کاترین دوم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید |
||
خط ۵۳:
کاترین دوم که بعدها به کاترین کبیر ملقب شد، شاهزاده خانمی از یکی از دربارهای کوچک کشور بود به عقد ازدواج پتر سوم خواهرزاده ملکه الیزابت، امپراتریس [[روسیه]] درآمد. پتر سوم که مردی عقب مانده و سفیه بود پس از آن که به عنوان [[امپراتور]] تاج شاهی کشور [[روسیه]] را بر سر نهاد، با اعمال و حرکات غیرمنطقی خود طوری عرصه را بر روحانیون، نظامیان و آحاد مردم آن کشور تنگ کرد که همگی بالاتفاق خواهان عزل وی شدند و متعاقب این امر کاترین با همدستی عدهای از درباریها و نظامیان با انجام یک [[کودتا]]، پطر را عزل و خود به عنوان کاترین دوم ملکه [[روسیه]] تاجگذاری کرد. پس از آن سرتاسر زندگی کاترین تا زمان مرگش صرف لهو و لعب و شهوترانی و رتق و فتق گردید و در این راه پوتمکین صدر اعظم مقتدر آن کشور، یار و ندیم او بود.
[[File:Portrait of Empress Catherine II(a).jpg|thumb|upright|تصور کاترین کبیر در سال ۱۷۹۰ میلادی که روسیه در اوج عصر طلایی اصلاحات و کشورگشایی بود.]]
او فردی بسیار ولخرج و علاقهمند به لباسهای گرانقیمت و جواهرات بسیار گران و مهمانیهای باشکوه بود. تا آخر عمر ازدواج نکرد، اما معشوقههای مرد بسیار داشت (نزدیک به ۳۳ تا ۴۰ معشوق). وی در امور سلطنت جدی و سختکوش بود. حس جاهطلبی و قدرت اراده او را در راهی انداخت که همتراز با [[پطر کبیر]] قرار گرفت. او اغلب روزی پانزده ساعت کار میکرد. گزارشها را میخواند، به سخنان مشاورانش گوش میداد، و فرمانها را آماده میساخت. او میخواست همه چیز را بداند، همه چیز را بررسی کند و در همه چیز اصلاح به عمل میآورد. کاترین، همچون پتر، به جنگهای تازهای پرداخت تا [[امپراتوری روسیه]] را گسترش دهد. او علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه [[اروپای غربی]] داشت و برای رشد و گسترش فرهنگ جدید به اصلاحات روی آورد و با نویسندگان مشهوری چون [[ژان ژاک روسو]] مکاتبه داشت.
در زمان سلطنت کاترین دوم تمام اصول انسانیت و آزادگی به زیر پا گذاشته شد و عصر کاترین یکی از ادوار سیاه [[تاریخ روسیه]] بهشمار میرود. درحالی که کاترین خزانه مملکت را برای خوشامد معشوقههای جوانش به باد یغما میداد، دهقانان روسیه در فقر و تنگدستی بیحد و حصری غوطه میخوردند.
|