ابن باجه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش و تصحیح (جزئی)
خط ۶۱:
نام و شهرت ابن باجه، وی را برای مدتی به عرصه فعالیت‌های سیاسی می‌کشاند، و به وزارت ابن تفلویت، یکی از حاکمان مرابطان، می‌رسد؛ اما همان نام و شهرت، وی را آماج حسادت و رشک دیگران قرار می‌دهد و به بهانه داشتن برخی عقاید انحرافی به کفر و الحاد متهم می‌شود و احتمالاً مرگ ناشی از مسمومیت وی نیز به همان اتهام‌ها مربوط است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ الفلسفة الاسلامیة فی المغرب و الاندلس|نام خانوادگی=|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=296 - 308}}</ref>
 
== دردگاه‌هادیدگاه‌ها ==
محور تفکر فلسفی ابن باجه، هستی انسان و سرگذشت او است. انسان همچون فرد و همچون موجودی اجتماعی، یا به تعبیر بهتر، انسان همچون موجودی منفرد، تنها مانده، اما در جامعه، از اینجاست نامگذاری «تدبیرالمتوحد» نوشته ناتمام ابن باجه، ابن باجه پژوهش دربارهٔ انسان را از اینجا آغاز می‌کند، که هر موجود زنده‌ای در چیزهایی با جمادات مشترک است و هر حیوانی با موجود زنده تنها در برخی چیزها مشترک است؛ و هر انسانی با حیوان غیرناطق در اموری شریک است. موجود زنده و جماد در عناصری که از آن‌ها ترکیب یافته‌اند، مشترکند: همچون سقوط طبیعی به سوی پایین و صعود قهری به سوی بالا و مانند این‌ها. حیوان نیز با موجود زنده در این امر مشترک است، زیرا هر دو از یک عنصرند، و در داشتن نفس غاذیه، مولده و نامیه (بر روینده) نیز مشترکند. بدین‌سان انسان با حیوان غیرناطق در همه این امور و نیز در احساس و تخیل و حافظه، ذکر و افعالی که زاییده این‌هاست و وابسته به روان ددگونه (نفس بهیمیه) است، مشارکت دارد. امتیاز انسان از همه آن گونه‌های دیگر موجود در داشتن «نیروی اندیشه» است و آنچه جز به وسیله آن ممکن نیست؛ بنابراین انسان دارای نیروی «به یادآوری» (تذکر) است که جانداران دیگر از آن محرومند… و از آن رو که آدمی ساخته شده از عناصر است، افعالی از وی سر می‌زند که وی را در آن‌ها اختیار نیست، مانند فروافتادن از بالا و سوختن در آتش و مانند این‌ها؛ و نیز دارای برخی افعال است که در آن‌ها اصلاً اختیار ندارد، مانند احساس. در این افعال گونه‌ای ضرورت (جبر) یافت می‌شود، مانند کارهایی که انسان در ترس شدید انجام می‌دهد، و نیز دشنام دادن به دوست خود یا کشتن برادر و پدر در موردی که مسئله تملک به میان می‌آید.<ref>بن باجه، محمد، رسائل الالهیة ابن باجة الالهیة، به کوشش ماجد فخری، بیروت، ۱۹۶۸م.</ref><ref>ارسطو، الاخلاق، ترجمه اسحاق بن حنین، کویت، ۱۹۷۹م.</ref>