان و [[میانرودان]] رومی، از رومیان خورده بود، معاهده صلح با [[تیبریوس]] را پذیرفت. در این معاهده رومیها دژ دارا را از ایرانیان بازپس میگرفتند و در ازای آن [[ارمنستان]] و [[گرجستان]] را به ایران میدادند؛ ولی قبل از اینکه گفتگوی آنها پایان یابد خسرو انوشیروان در فوریه سال ۵۷۹ میلادی درگذشت.<ref>{{پک|زرین کوب|۱۳۷۷|ک=تاریخ مردم ایران|ص=۴۹۷}}{{سخ}}{{پک|مشکور|۱۳۶۶|ک=تاریخ سیاسی ساسانیان|ص=۹۰۸–۹۰۹}}{{سخ}}{{پک|رجبی|۱۳۸۷|ک=هزارههای گمشده|ص=۳۰۵}}{{سخ}}{{پک|شیپمان|۱۳۸۴|ک=مبانی تاریخ ساسانیان|ص=۶۵}}{{سخ}}{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۳۸۷}}</ref><ref>{{harvnb|Greatrex|Lieu|2002|pp=163–166}}.</ref>