ونسان ون گوگ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز به نسخهٔ 26574090 ویرایش Shahnamk برگردانده شد. (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
جز ویرایش نگارشی |
||
خط ۵۷:
== زندگینامه ==
=== کودکی و جوانی (۱۸۵۳–۱۸۸۰) ===
ونسان ون گوگ در سیام ماه مارس سال ۱۸۵۳ در [[زوندرت|زوندِرت]]<ref>Zundert</ref>؛ روستایی نزدیک شهر [[بردا (هلند)|بردا]] در استان [[برابانت شمالی]] هلند،<ref>[http://www.arthistoryarchive.com/arthistory/expressionism/Vincent-Van-Gogh.html Vincent Van Gogh Biography, Quotes & Paintings], ''The Art History Archive''; retrieved 12 July 2011.</ref><ref>Pomerans (1997), pg. 1</ref> نزدیک مرز [[بلژیک]] به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند
در سال ۱۸۶۰ وارد دبستان روستای زوندرت شد. جایی که یک [[کشیش]] [[کلیسای کاتولیک|کاتولیک]] به ۲۳۰۰ دانشآموز درس میداد.
خط ۷۰:
در همین دوران او عاشق دختر صاحب خانهاش آگنی لویر<ref>Eugénie Loyer</ref> شد ولی از وی جواب رد شنید. ونسان بهتدریج منزوی شد و به مذهب روی آورد. پدر و عمویش او را به پاریس فرستادند. در آنجا بود که ونسان از اینکه با هنر مانند یک کالای مصرفی برخورد میکرد پشیمان شد و این روحیه را به مشتریان نیز منتقل میکرد تا اینکه در ۱۸۷۶ از کار اخراج شد.
اعتقاد مذهبی او به تدریج شدیدتر شد تا آنجا که به [[انگلستان]] بازگشت و در یک مدرسه به صورت داوطلبانه و بدون دستمزد به تدریس مشغول شد. او تصور میکرد در مسیر درست زندگی قرار
مدتی بعد جای مدرسه عوض شد و ونسان هم به خانه بازگشت و شش ماه را در یک [[کتابفروشی]] به کار مشغول بود، ولی این کار وی را راضی نمیکرد و وی بیشتر وقت خود را در اتاق پشت مغازه به طراحی و ترجمه [[انجیل]] به زبانهای [[زبان انگلیسی|انگلیسی]]، [[زبان فرانسوی|فرانسوی]] و [[زبان آلمانی|آلمانی]] میگذراند.
خط ۸۶:
ون گوگ در ابتدا تحت تأثیر نقاشیهای هلندی از رنگهای تیره و محزون استفاده میکرد تا اینکه برادر جوانترش تئو که به خرید و فروش تابلوهای نقاشی اشتغال داشت بعدها باعث آشنایی او با نقاشان [[دریافتگری|دریافتگر]] شد.<ref>[[ارنست گامبریچ|ارنست هانس گامبریچ]](۱۳۸۵)، ص ۵۳۲</ref> آشنایی وی با [[جنبشهای هنری|جنبشهای]] دریافتگری و [[نودریافتگری]] در پاریس پیشرفت هنری او را سرعت بخشید.
ون گوگ شیفته نقاشی از کافههای شبانه، مردم طبقهٔ کارگر، مناظر طبیعی فرانسه و گلهای آفتابگردان بود. مجموعهٔ گلهای آفتابگردان او که تعدادی از آنها از معروفترین نقاشیهایش نیز محسوب میشوند شامل ۱۱ اثر
=== ماجرای بریدن گوش چپ ===
خط ۱۰۹:
}}
وَنسان وَن گوگ که از [[بیماری روانی]] رنج میبرد، در [[دسامبر]] ۱۸۸۸ [[گوش]] چپ خود را با [[تیغ|تیغ سلمانی]] برید.<ref>[http://www.bbc.com/persian/arts/2016/08/160829_l51_van_gogh_madnees_painting معمای جنون وَن گوگ]، ''بیبیسی فارسی''</ref> دربارهٔ اصل ماجرا تردیدی وجود ندارد و خود نقاش هم در دو خودنگاره تصویر خود را با گوش باند پیچی شده کشیدهاست. ون گوگ تا روز ۲۳ دسامبر دو گوش درست داشت، اما روز بعد که او را در بستر غرق خون یافتند، جای گوش چپ<ref>شور زندگی / ایرونیگ استون / دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن / چاپ 11، 1370، انتشارات یزدان / صفحه 407</ref> او خالی بود و به یاد نمیآورد چه بلایی به سرش
'''اول:''' ون گوگ، که در اوایل سال ۱۸۸۸ به توصیه برادر کوچک و مهربانش تئو به شهر آرل در جنوب فرانسه کوچ کرده بود، چند ماه بعد به ناراحتی روحی و افسردگی شدید دچار شد؛ او در کابوسهای وحشتناک و هذیانآلود دست و پا میزد و به عوالم جنون نزدیک میشد. هنرمند رنجور و حساس که از مدتی پیش در گوش چپ خود صداهایی تحملناپذیر میشنید، تصمیم گرفت با اقدامی قطعی خود را از شر گوش راحت کند.
