زبان فارسی باستان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 92.114.75.17 (بحث) به آخرین تغییری که Fatranslator انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
جز ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۱۰:
|iso2=peo|iso3=peo
|notice=IPA|fam4=[[زبان‌های ایرانی غربی|باختری]]|fam5=[[زبان‌های ایرانی جنوب غربی|جنوب باختری]]|linglist=peo|glotto=oldp1254|glottorefname=پارسی باستان|map=Sasanian_province_of_Pars.png|Map Caption=[[استان پارس]]|Ethnicity=[[پارسیان]]|States=زبان رسمی و درباری [[هخامنشیان]]}}زبان '''پارسی باستان''' در شاخهٔ [[زبان‌های ایرانی]] از گروه [[زبان‌های هندوایرانی]] خانوادهٔ [[زبان‌های هندواروپایی]] قرار می‌گیرد.<ref>اصول و ضوابط واژه گزینی٫ بند 2.5.6 http://www.persianacademy.ir/UserFiles/File/OSOUL/310488.pdf</ref> این زبان به [[زبان پارسی میانه|زبان فارسی میانه]] تحول یافت که زبان ادبی و رسمی دوران [[ساسانیان]] بود و بعدها به [[زبان پارسی دری]] یا [[پارسی نو]] تبدیل شد. این زبان از [[زبان نیاایرانی]] (زبان ایرانی باستان) سرچشمه گرفته‌است.<ref>مولایی، چنگیز: صفحه 22</ref>
پارسی باستان در کنار [[زبان اوستایی]] تنها زبان‌های ایرانی دوران کهن هستند که متن یا کتیبه‌هایی از آن‌ها به جا مانده‌است. زبان پارسی باستان در غرب و جنوب غربی ایران صحبت می‌شده‌است و قدیمی‌ترین متنی که از آن به جای مانده به قرن ششم پیش از میلاد مربوط می‌شود. اما این نکته را در نظر گرفت زبان اکثریت ساکنان جنوب غربی ایران عیلامی بوده استبوده‌است<ref>[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/293577/Iranian-languages Iranian Languages] Britannica</ref>
 
== ریشه و پیشینه ==
[[پرونده:Pietro Della Valle katibe mikhi.png|بندانگشتی|نامه پیترو دلاواله به تاریخ ۲۱ اکتبر ۱۶۲۱ برای دوستش شیپانو (ساکن ناپل). در این نامه پنج حرف را رونویسی کرده بود. همین پنج حرف سبب آشنایی اروپاییان با خط فارسی باستان شد.]]
زبان پارسی باستان که در دوران پیش از حمله [[اسکندر]] به ایران زبان دربار [[هخامنشی]] بوده از [[زبان‌های ایرانی جنوب غربی]] می‌باشد. این زبان با [[زبان مادی]] فاصله‌ای بسیار نزدیک داشته که احتمالاً دو گویش از یک زبان بوده‌اند. زبان پارسی باستان از [[زبان‌های هندواروپایی]] محسوب می‌شود که احتمالاً در پدیده مهاجرت [[آریاییان]] به‌همراه زبان‌های مادی و [[اوستایی]] وارد [[فلات ایران]] شده‌است. این زبان پیش از ورود به سرزمین پارس در جنوب غربی ایران، بر اساس آنچه از کتیبه [[شلمانسر سوم]]، پادشاه آشوری بدست آمده در حوالی [[دریاچه ارومیه]] رایج بوده‌است. در این کتیبه که به سده نهم پیش از میلاد بازمی‌گردد برای نخستین بار نام پارس در زبان آشوری به صورت [[پارسوا]] ذکر شده‌است. واژه پارسوا(pārćwa) شکل قدیمی‌تر واژه پارس(pārsa) دانسته شده‌است.<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.cais-soas.com/CAIS/Religions/non-iranian/Judaism/Persian_Judaism/book2/pt6.htm |عنوان=PERSIA & CREATION OF JUDAISM |تاریخ بازدید=۵ نوامبر ۲۰۱۱ |اثر=The Circle of Ancient Iranian Studies|}}</ref> نخستین سند رسمی زبان پارسی باستان [[کتیبه بیستون]] در حوالی [[کرمانشاه]] است که به فرمان [[داریوش یکم]] نوشته شده‌است. داریوش که این کتیبه از زبان او نقل شده، زبان بکار رفته در آن را ''زبان آریایی'' معرفی می‌کند.<ref>راهنمای زبان‌های ایرانی باستان، صفحهٔ ۱۱۰</ref> به‌همین جهت احتمال این وجود دارد که زبان مادی و پارسی باستان نیز زبان‌های شرقی ایرانی همگی تحت نام آریایی بوده و گویش‌هایی جداگانه در هر منطقه داشته‌اند. دوره آغاز تکلم به زبان پارسی باستان در میان [[فارسیان (قزوین)|فارسیان]] مشخص نیست اما از شواهد و قرائن زبان‌شناختی و مقایسه با زبان‌های اوستایی و [[سنسکریت]] که هم‌دوره زبان پارسی باستان هستند چنین به‌نظر می‌رسد که زبان پارسی باستان مدت‌ها پیش از دوره [[هخامنشیان]] نیز تکلم می‌شد و اشتباه‌های نگارشی و دستوری در کتیبه‌های متاخر دوره هخامنشی این حقیقت را القا می‌کند که پارسی باستان در دهه‌های پایانی حکومت مزبور احتمالاً زبانی خاموش بوده‌است. زبان پارسی باستان یکی از معدود زبان‌های هندواروپایی دوره باستان است که در زمان رواجش مکتوب شده و اسناد مطالعه زبانی برای امروز به جای گذاشته و از این‌رو در بسیاری از پژوهش‌های زبان‌شناختی به‌عنوان ثابت بکار می‌رود.<ref>{{یادکرد وب |نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/iran-vi-iranian-languages-and-scripts |عنوان=IRAN vi. IRANIAN LANGUAGES AND SCRIPTS |تاریخ بازدید=۵ نوامبر ۲۰۱۱ |اثر=Encyclopædia Iranica |}}</ref> [[زبان پارسی میانه]] یا پهلوی ساسانی که زبان رسمی ایران در [[ساسانیان|دوره ساسانی]] بوده از پارسی باستان منشعب شده‌است. [[زبان فارسی]] و دیگر [[زبان‌های ایرانی جنوب غربی]] که از زیرمجموعه‌های زبان پهلوی ساسانی هستند همگی از پارسی باستان ریشه گرفته‌اند.<ref>محسن ابوالقاسمی، تاریخ زبان فارسی. صفحهٔ ۱۳۲</ref>
 
