مجلس بریتانیا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خنثیسازی ویرایش 26580560 توسط 164.215.236.120 (بحث) برچسب: خنثیسازی |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: بشکل⟸بهشکل، بطور⟸بهطور، بهرحال⟸بههرحال، استیافهای⟸استینافهای |
||
خط ۱۳۲:
=== مجلس انگلستان ===
ریشههای تأسیس مجلس انگلستان به دوران [[انگلوساکسون]]ها بازمیگردد. [[ویلیام اول انگلستان|ویلیام نرماندی]] در سال ۱۰۶۶ اقدام به ایجاد یک [[فئودالیسم|سیستم فئودالی]] نمود که در آن، پیش از تصویب یک قانون از نظرات شخصیتهای صاحب نفوذ و کلیسا اطلاع حاصل میگردید. در سال ۱۲۱۵ ذینفعان حاکم [[جان انگلستان|پرنس جان]] را وادار کردند تا «[[منشور کبیر]]» ([[مگنا کارتا]]) را بپذیرد. بر طبق این منشور، شاه نمیتوانست بهطور خودسرانه اقدام به خراجبندی و اخذ مالیات کند (به استثناء مالیاتهای فئودالی که از قبل نیز وصول میگشتند) و میبایست پیش از هر اقدامی، ابتدا نظر مساعد شورای سلطنتی را کسب میکرد. این شورا بعدها به تدریج
در سال ۱۲۶۵، سایمون دو مانتفورد، کنت ششم لستر نخستین انتخابات مجلسی را برگزار کرد. در این انتخابات، حق رأی در برای تمام حوزههای انتخاباتی در کشور یکسان بود و حتی برای زمیندارانی که سالیانه مبلغ ۴۰ [[شلینگ پوند|شیلینگ]] بابت اجاره زمینهایشان میپرداختند نیز حق رأی در نظر گرفته شده بود. میزان حق رأی در قصباتی که دارای نماینده در مجلس بودند. همین ساختار شکلدهندهٔ «الگوی مجلسی» بود که در سال ۱۲۹۵ توسط [[ادوارد اول انگلستان|ادوارد اول]] مورد پذیرش قرار گرفت. در زمان سلطنت [[ادوارد سوم انگلستان|ادوارد سوم]] مجلس به دو مجلس مجزا تقسیم گردید: اولی شامل اشراف و مقامات عالی مذهبی و دیگری شامل شوالیهها و شهروندان میگردید. وضع قوانین یا هر نوع مالیات، بدون جلب نظر هر دو مجلس و در عین حال پادشاه بتصویب نمیرسید.
خط ۱۸۳:
== اجزای تشکیل دهنده ==
ریاست مجلس با شخص مقام سلطنت بریتانیا است.
افراد تشکیل دهنده مجلس طبقه بالا عمدتاً از اعضای انتصابی («لردهای مجلس») هستند. شیوه این مجلس کلاً بر اساس «حق لردها که بر طبق آن، این افراد چه روحانی و غیر روحانی در جلسه مجلس از احترام برخوردار باشد» استوار است. لردهای روحانی مذهبی [[کلیسای انگلستان]] و لردهای غیر روحانی [[اشراف|اشراف مملکت]] بودند. لردهای روحانی و غیر روحانی به عنوان ایالات مجزا تلقی میگشتند ولی آنها تشکیل جلسه داده، بحث کرده و با هم رأی میدادند.
خط ۲۰۱:
در خصوص مجلس عوام، به صورت تئوری تأیید پادشاه قبل از اعتبار یافتن انتخاب رئیس مجلس، لازم است، ولی بر طبق مرسومات مدرن، این تأیید همیشه «گرفته شده» فرض میشود. وظیفه ریاست مجلس میتواند در صورت غیاب رئیس توسط سه معاون او احراز شود: قائم مقام، معاون اول قائم مقام، و معاون دوم قائم مقام موسوم به ''قائم مقام راه و روش''.
