کریم‌خان زند: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Arellaa (بحث | مشارکت‌ها)
خنثی‌سازی ویرایش 26675670 توسط Hatdetective (بحث)تغییر نادرست تیتر
برچسب: خنثی‌سازی
Afshin707 (بحث | مشارکت‌ها)
چه دلتون بخواد چه نخواد کریم خان لک بود و لرها از بی فضیلتی خودشون دنبال تاریخ دزدی هستن
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۵:
| همسر ۳ =چهار همسر دیگر
|زبان = [[لکی]]
| دودمان = [[طایفه زندزند؛ قوم لک]]
| آواز سلطنتی =
| شعار سلطنتی =
خط ۳۴:
| امضاء =
}}
'''کریم‌خان زَند (به لکی : کەریم خان زەند )''' (زادهٔ ۱۰۸۶ خورشیدی در [[روستای پری (پیروز)|روستای پری]]، [[ملایر]] – درگذشتهٔ ۱۱۵۷ در [[شیراز]]) فرمانروای [[ایران]] از (۱۱۶۳ تا ۱۱۹۳ ه‍.ق) و بنیان‌گذار دودمان [[زندیه]] بود. پس از مرگ [[نادرشاه|نادر شاه افشار]] جانشینان او نزاع‌های فراوانی نمودند. کشور ایران وارد مرحله‌ای از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شدیدی گردید و به دلیل عدم قدرت دولت مرکزی خوانین و حکام نواحی طغیان نموده و در صدد کسب قدرت بیشتر و رسیدن به منصب پادشاهی برآمدند. علی قلی خان، ابراهیم خان، شاهرخ و سلیمان دوم هر کدام مدت کوتاهی سلطنت کردند. [[احمدشاه درانی]] از سرداران افغانی نادر در شرق ایران، [[محمدحسن‌خان قاجار]] در [[گرگان|استرآباد]] و [[آزادخان افغان]] در نواحی شمال ایران در صدد تشکیل حکومت و کسب قدرت بودند. در این آشفتگی‌ها، کریم خان زند نیز در صدد کسب قدرت برآمد. او نواحی [[تویسرکان]] و [[کزاز (شازند)|کزاز]] را تصرف کرد و توانست محمد علی خان حاکم [[همدان]] و حسنعلی خان حاکم [[اردلان]] را شکست دهد و حامیانی پیدا کند. کریم خان پس از پیروزی بر دشمنان خود شهرت عظیم کسب نمود و عنوان «کریم خان» یافت. کریم خان بعد از پیروزی‌های متعدد و کسب شهرت با [[علی‌مردان‌خان چهارلنگ|علی‌مردان خان بختیاری]] متحد شد و بنا بر پیشنهاد علی‌مردان‌خان تصمیم گرفتند به [[ابوالفتح‌خان بختیاری]] حاکم [[اصفهان]] و [[عراق]] که منصوب [[شاهرخ‌میرزا]] افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. متحدین توانستند ابوالفتح را شکست دهند، اما آن‌ها بعد از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبه‌ای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چاره‌ای بیندیشند. متحدین [[شاه‌اسماعیل سوم|ابوتراب]] نوهٔ مادری [[شاه سلطان حسین]] را با نام [[شاه‌اسماعیل سوم]] بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علی‌مردان‌خان به علت سن کم شاه جدید نایب السلطنه او شد و همچنین کریم خان زند سردار کل سپاه و ابوالفتح خان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریم خان عازم فتح نواحی غربی ایران شد. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، علی‌مردان‌خان با استفاده از غیبت وی ابوالفتح خان حاکم اصفهان را کور و مقتول نمود و عمویش باباخان بختیاری را حاکم اصفهان نمود و خود عازم دفع صالح خان حاکم [[شیراز]] شد. علی‌مردان‌خان خود را پادشاه واقعی ایران می‌دانست و شاه اسماعیل سوم برایش آلت دستی بیش نبود.