خط ۲۳:
زبان [[فارسی میانه]] که به دنبال فارسی باستان پدید آمد را گاهی پهلوی نیز نامیده‌اند. این زبان پس از دگرگونی گسترده زبان فارسی باستان هم در آواشناسی و هم در ساختار و دستور زبان بصورتی ساده‌تر از نیای باستانی خود شکل گرفت.
 
== رمزگشایی فارسی باستان ==
خط فارسی باستان مدتی پس از فروپاشی سلسله هخامنشی رو به فراموشی گذاشت و حتی آخرین نوشته‌ای که به فارسی باستان انشا شده به [[خط آرامی]] است.است؛ بنابراین تا مدت‌ها کسی نه محتوای آنان را می‌دانست و نه از اصالت آن‌ها. مدت‌ها سپری شد تا توجه سیاحان غربی به این نوشته‌های کهن جلب شد. [[پیترو دلاواله]] ایتالیایی در اوایل سده هفدهم مقارن با [[صفویان|دوره صفوی]] تصویری از آن‌ها ثبت نمود. بعدها چند تن دیگر نیز دست به اقداماتی مشابه زدند اما هیچ‌کس در پی خواندن آنان برنیامد. از اواخر سده هجدهم تلاش‌ها برای خواندن این نوشته‌ها آغاز شد. این پیگیری‌ها که عمدتاً از سوی [[آلمان|آلمانی‌ها]] دنبال می‌شد تا مدت‌ها نتیجه‌ای دربر نداشت و حتی نوشته‌ها را به اشتباه متعلق به [[اشکانیان|دوره اشکانی]] می‌پنداشتند. بعدها نظام خطی چپ به راست و واژه جداکن‌ها شناسایی شدند و تمیز میان خطوط فارسی باستان با سایر خط‌های کتیبه‌های چندزبانه مسلم شد.
[[پرونده:Georg Friedrich Grotefend.jpg|بندانگشتی|چپ|180px|گئورگ گروتفند، پژوهشگر آلمانی که در آغاز سده هجدهم میلادی تلاش‌های شایانی در رمزگشایی و شناخت کتیبه‌های هخامنشی نمود که به بازشدن راه سایر محققان تا رسیدن به درک کامل آن کتیبه‌ها منجر گشت.]]
گشایش منطقی خط فارسی باستان در سال ۱۸۰۲ توسط [[گئورگ فریدریش گروتفند]] آلمانی کلید خورد. این دانشمند برجسته متوجه وجود برخی واژگان تکراری در کتیبه‌ها شد و آن‌ها را بدرستی برابر مفهوم شاه تشخیص داد. او که بر این باور بود که کتیبه‌ها متعلق به دوره هخامنشی و به زبانی نزدیک به [[زبان اوستایی]] است این واژه را «[[شاه]]» فرض کرد و در ادامه متوجه شد کتیبه‌های مورد بررسی اش از دو شاه مختلف با دو نام مختلف است. در یکی از کتیبه‌ها واژه مفروض بر شاه دو بار در آغاز و در یکی تنها یکبار تکرار شده بود. از آنجا به این نتیجه رسید که این کتیبه‌ها توسط دو نفر از شاهان هخامنشی نوشته شده که پدر یکی از آن‌ها شاه بوده و پدر دیگری نه. در ضمن فهمید که نام شاهی که پدرش شاه نبوده دقیقاً در کتیبه دیگر پیش از دومین واژه شاه آمده در نتیجه دریافت که شاه دومی پسر شاه اولی بوده‌است. او با مطالعه منابع یونانی به این مهم رسید که تنها دو تن از شاهان هخامنشی پدرانی داشتند که خود شاه بوده اما پدرانشان شاه نبوده‌اند. یعنی کوروش - کمبوجیه و نیز داریوش - خشایارشا. او با توجه به اینکه نام دو شاه یا یک حرف آغاز نمی‌شوند گزینه اول را کنار گذاشت و با توجه به قرائت‌های اوستایی سبک ملفوظ نام خشایارشا، ویشتاسپ، داریوش، پدر و شاه را حدس زد. بدین ترتیب او توانست ارزش نوشتاری پانزده حرف را مشخص کند. اما به دلیل اشتباهاتی که در حدس صورت ملفوظ [[واژه‌های فارسی]] باستان داشت تنها ده مورد آن درست بود.<ref>چنگیز مولایی:صفحات۶تا۹</ref>