ایوان تورگنیف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 109.108.182.12 (بحث) به آخرین تغییری که Dexbot انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
Mahjahan (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش نگارشی
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایشگر دیداری ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۲۸:
[[پرونده:Turgenev Oxford.JPG|بندانگشتی|ایوان تورگنیف دریافت دکترای افتخاری آکسفورد سال ۱۸۷۹ میلادی]]
 
'''ایوان سرگئی‌یویچ تورگنیف''' {{به روسی|Ива́н Серге́евич Турге́нев}} (زاده (۹ نوامبر ۱۸۱۸ در [[استان اریول]]، [[روسیه]] - درگذشته ۳ سپتامبر ۱۸۸۳ در بوگیوال؛ حوالی [[پاریس]]) [[رمان]]نویس، [[شاعر]] و [[نمایش‌نامه|نمایش‌نامه‌]]نویس [[روسیه|روس]] بود که نخستین بار توسط او کشورهای غربی با [[ادبیات روسی]]، آشنا شدند. آثار او تصویری [[واقع‌گرایی|واقع‌گرایانه]] و پر عطوفت از دهقانان روس و بررسی تیزبینانه‌ای از طبقه [[روشنفکر]] جامعه روسیهروسیه، که در تقلای سوق دادنسوق‌دادن کشور به عصری نوین بودند، ارائه می‌دهد.<ref name="بریتانیکا">{{یادکرد وب | تاریخ بازدید=۱۸ اکتبر ۲۰۰۸ | نشانی=http://www.britannica.com/eb/article-9073830/Ivan-Sergeyevich-Turgenev | عنوان=ایوان سرگئی‌یویچ تورگنیِف | ناشر=[[دانشنامه بریتانیکا]] | زبان=انگلیسی}}</ref>
 
== اوایل زندگی ==
ایوان تورگنیف» Ivan Turgenev رمان‌نویس مشهور روسی در نهم نوامبر ۱۸۱۸ در «اورال» به دنیا آمد. او به یک خانواده اشرافی روسیه متعلق بود. اجدادش از شخصیت‌های معروف روس بودند. گفته شده سنگین‌ترین مغز سالم جهان،جهان متعلق به اوست که ۲۰۱۲ گرم وزن داشته‌استداشته‌ است.
 
پدر وی در ارتش روس مقام سرهنگی داشت. این مرد در سال ۱۸۲۰ وقتی «ایوان» دو ساله بود زن و سه پسرش را به اروپااروپای غربی برد و به گردش در کشورهای این منطقه پرداخت. در بازگشت به روسیه «تورگنیف» مانند دیگر مَلاک زادگانمَلاک‌زادگان روس در نزد استادان و آموزگاران مجرب تعلیم و تربیت یافت. او زبان روسی را خیلی دوست می‌داشت و همیشه از این که استادان، زبان مادری اشمادری‌اش را به او یاد نمی‌دادند متأسف بود، اما سرانجام بهاز وسیلهطریق یکی از دهقانان املاک پدر توانست یک کتاب روسی به دست آورد و با شوق بسیار بخواند. ایوان در شانزده سالگی به دانشگاه مسکو رفت. اما در سال ۱۸۳۵ او را به دانشگاه «سن پترزبورگ» منتقل ساختند. آنجا در رشته زبان‌شناسی به تحصیل پرداخت و در این زمان احساس کرد که می‌خواهد چیز بنویسد و به نویسندگی بپردازد. او نخست با تقلید از یکی از آثار «بایرون» شاعر بزرگ انگلیسی یک قطعه شعر خوب سرود اما استادش بدون آن که او را رسوا سازد به او گفت: «فکر می‌کنم تو می‌توانی چیزی شوی» !و در این زمان تشجیع شد و در روزنامه‌ها آثار شعری خود از جمله «کاج کهن» را منتشر ساخت.
 
== سفر به آلمان ==
خط ۳۹:
 
== بازگشت به روسیه ==
وی در بازگشت به روسیه یکراست به «مسکو» رفت، چون مادرش که زن تندخو و دیکتاتوری بود در مسکو زندگی می‌کرد. تورگنیف داستان‌های زیادی دربارهٔ رفتار خشن مادرش با دهاقین روسی تعریف کرده‌استکرده‌ است. او در سال ۱۸۴۳ یک داستان شعر منتشر کرد و چنان‌که در خاطراتش می‌نویسد با انتشار آن پای در اقلیم ادبیات گذاشت. «بلینسکی» نقاش بزرگ روس اولین اثر او را پسندید.
 