 
کریم خان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علی‌مردان‌خان بجنگد. او با ۳۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. علی‌مردان‌خان هم که شیراز را تصرف و در آنجا ستم زیادی کرده بود بعد از اطلاع از این وقایع به سوی اصفهان حرکت کرد. خان زند نیز فوراً با سپاه خود راهی جنوب شد. در [[استان چهارمحال و بختیاری|چهارمحال بختیاری]] دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد علی‌مردان‌خان خان مغلوب شد و با به جا گذاشتن کلیهٔ لوازم خود به [[استان خوزستان|خوزستان]] گریخت تا با کمک حاکم آنجا بتواند دوباره علیه کریم خان قد علم کند.<ref>رجبی، کریم خان زند و زمان او، ۲۰–۴۴.</ref>
خط ۴۰:
کریم‌خان توانست پس از فروپاشی حکومت [[نادرشاه افشار]]، تمام بخش‌های مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، [[صادق‌خان زند]]، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه‍.ق [[بصره]] را از امپراتوری [[عثمانی]] جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر [[اروندرود]]، [[بحرین]] و جزایر جنوبی [[خلیج فارس]] مسلم گرداند.
 
کریم‌خان در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت می‌کرد اما از تاج‌گذاری خودداری نمود و پس از پیروزی بر [[محمدحسن خان قاجار]] در دیوانخانه قدیم تهران [[بارعام]] داد و خود را '''وکیل الرعایا''' خواند.<ref>[http://www.allmuseums.com/golestan_museums.html] وبگاه موزه کاخ گلستان]</ref> برخی ایل‌های مردم لُر نظیر [[ایل بیرانوند|بیرانوند]] و بختیاریها،وبختیاریها، [[باجلانوند]] و [[قیاسوند]] و [[جلالوند]] در شکل‌گیری حکومت به کریم‌خان کمک کرده و همراه وی به [[شیراز]] رفتند. دراصل، حکومت زندیه با اتحاد سه ایل بختیاری و زندیه و سایر لرها شکل گرفت، اما متحدان زندیه پس از انقراض سلسله زندیه به [[لرستان]] بازگشتند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =چگنی | نام =فرهاد | پیوند نویسنده = | عنوان =ایل سگوند، نام و تاریخ آن | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۷۸ | ناشر =کیهان فرهنگی |مکان = | شابک = | صفحه =۶۶، ۶۷ [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/18725?sta=سگوند پایگاه مجلات تخصصی نور] | پیوند = | تاریخ بازبینی =۲۰ ژانویه ۲۰۱۴}}</ref> وی پیش از به قدرت رسیدن، رئیس [[طایفه زند]] و از فرماندهان سپاه [[نادرشاه]] بود. حکومت او دوره‌ای آرام در تاریخ ایران به‌شمار می‌رود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همان‌ها، به نام طایفه [[قاجار]]، با شکست [[لطف‌علی خان زند]] دودمان زندیه را برانداختند.<ref name="ReferenceA">The Columbia Electronic Encyclopedia, 2011</ref><ref name="ReferenceA" /> از آن نمونه مدارا با [[میر مهنا]] و خوانین [[بختیاری]] و مدیریت محلی او در مرکز و جنوب ایران و نیز قاجار در شمال ایران بود.
