مردم مازندرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
←‏زبان: ویرایش جزئی
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۰:
این قوم فیروزکوهی اکنون در منطقه مسیر رود مرغاب در شرق و شمال شرقی قلعه‌نو زندگی می‌کنند و جمعیت آن بیش از نود‌ هزار نفر می‌باشد.<ref>نجف زاده بارفروش، محمد باقر، واژه نامه مازندرانی ، بنیاد نیشابور، ۱۳۶۸،ص ۴۰</ref>
 
زبان [[مازندرانی]] یکی از [[زبان‌های ایرانی]] [[زبان‌های ایرانی شمال غربی|شمال‌غربی]] است که در گروه زبان‌های [[زبان‌های کناره دریای خزر|کنارهٔ دریای خزر]] قرار دارد. این گروه شامل زبان‌های [[زبان کردی|کردی]]، [[زازاکی]]، [[گورانی]]، [[زبان تاتی ایران|تاتی]]، [[تالشی]]، [[گیلکی]] و [[مازندرانی]] می‌باشد که از دیدگاه تاریخی به [[زبان پارتی|زبان پهلوی اشکانی]] وابسته‌اند.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/dimli DIMLĪ in Encyclopædia Iranica = Linguistic position of Dimlī. After their migration in the Middle Ages, for almost a millennium the Dimlīs had no direct contact with their closest linguistic relatives. Nevertheless, their language has preserved numerous isoglosses with the dialects of the southern Caspian region, and its place in the Caspian dialect group of Northwest Iranian is clear. The Caspian dialects comprise Ṭālešī, Harzan(d)ī, Gūrānī, Gīlakī, Māzandarānī, and some dialects in Tātī-speaking areas and in the area around Semnān. Historically the Caspian dialects belong to the “Northwest Iranian group of languages” and are related to Parthian (see Windfuhr). The isoglosses are of historical phonetic, morphological, and lexical order], Garnik Asatrian</ref><ref>[http://www.ghandchi.com/iranscope/Anthology/KavehFarrokh/farrokh5.htm in Variations of the language of "Pahalvi" are still spoken among Iranians.The Kurds of Iran as well as many Kurds of Turkey and Iraq speak variations of Pahlavi. Turks cannot understand Kurdish and require interpreters to communicate with Kurds who speak Sorani and/or Kurmanjii (variations of Pahalvi amongst Kurds). The people of northern Iran speak variations of Pahalvi as well - Mazandarani and Gilani for example. Baluchi in southeast Iran also has Pahlavi elements (e.g. Ahsen "Iron" or "Eisen" in English and Ahsan in Pahlavi - "Ahsen" is not "Iron" in Turkish)], By Dr. Kaveh Farrokh</ref> ساکنان مناطق مختلف آن را به نام‌های مختلفی می‌شناسند، به ویژه پس از جدایی استان گلستان در سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶ شمسی و ۱۵۰۸ مازندرانی) مردم آن دیار ترجیحاً خود را [[مردم تبری|تبری]] ([[قوم تپور|تپوری]]) می‌شناسند. همچنین در کوهپایه‌های جنوبی [[البرز]] (حومهٔ [[تهران]])، علاوه بر نام مازندرانی با نام‌های مازنی، مازرونی، تبری/طبری نیز نامیده می‌شود.{{سخ}}
در میان زبان‌های ایرانی، این زبان بیشترین آثار نوشتاری را در طی سده‌های دهم تا پانزدهم میلادی، به خود اختصاص داد؛ که با حکومت مستقل و نیمه مستقل اسپهبدان در [[تبرستان]] این وضعیت بدست آمده‌است. کارهای بزرگ و ارزشمندی به این زبان نوشته شد که غیر از برخی خرده‌نوشتارهای میان مطالب مرتبط به مازندران در فارسی؛ همگی از بین رفتند. مازندرانی متعلق به گروه زبان‌های شمال غربی ایرانی بوده و از لحاظ زبان‌شناختی با فارسی به صورت دوجانبه غیر مفهوم می‌باشد. <!-- اگرچه پس از مدرنیته کردن ایران در ابتدای قرن بیستم میلادی فارسی به میان زبان مازندرانی‌ها نفوذ پیدا کرده ولی مانند برخی دیگر از زبان‌های ایران، مازندرانی از بین نرفته‌است. -->