قبل از ژوئیه سال ۲۰۰۶، مجلس لردها توسط لرد صدر اعظم (عضو کابینه) ریاست میگردید. نفوذ این شخص به عنوان رئیس مجلس بسیار محدود بود (در حالیکه اختیارات رئیس مجلس عوام بسیار گسترده بودند).
در هر دو مجلس مسائل به صورت شفاهی مطرح و رایگیری نیز شفاهی برگزار میشد، اعضا در مجلس عوام، داد میزدند که «آری» و «خیر» – و در مجلس لردها میگفتند «راضی» و «ناراضی» --، سپس مأمورانی که مدیریت مجلس را بر عهده داشتند نتیجه را اعلام مینمودند. صدور رأی هر یک از رؤسای مجالس نیز قابلیت مباحثه داشتند که بر روی آنها یک رأی ثبت میکردند (این روش با نام تصمیمگیری شناخته میشد). (رئیس مجلس عوام توانایی رد در خواستهای بیاساس در مورد یک تصمیم را دارا بود، ولی رئیس مجلس لردها این قدرت را نداشت) در هر مجلس، یک بخش از نمایندگان میخواست که به یکی از دو تالار جانبی تالار اصلی بروند؛ آنگاه نام ایشان توسط یک کارمند ثبت و در هنگام خروج آنها از تالار فرعی و ورود مجددشان به تالار اصلی، رأی شان شمارش میگشت. انتظار از رئیس مجلس عوام آن بود که حامی گروه خاصی نبوده و بجز در زمان تساوی رایها، حق رأی نداشته باشد؛ ولی در هر حال، رئیس مجلس لردها به همراه مابقی لردها حق رأی داشت.
خط ۲۴۶:
هر لایحه میبایست مراحل مختلفی را در هر مجلس بگذراند. نخستین مرحله که نام آن خواندن اولیه است، فقط جنبه تشریفات دارد. در مرحله خواندن دوم اصول عمومی لایحه مورد بحث قرار میگیرند و مجلس میتواند آن را از طریق رأی عدم حرکت مرحله و اینکه «لایحه برای دومین بار خوانده شدهاست» رد کند. شکست لوایح دولتی بسیار نادر است، آخرین مورد آن در سال ۲۰۰۵ اتفاق افتاد.
بدنبال مرحله خواندن دوم، لایحه به کمیته فرستاده میشود. این کمیته در مجلس اعیان، «کمیته کل مجلس» یا «کمیته عالی» است. هر یک از این کمیتهها شامل کل اعضای مجلس هستند؛ فعالیت کمیته دوم تحت روشهای خاص و تنها جهت لوایح غیر مناقشهای است. در مجلس عوام، لایحه معمولاً در کمیته قائم طرح میگردد که شامل ۱۶ تا ۵۰ نفر عضو است ولی ''کمیته کل مجلس'' جهت درگیر موارد قانونگذاری مهم میشود. احتمال استفاده از دیگر کمیتهها، از جمله کمیتههای انتخابی، نیز وجود دارد ولی بسیار نادر اتفاق میافتد. هر کمیته بند به بند یک لایحه را مورد بررسی قرار داده و سپس اصلاحات مورد توصیه خود را به کل مجلس، جایی که دقت بیشتری روی آن اعمال میکنند، ارسال مینماید.
بمحض بررسی مجلس بروی لایحه، مرحله خواندن سوم اجرا میگردد. در مجلس عوام، هیچ نوع اصلاح بعدی متصور بوده و گذراندن مرحله «اکنون لایحه برای سومین بار خوانده شدهاست» بمعنای تصویب کل لایحهاست. در مجلس لردها اصلاحات بعدی بروی لایحه امکانپذیر است. پس از گذراندن مرحله خواندن سوم، مجلس لردها میباید بروی مرحله «اکنون لایه تصویب شد» رأی دهد. پس از تصویب در یک مجلس، لایحه به مجلس دیگر فرستاده میشود. در صورت تصویب یکسان در هر دو مجلس، آن را جهت تصویب نهایی به حضور پادشاه میفرستند. در صورتیکه اصلاحات در یک مجلس تصویب و در مجلس دیگر با آن توافق نشود و دو مجلس نتوانند اختلافات خود را حل نمایند، لایحه مردود میگردد.