 
== اوضاع ایران مقارن با ظهور کریم خان ==
خط ۵۲:
[[پرونده:روستای پری ملایر زادگاه وکیل الرعا.jpg|300px|بندانگشتی|زادگاه وکیل الرعایا پری- [[ملایر]]]]
 
زند یا وند به [[مردم لک]] که یکجانشین بودند.گفته می‌شود
زند نامیا طایفه‌ایوند ازخود [[مردمبه لک]]دو می‌باشددسته کههزاره بخشی،بلگه ازو...تشکیل شمالیشده‌است ترین شاخه‌های [[مردم لر|قوم لر]] هستند.<ref name=ToolAutoGenRef2>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/karim-khan-zand |عنوان =KARIM KHAN ZAND | ناشر =[[دانشنامه ایرانیکا|Encyclopædia Iranica]] |تاریخ = ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵|تاریخ بازدید = ۲ مارس ۲۰۱۶}}</ref><ref name="ToolAutoGenRef1">''Muhammad Karim Khan, of the Zand clan of the Lur tribe, suc- ceeded in imposing his authority on parts of the defunct Safavid empire'', David Yeroushalmi, ''The Jews of Iran in The Nineteenth Century: Aspects of History, Community, and Culture'', BRILL, 2009, {{ISBN|978-90-04-15288-5|en}}, [https://books.google.com/books?id=XYlGS3s3zTQC&pg=PR39 p. xxxix.]</ref><ref>''Muhammad Karim Khan, of the Zand clan of the Lur tribe, suc- ceeded in imposing his authority on parts of the defunct Safavid empire'', David Yeroushalmi, ''The Jews of Iran in The Nineteenth Century: Aspects of History, Community, and Culture'', BRILL, 2009, {{ISBN|978-90-04-15288-5|en}}, p. xxxix</ref><ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/zand-dynasty The founder of the dynasty was Moḥammad Karim Khan b. Ināq Khan (Figure 1; commonly known as Karim Khan Zand) of the Bagala branch of the Zand, a pastoral tribe of the Lak branch of Lors].</ref><ref>Perry, J. R. (January 2004). "Lokman I. Meho and Kelly L. Maglaughlin, Kurdish Culture and Society: An Annotated Bibliography". ''Journal of Near Eastern Studies'' '''63''' (1): 72.doi:10.1086/382580. Archived from the original on 2004-09-17. <q>…the Zand tribe is generally considered (and considered themselves) to be Lurs rather than Kurds.</q></ref><ref name="p. xxxix">''Muhammad Karim Khan, of the Zand clan of the Lur tribe, suc- ceeded in imposing his authority on parts of the defunct Safavid empire'', David Yeroushalmi, ''The Jews of Iran in The Nineteenth Century: Aspects of History, Community, and Culture'', BRILL, 2009, {{ISBN|978-90-04-15288-5|en}}, [https://books.google.com/books?id=XYlGS3s3zTQC&pg=PR39&dq=%22Muhammad+Karim+Khan,+of+the+Zand+clan+of+the+Lur+tribe,+suc-+ceeded+in+imposing+his+authority+on+parts+of+the+defunct+Safavid+empire%22&hl=en&ei=_gJLTsPHGYPEmAXM_oiPCA&sa=X&oi=book_result&ct=result&resnum=1&ved=0CCsQ6AEwAA#v=onepage&q=%22Muhammad%20Karim%20Khan,%20of%20the%20Zand%20clan%20of%20the%20Lur%20tribe,%20suc-%20ceeded%20in%20imposing%20his%20authority%20on%20parts%20of%20the%20defunct%20Safavid%20empire%22&f=false p. xxxix.]</ref><ref>{{یادکرد کتاب |کتاب = رستم التواریخ| نام خانوادگی = آصف| نام = محمد هاشم| سال = 1352| ناشر = انتشارات امیرکبیر|مکان = تهران| صفحه = صفحه 284}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |کتاب = ارتش ایران در دوره زندیه| نام خانوادگی = شعبانی| نام = رضا| صفحه = صفحه 62}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |کتاب = لطفعلی خان زند از شاهی تا تباهی| نام خانوادگی = پناهی سمنانی| نام = محمد|ناشر = انتشارات کتاب نمونه|مکان = تهران| صفحه = صفحه 19 و 21}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب |کتاب = دلاور زند| نام خانوادگی = نظمی| نام = نصرت| سال = 1369| ناشر = انتشارات عارف و انتشارات