بحث ویکی‌پدیا:جنگ مدیریتی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب: ویرایش پیشرفتهٔ همراه
برچسب: ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۵۵:
::::درود بر دوستان
::::از بنده خواسته شده بود که نظرم را بنویسم. اینک نظر:
::::به نظرم نخست باید ببینیم که آیا می‌خواهیم اصطلاح را به بهترین نحو ترجمه کنیم یا پدیده را به بهترین نحو توصیف کنیم. دوستان توضیحات کافی در اینکه Wheel در اینجا به چه معناست داده‌اند. خلاصه‌اش این می‌شود که Wheel از big wheel به معنی «کله‌گنده» آمده‌است. :-) بنابراین اگر بخواهیم اصطلاح را ترجمه کنیم باید سراغ قدرتمندان و سالاران و زبانم لال (!) مدیران و جز آن برویم. ولی اگر بخواهیم پدیده را توصیف کنیم دستمان بازتر است. به نظرم این پدیده سه مشخصهٔ اساسی می‌دارد : ۱) وجود دو یا چند نفر با اختیارات فرای آنِ کاربران عادی ۲)‌اختلاف نظر و نزاع میان ایشان بر سر وضعیت مطلوب در موردی خاص ۳)‌ استفاده از اختیارات فراکاربری در ختثی‌سازی اعمال یکدیگر به صورت رفت و برگشتی برای برپا ساختن وضع مطلوب. اصطلاح انگلیسی در توصیف این پدیده بیشتر به مشخصهٔ یک و دو می‌پردازد. و مفهوم و رفت و برگشتی آنقدر که باید و شاید از آن بر نمی‌آید. اصطلاح «جنگ چرخشی» با آنکه ترجمهٔ غلطی از Wheel war است به نظرم توصیف‌کنندهٔ چندان بدی از این پدیده نیست. و می‌توان استدلال کرد که کلمهٔ چرخشی در اینجا اشاره به مشخصهٔ سوم یعنی جنبهٔ رفت‌و برگشتی و خنثی‌سازی از پی‌هم می‌دارد. اینکه فرموده‌اند آدمی را یاد صندلی‌بازی می‌اندازد به نظرم خیلی محل ایراد نیست. در صندلی‌بازی هم وضعیت مطلوب همزمان برای همگان برقرار نیست و بر سر استقرار وضعیت مطلوب میان کسان رقابت است.:-)‌ من شخصاً اصطلاح «کش‌واکش» را هم برای توصیف مضخصهٔمشخصهٔ دوم و سوم می‌پسندم. ولی به نظر می‌رسد که دوستان تمایل به حفظ و استفاده از واژهٔ «جنگ» می‌دارند. با کمی مزاح اصطلاح پیشنهادی بنده «کش‌واکش چماقداران». است. خارج از شوخی «کش‌واکش مدیریتی» به نظرم بد نیست. لیک «جنگ چرخشی» چندان آزارم نمی‌دهد و به نظرم بامزه‌است. «جنگ قدرت» را چندان نمی‌پسندم. به نظرم این مفهوم کلی‌تر است و تکنیک‌هایی چون سگالش خارج ویکی و یار کشی و زاپاس‌بازی و غیره را هم شامل می‌شود. و بیشتر تداعی‌کنندهٔ جنگ برای تثبیت یا به دست‌گرفتن قدرت است. در حالی که در اینجا بیشتر دو نفر که زورشان به هم نمی‌رسد یعنی اختیارات فراکاربری‌شان در یک حد است به صورت رفت و برگشتی کارهای یکدیگر را خنثی می‌کنند. [[کاربر:Behaafarid|به‌آفرید]] ‏۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)
از واژهٔ «جنگ» می‌دارند. با کمی مزاح اصطلاح پیشنهادی بنده «کش‌واکش چماقداران». است. خارج از شوخی «کش‌واکش مدیریتی» به نظرم بد نیست. لیک «جنگ چرخشی» چندان آزارم نمی‌دهد و به نظرم بامزه‌است. «جنگ قدرت» را چندان نمی‌پسندم. به نظرم این مفهوم کلی‌تر است و تکنیک‌هایی چون سگالش خارج ویکی و یار کشی و زاپاس‌بازی و غیره را هم شامل می‌شود. و بیشتر تداعی‌کنندهٔ جنگ برای تثبیت یا به دست‌گرفتن قدرت است. در حالی که در اینجا بیشتر دو نفر که زورشان به هم نمی‌رسد یعنی اختیارات فراکاربری‌شان در یک حد است به صورت رفت و برگشتی کارهای یک‌دیگر را خنثی می‌کنند. [[کاربر:Behaafarid|به‌آفرید]] ‏۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)
بازگشت به صفحۀ پروژهٔ «جنگ مدیریتی».