خط ۲۶۳:
مجلس علاوه بر عملکردهای قانونگذاری، چندین عملکرد قضایی نیز دارد. حضور ملکه در مجلس باعث به وجود آمدن عالیترین دادگاه کشور به منظور رسیدگی به اکثر موارد میگردد؛ ولی شورای عالی صلاحیت قضایی در برخی موارد (بعنوان مثال، استیناف از دادگاههای منسوب به کلیسا) دارا است. صلاحیت قضایی مجلس ریشه در آداب باستانی تسلیم دادخواست به مجالس به منظور تظلمخواهی و اجرای عدالت دارد. مجلس عوام در سال ۱۳۹۹ میلادی رسیدگی به دادخواستها را به منظور تثبیت قضاوت در دادگاههای پایینتر، متوقف نموده و به صورت کاربردی، مجلس اعیان را به عنوان آخرین ملجا تظلمخواهی مطرح نمود. در دوران معاصر، عملکرد قضایی مجلس اعیان نه در داخل این مجلس و بلکه توسط گروهی از «لردهای رسیدگیکننده به استینافهای عادی» انجام میگردد (برطبق قانون قضایی استینافی سال ۱۸۷۶ شان اشرافی موروثی به قضات اعطاء شد) و به وسیلهٔ «لردهای رسیدگیکننده به استیناف» (سایر اشرافِ دارای تجربه قضاوت) انجام گردید. لردهای رسیدگیکننده به استینافهای عادی و لردهای رسیدگیکننده به استیناف (یا «لردهای طبقه پایینتر») از اعضای مجلس لردها هستند ولی بهطور عادی در خصوص مسائل سیاسی رأی صادر ننموده و نظر نمیدهند.
در اواخر [[قرن نوزدهم]] قوانین اجازه به وجود آمدن «لردهای اسکاتلندی رسیدگیکننده به استینافهای عادی» را صادر و به رسیدگی به مسائل جنایی در مجلس لردها پایان دادند تا دیوان عالی قضایی به عنوان عالیترین مرجع رسیدگیکننده به امور جنایی در [[اسکاتلند]] مشخص گردد. امروزه کمیته قانونگذاری مجلس لردها معمولاً حداقل از دو قاضی اسکاتلندی استفاده میکند تا از وجود تجارب قوانین اسکاتلند در رسیدگی به
دیگر موارد قضایی نیز به صورت تاریخی توسط مجلس لردها انجام میپذیرفتهاند. تا سال ۱۹۴۸ این مجلس به عنوان سازمان رسمی رسیدگیکننده به [[بزهکاری|بزهکاران]] یا [[خیانت ملی|خیانت سطح بالای کشوری]] انجام وظیفه مینمود؛ در حال حاضر، جنایتکاران توسط قضات عادی محاکمه میشوند. هنگامیکه مجلس عوام اقدام به صدور حکم وارد نمودن اتهام میکند، محاکمه در مجلس لردها برگزار میگردد. البته امروزه موارد احضار بدادگاه به ندرت اتفاق میافتد؛ آخرین مورد این احضارات به سال ۱۸۰۶ میلادی بر میگردد. از سال ۲۰۰۶ شماری از نمایندگان تلاشهایی را در راستای احیای این سنت انجام دادند، این افراد بیانیهای را در خصوص احضار نخستوزیر بدادگاه امضا نمودند، که البته موفقیت آن محل تأمل است.
