جوردانو برونو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
− رده:فیلسوفان (هاتکت) |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: دانشندان⟸دانشمندان، عقائد⟸عقاید |
||
خط ۵۵:
== زندگینامه ==
جوردانو برونو که خود را «همشهری و خادم جهانیان» و «فرزند خورشید و زمین» میخواند، پسر یک مرد نظامی بود. در ۱۴ سالگی وارد خانقاه شد و به سرعت علوم مربوط به [[اسکولاستیسم]] را فرا گرفت و به زودی به پوچی آن پی برد و از آن روی تابید و شروع به تبلیغ افکار مخصوص به خود نمود و همین امر موجب گردید خشم کلیسا را برافروزد و او را تحت تعقیب قرار دهند. جوردانو برونو به [[پاریس]] فرار کرد و در آنجا [[هانری سوم]] او را به عنوان سفیر کبیر [[فرانسه]] به [[انگلستان]] گسیل داشت. در سال ۱۵۹۱ شخصی به نام «جووانی موچینگو» به وی نامه نوشت و از او دعوت کرد به ایتالیا سفر کند و معلم او شود. جوردانو برونو در اثر اشتیاقی که برای دیدار وطن داشت بار سفر بست و به [[ونیز]] رفت و در آنجا گرفتار سازمان تفتیش
جوردانو برونو نظر به وحدت وجودی داشت و زمان را لایتناهی میدانست. او خدا را خارج از جهان نمیدانست بلکه میگفت خدا جزو جهان است. او واحد است و تمام تضادها در او محو و نابود میشود. همآهنگی جاودانی منبعث از اوست. خدا جوهر طبیعت است. بهترین طریق پرستش او شناخت قوانین طبیعت و استفاده از این قوانین به نحو احسن است. وی روح را عنصر فنا ناپذیری میدانست، منتهی روح و ماده را یکی میدانست. بعدهها فیلسوف مشهور هلندی [[باروخ اسپینوزا]] از او تاثیر میگیرد و فلسفهٔ [[همه خدایی]] را بنیان میدهد.[[باروخ اسپینوزا]] نیز بر [[ایدهآلیسم آلمانی]] از جمله فیلسوفانی چون [[هگل]] و [[مارکس]] تاثیر میگذارد و نیز بر
[[مایکل وایت]] بر اساس داستان زندگی جوردانو برونو کتابی به نام [[پاپ و مرد مرتد]] نوشته است که به فارسی نیز برگردانده شدهاست.
|