تورگنیف می‌گوید: ستایش بلینسکی بیشتر مرا دست‌پاچه کرد … من هر جا می‌رفتم تکذیب می‌کردم که من آن اثر را منتشر کرده‌ام. نخستین اثر منثور او کتابی به نام «خاطرات یک شکارچی» بود که بین سال‌های ۱۸۴۱ تا ۱۸۵۰ نوشته شد، وی در این کتاب وضع بد زندگی دهاقین روسیه را مورد تنقید قرار داد و آن را سخت کوبید. مقامات دولت تزاری از انتشار این کتاب رنجیدند اما بهانه‌ای برای بازداشت وی پیدا نکردند؛ ولی وقتی او در مقاله‌ای، از «گوگول» نویسنده روسی تمجید کرد او را یکماه به زندان انداختند و بعد تبعیدش کردند. او از این دوره برای مطالعه و نگارش استفاده زیادی کرد و در این زمان «آشیانه اشراف» و «پدران و پسران» را نگاشت.{{سخ}}
خط ۴۵:
 
== سفر به فرانسه ==
در سال ۱۸۴۷ داستان کوتاه خور و کالینچ، قسمت نخست از کتاب خاطرات یک شکارچی را نوشت. در سال ۱۸۶۴ در «ایالت باد» و در سال ۱۸۷۱ در پاریس مستقر گردیدشذ.
 
تورگنیف پس از سکونت در فرانسه با نویسندگان ناتورالیست فرانسوی و موپاسان و «ژرژ ساند» مخصوصاً فلوبر آشنا شد و محفلی ادبی به اتفاق هم در رستوران «ماینی» تشکیل دادند و چون خوش سخنخوش‌سخن بود توانست با زحمت فراوان روسیه و ادبیات آن را به پاریس بشناساند و مردم را به آثار ادبی روس علاقه‌مند کند. وی در سال ۱۸۶۲ در «بادن بادن» آلمان خانه بزرگی خریده بود و تا سال ۱۸۷۰ در آنجا زیست و چون مدتی در فرانسه زیسته بود بسیاری از داستان‌هایش را در اصل به زبان فرانسه نوشته است.{{سخ}}
او در سوم سپتامبر ۱۸۸۳ در سن شصت و پنج سالگی درفرانسهدر فرانسه درگذشت.
 
== سبک ==
[[پرونده:Ivan Turgenev 2.jpg|بندانگشتی|ایوان تورگنیف در اواخر عمر خود]]
این نویسندهٔ اجتماعی روسی وضع زندگی هم میهنانهم‌میهنان خود را که اکثریت آنان از زارعین و طبقات ملی بودند در نوشته‌های خود توصیف کرده و حقایق تلخ و واقعیات ناگوار زندگی طبقات محروم را نشان داده است. کتاب‌های معروف او چون «یادداشتهاییادداشت‌های یک شکارچی» و، «مین بکر» و غیرغیره انتقاد شدیدی از رژیم غلامی دهقانان است که در دوره تزاری معمول بود.
 
تورگنیف سال‌های زیادی را در [[اروپای غربی]] گذراند چرا که او به عنوان یک [[لیبرالیسم|لیبرال]] از یکسویک‌سو شاهد حکومت تزاری ارتجاعی رومانف‌ها در وطنش بود و از سوی دیگر در محافل هنری و علمی روسیه نیز روح انقلابی‌گری [[رادیکالیسم|رادیکال]] را در جریان می‌دید.
 
== کتاب‌شناسی ==
خط ۶۶:
* [[خاک بکر]] (۱۸۷۷) ترجمه عبدالرحمن زرندی انتشارات امیرکبیر. این رمان در لیست ۱۰۰۱ کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید قرار دارد.
 
=== داستانهایداستان‌های کوتاه ===
* [[مرداب آرام]]
* [[فاوست]]
خط ۸۲:
=== نمایشنامه‌ها ===
* یک کار شتابزده (۱۸۴۳)
* گفتگوگفت‌وگو در بزرگراه (۱۸۵۰)
* بزدنژ (۱۸۴۶)
* ابله سرنوشت (۱۸۵۲)