خط ۱۱۵:
'''دوم:''' روایت دیگر این است که ون گوگ به یک روسپی به نام راشل دل بسته بود و چون مال و منالی نداشت به او بدهد، به دلبر خود قول داده بود که به او یک «هدیه گرانبها» تقدیم کند، و این البته گوش خودش بود. برای این روایت گواه واقعی وجود دارد، زیرا راشل واقعاً گوش بریده را دریافت کرد.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2013/12/131224_l51_van_gogh_ear_arts.shtml چه بلایی بر سر گوش ون گوگ آمد؟]، ''بیبیسی فارسی''</ref>
* حدود ساعت یازدهوبیست دقیقهٔ شب ۲۳ دسامبر ۱۸۸۸، ونسان ونگوگ گوشش را که در خانهاش (خانهٔ زرد) بریده بود به دختری به نام «راشل» هدیه داد.
ونسان به زن جوان چیزی را میدهد که برای خود از اهمیت زیادی برخوردار بود. اما چرا باید بخشی از وجودش را هدیه میکرد، و چرا به آن دختر؟
سرنخ را باید در کلام ونسان جست. آنچه او در ۲۳ دسامبر به راشل گفته بود.
در همهٔ روایتهایی که از ماجرا گفته شده است این سخنان او تکرار
راشل قبل از این اتفاق، از ناحیه دست چپ توسط سگی هار دچار گازگرفتگی شده بود، محل گازگرفتگی سگ روی دست راشل باقی مانده بود؛ طوری که حتی از زیر لباس محلی او هم دیده میشد.
توجیهی که قابل قبولتر به نظر میرسد را میتوان در گزارشهایی یافت که از دلمشغولی ونسان به مذهب در روزهای منتهی به ۲۳ دسامبر خبر دادهاند. آنطور که پل گوگن تعریف کرده بود: «ونسان در اماکن نامتعارف انجیل میخواند و برای آدمهای نابات موعظه میکند. دوست عزیز من باورش شده که مسیح است. خداست».
شاید اغراقآمیز باشد اما تصور میکنم که در وضعیت غیرعادی
بدون تردید اگر ونسان بیمار نبود دست به چنان عملی نمیزد، و بههر صورت، از انجام آن نیت خیر داشت و با در نظر گرفتن شرایط روحی غیرمتعادل او، هوشیارانه چنان اقدامیکرده بود.
** از کتاب گوش ونگوگ، برنادت مُرفی، ترجمهٔ فروزان صلواتیان، انتشارات علمیوفرهنگی، چاپاول۱۳۹۷
سطر ۱۳۱ ⟵ ۱۳۲:
[[پرونده:Grave of Vincent van Gogh.jpg|بندانگشتی|مقبره ونسان ون گوگ و برادرش تئو]]
بر اساس تصور عامه مردم وی خودکشی
محققان بر اساس شواهد و نامههای
وی تنها یک دهه آخر عمر خود را به صورت حرفهای مشغول نقاشی بود و اکثر تابلوهایی که باعث شهرت او شدهاند در طول سه سال آخر عمرش یعنی سالهایی که مدام گرفتار حملههای عصبی و [[اختلالات افسردگی|افسردگی]] بود، کشیده شدهاند. امروز بسیاری از مردم بعضی از این تابلوها را میشناسند؛ ''[[شب پر ستاره]]''، ''[[گلهای آفتابگردان]]''، ''[[تراس کافه در شب]]''، درختان سرو و بعضی از نگارهها و خودنگارههایش به صورت تصاویر چاپی، شهرت جهانی دارند و در بسیاری از اتاقهای سادهٔ مردم عادی نیز دیده میشوند و این همان چیزی است که ون گوگ میخواست. او دوست داشت تابلوهایش تأثیر مستقیم و قوی [[اوکییوئه]]های [[ژاپن]]ی را داشته باشند که بسیار تحسینشان میکرد. آرزو داشت هنر صاف و سادهای بیافریند که نه تنها هنرشناسان متمول را خوش بیاید، بلکه مایهٔ شعف و تسلای خاطر همه انسانها باشد.<ref>[[ارنست گامبریچ|ارنست هانس گامبریچ]](۱۳۸۵)، ص ۵۳۴</ref>
گفته میشود که «[[گندمزار با کلاغها]]» آخرین اثر ون گوگ است لیکن پیرامون این مطلب، میان پژوهشگران هنر اختلاف نظر وجود دارد.