خط ۲۸۵:
[[پرونده:Stormont Parliamentary Building 01.JPG|بندانگشتی|300px|ساختمانهای مجلس، [[ایرلند شمالی]]، استورمانت]]
نظرات متفاوت زیادی در خصوص سلطه مجلس داده شدهاست. به نظر سر ویلیام بلاک استون که از اعضای هیئت منصفه است، «مجلس دارای سلطه و نظارت غیرقابل کنترل بر وضع، تأیید، بزرگ نمائی، جلوگیری از، لغو، بازگردانی، احیاء و تفسیر قوانین داشته و با در نظر آوردن کلیه نام گذاریها، امور روحانی یا غیر روحانی، مدنی، نظامی، دریائی یا جنائی …
نظر متفاوتی از سوی لرد کوپر کالروس قاضی اسکاتلندی ارائه شدهاست. هنگامیکه در سال ۱۹۵۳ او قضاوت پرونده مک کورمیک و لرد ادوکیت در لرد رئیس جلسه دادگاه را بر عهده داشت، اظهار نمود که «اصل سلطه نامحدود مجلس مشخصا اصلی انگلیسی بوده و مشابه آن در قانون اساسی اسکاتلند وجود ندارد.» او اینگونه ادامه داد «نظر به اینکه [[قانون اتحاد سال ۱۷۰۷|قانونگذاری متحد]] مجالس اسکاتلند و انگلستان را منحل و آنها را با مجلسی جدید جایگزین ساختهاست، برای من درک این مسئله مشکل است که چرا مجلس جدید بریتانیای کبیر کلیه خصوصیات عجیب و غریب مجلس انگلیس را به ارث برده ولیکن هیچ چیز از خصوصیات اسکاتلندی مورد اشاره قرار نگرفته باشد.» در هر صورت، او نظر جامعی در خصوص موضوع صحبت ارائه ننمود. بنابر این، بهنظر میرسد که موضوع سلطه مجلس هنوز لاینحل باقی ماندهاست. مجلس نیز در خصوص تعیین و تبیین حق سلطه و نظارت خود، قانون خاصی را تصویب ننمودهاست.
قدرت مجلس اغلب با قوانین مصوب خود آن برخورد دارد. قوانین تصویب شده در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۲۵ به کلیسای اسکاتلند استقلال کامل در امورات روحانی اعطاء نمود. در سالهای اخیر، قدرت مجلس به دلیل عضویت در [[اتحادیه اروپا]] که قدرت تصویب قوانین لازمالاجرا در کشورهای عضو را دارد، کاهش یافت. در پرونده فکتور تیم، دادگاه عدالت اروپا نظر داد که دادگاههای انگلستان قدرت مضمحل ساختن قوانین مغایر صادره از سوی اتحادیه اروپا را دارا میباشند. مجلس نیز اقدام به ایجاد مجالس قانونگذاری با قدرت قانونگذاری تفویض شده در [[اسکاتلند]]، [[ولز]] و [[ایرلند شمالی]] نمود. البته مجلس هنوز در مناطقی که مسئولیت قانونگذاری تفویض شده دارند، قدرت خاص خود را دارد، ولی معمولاً اجازه این مجالس را در موارد اقدام مستقیم، اخذ مینماید. به همین شکل، مجلس قدرت تصویب آئیننامهها را به وزیران دربار و قدرت اجرائی نمودن مصوبات مذهبی را به شورای عمومی کلیسای انگلستان دادهاست. (اقدامات شورای عمومی کلیسا و در برخی موارد دستورالعملهای مدون وزرا میبایست قبل از تبدیل به قانون، توسط هر دو مجلس تأیید گردند) در هر یک از موارد یادشده، امور نظارتی به وسیلهٔ قانون مجلس تفویض گشته و به همین صورت نیز پس گرفته میشوند. به عنوان مثال، این کلاً در حدود اختیارات مجلس است که حکومتهای تفویضی به اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی را لغو نموده یا حکم به خروج از اتحادیه اروپا نماید.
یک استثای خوب برنامهریزی شده از قدرت مجلس شامل محدودسازی مجلسهای بعد است. در مورد هیچیک از قوانین مجلسی تضمینی بر عدم اصلاح یا بازبینی توسط مجلسهای بعد وجود ندارد. به عنوان مثال، اگرچه بر اساس قانون اتحاد سال ۱۸۰۰ پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند برای همیشه با هم متحد هستند، در سال ۱۹۲۲ بر اساس رأی مجلس ایرلند جنوبی از این اتحادیه خارج گردید.
|