ارغوان| صفحه = صفحه 5}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی=رمضانی| نام=عباس| عنوان=کریمخان زند| سال=1386| ناشر=ترفند| مکان=تهران| شابک=964-7332-46-7}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی=فاروقی| نام=فواد| عنوان=شهریار بی تاج و تخت| سال=1391| ناشر=کوشش| مکان=تهران| شابک=964-6326-05-6}}</ref><ref>''the bulk of the evidence points to their being one of the northern Lur collectively called Lak , who may originally have been of Kurdish origin. '',John R. Perry, ''Karim Khan Zand '', 2012, {{ISBN|1-78074-199-5|en}},[https://books.google.com/books?id=hQfrAQAAQBAJ&lpg=PP1&dq=Karim%20Khan%20Zand&pg=PT24#v=onepage&q&f=false]</ref><ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی=گلستانه| نام=ابولحسن بن محمدامین| عنوان=مجمل التواریخ گلستانه| سال=| ناشر=انتشارات دانشگاه تهران| مکان=تهران| صفحه= صفحه ۴۷۶}}</ref> <ref>{{cite web|last1=Perry|first1=John|title=ZAND DYNASTY|url=http://www.iranicaonline.org/articles/zand-dynasty|website=www.iranicaonline.org|publisher=Encyclopaedia Iranica|accessdate=24 March 2017|language=en|quote=The founder of the dynasty was Moḥammad Karim Khan b. Ināq Khan (...) of the Bagala branch of the Zand, a pastoral tribe of the Lak branch of Lors (perhaps originally Kurds; see Minorsky, p. 616) (...)}}</ref><ref>''...the bulk of the evidence points to their being one of the northern Lur or Lak tribes, who may originally have been immigrants of Kurdish origin.'', Peter Avery, William Bayne Fisher, Gavin Hambly, Charles Melville (ed.), ''The Cambridge History of Iran: From Nadir Shah to the Islamic Republic'', Cambridge University Press, 1991, ISBN 978-0-521-20095-0, [https://books.google.com/books?id=H20Xt157iYUC&pg=PA64 p. 64.]</ref> آن‌ها در حدفاصل [[زاگرس]] و دشت‌های همدان به روش دامداری زندگی کرده و مرکز استقرارشان در روستاهای [[پری (ملایر)|پری]] و [[کمازان]] در نزدیکی [[ملایر]] بود. در مورد دلاوری و پهلوانی زندیان در رستم التواریخ آورده شده‌است که سفیر روم (عثمانی) در هنگام مراجعه به ایران جهت دیدار با کریم خان زند پهلوانی را با خود به شیراز آورده و پهلوان نیز به نام آغاسی هماورد جهت مبارزه دعوت می‌کرد و به اصطلاح عامیانه جهت پهلوان‌های ایران کری می‌خواند که کلبعلی خان زند فرزند شیخعلی خان زند به فرمان کریم خان زند با او گلاویز شده چنان او را در زمین کوبید که جان خود را از دست داد و سفیر روم در این موقع رو به کربم خان زند کرد و گفت پهلوان روم دلیرترین پهلوان کشورم بود و در واقع هماوردی نداشت آیا پهلوان‌های دیگری هم دارید و کریم خان زند هم خطاب به او گفت تمام ۳۰ تا ۴۰ هزار سرباز من همین‌طور هستند.<ref name=ToolAutoGenRef2 /><ref name=ToolAutoGenRef1 /> ایل زند که اصلاً در یکی از مضافات [[ملایر]] اقامت داشتند در ایام تسلط [[امپراتوری عثمانی|عثمانی‌ها]] بر مغرب ایران در عهد افاغنه گاهی بر ترکان می‌تاختند و زمانی بر افغانان. نادر پس از بیرون کردن این دو طایفه از ایران زندیه را سرکوبی نمود و جمع کثیری از ایشان را به همراه ایل [[چگنی]] به خاک [[دره گز]] [[خراسان]] کوچ داد و آنان را در مقابل مساکن ترکمنان حوالی [[ابیورد]] نشاند.<ref name="کریم خان و زمان او- ص ۲۱">کریم خان و زمان او- ص ۲۱</ref><ref name="تاریخ ایران- ص۴۵۱">تاریخ ایران- ص۴۵۱</ref>
 
در زمان [[عادل شاه]]، [[زندیه]] به خیال مراجعت اوطان اصلی اختیار خود را به دست یکی از سپاهیان قدیم نادری که [[توشمال|کریم توشمال]] نام داشت سپردند. کریم به یاری برادر خود [[صادق‌خان زند|صادق]]، زندیه را با وجود تعرضات اردوی علی شاه به خاک ملایر برگرداند و در این ایام ریاست ایل زند به عهده کریم خان نهاده شد.<ref name="تاریخ ایران- ص۴۵۱" />