سطر ۱۴۰ ⟵ ۱۴۱:
[[پرونده:Vincent van Gogh - Letter VGM 491 - The Yellow House F1453 JH 1590.jpg|بندانگشتی|خانه زرد، آرل، ۲۹ سپتامبر ۱۸۸۸ (نامه ۶۹۱ به تئو ون گوگ).]]
{{نوشتار اصلی |نامههای ونسان ون گوگ}}
جامعترین منبع اصلی برای درک ون گوگ به عنوان یک هنرمند و به عنوان یک انسان مجموعهای از نامههای بین او و برادر کوچکترش [[تئودوروس ون گوگ]] است.<ref name="Pix">Pomerans (1996), ix</ref> آن نامهها پایه و اساس تمام مطالبی است که در مورد افکار و عقاید ون گوگ میدانیم.<ref>[http://www.vangoghletters.org/vg "Van Gogh: The Letters"], vangoghletters.org; retrieved 7 October 2009.</ref><ref>[http://www.webexhibits.org/vangogh Van Gogh's letters, Unabridged and Annotated], webexhibits.org; retrieved 25 June 2009.</ref> تئو از نظر مالی و احساسی حامی ون گوگ بود. بیشتر آنچه به عنوان افکار و عقاید هنری ونسان شناخته
گرچه بسیاری از نامهها تاریخ ندارند، تاریخدانان هنری عموماً قادر به تعیین ترتیب زمانی آنها هستند. البته مشکلاتی هم، به ویژه برای
علاوه بر نامههای ونسان به تئو، نامههایی به [[آنتون فان راپارد]] ،[[امیل برنار]]، خواهرش ویل و دیگران نیز بهجا
== تئودوروس ون گوگ ==
سطر ۱۵۶ ⟵ ۱۵۷:
=== نامههای ونسان به تئو ===
ونسان در انزوای
در یکی از نامههایش به تئو مینویسد:
«ایده تازهای در سرم بود و این پیشطرحی از آن است. این بار موضوع تابلو همان اتاق خواب خودم است، اتاقی که در آن فقط رنگ است که اهمیت دارد؛ و ضمن آن که با سادگی و یکدستی خود شکوهی به اشیاء
== آثار ون گوگ ==
سطر ۱۷۰ ⟵ ۱۷۱:
== آثار دربارهٔ ون گوگ ==
کتابها و فیلمهای داستانی و مستند زیادی دربارهٔ
* کتاب ''[[شور زندگی (رمان ایروینگ استون)|شور زندگی]]'' نوشته [[ایروینگ استون]]، نویسندهٔ اهل [[ایالات متحده آمریکا]] و فیلمی اقتباسی با [[شور زندگی (فیلم ۱۹۵۶)|همین نام]] ''که در سال'' فیلم ۱۹۵۶ توسط [[وینسنت مینلی]] و با بازی [[کرک داگلاس]] و [[آنتونی کویین]] ساخته شد.<ref>[http://www.imdb.com/find?s=all&q=Van+Gogh&x=6&y=0 IMDb Search<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
* فیلمی با عنوان ''[[دوستدار تو، ونسان]]'' که در سال ۲۰۱۷ به کارگردانی و نویسندگی دوروتا کوبیلا و هیو ولچمن ساخته
* کتاب زندگینامه و نقد و تحلیل کارهای وی با نام ''ونسان ونگوگ''، نوشتهٔ هربرت فرانک، که به [[زبان فارسی]] نیز توسط محمود رامبد ترجمه شده و از سوی [[انتشارات هرمس]] به چاپ
* فیلم [[بر دروازه ابدیت (فیلم)|''بر دروازه ابدیت'' (فیلم)]] که در سال ۲۰۱۸ به کارگردانی [[جولیان اشنابل]] و با بازی [[ویلم دفو]] در نقش ون گوگ ساخته شد که به روزهای پایانی زندگی ونسان ون گوگ، در شهر آرل فرانسه میپردازد. عنوان این فیلم برگرفته شده از نقاشی رنگ روغنی است که ون گوگ زمانی که در جنوب فرانسه به سر میبرد، حدود دو ماه قبل از درگذشتش آن را کشیده بود.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=مراسم فرش قرمز فیلمی دربارهٔ ونگوگ در جشنواره فیلم ونیز|نشانی=https://fa.euronews.com/2018/09/04/venice-film-festival-red-carpet-of-at-eternity-s-gate-on-painter-vincent-van-gogh|وبگاه=euronews|تاریخ=2018-09-04|بازبینی=2019-02-17|کد زبان=fa}}</ref>
== تکنولوژِی ==
در برخی از تبلتهای
== نگارخانه ==
|